برنامه ریزی درسی
مرجان سجودی؛ مرضیه دهقانی؛ محمد جوادی پور؛ رضا زعفریان
چکیده
ایده جویی و نوآوری، زمینهای مساعد برای پرورش بذرهای ایده در ذهن کودکان به وجود می آورد و در آنان بینشی جدید برای دگرگونه نگریستن، نوآفرینی و خودکارآمدی ایجاد میکند؛ که این امر اهمیت خاصی در برنامۀ درسی دورۀ ابتدائی دارد. بر این اساس پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل بنیادیِ موثر بر شکوفایی ایده جویی و نوآوری دانش آموزان دورۀ ...
بیشتر
ایده جویی و نوآوری، زمینهای مساعد برای پرورش بذرهای ایده در ذهن کودکان به وجود می آورد و در آنان بینشی جدید برای دگرگونه نگریستن، نوآفرینی و خودکارآمدی ایجاد میکند؛ که این امر اهمیت خاصی در برنامۀ درسی دورۀ ابتدائی دارد. بر این اساس پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل بنیادیِ موثر بر شکوفایی ایده جویی و نوآوری دانش آموزان دورۀ ابتدائی انجام شد. مطالعۀ حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. حجم نمونه 12 نفر و نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبۀ نیمهساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش کلایزی انجام پذیرفت. عوامل شناسایی شده در شکوفایی ایده جویی و نوآوری کودکان «جو و محیط کالبدی»، «تکنیک و راهبرد»، «عوامل ذهنی» و «معلمان و اولیاء الهامبخش» است. نتایج پژوهش حاضر، بیانگر زوایا و ابعاد گستردۀ ایده جویی و نوآوری است که فعال سازی این زوایا از طریق عوامل شناسایی شده در این مطالعه، نقش بسزایی در تحقق اهداف دورۀ ابتدایی دارد و زمینه را برای پرورش فراگیرانی صاحب اندیشه ، عامل و آزاد اندیش فراهم می سازد. ایده جویی از یک سو موجب ارتقاء هویت فردی، استقلال و افزایش اعتماد به نفس دانش آموزان دورۀ ابتدائی می گردد و از سوی دیگر از نظر کاربردی، منجر به حضور فعال کودکان در فعالیت های آموزشی وعرصۀ رویدادهای ویژه دورۀ ابتدایی میگردد.
برنامه ریزی درسی
هدیه محمدزاده؛ افسانه نراقی زاده؛ پروین صمدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی مسئولیتپذیری دانشآموزان ابتدایی از دیدگاه معلمان، مدیران و والدین انجام شد. این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی، از نوع کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان در پژوهش معلمان، مدیران و والدین بودند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود که با 8 نفر از معلمان، 7 نفر مدیران و 9 نفر والدین به اشباع نظری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف واکاوی مسئولیتپذیری دانشآموزان ابتدایی از دیدگاه معلمان، مدیران و والدین انجام شد. این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی، از نوع کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان در پژوهش معلمان، مدیران و والدین بودند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود که با 8 نفر از معلمان، 7 نفر مدیران و 9 نفر والدین به اشباع نظری رسید. نتایج تحلیل مضمون در بخش معلمان برای مصادیق مسئولیت پذیری دو زیر مقوله فردی (شخصی) و کلاسی (حرفهای)؛ برای عوامل مؤثر بر مسئولیتپذیری چهار زیر مقوله عامل خانوادگی، عامل اجتماعی، عامل شخصیتی و عامل آموزشی؛ برای اقدامات معلم برای مسئولیت پذیری دانش آموزان دو زیر مقوله تکالیف رسمی و تکالیف غیررسمی؛ برای شیوه ارزشیابی از مسئولیت پذیری دو زیر مقوله کمی وکیفی و برای پیامدهای مسئولیت پذیری سه زیر مقوله کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت استخراج گردید. همچنین نتایج تحلیل مضمون مصاحبه مدیران برای مصادیق مسئولیت پذیری زیر مقولات فردی و گروهی، برای مؤثر بر مسئولیتپذیری زیر مقولات خانوادگی، شخصیتی، محیطی و آموزشی؛ اقدامات مدیر برای مسئولیت پذیری دانش آموزان مقولات تیمی، فردی، اجتماعی سازمانی و برای پیامدهای مسئولیت پذیری دو زیر مقوله فردی و اجتماعی استخراج گردید.
مدیریت آموزشی
فاطمه احمدی؛ رضوان حسین قلی زاده؛ مجتبی بذرافشان مقدم
چکیده
هدف اصلی این پژوهش مطالعه توصیف تجارب زیسته اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد از آزادی آکادمیک می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناسی توصیفی بهره گرفتهشد. کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد نمونه موردمطالعه را تشکیل دادند که 18 نفر به عنوان مطلعان کلیدی و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش مطالعه توصیف تجارب زیسته اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد از آزادی آکادمیک می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناسی توصیفی بهره گرفتهشد. کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد نمونه موردمطالعه را تشکیل دادند که 18 نفر به عنوان مطلعان کلیدی و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری دادههای موردنیاز از مصاحبه نیمهساختیافته و برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها از روش تحلیل استراوس و کوربین استفاده شد. همچنین برای اعتباربخشی یافته ها از ملاک های چهارگانه لینکلن و گوبا استفاده شد. بر اساس یافتههای این پژوهش، پنج مضمون اصلی آزادی آموزشی، آزادی پژوهشی، آزادی فردی، آزادی فرهنگی و آزادی سازمانی به عنوان تجربه اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد از آزادی آکادمیک استخراج شد. در مضمون آزادی آموزشی و پژوهشی نتایج به دست آمده ناظر بر تجربه متفاوت اعضای هیئت علمی از آزادی و محدودیت در این دو مضمون میباشد. مقولههای مربوط به فرد و ادراک اعضای هیئت علمی از آزادی آکادمیک ذیل مضمون آزادی فردی قرار گرفتند. همچنین مضمون آزادی فرهنگی بیانگر پیوند بین فرهنگ اجتماعی، سیاسی و جامعه با آزادی آکادمیک میباشد و در پایان مضمون آزادی سازمانی به مقولههای مرتبط با سازمان و ساختار دانشگاه اشاره میکند.
