مسعود صفاییمقدم
چکیده
بررسی رابطه اخلاق با عقلانیت برای دست اندرکاران آموزش و پرورش و بخصوص آموزش و پرورش اخلاقی حائز اهمیت ویژه است. بر همین اساس لازم است نظریههای اخلاقی با رجوع به معیار عقلانیت مورد ارزیابی قرار گیرند، زیرا فقط آن دسته از نظریههای اخلاقی میتوانند مبنایی برای آموزش ...
بیشتر
بررسی رابطه اخلاق با عقلانیت برای دست اندرکاران آموزش و پرورش و بخصوص آموزش و پرورش اخلاقی حائز اهمیت ویژه است. بر همین اساس لازم است نظریههای اخلاقی با رجوع به معیار عقلانیت مورد ارزیابی قرار گیرند، زیرا فقط آن دسته از نظریههای اخلاقی میتوانند مبنایی برای آموزش و پرورش اخلاقی دانسته شوند که اخلاق را امری عقلانی دانسته و گزارههای اخلاقی را واجد بار شناختی بدانند. در این نوشتار نظریه خودگرایی اخلاقی براساس معیار عقلانیت بررسی شده و با توضیح و تبیین تردیدها و ایرادهایی که در مورد عقلانی دانستن نظریههای خودگرا مطرح هستند، با بیان توجیهاتی منطقی در خصوص دفاع از عقلانیت این نظریه پیشنهادهایی برای رفع مشکلات و تردیدهای مطرح شده ارائه میگردد و نهایتاً با طرح قرائتی از خودگرایی اخلاقی که نه در مقابل نوعگرایی بلکه مصداقی از آن است از عقلانیت نظریه خودگرایی اخلاقی حمایت میشود. براین اساس، این نظریه اخلاقی میتواند مبنایی برای ساخت نظریهها در باب آموزش و پرورش اخلاقی به حساب آید.
کریم سواری؛ مسعود صفائیمقدم؛ عبدالکاظم نیسی
چکیده
در پژوهش حاضر، دیدگاههای فلسفی- عقیدتی (دلائل گرایش) دانشآموزان پسر پایه سوم متوسطه شهر اهواز در مورد اقامه نماز مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پسر پایه سوم متوسطه شهر اهواز میباشد. در این پژوهش از دو نمونه استفاده گردید. نمونه اول شامل 120 نفر جهت ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، دیدگاههای فلسفی- عقیدتی (دلائل گرایش) دانشآموزان پسر پایه سوم متوسطه شهر اهواز در مورد اقامه نماز مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پسر پایه سوم متوسطه شهر اهواز میباشد. در این پژوهش از دو نمونه استفاده گردید. نمونه اول شامل 120 نفر جهت ساخت پرسشنامه مقدماتی و نمونه دوم 320 نفر بودند که به صورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عاملی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که چهار عامل در گرایش دانشآموزان به نماز مؤثر بودهاند. این عوامل عبارتند از: فردی- روانشناختی، عبادی- تکلیفی، فرهنگی- اجتماعی و رستگاری- فلاح.
غلامرضا رجبی؛ جمال حقیقی؛ مهناز مهرابیزاده هنرمند
چکیده
پژوهش حاضر برای پاسخگویی به چند پرسش در زمینه نگهداری ذهنی عدد، توده، طول و حجم بر روی دانشآموزان دختر و پسر دبستانهای شهرستان زاهدان به مرحله اجرا درآمده است. پرسشهای تحقیق عبارتند از (1) آیا توانایی نگهداری ذهنی عدد، توده، طول و حجم همراه با افزایش سن تکامل پیدا میکند؟، ...
