امین پروری؛ سید علی سیادت؛ سید حمیدرضا شاوران
چکیده
این پژوهش با هدف تدوین الگوی معیارهای گزینش رؤسای دانشگاهها در دانشگاههای منتخب جهان انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، کیفی بود. جامعه آماری پژوهش را متن اسناد، آییننامهها، دستورالعملها، کتب و مقالات در دسترس در شانزده کشور جهان از قارههای مختلف مرتبط بودند شامل میشد و نمونه آماری برابر با جامعه بود. ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تدوین الگوی معیارهای گزینش رؤسای دانشگاهها در دانشگاههای منتخب جهان انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، کیفی بود. جامعه آماری پژوهش را متن اسناد، آییننامهها، دستورالعملها، کتب و مقالات در دسترس در شانزده کشور جهان از قارههای مختلف مرتبط بودند شامل میشد و نمونه آماری برابر با جامعه بود. برای بررسی روایی پژوهش، از روایی محتوایی و بمنظور بررسی پایایی از روش گروه همتایان بهره گرفته شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شد. پس از کدگذاری دادههای حاصل، مفاهیم، مقولههای محوری(ابعاد یا سازهها) و مؤلفهها(شایستگیهای محوری) شناسایی شدند. نتایج نشان داد که از بین 144 کد استخراج شده، به ترتیب معیار انتخاب تعاملی(12)، مدیریت ارتباطات(9)، تجربه مدیریت(8)، تجربه مدیریت دانشگاهی(7)، توانمندی علمی(7)، نوآوری(6)، مدیریت مالی(6)، مشارکت(5) و تعهد سازمانی(5) بیشترین اهمیت را دارا هستند و در انتخاب رؤسای دانشگاهها در سطح دانشگاههای مورد مطالعه در جهان نقش بسزایی داشتهاند. با استفاده از نتایج، مدل جامعی بمنظور گزینش رؤسای دانشگاهها تدوین گردید که حاصل آن طبقه بندی سه دسته ویژگی اصلی فردی، سازمانی و مدیریتی بود. طبقه فردی شامل ویژگیهای شخصیتی و علمی؛ طبقه سازمانی شامل ویژگیهای عمومی سازمانی، فرآیند گزینش و ملیگرایی و طبقه مدیریتی شامل مهارتهای مدیریتی، مشارکت و تجربه و تخصص بود. با توجه به اینکه داده های بدست آمده حاصل از یک پژوهش داده بنیاد بود، نتایج حاصل میتواند معیارهای قابلتوجهی را در زمان گزینش رؤسای دانشگاهها در فرآیندهای جذب و گزینش آنها ارائه نماید.
محمد مشکی حسن آباد؛ محمود اکرامی؛ احمد کریمی دشتکی؛ حسین حافظی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی دانشگاه نسل سوم در نظام آموزش عالی از دور با مورد مطالعه قرار دادن دانشگاه پیام نور به عنوان بستر مطالعاتی انجام گردید. روش پژوهش کیفی و برمبنای نظریه داده بنیاد انتخاب گردید. جامعه مشارکت کنندگان در پژوهش کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی دانشگاه نسل سوم در نظام آموزش عالی از دور با مورد مطالعه قرار دادن دانشگاه پیام نور به عنوان بستر مطالعاتی انجام گردید. روش پژوهش کیفی و برمبنای نظریه داده بنیاد انتخاب گردید. جامعه مشارکت کنندگان در پژوهش کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید به طوری از بین اعضای هیات علمی دانشگاه تعداد 46 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد آزمون قرار گرفتند. داده های حاصل با رویکرد سه مرحله ای در نظریه داده بنیاد (کدگذاری باز؛ کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی) کدگذاری و تحلیل گردید. اجرای فرآیند کدگذاری باز منجر به شناسایی 114 مفهوم گردید. در مرحله کدگذاری محوری مفاهیم در قالب 23 مقوله ی فرعی و 8 مقوله اصلی جای گرفت. سپس مدل پارادایمی با ارکان شرایط علی( فضای سازمانی حاکم بر دانشگاه)، شرایط زمینه ای(زیرساخت های سازمانی)، شرایط مداخله گر(خودمختاری، جهانی شدن و تعاملات اثربخش)، پدیده محوری( دانشگاه نسل سوم)، راهبرد ها( بازنگری کنش های اداری و اجرایی) و پیامدها(جامعه توسعه محور)ترسیم گردید و در نهایت با اجرای فرآیند کدگذاری گزینشی، الگوی مفهومی پژوهش روابط بین عوامل را تبیین نمود. الگوی بدست آمده مشخص می کند که برای نسل سومی شدن باید در حوزه سخت افزاری و نرم افزاری تغییراتی در دانشگاه انجام پذیرد که در صورت ایجاد این تغییرات دانشگاه می تواند علاوه بر استقلال خود در توسعه ی جامعه نیز نقش مهمی را ایفا کند.
علیرضا بادله؛ روح اله سمیعی
چکیده
هدف پژوهش کاربردی-توسعهای حاضر تدوین و اعتباریابی مدل سنجش بهرهوری در دانشگاه فرهنگیان بوده که ماهیت آن اکتشافی و گردآوری دادهها در آن آمیخته میباشد. در فازکیفی پژوهش، به روش نمونهگیری گلوله برفی، 15مصاحبه با اعضای هیأت علمی دانشگاه تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت که در مصاحبهی نهم این مهم محقق شد. پس از انجام مصاحبهها ...
بیشتر
هدف پژوهش کاربردی-توسعهای حاضر تدوین و اعتباریابی مدل سنجش بهرهوری در دانشگاه فرهنگیان بوده که ماهیت آن اکتشافی و گردآوری دادهها در آن آمیخته میباشد. در فازکیفی پژوهش، به روش نمونهگیری گلوله برفی، 15مصاحبه با اعضای هیأت علمی دانشگاه تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت که در مصاحبهی نهم این مهم محقق شد. پس از انجام مصاحبهها و بررسی تحقیقات پیشین، شاخصهای مرتبط با سنجش بهرهوری به روش تحلیلمحتوا(142) و مصاحبه با خبرگان(34) شناسایی و در نهایت با روش دلفی 138 شاخص در حوزههای "طرح، برنامه و توسعهی منابع"،"آموزش"،"پژوهش و فناوری" و "دانشجویی، فرهنگی و اجتماعی" تأیید شد و براساس آن پرسشنامهای تنظیم و جهت اعتباریابی مدل بین نمونهی آماری توزیع گردید. در فازکمی، برای اعتباریابی، از مدل معادلات ساختاری استفاده شد؛ بدینترتیب که بهطورتصادفی 274 پرسشنامه طبق یافتههای بخش کیفی در اختیار مدیران، معاونین و اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان قرار گرفت و 221 پرسشنامهی عودت داده شده، ملاک تحلیل آماری برای رتبهبندی و برازش مدل سنجش بهرهوری شدند. روایی محتوایی پرسشنامهها توسط افراد خبره، روایی سازه توسط تحلیل عاملی و پایایی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ، 70/0محاسبه و همگی مورد تأیید قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که تمامی شاخصهای شناسایی شده در مدل سنجش بهرهوری، تأیید و مدل از برازش مناسبی برخوردار است.