برنامه ریزی درسی
مهتاب عسگری؛ محمد جواد لیاقت دار؛ اعظم اسفیجانی؛ لیلا حشمتی فر
چکیده
عدم توجه به چالشهای یادگیری آنلاین، ازجمله حس انزوا و بیگانگی، لزوم توجه به حس حضور را ایجاد کرده است. به طور ویژه، اتخاذ تکنیکهای تدریس مناسب محیط آنلاین در بهبود تجارب یادگیری و افزایش حس حضور دانشجویان نقش مهمی دارد. لذا، پژوهش حاضر باهدف شناسایی و اعتبارسنجی تکنیکهای تدریس برای تقویت حس حضور انجام شد. در مرحله اول، بهمنظور ...
بیشتر
عدم توجه به چالشهای یادگیری آنلاین، ازجمله حس انزوا و بیگانگی، لزوم توجه به حس حضور را ایجاد کرده است. به طور ویژه، اتخاذ تکنیکهای تدریس مناسب محیط آنلاین در بهبود تجارب یادگیری و افزایش حس حضور دانشجویان نقش مهمی دارد. لذا، پژوهش حاضر باهدف شناسایی و اعتبارسنجی تکنیکهای تدریس برای تقویت حس حضور انجام شد. در مرحله اول، بهمنظور شناسایی تکنیکهای تدریس، از تحلیل کیفی محتوای اسناد و مدارک و مصاحبههای نیمهساختار یافته با صاحبنظران دارای مقاله یا کتاب در حوزه حس حضور، استفاده شد. جمع آوری دادهها تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی ادامه یافت، که با بررسی 25 مقاله و 14 مصاحبه اطلاعات لازم به دست آمد. نتایج بهصورت پرسشنامه طراحی و پس از تأیید روایی و پایایی، باهدف اعتبارسنجی به 83 نفر از اساتید و دانشجویان علاقهمند و دارای تجربه یادگیری آنلاین، ارائه شد. پرسشنامه با درجه اعتبار بالاتر از 80/0 از منظر هردو گروه اساتید و دانشجویان تایید شد. براساس یافته ها، هم دانشجویان و هم اساتید رازداری، حفظ حریم شخصی، پشتیبانی آموزشی و بهروزرسانی مدرسان آنلاین، شروع کلاس با موضوعات مناسب و اختصاص یک جلسه به آشنایی با دانشجویان را از مهمترین تکنیکهای تقویت حس حضور میدانستند. همچنین تکنیکهایی مثل ایجاد صمیمت با فراگیران، لحن ساده و صمیمی، صدازدن بانام، اشاره کردن به پیامهای فراگیران، شروع کلاس با موضوعات غیردرسی، استفاده از ایموجی و ارسال پیامهای تبریک و تسلیت در تقویت حس حضور معتبر شناخته شد. یافتههای این پژوهش میتواند به طراحان آموزشی و معلمان در توسعه دورههای آنلاین جذابتر و مؤثرتر کمک کند.
مدیریت آموزشی
محمد فروهر؛ نقی رعدی افسوران؛ سید هدایت الله داورپناه
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعه یادگیری چابک به عنوان یک شایستگی رهبری در محیط کار و هنجاریابی مقیاس اندازهگیری آن انجام شده است. مرور ادبیات پژوهش نشان داد که مطابق با نظریۀ لومباردو و اچینبرگ (2000)، یادگیری چابک در چهار بعد چابکی ذهنی، چابکی تغییر، چابکی انسانی و چابکی نتایج قابل شناسایی است. جامعۀ آماری پژوهش متشکل از کارکنان یکی از شرکتهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مطالعه یادگیری چابک به عنوان یک شایستگی رهبری در محیط کار و هنجاریابی مقیاس اندازهگیری آن انجام شده است. مرور ادبیات پژوهش نشان داد که مطابق با نظریۀ لومباردو و اچینبرگ (2000)، یادگیری چابک در چهار بعد چابکی ذهنی، چابکی تغییر، چابکی انسانی و چابکی نتایج قابل شناسایی است. جامعۀ آماری پژوهش متشکل از کارکنان یکی از شرکتهای دولتی در شهر تهران بود که با توجه به جدول کرجسی و مورگان (1970) تعداد 217 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده و به صورت تصادفی و با روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. نتایج تحلیل دادهها حاکی از آن بود که روایی سازه مقیاس مذکور، با بهرهگیری از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم، در تمامی گویهها به جزء هفت گویه (9، 20، 7، 3، 10، 2 و 23)، از بار عاملی قابلقبولی با بعد مربوط به خود برخوردار بوده و مورد تائید میباشند. همچنین، تمام ابعاد مقیاس ترجمه شده دارای ضرایب همبستگی معنی دار بوده و از بار عاملی قابل قبولی با یادگیری چابک برخوردار هستند (96/ 1 t≥). به علاوه، ابعاد چابکی انسانی و چابکی نتایج بیشترین ضریب همبستگی و ابعاد چابکی تغییر و چابکی نتایج کمترین ضریب همبستگی را با یکدیگر دارند. درنهایت، نتایج ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که مقیاس یادگیری چابک و تمامی ابعاد آن از پایایی مطلوبی برخوردار میباشند.