بیشتر
پژوهش حاضر برای پاسخگویی به چند پرسش در زمینه نگهداری ذهنی عدد، توده، طول و حجم بر روی دانشآموزان دختر و پسر دبستانهای شهرستان زاهدان به مرحله اجرا درآمده است. پرسشهای تحقیق عبارتند از (1) آیا توانایی نگهداری ذهنی عدد، توده، طول و حجم همراه با افزایش سن تکامل پیدا میکند؟، (2) آیا از نظر توانایی نگهداری ذهنی عدد، توده، طول و حجم بین دانشآموزان دختر و پسر دبستانهای زاهدان تفاوتی به چشم میخورد؟ و (3) آیا بین انواع چهارگانه نگهداری ذهنی از لحاظ درجه دشواری تفاوتی وجود دارد؟ برای سنجش نگهداری ذهنی عدد، توده، طول و حجم و بررسی فرضیههای تحقیق، روش مصاحبه بالینی پیاژه بهکار بسته شد. در پژوهش حاضر، 60 دانشآموز دختر و پسر 5/7 ساله و 60 دانشآموز دختر و پسر 5/10 ساله که با روش تصادفی چندمرحلهای از بین دانشآموزان پایههای دوم و پنجم دبستانهای شهرستان زاهدان انتخاب شده بودند شرکت داشتند. نتایج تحلیل آماری یافتهها نشان دادند که اولاً، دانشآموزان دختر و پسر گروه 5/10 ساله از دانشآموزان 5/7 ساله، در چهار مقوله نگهداری ذهنی و اجزاء سهگانه آنها یعنی پیش بینی، قضاوت و تبیین بهتر عمل کردهاند. ثانیاً، از لحاظ نگهداری ذهنی عدد، توده، طول و حجم بین دختران و پسران تفاوت معناداری مشاهده نشد. ثالثاً، از لحاظ ترتیب دستیابی کودکان به مقولههای نگهداری ذهنی تقدم و تأخر زمانی وجود دارد. به عبارت دیگر، کودکان به نگهداری ذهنی عدد که سادهتر است زودتر و به نگهداری ذهنی حجم که مشکلتر است دیرتر دست مییابند.
فهیمه ثابتی؛ منیجه شهنیییلاق
چکیده
این پژوهش آزمایشی میدانی به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی در کاهش ناسازگاریهای اجتماعی-عاطفی دانشآموزان پسر ناسازگار دبستانی در اهواز انجام شده است. حجم نمونه اولیه 950 دانش آموز است که به طور تصادفی از مدارس پسرانه نواحی چهار گانه آموزش و پرورش شهرستان اهواز ...
بیشتر
این پژوهش آزمایشی میدانی به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی در کاهش ناسازگاریهای اجتماعی-عاطفی دانشآموزان پسر ناسازگار دبستانی در اهواز انجام شده است. حجم نمونه اولیه 950 دانش آموز است که به طور تصادفی از مدارس پسرانه نواحی چهار گانه آموزش و پرورش شهرستان اهواز در پایههای سوم، چهارم و پنجم دبستان انتخاب شد. سپس از این تعداد 134 نفر از طریق پرسشنامه رفتاری کودکان راتر و پرسشنامه جامعه سنجی به عنوان دانشآموزان ناسازگار معرفی شدند (میزان شیوع 1/14 در صد) که 60 نفر از آنها به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای گرد آوری دادهها شامل: 1) پرسشنامه رفتاری کودکان راتر، 2) پرسشنامه جامعه سنجی و 3) مقیاس رفتار سازشی میباشد. دو ابزار اول برای تشخیص کودکان ناسازگار و ابزار سوم برای تعیین میزان رفتار سازشی گروههای آزمایشی و گواه قبل و بعد از مداخله مورد استفاده قرار گرفتند. روش کار به این صورت بود که نخست هر دو گروه آزمایشی و گواه توسط مقیاس رفتار سازشی پیش آزمون شدند. سپس به گروه آزمایشی در هشت جلسه یک ساعته آموزش مهارتهای اجتماعی داده شد. این آموزش شامل گوش دادن، دوست یابی، حل تعارض، ابراز وجود و همکاری بود. پس از اعمال مداخله، بار دیگر هر دو گروه توسط مقیاس رفتار سازشی پس آزمون شدند. نتایج تحلیل واریانس با اندازههای مکرر این بود که بین تفاضل نمرههای پیش و پس آزمون رفتار سازشی گروه آزمایشی و گواه تفاوت معنی دار وجود دارد. همچنین عملکرد آزمودنیها در حیطههای مختلف پرسشنامه رفتار سازشی متفاوت بود. تعامل بین گروهها و خرده مقیاسهای پرسشنامه رفتار سازشی نیز معنی دار بود. به طور کلی نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی موجب کاهش ناسازگاریهای اجتماعی-عاطفی دانشآموزان پسر ناسازگار دبستانی میشود.