سمانه سلیمی؛ مهری جاویدی پورخباز
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بازنمایی تجارب زیسته معلمان از فرصت ها و چالش های فرایند درس پژوهی در سال تحصیلی 1400 انجام شد. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی می باشد. شیوه گرد آوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختمند بود. بر این اساس از بین معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بجستان 11 نفر بر اساس معیارهای ورود ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بازنمایی تجارب زیسته معلمان از فرصت ها و چالش های فرایند درس پژوهی در سال تحصیلی 1400 انجام شد. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی می باشد. شیوه گرد آوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختمند بود. بر این اساس از بین معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بجستان 11 نفر بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده های مصاحبه از روش کلایزی استفاده شد. جهت اعتبازسازی یافته ها، از ملاک های اعتبار و قابلیت اطمینان استفاده شد. برای بررسی اعتبار، اطلاعات هر مصاحبه پس از تحلیل در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت و بر اساس نظرات آنان اصلاحات لازم اعمال شد. یافته های پژوهش پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی آنها، شامل دو مقوله اصلی (فرصت ها و چالش ها) و 12 مقوله فرعی بدست آمد. مقوله های فرعی فرصت های درس پژوهی شامل ایجاد مهارت تفکر واگرا، دستیابی به اهداف آموزشی تعیین شده، توانمندسازی حرفه ای، اشتراک اختیارات و تجارب، نهادینه شدن روحیه حل مسئله و پژوهش، بهسازی فرایند تدریس، بهبود فرایند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و مقوله های فرعی چالش های درس پژوهی شامل دانش و اطلاعات در زمینه درس پژوهی، انگیزه شرکت، عدم تقدیر مناسب، محدودیت های اجرایی و سختی هماهنگی کارهای گروهی بدست آمده است.
شقایق نیک نشان
چکیده
بردهداری در معنی عام به معنای آن است که فرد یا گروهی از انسانها، مایملک فرد، افراد یا گروههایی از انسانها قرار میگیرند. بیش از یک قرن است که جهان با این شقّ از مالکیت به مبارزه برخاسته است؛ این نوشتار در صدد است با بازشناسی عمیقتر مفهوم بردگی و بردهداری نشان دهد که نهتنها این شکل از مالکیت پایان نیافته؛ بلکه در اشکال پیچیدهتر ...
بیشتر
بردهداری در معنی عام به معنای آن است که فرد یا گروهی از انسانها، مایملک فرد، افراد یا گروههایی از انسانها قرار میگیرند. بیش از یک قرن است که جهان با این شقّ از مالکیت به مبارزه برخاسته است؛ این نوشتار در صدد است با بازشناسی عمیقتر مفهوم بردگی و بردهداری نشان دهد که نهتنها این شکل از مالکیت پایان نیافته؛ بلکه در اشکال پیچیدهتر پا به عرصهی حیات نهاده و تمرکز مقاله، بیشتر بر حضور بردهداری در اشکال فرهنگی و آکادمیک آن خصوصاً در آموزش عالی است. از این منظر، در این نوشتار روند تکامل و شکلگرفتن تدریجی، شمول، مصادیق و تغییرات صورتگرفته در بردگی را با رویکردی تحلیلی – انتقادی مورد بررسی قرار داده و تلاش خواهیم نمود تا فهم مناسبی از معنای بردهداری در دوره معاصر ارائه شود و بردگی آکادمیک بهعنوان شقّ متفاوت و نوینی از بردگی معرفی و مورد واکاوی قرار گیرد. نتایج حاصل از این نوشتار نشان میدهد، در دنیای امروز دیگر برای تحقق بردهداری نیازی به احراز رابطه حقوقی -مالکیت نیست؛ بلکه کافی است تا با ابزار فرهنگی شکلی پیچیدهتر و مستورتر و البته عمیقتر از آن را بازتولید کنیم.
هانیه سلملیان؛ معصومه ملکی پیربازاری؛ سیروس صالحی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه دانشآموزان با تحلیلرفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی آنان انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان رامسر و شاغل به تحصیل در سال 98-1397 بود. تعداد جامعه شامل ۱۲۳۸ نفر بود که از این تعداد با توجه به جدول مورگان 288 نفر به روش نمونهگیری خوشهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه دانشآموزان با تحلیلرفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی آنان انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان رامسر و شاغل به تحصیل در سال 98-1397 بود. تعداد جامعه شامل ۱۲۳۸ نفر بود که از این تعداد با توجه به جدول مورگان 288 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ و براون (1999)، پرسشنامه تحلیل رفتگی تحصیلی برسو و همکاران (2007) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک (1996) بود. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی کانونی استفاده شد. نتایج نشان داد مجموعه متغیرهای طرحوارههای ناسازگار اولیه با مجموعه مولفه های تحلیلرفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی به طور معنیداری بر اساس همبستگی کانونی پیوند داشتهاند. همچنین در رابطه متغیرهای پیش بین و ملاک، میتوان گفت که «خودکنترلی ناکافی» و «استحقاق/بزرگ منشی» بهترین پیشبینی کنندههای مجموعه ملاک یعنی تحلیلرفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی هستند. بنابراین توجه به طرحوارههای ناسازگار اولیه جهت کاهش تحلیلرفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانشآموزان مهم است.
رحمت اله مرزوقی؛ فاطمه کریمی؛ مهدی محمدی؛ مریم شفیعی سروستانی؛ سوسن جباری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تعلق پارادایمی اساتید رشته مطالعات برنامه درسی انجام شده است. این پژوهش به روش توصیفی – پیمایشی انجام گردید و جامعه آماری آن شامل کلیه اعضای هیات علمی رشته مطالعات برنامه درسی دانشگاههای دولتی کشور میباشند. پس از تعیین روایی و محاسبه پایایی ابزار، جهتگیری اعضای هیات علمی رشته مطالعات برنامه درسی نسبت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تعلق پارادایمی اساتید رشته مطالعات برنامه درسی انجام شده است. این پژوهش به روش توصیفی – پیمایشی انجام گردید و جامعه آماری آن شامل کلیه اعضای هیات علمی رشته مطالعات برنامه درسی دانشگاههای دولتی کشور میباشند. پس از تعیین روایی و محاسبه پایایی ابزار، جهتگیری اعضای هیات علمی رشته مطالعات برنامه درسی نسبت به پیش فرضهای ششگانه پارادایمی درباره هستی، انسان، معرفت ، روش تحقیقاتی، تعلیم و تربیت و برنامه درسی در هر کدام از پارادایمهای پنجگانه انتقادی، تفسیری، پست مدرن، پوزیتویستی و اسلامی مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل نتایج با استفاده از آزمونهای استنباطی فریدمن نشان داد که در پیش فرضهای انسان شناختی، معرفت شناختی، تربیت شناختی، روششناختی، مدل برنامه درسی و ارزشیابی، پارادایم اسلامی بالاترین رتبه میانگین، و در پیش فرضهای هستی شناختی و محتوا پارادایم انتقادی بالاترین رتبه میانگین، و در ابعاد هدف و راهبردهای تدریس پارادایم تفسیری بالاترین رتبه میانگین را در بین عناصر مربوط به جهت گیری پارادایمی اعضای هیات علمی رشته مطالعات برنامه درسی به خود اختصاص دادند. همچنین نتایج وتحلیل واریانس اندازهگیری های مکرر نشان داد که اگر چه تفاوت معنی داری بین رویکرد اعضای هیات علمی در پارادایم های پنج گانه وجود دارد، اما اعضای هیات علمی رشته مطالعات برنامه درسی دارای پارادایم غالبی نبودند.