فلسفه تعلیم و تربیت
نرگس سادات سجادیه؛ مهدی طالبی
چکیده
خودپیروی به ویژه در سالهای اخیر، همواره یکی از اهداف نظام های آموزشی بوده است اما ابهام در مولفه های مفهومی آن، کارگزاران تربیت را در تحقق آن دچار سرگردانی کرده است. بر این اساس، پژوهش حاضر به هدف تبیین مفهوم خودپیروی از نگاه دیردن و نقد و ارزیابی آن انجام شده است. این هدف در قالب دو پرسش صورت بندی شده است که اولی ناظر بر معنای خودپیروی ...
بیشتر
خودپیروی به ویژه در سالهای اخیر، همواره یکی از اهداف نظام های آموزشی بوده است اما ابهام در مولفه های مفهومی آن، کارگزاران تربیت را در تحقق آن دچار سرگردانی کرده است. بر این اساس، پژوهش حاضر به هدف تبیین مفهوم خودپیروی از نگاه دیردن و نقد و ارزیابی آن انجام شده است. این هدف در قالب دو پرسش صورت بندی شده است که اولی ناظر بر معنای خودپیروی و شرط های لازم مفهومی آن و بار رویکرد ارزیابی ساخترا مفهومی و مفهوم پردازی پاسخ یافته و دومی ناظر به دلالتهای این مفهوم در فضای تربیتی و با رویکرد استنتاج صمنی پاسخ داده شده است. یافته های ناظر بر پرسش نخست، این شرط های مفهومی را برای خودپیروی پیش روی ما قرار می دهند: عقلانیت، استقلال عقلانی، آزادی، اصالت، انسجام عمل و اندیشه و نقادی مدام. در ادامه در پاسخ به پرسش دوم، اصول تربیتی قابل استنباط بدین قرارند: تقویت تفکر انتقادی به منزله زمینه ساز تفکر و نگاه نقادانه مداوم، تقویت خودشناسی به منزله زمینه ساز اصالت، اعطای آزادی به منزله زمینه ساز انتخابگری و استقلال، تاکید بر کل نگری به منزله زمینه ساز انسجام اندیشه و عمل، نگاه دوسویه به آزادی/ قانون، نگاه دوسویه به حقایق نهادینه/کشف ها و ابداعات فردی، نگرش تدریجی به تکوین و ظهور خودپیروی و ایجاد امنیت فکری برای دانش آموزان و معلمان.
مدیریت آموزشی
فاطمه طاهرپور؛ هادی پورشافعی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور شناسایی راهکارهای جذب موثر دانشجویان خارجی در دانشگاههای شرق کشور صورت گرفت. پژوهش از نوع کیفی و بر پایه نظریه داده بنیاد با رویکرد ظاهر شونده انجام شد. مشارکتکنندگان این پژوهش را مدیران حال و گذشته دفتر روابط بینالملل دانشگاههای فردوسی مشهد و بیرجند و اعضای هیئت علمی که متخصص و دارای تجربه همکاریهای بینالمللی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور شناسایی راهکارهای جذب موثر دانشجویان خارجی در دانشگاههای شرق کشور صورت گرفت. پژوهش از نوع کیفی و بر پایه نظریه داده بنیاد با رویکرد ظاهر شونده انجام شد. مشارکتکنندگان این پژوهش را مدیران حال و گذشته دفتر روابط بینالملل دانشگاههای فردوسی مشهد و بیرجند و اعضای هیئت علمی که متخصص و دارای تجربه همکاریهای بینالمللی بودند، تشکیل داد. نمونهگیری به روش هدفمند و ملاک محور و تا رسیدن به سطح اشباع نظرات ادامه یافت که در نهایت 15 نفر در مصاحبه شرکت کردند. تحلیل دادهها از طریق کدگذاری باز، انتخابی و محوری صورت گرفت. یافتهها، حاکی از این بود که عوامل مؤثر در جذب دانشجویان خارجی، احداث واحد بینالملل، وجود قوانین منسجم، پذیرش فرهنگهای متفاوت، وجود شبکههای ارتباطی، تمرکز بر پژوهشهای بنیادی، سیستم تدریس مدرن، مراجع علمی سرآمد، امکانات رفاهی و خدماتی و ایجاد انگیزه مالی است. در تبیین چالشها و موانع؛ عدم وجود استانداردهای آموزشی، غالب بودن نگرش مالی، مدرکگرایی (کمیتگرایی)، ارتباط عرفی/ مذهبی، عدم روابط بینالمللی، تحریم سیستم بانکی و ساختار امنیتی حاکم، شناسایی شدند. در تبیین اقدامات و راهبردهای مؤثر؛ ایجاد واحدهای مجازی، آموزش جداگانه، تدوین معیارهای استاندارد جذب، ارائه مدرک دوگانه، همراهیار پژوهشی، پروژههای اشتراکی و جذب پژوهشمحور استخراج شد. در نهایت در تبیین پیامدهای جذب دانشجویان خارجی؛ شناخت و اشتراک فرهنگی، پویایی فکری و علمی، استقلال مالی، سرخوردگی رفتاری (دوگانگی فرهنگی) و تبعیض علمی مؤثر بودهاند. در نهایت مدل چندوجهی جذب دانشجویان خارجی ترسیم گردید.