محمدجعفر پاکسرشت
چکیده
در تاریخچه آموزش عالی کشور ما، دهه 1370 شاهد توسعه پژوهشهای علمی در اکثر زمینهها و از جمله علوم تربیتی و رفتاری بوده است. در پژوهشهای تربیتی - رفتاری که در کشور ما عمدتاً جنبه توصیفی، میدانی و نیمه آزمایشی دارند، فرضیه آزمائی که معمولاً با بهرهگیری از آزمونهای معنیداری آماری ...
بیشتر
در تاریخچه آموزش عالی کشور ما، دهه 1370 شاهد توسعه پژوهشهای علمی در اکثر زمینهها و از جمله علوم تربیتی و رفتاری بوده است. در پژوهشهای تربیتی - رفتاری که در کشور ما عمدتاً جنبه توصیفی، میدانی و نیمه آزمایشی دارند، فرضیه آزمائی که معمولاً با بهرهگیری از آزمونهای معنیداری آماری انجام میشود، جایگاه ممتازی یافته است. اما در خصوص شیوههای فرضیه آزمایی و نیز میزان کارایی آزمونهای معنیداری در پژوهشهای علوم تربیتی و رفتاری نه تنها اتفاق نظر کافی وجود ندارد، بلکه مناظرههایی هم در جریان است. در این مقاله کوشش شده است تا پژوهش در علوم تربیتی- رفتاری در چشم انداز تئوریک وسیعی مورد بررسی قرار گیرد تا موقعیت فرضیه آزمایی در آن با توجه با دیدگاههای شناختشناسی و روش علمی مشخص شود. برای حصول این نتیجه، نخست تعریف و تبینی از مفهوم فرضیه عرضه میشود و دیدگاههای دو مکتب تجربه گرایی و عقلگرایی و دو رویکرد متناظر با آنها یعنی استقراییگری رایشنباخ و استنباطیگری پوپر در این خصوص بررسی و مقایسه خواهند شد. سپس به برخی از انتقادات وارده به فرضیه آزمایی از طریق اعمال آزمونهای معنیداری اشاره خواهد شد. مطالب و تحلیلهای این مقاله برخی از ضعفهای مبنایی و تئوریک پژوهش در علوم تربیتی و رفتاری را نشان میدهند و ضمناً مدلل میدارند که اگر بنا باشد این علوم به طور بنیادی پیشرفت حاصل کنند باید برخی از وجوه متدلوژی تحقیق مورد بازاندیشی قرار گیرد.
حسین شکرکن؛ حمیدرضا عریضی؛ محمدعلی نائلی؛ مهناز مهرابیزاده هنرمند؛ ایرج سلطانی
چکیده
در مقاله حاضر کاربرد مجموعه آزمونهای صنعتی فلانگان برای پیشبینی عملکرد شغلی گزارش شده است. آزمونهای صنعتی فلانگان به همت شکرکن و عریضی (1380) پایایی سنجی، اعتباریابی و هنجاریابی شدهاند. مجموعه آزمونهای صنعتی فلانگان شامل مهارتهای روانی حرکتی (سه آزمون)، تواناییهای ...