محمدجعفر پاک سرشت؛ حسین الهام پور
منیره سهرابی؛ محمد یمنی دوزی سرخابی؛ مقصود فراستخواه؛ حسن حضرتی
چکیده
بسیاری از متفکران و متخصصان تعلیم و تربیت بر این باورند که سیاستگذاری و برنامهریزی بهمنظور تجدیدنظر اساسی در عملکرد گذشته و کنونی نظامهای تربیتی هر کشور، باید در پرتو بررسی پیشینهی تاریخی تحولات آموزشی و تحلیل وضعیت کنونی نظام آموزشی صورت پذیرد؛ تا با دیدی باز و جامع عواملی را که موجب رکود فعالیتهای فرهنگی و علمی و شکلگیری ...
بیشتر
بسیاری از متفکران و متخصصان تعلیم و تربیت بر این باورند که سیاستگذاری و برنامهریزی بهمنظور تجدیدنظر اساسی در عملکرد گذشته و کنونی نظامهای تربیتی هر کشور، باید در پرتو بررسی پیشینهی تاریخی تحولات آموزشی و تحلیل وضعیت کنونی نظام آموزشی صورت پذیرد؛ تا با دیدی باز و جامع عواملی را که موجب رکود فعالیتهای فرهنگی و علمی و شکلگیری روشهای کنونی آموزشی است، شناسایی کرد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری و تحول دانشگاه در ایران از زمان تاسیس دانشگاه تهران تا کنون انجام شده است. در راستای تحقق اهداف پژوهش 14 مصاحبه با افراد متخصص و دارای تجربه زیسته در آموزش عالی کشور ترتیب دادهشده و مصاحبهها تا مرحلهی اشباع نظری ادامه پیدا کرد. در تحلیل مصاحبههای پژوهش از استراتژی تحلیل تماتیک (مضمون) استفادهشده است. از دیدگاه مصاحبه شوندگان، سیر تاریخی دانشگاه در ایران را میتوان به شش دوره مجزا تقسیم کرد. در تمام این دوره ها، عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ایدئولوژیک و علمی تغییرات و تحولات در دانشگاه را تحت تاثیر قرار داده اند. عدم خلاقیت در مدیریت سیستم آموزش عالی از یک طرف و تمرکزگرایی از سوی دیگر سبب شده است که بین دانشگاههای ایران اختلاف معناداری وجود نداشته باشد. ایجاد تغییرات ساختاری، کمی و کیفی در نظام آموزش عالی کشور باید بر اساس مطالعات جامع فرهنگی، جامعه شناختی، اقتصادی، سیاسی بوده و با اتخاذ سازوکارهای قانونی و فرهنگ مناسب، مانع از تأثیرگذاری مخرب عوامل سیاسی و اقتصادی بر نظام آموزش عالی شد.
مریم سادات قریشی خوراسگانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی مهارتهای فردی و حرفهای در رابطه کارورزی بر توسعه فردی و حرفهای دانشجویان علوم تربیتی بود. ازاینرو روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعۀ آماری را دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه الزهرا(س) (200 دانشجو)، تشکیل داد. با روش نمونهگیری در دسترس 143 نفر نمونه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی مهارتهای فردی و حرفهای در رابطه کارورزی بر توسعه فردی و حرفهای دانشجویان علوم تربیتی بود. ازاینرو روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعۀ آماری را دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه الزهرا(س) (200 دانشجو)، تشکیل داد. با روش نمونهگیری در دسترس 143 نفر نمونه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد Novotorov (2001) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه، توسط 3 نفر از متخصصان حوزه مدیریت آموزشی تائید شد. پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای متغیر کارورزی (88/0)، توسعه فردی (84/0)، توسعه حرفهای (88/0)، مهارت فردی (91/0) و مهارت حرفهای (93/0) به دست آمد. تجزیهوتحلیل دادهها توسط نرم افزارهای SPSS16، AMOS22 و آزمون مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد، رابطة بین تأثیر کارورزی و توسعه فردی و حرفهای و مهارتهای فردی و حرفهای و رابطة بین توسعه فردی و توسعه حرفهای با مهارتهای فردی و حرفهای مثبت و معنادار (05/0≥ p) بود. بر اساس نتایج بهدستآمده، کارورزی بهطور مستقیم در چهار حوزه مهارتهای فردی، حرفهای، توسعه فردی و حرفهای نقش دارد. با افزایش مهارت فردی دانشجویان، کارورزی بهطور غیرمستقیم روی مهارتهای حرفهای نیز تأثیرگذار خواهد بود. بهتبع آن، توسعه حرفهای دانشجویان را به دنبال دارد. همچنین نتایج نشان داد، کارورزی موجب توسعه فردی و حرفهای دانشجویان شده است. بهطورکلی، کارورزی درصورتیکه باعث افزایش مهارتهای حرفهای دانشجویان شود، میتواند به ارتقاء توسعه فردی و حرفهای آنها بینجامد. درنهایت بر اساس یافتههای پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شد.
محمد یمنی دوزی سرخابی؛ احمد محجوبیان؛ محمدحسن پرداختچی؛ غلامعلی فرجادی
چکیده
راهنمایی تحصیلی دوره دکتری نقش مهمی در موفقیت این دوره دانشگاهی دارد. اساتید راهنما در ارائه راهنمایی تحصیلی شیوهها، سلایق و باورهای مختلفی دارند. مطالعه این ویژگیها و انسجامبخشی آنها در چارچوبهایی نظری (سبکهای راهنمایی تحصیلی) رویکردی است که میتواند زمینهساز پدید آوردن فهمی عمیقتر از پدیده راهنمایی و همچنین ساخت ...