برنامه ریزی آموزشی
مجید دربندی؛ سید امین منصوری؛ سید مرتضی افقه؛ مصطفی محمدی ده چشمه؛ سجاد بهمنی
چکیده
در این تحقیق با استفاده از شاخصهای دانشگاهی شامل اعضای هیئت علمی با درجة استادی، دانشیاری، استادیاری و مربی و اساتید مدعو، دانشجویان و دانشآموختگان مقاطع دکتری، کارشناسی ارشد و کارشناسی به بررسی رتبه بندی استانهای ایران از منظر شاخصهای دانشگاهی با روش تاپسیس برای سال تحصیلی 1399-1398 در 31 استان ایران پرداخته شده است. اهمیت این ...
بیشتر
در این تحقیق با استفاده از شاخصهای دانشگاهی شامل اعضای هیئت علمی با درجة استادی، دانشیاری، استادیاری و مربی و اساتید مدعو، دانشجویان و دانشآموختگان مقاطع دکتری، کارشناسی ارشد و کارشناسی به بررسی رتبه بندی استانهای ایران از منظر شاخصهای دانشگاهی با روش تاپسیس برای سال تحصیلی 1399-1398 در 31 استان ایران پرداخته شده است. اهمیت این تحقیق در راستای رتبه بندی دانشگاهها به سیاست مداران کمک میکنند تا بتوانند با یک دید باز و دقیقتر به رفع تبعیضهای منطقهای از این منظر بپردازند. نتایج تحقیق اما متاسفانه حکایت ازتوزیع منطقهای نامتوازن در توسعه دانشگاهی دارد به طوریکه بازبینی سیاستهای منطقهای را در راستای اهداف توسعه متوازن منطقهای طلب میکند. نتیجة کلی بررسی وضعیت دانشگاهها در استانهای ایران نیز حکایت از این دارد که تعداد 2 استان تهران و البرز استانهای پیشرفته و 29 استان دیگر به عنوان استانهای در حال توسعه تلقی شدهاند و هیچ استان کم توسعه یافته وجود ندارد. همچنین نتایج نشان میدهد که توسعه یافتگی 26 استان در زمینه دانشگاه زیر حد میانگین بوده است که میبایست مورد توجه زیادی قرار گرفته شود و از طرفی بیانگر توسعه نامتوازن استانهای کشور در زمینه دانشگاه بوده است.
فلسفه تعلیم و تربیت
مهرنوش هدایتی؛ نیره دلیر
چکیده
از منظر صاحبنظران حوزۀ تعلیموتربیت دستیابی به اهداف درس تاریخ از طریق تدریس حافظهمحور وقایع ممکن نیست، بلکه از طریق مشارکت فعال یادگیرندگان و دستیابی آنها به سطوح عالی حیطۀ شناختی و عاطفی صورت میپذیرد. «حلقه کندوکاو» رویهای آموزشی است که مجال یادگیری فعال و مشارکتی را با ابزارهای نقد، خلق، و ارزشگذاری فراهم میسازد. ...
بیشتر
از منظر صاحبنظران حوزۀ تعلیموتربیت دستیابی به اهداف درس تاریخ از طریق تدریس حافظهمحور وقایع ممکن نیست، بلکه از طریق مشارکت فعال یادگیرندگان و دستیابی آنها به سطوح عالی حیطۀ شناختی و عاطفی صورت میپذیرد. «حلقه کندوکاو» رویهای آموزشی است که مجال یادگیری فعال و مشارکتی را با ابزارهای نقد، خلق، و ارزشگذاری فراهم میسازد. از این منظر، مساله این پژوهش بررسی امکان تدریس «تاریخ» در حلقههای کندوکاو و چگونگی افزایش اشتیاق و ارتباط با این درس هویتساز از طریق پرورش تفکر مراقبتی است. «تفکر مراقبتی» یکی از مهارت-های عالی تفکر است که سطوح بالای اهداف شناختی و عاطفی را بطور توأمان دربر میگیرد. برای پاسخ به این مسئله بنیادی از روش تحقیق تحلیلی-استنتاجی بهره گرفتهشد. روش تحلیل، از نوع مفهومی و روش استنتاج ازنوع استنتاج استقرائی بود. نتایج نشان میدهند اهداف حیطه عاطفی با پرورش مولفههای «تفکر مراقبتی» در قالب: آگاهی تاریخی، میل به پذیرش هویت ملی، توجه انتخابی به مفاهیم هویتساز، کنش مشتاقانه به فهم تاریخ ملی و ارزشگذاری به آنها قابل استحصال است. کمتوجهی به این اهداف خصوصاً در درس هویتساز تاریخ میتواند زمینه بحران هویت ملی را فراهمسازد. درس تاریخ دوره متوسطه، صرفاً یک درس دانشبنیان نیست، بلکه تلاشی پیرامون راهکارهایی برای ترسیم افق بهتری از آینده زندگی انسانها، از طریق تأمل روی هویت ملی دانش-آموزان و بالتبع جامعه است. میتوان با استفاده از رویههای فعال و تأملی تدریس و پرورش انواع مهارتهای فکری سطح بالا، خصوصاً تفکر مراقبتی به شکلگیری و پایداری ارزشها و تعلقخاطر از طریق شناخت و آگاهی تاریخی نسل آینده کمک میکند.