بیشتر
راهنمایی تحصیلی دوره دکتری نقش مهمی در موفقیت این دوره دانشگاهی دارد. اساتید راهنما در ارائه راهنمایی تحصیلی شیوهها، سلایق و باورهای مختلفی دارند. مطالعه این ویژگیها و انسجامبخشی آنها در چارچوبهایی نظری (سبکهای راهنمایی تحصیلی) رویکردی است که میتواند زمینهساز پدید آوردن فهمی عمیقتر از پدیده راهنمایی و همچنین ساخت ابزارهایی برای شناسایی و ارزیابی وضعیت راهنمایی تحصیلی دوره دکتری باشد. بر همین اساس در این پژوهش با استفاده از روش مرور روایتی، ادبیات حوزه آموزش عالی در منابع داخلی (25 مقاله) و خارجی (58 مقاله) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و 6 سبکشناسی برای راهنمایی تحصیلی دوره دکتری شناسایی شد که عبارتند از سبکشناسی اندرسون، گور، گاتفیلد، مینهارد و همکاران، مورفی و همکاران، و ویلکیناس. این سبکشناسیها در مقاله توصیف شده و یک مقایسه کلی نیز میان آنها صورت گرفته است. بررسی این سبکشناسیها نشان داد که ابعاد تربیتی و اخلاقی راهنمایی تحصیلی و همچنین تفاوتهای موجود میان راهنمایی گروههای تحصیلی مختلف، مهمترین موضوعات مغفول در این سبکشناسیها میباشد. به علاوه مشخص شد که عمدهی تمرکز این سبکشناسیها بر یکی از اهداف دوره دکتری (پرورش پژوهشگران) بوده و میتوان ارائه سبک شناسیهایی با تمرکز بر هدف مهم دیگر دوره دکتری (تولید علم) را نیز پیشنهاد نمود.
عزیزه پاشایی یوسف کندی؛ محمد حسنی
چکیده
پرستاران، یکی از بزرگترین گروههای ارائه دهنده مراقبتهای بهداشتی، درمانیاند. حرفه پرستاری نیاز به عملکرد مناسب دارد و مسئولیتپذیری اجتماعی و ارائه خدمات ضروری به ذینفعان از اصلیترین عملکرد پرستاران است. لذا، هدف پژوهش حاضر، واکاوی نقش ارزشهای سازمانی و رهبری کاریزماتیک با میانجیگری تعهد سازمانی بر مسئولیتپذیری اجتماعی ...
بیشتر
پرستاران، یکی از بزرگترین گروههای ارائه دهنده مراقبتهای بهداشتی، درمانیاند. حرفه پرستاری نیاز به عملکرد مناسب دارد و مسئولیتپذیری اجتماعی و ارائه خدمات ضروری به ذینفعان از اصلیترین عملکرد پرستاران است. لذا، هدف پژوهش حاضر، واکاوی نقش ارزشهای سازمانی و رهبری کاریزماتیک با میانجیگری تعهد سازمانی بر مسئولیتپذیری اجتماعی و عملکرد شغلی پرستاران میباشد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت دادههای گردآوری شده، کمی با رویکرد همبستگی مبتنی بر مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام پرستاران بیمارستان سیدالشهدا (ع) شهر ارومیه به تعداد 265 نفر میباشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 155 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای ارزشهای سازمانی کمرون و کوئین (1999)، رهبری کاریزماتیک اولیو و باس (2002)، تعهد سازمانی پورتر و همکاران (1983)، عملکرد شغلی پاترسون (1963) و مسئولیت-پذیری اجتماعی کارول (2010) استفاده شد. برای ارزیابی پایایی ابزارهای پژوهش از آلفای کرونباخ استفاده گردید و پایایی پرسشنامه ارزشهای سازمانی (89/0)، پرسشنامه رهبری کاریزماتیک (91/0)، پرسشنامه تعهد سازمانی (89/0)، پرسشنامه عملکرد شغلی (97/0) و پرسشنامه مسئولیتپذیری اجتماعی (89/0) محاسبه شد. تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی دادهها با استفاده از نرم افزارهایSPSS24 و PLS3 انجام گرفت. نتیجه تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که، ارزشهای سازمانی و رهبری کاریزماتیک بر تعهد سازمانی، مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد شغلی تاثیر مثبت و معناداری داشته (p<0/05) و تعهد سازمانی در رابطه ارزشهای سازمانی و رهبری کاریزماتیک با مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد شغلی بعنوان میانجی نقش دارد (p<0/05).
پروین رزمجوئی؛ رضا زارعی؛ نادر شهامت؛ مسلم صالحی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارایه مدلی برای توسعه فرهنگ پژوهش سازمانی در میان معلمان دوره ابتدایی انجام شد. روش پژوهش، از نوع آمیخته اکتشافی متوالی در دو بخش کیفی و کمی صورت گرفت. در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 14 نفر از پژوهشگران و صاحبنظران که به شیوه نمونهگیری هدفمند و با تکنیک ملاک محور انتخاب شده بودند، ابعاد و مؤلفههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارایه مدلی برای توسعه فرهنگ پژوهش سازمانی در میان معلمان دوره ابتدایی انجام شد. روش پژوهش، از نوع آمیخته اکتشافی متوالی در دو بخش کیفی و کمی صورت گرفت. در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 14 نفر از پژوهشگران و صاحبنظران که به شیوه نمونهگیری هدفمند و با تکنیک ملاک محور انتخاب شده بودند، ابعاد و مؤلفههای مدل شناسایی شد. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان دوره ابتدایی چهار ناحیه آموزش و پرورش شهر شیراز در سال تحصیلی 1399 به تعداد 6022 نفر بودند که تعداد 361 نفر بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه باز با مشارکت کنندگان و بررسی اسناد بالادستی و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بر اساس یافتههای بخش کیفی بود. برای تایید روایی محتوا از دیدگاه اساتید و برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. پایایی ابزار نیز به شیوه پایایی ترکیبی محاسبه گردید. تحلیل دادههای بخش کیفی به روش تحلیل تفسیری از نوع مضمون و تحلیل دادههای بخش کمی با آزمونهای تیتکنمونهای، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری به کمک نرمافزارهای SPSS 26 وLizrel 8 صورت گرفت. یافتههای بخش کیفی نشان داد پنج عامل (فردی، سازمانی، فراسازمانی، برنامهای و اطلاعاتی) با پانزده مؤلفه در طراحی مدل منظور گردیده است. نتایج بخش کمی نیز نشان داد که عوامل اطلاعاتی و برنامهای از نظر اهمیت از دید معلمان بالاتر از سایر عوامل میباشند. همچنین برازندگی مدل تایید شد.
مظهر بابائی؛ ولی احمذکرماج
چکیده
مجازیشدن دورههای کارورزی چالشهای زیادی را به وجود آورد که علیرغم آن موجب کسب تجارب ارزشمندی از سوی اساتید این دورهها شد. ازاینرو پژوهش حاضر باهدف توصیف، تحلیل و احصاء آسیبهای مترتب بر ساختار دوره کارورزی از منظر اساتید راهنمای آن صورتگرفته است. به اقتضای هدف، از روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. ...