مدیریت آموزشی
سارا شفیعی باغبادرانی؛ میترا عزتی
چکیده
با توجه به این واقعیت که دانشگاههای دیجیتال فنآوریهای جدیدی را برای اشاعه دانش سازمانی در تمام سطوح سازمانی خود بکار میگیرند، نیاز به شناسایی عوامل مؤثر بر پیادهسازی و استقرار مدیریت دانش در سازمان خود را دارند. در این پژوهش عوامل مؤثر بر پیادهسازی و استقرار مدیریت دانش در دانشگاههای دیجیتال شناسایی شد. پژوهش حاضر، کیفی ...
بیشتر
با توجه به این واقعیت که دانشگاههای دیجیتال فنآوریهای جدیدی را برای اشاعه دانش سازمانی در تمام سطوح سازمانی خود بکار میگیرند، نیاز به شناسایی عوامل مؤثر بر پیادهسازی و استقرار مدیریت دانش در سازمان خود را دارند. در این پژوهش عوامل مؤثر بر پیادهسازی و استقرار مدیریت دانش در دانشگاههای دیجیتال شناسایی شد. پژوهش حاضر، کیفی و از نوع دادهبنیاد با رویکرد سیستماتیک بود. میدان مطالعه 18 نفر از متخصصان و صاحبنظران بودند که به صورت نمونهگیری هدفمند و به روش گلولهبرفی انتخاب شدند. در جهت کسب دادههای موردنظر از این 18 نفر مصاحبه نیمهساختاریافته گرفتهشد که تا مرحلهی اشباع دادهها ادامه یافت. یافتههای پژوهش بر اساس الگوی اشتراوس و کوربین در پنج عامل علی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردی و پیامدها دستهبندی شدند. عوامل علی عبارتنداز: فراهمسازی زیرساختهای سازمانی، توسعهی فرایند مدیریت دانش، دیدگاه آیندهنگرانه سازمان و اکوسیستم و ساختار سازمانی. عوامل زمینهای عبارتنداز: قابلیتهای بالقوه سازمان، همگامشدن با تحول دیجیتالی و هماهنگی با شرایط روز جهان. عوامل مداخلهگر عبارتنداز: وجه تمایز نیروی انسانی، عرصه سازمانی، توسعه نیافتگی فناوری اطلاعات، سیاستگذاریهای غالب بر سازمان و مدیریت و رهبری سازمان. عوامل راهبردی عبارتنداز: به کارگیری آموزشهای لازم در سازمان، بهکاربردن مشوق، فرهنگسازی، مسیر شغلی مناسب، برآوردن منابع مالی لازم، تدارک سامانههای نظارت و ارزیابی. پیامدها عبارتنداز: اثرات فردی و اثرات سازمانی. درنهایت مدل پارادایمی ارائه شد. مقوله مرکزی در این مدل پارادایمی "تحول دانشمدار دانشگاهها در عصر دیجیتال" میباشد. سیاستگذاران، مدیران سازمانی و اساتید دانشگاهی که در محیط سازمانی دیجیتال یا پیشدیجیتال فعالیت میکنند میتوانند از این مدل پارادایمی استفاده نمایند.
برنامه ریزی درسی
مژگان قانع ملاطی؛ رضا صابری؛ رسول اسکندری
چکیده
کسرها یکی از مفاهیم پرکاربرد در ریاضیات هستند که در حال حاضر درک و حل مسائل کلامی مربوط به کسر برای دانشآموزان ابتدایی از جمله مسائل چالشبرانگیزی است که به کارگیری آموزش تلفیقی در یادگیری مسائل کلامی کسر میتواند اثربخش باشد. از این رو، مطالعه حاضر با هدف واکاوی مؤلفههای آموزش تلفیقی مسائل کلامی کسر سوم ابتدایی مبتنی بر مبانی ...
بیشتر
کسرها یکی از مفاهیم پرکاربرد در ریاضیات هستند که در حال حاضر درک و حل مسائل کلامی مربوط به کسر برای دانشآموزان ابتدایی از جمله مسائل چالشبرانگیزی است که به کارگیری آموزش تلفیقی در یادگیری مسائل کلامی کسر میتواند اثربخش باشد. از این رو، مطالعه حاضر با هدف واکاوی مؤلفههای آموزش تلفیقی مسائل کلامی کسر سوم ابتدایی مبتنی بر مبانی هنرهای تجسمی و با استفاده از رویکرد کیفی فراترکیب انجام شده است. دادهها بر اساس یک طرح کیفی از نوع سنتز پژوهی و با رویکرد هفت مرحلهای سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه پژوهشها و مطالعات داخلی و خارجی انجام شده پیرامون موضوع مورد بحث در بین سالهای 2013 تا 2023 بوده است. در این راستا، با جستجوی سیستماتیک کلیدواژههای مرتبط با هدف پژوهش، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و ملاکهای پذیرش و عدم پذیرش مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت 38 مقاله انتخاب شده و با استفاده از روش کدگذاری سه مرحلهای (باز، محوری، انتخابی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان داد که دانش مفهومی، رسم شکل، مدلسازی و ساختار جز-کل از جمله مؤلفههای مشترک و اصلی در آموزش تلفیقی میانرشتهای کسر کلامی و مبانی هنرهای تجسمی هستند که با ایجاد فرصتهای عملی برای آموزش تلفیقی میتوانند زمینه یادگیری عمیق، پایدار و مرتبط با زندگی واقعی دانشآموزان و بهبود درک و حل مسائل کلامی ریاضی را فراهم سازند.