بیشتر
مجازیشدن دورههای کارورزی چالشهای زیادی را به وجود آورد که علیرغم آن موجب کسب تجارب ارزشمندی از سوی اساتید این دورهها شد. ازاینرو پژوهش حاضر باهدف توصیف، تحلیل و احصاء آسیبهای مترتب بر ساختار دوره کارورزی از منظر اساتید راهنمای آن صورتگرفته است. به اقتضای هدف، از روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان پژوهش شامل اساتید راهنمای دانشگاه فرهنگیان در استان کردستان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونهگیری هدفمند ملاک دار و با تعداد 10 نفر به اشباع رسید. ابزار پژوهش مصاحبهی عمیقِ نیمهساختاریافته محقق ساخته بود و تجزیهوتحلیل دادهها بر اساس مدل هفتمرحلهای کلایزی صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصل از تجارب زیستهی اساتید از کارورزی مجازی، دو تم، شش مقوله و 32 مفهوم به دست آمد. مزایای کارورزی مجازی شامل سه مقوله تسهیل دسترسی به مدرسه محل خدمت، تنوّع در محتوا و آموزش و رفع محدودیت زمانی میباشد و مهمترین چالشهای استخراج شده در سه مقولهی چالشهای ساختاری، اجرایی و محتوایی دستهبندی شدند. در نهایت بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که عدم زیرساختهای لازم برای دورههای کارورزی مجازی سبب ناکارآمدی آن نسبت به کارورزی حضوری شده است؛ لذا پیشنهاد میشود از تلفیق و ترکیب کارورزی مجازی و حضوری جهت بهرهوری و اثربخشی بیشتر دوره کارورزی بهره گرفت.
ملیحه چرخاب؛ محمد حسین پور؛ ماریا نصیری
چکیده
وجود اخلاق باعث رشــد، تعالی و بالندگی در آموزشوپرورش و بهتبع آن کل کشور میشود. پژوهش حاضر با هدف، ارائه الگوی توسعه اخلاق حرفهای مدیران ستادی اداره کل آموزشوپرورش خوزستان با رویکرد آیندهپژوهی و بهرهگیری از مدل سه شاخگی است. روش تحقیق از نوع ترکیبیِ اکتشافی (ابتدا کیفی و سپس کمی) میباشد. در تحقیق کیفی، روش مطالعه کتابخانهای، ...
بیشتر
وجود اخلاق باعث رشــد، تعالی و بالندگی در آموزشوپرورش و بهتبع آن کل کشور میشود. پژوهش حاضر با هدف، ارائه الگوی توسعه اخلاق حرفهای مدیران ستادی اداره کل آموزشوپرورش خوزستان با رویکرد آیندهپژوهی و بهرهگیری از مدل سه شاخگی است. روش تحقیق از نوع ترکیبیِ اکتشافی (ابتدا کیفی و سپس کمی) میباشد. در تحقیق کیفی، روش مطالعه کتابخانهای، روش مصاحبه با 10 نفر خبره آموزش و پرورش و دانشگاهی انتخاب و نیز روش دلفی اجرا شده است. دادههای حاصل از ادبیات تحقیق و مصاحبه با روش کدگذاری و دادههای حاصل از اجرای راندهای دوگانه پنل دلفی با روش آزمون آماری توافقسنجی کندال، فن دیمتل و مدل سازی ساختاری تفسیری تحلیل شده است. در تحقیق کمی روش پیمایش و با هدف آزمون مدل تحقیق اجرا شده است. از 200 نفر جامعه آماری تعداد 119 نفر نمونه با روش هدفمند در الگوی معادلات ساختاری انتخاب شده است. دادهها با روش تحلیل عاملی تأییدی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری تحلیل شده است. نتیجه تحقیق ضمن تشریح چگونگی و نحوه توسعه اخلاق حرفهای مدیران، مهمترین عوامل و مؤلفههای زمینه-ساز الگوی آیندهپژوهی توسعه اخلاق حرفهای مدیران را که شامل شامل 15 عامل و 52 مؤلفهی زمینهای، ساختاری، محتوایی است.
شبنم بهرامی؛ امجد زبردست؛ جمال سلیمی
چکیده
چکیده پژوهش حاضر باهدف آگاهی از تجارب و برداشت اعضای هیئتعلمی از مفهوم هویت حرفهای و تنوع موجود در تجارب آنان صورت گرفت. رویکرد پژوهش تفسیری و راهبرد انجام آن پدیدار نگاری و میدان تحقیق دانشگاه کردستان بود، روش نمونهگیری هدفمند بود و با رعایت حداکثر تنوع صورت گرفت. حجم نمونه با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و با ...
بیشتر
چکیده پژوهش حاضر باهدف آگاهی از تجارب و برداشت اعضای هیئتعلمی از مفهوم هویت حرفهای و تنوع موجود در تجارب آنان صورت گرفت. رویکرد پژوهش تفسیری و راهبرد انجام آن پدیدار نگاری و میدان تحقیق دانشگاه کردستان بود، روش نمونهگیری هدفمند بود و با رعایت حداکثر تنوع صورت گرفت. حجم نمونه با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و با توجه به ملاک رسیدن به اشباع نظری به 14 نفر رسید. کدگذاری و تحلیل دادهها با روش کدگذاری هفت مرحلهای Sjöström & Dahlgren(2002) انجام شد. حاصل تحلیل دادهها، استخراج پنج طبقه توصیف از مفهوم هویت حرفهای شامل: هویت حرفهای بهعنوان ((استقلال حرفهای))، ((اخلاقمداری))، ((بدون مرز بودن))، ((آفرینش)) و ((تعامل حرفهای)) بود که بیانگر تفاوتهای کیفی برداشت اساتید از مفهوم هویت حرفهای و نحوه ایفای نقشهای حرفهای چندگانه توسط آنان بود. لازم به ذکر است که هر یک از اساتید همه یا ابعادی از این هویتهای حرفهای را در خود داشتند یا به آن میاندیشیدند، اما آنچه برای فرد در بازه زمانی یا موقعیت یا زمینه خاص، در اولویت و درجه اهمیت بیشتری قرار داشت، هویت حرفهای مسلط و غالب وی را تشکیل میداد.
مریم پورجمشیدی؛ حسین زنگنه
چکیده
این پژوهش در راستای بررسی رضایت دانشجویان در رویکرد یادگیری وارونه از منظر انعطاف پداگوژیکی آن از لحاظ رسانه، روش تدریس آنلاین-آفلاین و ارزشیابی در آموزش الکترونیکی صورت گرفت. روش انجام پژوهش از نوع آمیخته با طرح همسوسازی دادههای کمی و کیفی بود که در بخش کمی با روش پیمایشی و در بخش کیفی با مطالعهی موردی انجام شد. جامعهی آماری ...