زهرا محمدنیا؛ مریم محسن پور؛ اعظم مقدم
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، پیش بینی سواد خواندن دانشآموزان ایرانی شرکت کننده در مطالعه پرلز 2021 بر اساس متغیرهای دانشآموز( شامل خودپنداره خواندن، نگرش به خواندن) و متغیرهای معلم (شامل دیدگاه معلم درباره جو مدرسه، تاکید مدرسه بر موفقیت تحصیلی، محدودکنندههای تدریس معلم) بود. بدین منظور پژوهش حاضر با رویکرد ثانویه به تحلیل دادههای ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، پیش بینی سواد خواندن دانشآموزان ایرانی شرکت کننده در مطالعه پرلز 2021 بر اساس متغیرهای دانشآموز( شامل خودپنداره خواندن، نگرش به خواندن) و متغیرهای معلم (شامل دیدگاه معلم درباره جو مدرسه، تاکید مدرسه بر موفقیت تحصیلی، محدودکنندههای تدریس معلم) بود. بدین منظور پژوهش حاضر با رویکرد ثانویه به تحلیل دادههای پرلز در میان دانش آموزان ایرانی پرداخت. جامعه آماری دانشآموزان پایه چهارم کشور ایران، در مطالعه پرلز 2021 شامل 1348842 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری طبقه ای خوشه ای دو مرحله ای، 5962 دانشآمـوز از 218 مدرسـه انتخاب شدند. تحلیل دادهها با استفاده از مدل خطی سلسله مراتبی دو سطحی صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان دادند که در سطح دانشآموز متغیر خودپنداره رابطهای معنادار با سواد خواندن داشت ولی متغیر نگرش به خواندن رابطه معناداری نداشت. با اضافه شدن متغیرهای پیشبین سطح دانشآموز به مدل، همبستگی بین کلاسی، 36/0 حاصل شد یعنی 36% واریانس نمره پیشرفت سواد خواندن از عوامل بین مدرسهای ناشی میشود. با اضافه شدن متغیرهای پیشبین سطح معلم به مدل، همبستگی بین کلاسی،مجدداً 36/0 به دست آمد. این بدان معنا است که 36% واریانس نمره پیشرفت سواد خواندن از عوامل بین مدرسهای ناشی ولی این واریانس ناشی از سه متغیر بررسی شده در سطح دو در این پژوهش نیست. نتایج این پژوهش اهمیت خودپنداره مثبت در یادگیری خواندن را برجسته میکند و نشان میدهد که ایجاد اعتماد به نفس و تصور مثبت در دانشآموزان نسبت به خود میتواند به بهبود عملکرد آنها در خواندن کمک کند.
فلسفه تعلیم و تربیت
یلدا حصاری؛ محمد حسین حیدری؛ حسنعلی بختیار نصرآبادی؛ سید جلال هاشمی
چکیده
چکیدههدف این پژوهش، تحلیل و تبیین منش معلمی از منظر اخلاق مراقبتی و استنتاج اصول تربیتی آن میباشد. این پژوهش به روش تحلیلی ـ استنتاجی صورت گرفته است. در رویکرد تحلیلی، مفاهیم و مؤلفههای مرتبط با منش معلمی، در دو بعد آموزشی و تربیتی واکاوی و بازشناسی شدهاند. سپس با رویکرد استنتاجی از نوع پیشرونده، اصول منش معلمی مبتنی بر اخلاق ...
بیشتر
چکیدههدف این پژوهش، تحلیل و تبیین منش معلمی از منظر اخلاق مراقبتی و استنتاج اصول تربیتی آن میباشد. این پژوهش به روش تحلیلی ـ استنتاجی صورت گرفته است. در رویکرد تحلیلی، مفاهیم و مؤلفههای مرتبط با منش معلمی، در دو بعد آموزشی و تربیتی واکاوی و بازشناسی شدهاند. سپس با رویکرد استنتاجی از نوع پیشرونده، اصول منش معلمی مبتنی بر اخلاق مراقبتی استخراج و تبیین شده است. تحلیلها نشان میدهد که نظریه اخلاق مراقبتی شامل ویژگیهایی همچون عطوفت و مهرورزی به دیگران، موقعیتمداری، جزئینگری، متعهد بودن به رفع نیاز دیگری و درک دیگران است که کاربرد آن میتواند موجب افزایش انگیزه و شور و نشاط میان دانشآموزان گردد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که کلیات منش معلمی مبتنی بر اخلاق مراقبتی، دارای مؤلفههایی همچون ارتباطدادن موضوعات درسی با تجربیات دانشآموزان، آسانگیری در آموزش، مهارت برقراری ارتباط، آموزش بر اساس نیاز فراگیران، تسلط بر موضوع، مدیریت کلاس، ارزشیابی مشارکتی، دریافت بازخورد، تنوع در ارائه محتوا، شناخت مربی از خود و فراگیر، تفکر بین رشتهای، یادگیری مشارکتی، پرورش تفکر انتقادی، شنیدن دریافتی، الگو و اسوه بودن، تعهد و مسئولیت، برقراری ارتباط صمیمانه، تأیید، اعتماد، فروتنی، صبر، عدالت، پرهیز از رفتار آسیب زا، صداقت، توجه به تفاوتهای فرهنگی و تربیتی، احترام و توجه به امور معنوی میباشد. استنتاج مؤلفهها و اصول منش معلمی، نشان دهنده توجه ویژه اخلاق مراقبتی به بعد آموزشی و تربیتی فراگیران است. زیرا اخلاقمندی، توجه و حمایت عاطفی معلم میتواند تأثیر بسزایی بر عملکرد دانشآموزان و ایجاد وفاق و همدلی داشته باشد.
فلسفه تعلیم و تربیت
امین ایزدپناه
چکیده
هدف از این مقاله ارائه نوعی صورتبندی جدید از چگونگی مواجهه انتقادی معلمان با برنامه درسی تمرکزگرا در سطح کلاس درس، در نقش یک خودمردمنگار آموزشی در قالب سوژهای انتقادی است. اگرچه در مبانی نظری تحول بنیادین تعلیموتربیت رسمی ایران، ضرورت گذر از نظام آموزشی و برنامه درسی تمرکزگرا مطرح شده اما این توصیه عملی نشده است. در این مقاله ...
بیشتر
هدف از این مقاله ارائه نوعی صورتبندی جدید از چگونگی مواجهه انتقادی معلمان با برنامه درسی تمرکزگرا در سطح کلاس درس، در نقش یک خودمردمنگار آموزشی در قالب سوژهای انتقادی است. اگرچه در مبانی نظری تحول بنیادین تعلیموتربیت رسمی ایران، ضرورت گذر از نظام آموزشی و برنامه درسی تمرکزگرا مطرح شده اما این توصیه عملی نشده است. در این مقاله از روش کاوشگری فلسفی-انتقادی برای نقد و ردّ برنامه درسی برآمده از نظام آموزشی تمرکزگرا و طرح جایگزینی برای آن با محوریت کنش انتقادی معلمان استفاده شده است. در گام نخست با اتکاء به آرای پائولو فریره ضرورت مواجهه انتقادی معلمان با برنامه درسی متمرکز مطرح شده است. در گام دوم ضمن مروری نظری بر خودمردمنگاری آموزشی سه ویژگی 1-معرفتشناسیِ تأملی و همآمیخته، 2- آگاهیِ معطوف به تغییر و 3- روایتِ تغییر و بسط آگاهیبخشی به عنوان بنیادهای خودمردمنگاری شناسایی و معرفی شدهاند. بدین ترتیب و با اتکا به مفهوم پراکسیس تربیتی، خودمردمنگاری به عنوان روشی که تسهیلگر مواجهه انتقادی معلمان با برنامه درسی تمرکزگرا است پیشنهاد شده است. در گام سوم برای ارائه یک صورتبندی نظری از چگونگی پیوند خودمردمنگاری آموزشی و انجام آن از سوی معلمان برای مواجهه انتقادی با برنامه درسی تمرکزگرا، از مفهوم رخداد حقیقت از آلن بدیو، فیلسوف معاصر فرانسوی، استفاده شده است. در این صورتبندی نظری، برنامه درسی نامتمرکز به عنوان پیامد نوعی رویه حقیقت مطرح شده است که معلم در آن نقش حیاتی دارد و ضمن وفاداری به رخدادهای کلاس درس و صدای دانشآموزان به سوژهای انتقادی، تحولآفرین و رهاییبخش تبدیل میشود.
فلسفه تعلیم و تربیت
حسین حافظی؛ فاطمه مرادیان؛ محمدرضا سرمدی
چکیده
این پژوهش با هدف واکاوی تجربه زیسته بازتاب ارزشهای شخصی معلمان در مدیریت کلاس مدارس ابتدایی انجام شده است. پژوهش حاضر با عنایت به ماهیت و گزارههای آن به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع دادههای گردآوری شده، کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی (توصیفی) بود. جامعه مشارکت کنندگان پژوهش شامل معلمان دوره ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی ...
بیشتر
این پژوهش با هدف واکاوی تجربه زیسته بازتاب ارزشهای شخصی معلمان در مدیریت کلاس مدارس ابتدایی انجام شده است. پژوهش حاضر با عنایت به ماهیت و گزارههای آن به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع دادههای گردآوری شده، کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی (توصیفی) بود. جامعه مشارکت کنندگان پژوهش شامل معلمان دوره ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی 03-۱۴۰۲ به تعداد ۵۹۷۲ میباشد. از بین این افراد، معلمانی که اشراف و آشنایی کافی در خصوص موضوع پژوهش را داشتند، براساس معیارها و ملاکهایی از پیش تعیین شده همچون تألیف کتاب و فعالیتهای علمی و پژوهشی مرتبط با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با تأکید بر اشباع نظری دادهها تعداد 24 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادههای پژوهش مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها در این پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در فرایند کدگذاری و تحلیل دادهها پیرامون ارزشهای مهم معلم در کلاس درس، منجر به شناسایی چهار مقوله شامل ارزشهای روانشناختی معلمان، ارزشهای اجتماعی و انسانی معلمان، ارزشهای آموزشی و حرفهای معلمان، ارزشهای مربوط به استفاده از فناوری در تدریس شد. در خصوص چگونگی و شرایط لحاظ نمودن ارزشهای شخصی معلمان در کلاس درس نیز پنج مقوله شامل ویژگی های فردی و اجتماعی معلمان، ملاحظات اخلاقی در تعاملات کلاسی، ملاحظات مدیریتی و سازمانی در کلاس درس، کار گروهی و همکاری در محیط آموزشی و توجه به فناوریهای آموزشی احصاء شد. این یافتهها نشاندهنده اهمیت توجه به ارزشهای شخصی معلمان در بهبود مدیریت کلاس و فرآیند آموزش است.