بیشتر
این پژوهش در راستای بررسی رضایت دانشجویان در رویکرد یادگیری وارونه از منظر انعطاف پداگوژیکی آن از لحاظ رسانه، روش تدریس آنلاین-آفلاین و ارزشیابی در آموزش الکترونیکی صورت گرفت. روش انجام پژوهش از نوع آمیخته با طرح همسوسازی دادههای کمی و کیفی بود که در بخش کمی با روش پیمایشی و در بخش کیفی با مطالعهی موردی انجام شد. جامعهی آماری در پیمایش شامل 30 دانشجوی علوم تربیتی دانشگاه بوعلیسینا در سال تحصیلی 1399 بود که حجم نمونه برابر با جامعه و در مطالعهی موردی شامل 15 مشارکت کننده بود که با این رویکرد آموزش دیده بودند. از راهبرد مصاحبه نیمهساختارمند و پرسشنامه محققساخته برای جمعآوری دادهها استفاده گردید که روایی آن از نظر متخصصان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (89/0) تایید شد. یافتههای حاصل از پژوهش بیانگر رضایت دانشجویان از لحاظ انعطاف ادغام رسانه با محتوا، انعطاف رویکرد یادگیری وارونه در تدریسهای آفلاین و آنلاین و همچنین شیوهی ارزشیابی در آموزش الکترونیکی بود. بر مبنای نتایج حاصل از یافتههای این پژوهش، میتوان گفت رویکرد یادگیری وارونه به دلیل انعطاف پذیری آن از منظر ادغام رسانه با محتوا، روش تدریس، و ارزشیابی موجب رضایت یادگیرندگان از آموزشهای از راه دور میشود و با تلفیق ابعاد مختلف پداگوژی در رویکرد یادگیری وارونه میتوان رضایت دانشجویان از آموزشهای راه دور را افزایش داد.
مریم طالبیان درزی؛ وحید فلاح؛ محمد صالحی
چکیده
امروزه که سیاست بازنگری و اصلاح برنامه درسی به دانشگاهها تفویض شده فرصتی مناسب برای ایجاد تمایل بیشتر بین ذینفعان نظام آموزش عالی مهارتی شده تا با ایجاد تعامل بین آنها، در راستای نقش اجتماعی آموزش عالی و مسئولیتپذیری اجتماعی راهبردهای لازم برای بهبود فرایند طراحی و اجرای برنامه درسی مطلوب اتخاذ و اجرا گردد. هدف از پژوهش حاضر ...
بیشتر
امروزه که سیاست بازنگری و اصلاح برنامه درسی به دانشگاهها تفویض شده فرصتی مناسب برای ایجاد تمایل بیشتر بین ذینفعان نظام آموزش عالی مهارتی شده تا با ایجاد تعامل بین آنها، در راستای نقش اجتماعی آموزش عالی و مسئولیتپذیری اجتماعی راهبردهای لازم برای بهبود فرایند طراحی و اجرای برنامه درسی مطلوب اتخاذ و اجرا گردد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای مسئولیتپذیری اجتماعی در برنامه درسی دانشگاه مهارتی بوده است، پژوهش از نوع کیفی بوده است؛ جامعه آماری در این تحقیق کلیه خبرگان مهارتی اعضای هیئتعلمی دانشگاهی و مربیان و سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزشهای مهارتی در کشور بودند؛ بر اساس نمونهگیری هدفمند 18 نفر از خبرگان مهارتآموزی در این پژوهش شرکت داشتند، روش تجزیهوتحلیل دادهها، تحلیل مضمون و شبکهی مضامین بود؛ نتایج پژوهش نشان داد سه مقوله اصلی محتوای آموزشی، فعالیتهای یادگیری و یاددهی و ارزشیابی مستمر مقولههای مسئولیتپذیری اجتماعی در برنامه درسی دانشگاه مهارتی را تشکیل دادند. بر اساس این مقولهها مدل مفهومی مسئولیتپذیری اجتماعی در برنامه درسی دانشگاه مهارتی ترسیم شد. بدون شک ارتباط بین اجزا و عناصر برنامه درسی بهعنوان خرده نظام آموزشی و برنامههای کلان آموزشی میتوانند نهاد اجتماعی آموزش عالی مهارتی را بیشازپیش توانمندتر کند.
مرضیه آسترکی؛ مهربان هادی پیکانی (نویسنده مسئول)؛ اکبر اعتباریان
چکیده
هدف این تحقیق طراحی مدل تغییر خط مشی پذیرش دانشجوبارویکردیادگیری است که براساس روش ترکیبی(آمیخته)می باشد.روش شناسی تحقیق حاضرازحیث نتیجه،کاربردی وازحیث روش اجرا کارآمیخته؛که دردوبخش کمی وکیفی انجام گردیده وباتوجه به ماهیت واهداف پژوهش ازروش تحلیل محتوااستقرایی استفاده شده است.براین اساس دربخش کیفی جامعه آماری پژوهش راکارشناسان ...
بیشتر
هدف این تحقیق طراحی مدل تغییر خط مشی پذیرش دانشجوبارویکردیادگیری است که براساس روش ترکیبی(آمیخته)می باشد.روش شناسی تحقیق حاضرازحیث نتیجه،کاربردی وازحیث روش اجرا کارآمیخته؛که دردوبخش کمی وکیفی انجام گردیده وباتوجه به ماهیت واهداف پژوهش ازروش تحلیل محتوااستقرایی استفاده شده است.براین اساس دربخش کیفی جامعه آماری پژوهش راکارشناسان ومتخصصان آشنابافرایندتغییر خط مشی پذیرش دانشجوبارویکردیادگیری شکل داده اندکه براساس قاعده اشباع نظری وازطریق نمونه گیری هدفمندوباتکنیک گلوله برفی با12نفرازایشان مصاحبه انجام گردید. دربخش کمی، جامعه آماری مشتمل براعضاءهئیت علمی دانشگاه لرستان ودانشگاه علوم پزشکی لرستان می باشدکه حجم نمونه برای این بخش براساس جدول مورگان229نفربرآوردشده که ازروش نمونه گیری ساده برای انتخاب آنان استفاده شد.برای جمع آوری داده های کیفی ازروش مصاحبه نیمه ساختاریافته وبرای داده های کمی ازپرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.تجزیه وتحلیل مصاحبه هابراساس روش تحلیل محتوای استقرایی ودربخش کمیبرای تجزیه وتحلیل داده ها ازتکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بااستفاده ازنرم افزارهای spss22وsmart plsاستفادهشده است.نتایج بدست آمده نشان می دهدکه ابعادیادگیری(درون زا وبرون زا)برخط مشی پذیرش دانشجوتاثیرداشته وبایدموردتوجه قرارگیرد.
علی بنی اسدی؛ کیوان صالحی؛ ابراهیم خدایی؛ خسرو باقری؛ بلال ایزانلو
چکیده
هدف اصلی این پژوهش ساخت روبریکی برای ارزشیابی عدالت در سنجش کلاسی بود. بدینمنظور مبتنی بر روش پژوهش آمیخته اکتشافی دو مطالعه به انجام رسید که در مطالعه اول با استفاده از نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی 39 مصاحبه فردی با مطلعان کلیدی شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران، یک مصاحبه گروهی و یک مصاحبه گروه کانونی ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش ساخت روبریکی برای ارزشیابی عدالت در سنجش کلاسی بود. بدینمنظور مبتنی بر روش پژوهش آمیخته اکتشافی دو مطالعه به انجام رسید که در مطالعه اول با استفاده از نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی 39 مصاحبه فردی با مطلعان کلیدی شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران، یک مصاحبه گروهی و یک مصاحبه گروه کانونی انجام شد و در مطالعه دوم، از میان دانشجویان دانشگاه تهران تعداد 511 نفر از طریق نمونهگیری خوشهای سهمرحلهای انتخاب شدند. تحلیل دادههای کیفی به شناسایی مدلی مفهومی شامل چهار مضمون اصلی «عدالت رویه ای»، «عدالت تعاملی»، «ماهیت سنجش» و «عدالت در آزمون کتبی» مبنای تدوین ملاک ها و ساخت روبریک انجامید. در مطالعه دوم، ویژگیهای روانسنجی روبریک با استفاده از روایی محتوایی، تحلیل گویه ها، روایی سازه و تعیین پایایی بررسی شد. روایی محتوایی هر یک از ملاک ها بالاتر از مقدار معیار 0/78 و روایی مقیاس کلی 94/0به دستآمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان دهنده استخراج سه عامل عدالت رویه ای، ماهیت سنجش و عدالت تعاملی بود که در مجموع 57/08 کل واریانس متغیرها را تبیین می کردند. نتایج تحلیل عاملی به همراه بررسی ضرایب تمیز و دشواری گویهها منجر به حذف سه ملاک ضعیف شد و روبریک با 17 ملاک نهایی گردید. آلفای کرونباح محاسبهشده برای عدالت رویهای، ماهیت سنجش و عدالت تعاملی بهترتیب 0/87، 0/84و 0/79به دست آمد. همچنین ضریب بازآزمایی برای آن ها در حد مطلوب و به ترتیب 0/65، 0/63و 0/54محاسبه شد.
مسعود خنجرخانی
چکیده
موضوع این پژوهش پرداختن به مساله تعدیل خودمحق پنداری با آموزش فرهنگ دگرپذیری است، که از تمامیت خواهی ایدئولوژیک تا تعاملات تأملی متغیر است. روش پژوهش تحلیلی- استنتاجی به منزله نوعی از پژوهشهای کیفی است. بعد از بررسی مبانی نظری و تبیین ایدئولوژی با محوریت اندیشه ونک دایک، امکان و چگونگی تأثیر ایدوئولوژی در شکلگیری فرهنگ خود محقپندار ...
بیشتر
موضوع این پژوهش پرداختن به مساله تعدیل خودمحق پنداری با آموزش فرهنگ دگرپذیری است، که از تمامیت خواهی ایدئولوژیک تا تعاملات تأملی متغیر است. روش پژوهش تحلیلی- استنتاجی به منزله نوعی از پژوهشهای کیفی است. بعد از بررسی مبانی نظری و تبیین ایدئولوژی با محوریت اندیشه ونک دایک، امکان و چگونگی تأثیر ایدوئولوژی در شکلگیری فرهنگ خود محقپندار استلزام شد و از هرمنوتیک فلسفی برای تعدیل این پدیده، بهره گرفته شد. در واقع سعی شده نشان داده شود طرحوارههای قطبیشده گروه خاص، که از سوی ابزارهای اطلاع رسانی اقتدارگرا و تمامیت خواه، القاء میشود چگونه، شناخت و نگرشِ اجتماعیِ شهروندان را شکل داده و پیادهسازی آن مدل ذهنی، در نقش الگوی رفتار با غیر، القاء میشود در واقع تفاوت این شهروند با گروه صاحب قدرت، فقط در امکان پیادهسازی اقتدار است، و الّا هردو ذهن شبیه هستند. تجلّی این فرهنگ در پیوستاری، از سیاستهای کلی ادارات تا روابط میان فردی افراد نمایان میشود. اینکه، هرمتوتیک فلسفی با عنصر امتزاج افقهای فکری (به جای "خود"ی مثبت و دیگری منفی)، و در فرایند تعاملات تأملی من و تویی آزاد، میتواند تاحدی تعدیلگر این سندرم اجتماعی باشد، و تعادلی بین حق و تکلیف رخ دهد، کافی نیست، زیراکه عصر، عصر حیات ایدئولوژیهاست نه تعاملات تأملی؛ برنامهریزی واقع گرایانه آموزش توان زیست در عصر ایدئولوژی است. میتوان، با بازتعریف و گسترش معنای "خود"ی، با الهام از مفاهیم همچون قضاوت، ذوق و حس مشترک، زمینه ورود بر فرهنگ دگرپذیری را از درون فرهنگ خودمحقپندار، فراهم ساخت. تفصیل این مهم در مقاله آمده است.
مهران کریمی فیروزجایی؛ حکیمه السادات شریف زاده؛ زینب کرمخانی
چکیده
تربیت فرهنگی در آمادهسازی و توانمندی افراد برای دستیابی به اهداف فرهنگی و حرفهای و شخصی و کسب هنجارهای اجتماعی بسیار مؤثر است و از طرفی رسانههای ارتباط جمعی و خصوصاً اینترنت و فضای مجازی تأثیر بسزایی در این روند دارد.هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای تربیت فرهنگی و رابطه آن با رسانههای ارتباط جمعی با تأکید بر فضای مجازی است. ...
بیشتر
تربیت فرهنگی در آمادهسازی و توانمندی افراد برای دستیابی به اهداف فرهنگی و حرفهای و شخصی و کسب هنجارهای اجتماعی بسیار مؤثر است و از طرفی رسانههای ارتباط جمعی و خصوصاً اینترنت و فضای مجازی تأثیر بسزایی در این روند دارد.هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای تربیت فرهنگی و رابطه آن با رسانههای ارتباط جمعی با تأکید بر فضای مجازی است. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی – کمی) میباشد. روش پژوهش در بخش کیفی روش مطالعه موردی و جامعه آماری در این بخش شامل کارشناسان آموزشی، فرهنگی و تربیتی اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران در سال تحصیلی 1401-1400 است. روش نمونهگیری در بخش کیفی بهصورت هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است که بر مبنای اشباع نظری تعداد نمونه در این بخش به ۱۰ نفر رسید. جامعه آماری در بخش کمی؛ شامل کلیه معلمان شهرستان بابلسر میباشد که افراد نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. همچنین ابزار گرداوری دادهها در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته است و تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کمی با استفاده از نرمافزار SPSS و AMOS انجام شد. یافتهها در بخش کیفی حاکی از آن است که در بخش کدگذاری باز ۳۵ مقوله فرعی و بخش کدگذاری محوری ۱۲ مقوله فرعی و در بخش کدگذاری انتخابی پنج مقوله اصلی با عنوان علم طلبی، تفکر مستقل، تفکر انتقادی، هویت ایرانی – اسلامی و رسانه جمعی به حول پدیده اصلی که تربیت فرهنگی است، استخراج گردید. در بخش کمی یافتهها نشان داد که مؤلفههای تربیت فرهنگی که عبارتاند از چهار عامل اصلی علم جویی، تفکر مستقل، تفکر انتقادی و هویت ایرانی-اسلامی با رسانههای ارتباط جمعی دارای برازش معنیدار بوده و میتوان گفت بین این مؤلفهها با دلالتهای تربیتی آن نسبت به رسانههای ارتباط جمعی ارتباط وجود دارد. بر اساس این دادهها میتوان نتیجه گرفت که تربیت فرهنگی فرصتهای بدیع برای کسب نتایج مطلوب در زمینه نیل به غایات آموزش و پرورش فراهم میکند.