مدیریت آموزشی
مصطفی حسینی؛ مهدی محمدی؛ قاسم سلیمی؛ مریم شفیعی سروستانی؛ معصومه محترم
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش استعدادربایی دانشگاه در رفتار فراکنشی اعضای هیات علمی دانشگاه شیراز بود، طرح پژوهش کمی و روش پژوهش، توصیفی _ همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه شیراز با تعداد 720 نفر بود که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای برحسب دانشکده برای انتخاب نمونهها 168 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش استعدادربایی دانشگاه در رفتار فراکنشی اعضای هیات علمی دانشگاه شیراز بود، طرح پژوهش کمی و روش پژوهش، توصیفی _ همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه شیراز با تعداد 720 نفر بود که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای برحسب دانشکده برای انتخاب نمونهها 168 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس شامل دانشگاه استعدادربا و مقیاس رفتارهای فراکنشی بود. پس از محاسبه اعتبار و پایایی، ابزارهای پژوهش بین گروه نمونه توزیع و دادهها جمع آوری شدند. برای تحلیل دادهها از آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج این بخش نشان داد که دانشگاه شیراز در ابعاد زیرساخت، تجهیزات و تسهیلات، برنامههای توسعه اعضای هیات علمی،برنامههای توسعه ساختاری و اداری و برنامههای رشد و پیشرفت دانشجویان پایین تر از حد معیار ، در ابعاد چشم انداز اجتماعی – فرهنگی و ویژگی های شغلی و حرفهای اعضای هیات علمی در حد معیار و در ابعاد هویت و موقعیت منطقهای و جغرافیایی، اعتبار پژوهشی اعضای هیات علمی و اعتبار آموزشی اعضای هیات علمی بالاتر از حد معیار عمل نموده است، اما در هیچکدام به حد مطلوب نرسیده است. رفتار فراکنشی فردی و گروهی اعضای هیات علمی دانشگاه شیراز در حد مطلوب و رفتارفراکنشی سازمانی آنان بالاتر از حد مطلوب است. استعدادربایی دانشگاه ، پیش بینی کننده مثبت و معنی دار رفتار فراکنشی اعضای هیات علمی می باشد.
تکنولوژی آموزشی
حمید احمدی هدایت؛ بهنام رسولی
چکیده
هدف تحقیق حاضرپساپدیدارشناسی همکاری انسان و هوش مصنوعی درطراحی آموزش بود.در این تحقیق برای بررسی پساپدیدارشناسی همکاری هوش مصنوعی و انسان در طراحی آموزشی تحقیق در سه گام انجام شد: ۱-سنتز پژوهی ۲-پیمایش(نظر سنجی از متخصصان) ۳-جستجو با کمک هوش مصنوعی. در سنز پژوهی شش پایگاه با کلمات کلیدی منتخب دربازه سال ۲۰۱تا ۲۰۲۴ مورد بررسی قرار گرفت ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضرپساپدیدارشناسی همکاری انسان و هوش مصنوعی درطراحی آموزش بود.در این تحقیق برای بررسی پساپدیدارشناسی همکاری هوش مصنوعی و انسان در طراحی آموزشی تحقیق در سه گام انجام شد: ۱-سنتز پژوهی ۲-پیمایش(نظر سنجی از متخصصان) ۳-جستجو با کمک هوش مصنوعی. در سنز پژوهی شش پایگاه با کلمات کلیدی منتخب دربازه سال ۲۰۱تا ۲۰۲۴ مورد بررسی قرار گرفت و ۲۰ مطالعه وارد تحقیق شد.بر مبنای سنتز پژوهی چک لیست برای بررسی مولفه های طراحی آموزشی و هوش مصنوعی از منظر پساپدیدارشناسی طراحی شد..این چک لیست برای ۲۰ تن از متخصان ارسال شد. در بخش جستجوی هوش مصنوعی از نرم افزارهای لیما، پو، کوپایلوت، جمینای، چت جی پی تی و کلود استفاده شد. نتیجه تحقیق نشان داد هوش مصنوعی در همکاری با طراح آموزشی می تواند در هریک از مولفه های طراحی آموزشی مانند آموزشی شامل تحلیل نیاز، محتوا، همکار آموزشی، بازخورد، تعامل، ارزشیابی، انطباق، اخلاق، اطلاعات و داده، روش تدریس، شخصی سازی، اهداف و نتایج، خودکاری، پشتیبانی در روابط پساپدیدارشناسانه نقش بدنمندی، هرمنوتیک، غیریت، زمینهای، غوطهوری و مرکب را ایفا کند. این سبک از تجزیه و تحلیل عناصر طراحی آموزشی با میانجگیری هوش مصنوعی راهی برای طراحان آموزشی و محققان آینده باز می کند که می توانند تاثیر ترکیب طراحی آموزش و هوش مصنوعی را به عنوان فناوری نوین در معنای روش را بر یادگیرنده بررسی کنند.