مجتبی حاج خزیمه؛ خدایار ابیلی؛ جواد پورکریمی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ایران بر اساس رویکرد ناب است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی انجامشده است. به همین منظور تعداد 20 نفر از خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی مطلع نسبت به موضوع و با راهبرد نمونهگیری هدفمند انتخابشده و بهصورت نیمه ساختاریافته مورد ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ایران بر اساس رویکرد ناب است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی انجامشده است. به همین منظور تعداد 20 نفر از خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی مطلع نسبت به موضوع و با راهبرد نمونهگیری هدفمند انتخابشده و بهصورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از تکینک تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. برای اطمینان از روایی و پایایی دادههای کیفی پژوهش، از راهبردهای:1. تحلیل و بازبینی توسط اعضاء (مصاحبهشوندگان) 2. تحلیل و بازبینی توسط همکاران و 3. روش چند سویه نگری منابع دادهها استفاده گردید. پس از پیادهسازی محتوای مصاحبهها و تحلیل مقدماتی آنها، کدها یا مفاهیم اولیه شناسایی و بهمنظور دستیابی به مقولههای اصلی کدهای مشابه در طبقهای خاص قرار گرفتند. درنهایت برای هریک از طبقات عنوانی که دربرگیرنده کل کدهای آن طبقه باشد، انتخاب گردید. درنتیجه این مطالعه پنج مؤلفه اصلی (مهارتهای رهبری/مدیریتی ناب، مهارتهای دانشگری ناب، مهارتهای پژوهشگری ناب، مهارتهای رفتاری ناب و مهارتهای فردی ناب) برای الگوی توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی بر اساس رویکرد ناب شناسایی و کشف گردید. پنج مؤلفه اصلی حاصل از این پژوهش، میتواند الگویی اثربخش برای توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی باشد و نتایج مفیدی در ارتقای کیفیت، کارایی، اثربخشی و کاهش اتلافات در آموزش عالی داشته باشد.
سمیه نعمتی؛ ناصر شیربگی
چکیده
توصیف و تفسیر چگونگی فهم پژوهشگران و کارورزان حوزۀ مدیریت آموزشی از مفهوم «رهبری آموزشی» در مقالات منتشر شده در مجلات علوم تربیتی، شناسایی موضوعات و رویکردهای مورد استفاده از سوی نویسندگان جهت مطالعه این مفهوم، هدف اصلی مقاله است. یافتهها نشان داد که حدود 89 درصد از مقالات موردبررسی، با رویکردهای اثباتگرایانه و روشهای ...
بیشتر
توصیف و تفسیر چگونگی فهم پژوهشگران و کارورزان حوزۀ مدیریت آموزشی از مفهوم «رهبری آموزشی» در مقالات منتشر شده در مجلات علوم تربیتی، شناسایی موضوعات و رویکردهای مورد استفاده از سوی نویسندگان جهت مطالعه این مفهوم، هدف اصلی مقاله است. یافتهها نشان داد که حدود 89 درصد از مقالات موردبررسی، با رویکردهای اثباتگرایانه و روشهای کمّی به انجام رسیدهاند. در فراتحلیل کیفی مقالات مشخصگردید که الگوهای رهبری مختلفی مانند رهبری تحولی، توزیعی، اخلاقی، امنیتمدار، درسی، معنوی و خدمتگزار مورد مطالعه قرار گرفتند که با آنچه در مرزهای مفهومی دانش در مطالعات خارجی وجود دارد، مطابقت داشت. برخی از الگوها نیز به نظر میرسد بیش از آنکه تحت تأثیر موضوعات حوزه در سطح فراملی باشند، بیشتر از فرهنگ و باورهای ارزشی جامعه اسلامی ایرانی متأثر بودند. همچنین برخی الگوهای نوین رهبری مانند رهبری عدالتمحور، فناورمحور و رهبری تعلیم و تربیتمحور، با وجود محبوبیت کنونی نزد محققان خارجی، هنوز مورد توجه پژوهشگران داخلی قرار نگرفتهاند. تحلیلها نشان داد که رهبری آموزشی با دامنهای از تغییرات در محتوا، الگوهای نوشتاری، و پارادیمهای پژوهشی در چند سال اخیر روبرو شده که گویای نوعی حرکت به سمت نشاط فکری و بالندگی حوزه است. به اینمعنی که رهبری آموزشی از موضوعی بینالمللی با پسزمینهای در نظریات سازمانی و نویسندگان مرد تک نفره، به مبحثی تبدیل شده که در نشریات داخلی علومتربیتی مقالاتی نسبتاً فراوان با راهبردهای متفاوتتر، چند نویسنده و با مشارکت زنان پژوهشگر مشاهده میشود. به موازات این تغییرات مثبت، کاهش مشارکت کاروزران در نوشتن مقالات احساس میشود.
مصطفی باقریان فر؛ احمدرضا نصراصفهانی؛ محمدرضا آهنچیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های محتوای مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آن ها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیئتعلمی دانشگاه های کشور که در حوزه محتوای دروس اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. ابزار جمعآوری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های محتوای مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آن ها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیئتعلمی دانشگاه های کشور که در حوزه محتوای دروس اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. ابزار جمعآوری داده های پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته (12 سوالی) استخراج شده از بخش کیفی، بوده است. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان کارشناسی دانشگاه ها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. تمامی پرسشنامه ها دریافت شده و مبنای تحلیل های کمی قرار گرفتند. در بخش کمی، از روش توصیفی – پیمایشی بهره گرفته شده است. برای تعیین روایی سؤالهای مصاحبه و پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از روش مقوله بندی باز و در بخش کمی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که دوازده شاخص از منظر مصاحبهشوندگان مهمترین شاخص های محتوا یاددهی و یادگیری مطلوب بودند. یافته های کمی نشان داد میانگین عمل به شاخص های محتوای یادگیری برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.