بیشتر
در مقاله حاضر کاربرد مجموعه آزمونهای صنعتی فلانگان برای پیشبینی عملکرد شغلی گزارش شده است. آزمونهای صنعتی فلانگان به همت شکرکن و عریضی (1380) پایایی سنجی، اعتباریابی و هنجاریابی شدهاند. مجموعه آزمونهای صنعتی فلانگان شامل مهارتهای روانی حرکتی (سه آزمون)، تواناییهای دیداری فضایی (سه آزمون)، تواناییهای خاص (پنج آزمون) و تواناییهای شناختی عمومی (هفت آزمون) است. عملکرد شغلی کارکنان فنی مجتمع فولاد مبارکه توسط سرپرست بلافصل، همکاران، خود کارکنان و سازمان اندازهگیری شده است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و انواع ارزشیابی عملکرد به عنوان متغیر ملاک مورد بررسی قرار گرفته است. مجموعه آزمونهای صنعتی فلانگان بر روی 159 نفر از کارکنان فنی مجتمع فولاد مبارکه اجرا گردید. پس از آن دادههای مربوط به عملکرد به عنوان متغیر ملاک جمع آوری شد. ضرایب همبستگی ساده و نتایج رگرسیون چند گانه با روش مرحلهای نشان میدهند که مجموعه آزمونهای صنعتی فلانگان با انواع ارزشیابی عملکرد رابطه داشته و آن را پیش بینی میکنند،به ویژه اگر این ارزشیابی توسط همکاران،خود افراد و یا سازمان انجام شده باشد. بر پایه این پژوهش پیشنهاد میشود در ارزشیابی کارکنان از درجهبندی توئسط همکاران و خود افراد علاوه بر ارزشیابی سرپرست استفاده شود.
محمدعلی اصغریمقدم
چکیده
اصطلاح درد مزمن معمولاً برای توصیف دردی غیرسرطانی و مقاوم به درمان به کار میرود که علیرغم درمانهای انجام شده بیش از شش ماه تداوم یافته است. دردهای مزمن برای بسیاری از بیماران مشکلاتی ایجاد میکند که از میان آنها میتوان افسردگی، اضطراب، کاهش کار و فعالیتهای روزمره، ...
بیشتر
اصطلاح درد مزمن معمولاً برای توصیف دردی غیرسرطانی و مقاوم به درمان به کار میرود که علیرغم درمانهای انجام شده بیش از شش ماه تداوم یافته است. دردهای مزمن برای بسیاری از بیماران مشکلاتی ایجاد میکند که از میان آنها میتوان افسردگی، اضطراب، کاهش کار و فعالیتهای روزمره، ناتوانی جسمانی و مراجعه مکرر به مراکز درمانی را ذکر کرد. اما بررسیهای انجام شده نشان داده است که همه افراد دارای درد مزمن به این گونه مشکلات مبتلا نیستند. با توجه به اینکه درد مزمن همواره با اختلال در سازگاری همراه نیست تعیین عوامل مؤثر بر میزان سازگاری با درد میتواند امکان طراحی روشهای کارآمدی را فراهم آورد تا به کمک آنها بتوان به افرادی که دارای سازگاری نامطلوبی با درد مزمن هستند و یا در معرض خطر ناسازگاری هژستند کمک کرد. در پژوهش حاضر 145 بیمار دارای درد مزمن به مدت 9 ماه مورد مطالعه قرار گرفتند. در ابتدای مطالعه (خط پایه) متغیرهای روان نژندگرایی، شدت درد، خودکفایی مربوط به درد، میزان کنترل بر درد، باور به پایداری درد و راهبرد مقابلهای فاجعه آفرینی به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده سازگاری با درد و افسردگی، ناتوانی جسمانی، رفتارهای شکایت از درد و میزان مصرف دارو به عنوان متغیرهای ارزیابی کننده میزان سازگاری با درد مورد سنجش قرار گرفتند. متغیرهای اخیر به مدت 9 ماه، هر سه ماه یکبار، اندازهگیری شدند. دادههای مطالعه با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیری سلسله مراتبی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این تحلیلها نشان داد که پس از کنترل اثرات سن، جنسیت، سابقه درد و شدت درد، رواننژندگرایی میتواند شدت افسردگی و شکایت از درد را در طول 9 ماه پیشبینی کند. پس از کنترل اثر رواننژندگرایی، بیمارانی که در ابتدای مطالعه میزان خودکفایی بالاتری را در مورد درد خود گزارش کرده بودند در طول مطالعه افسردگی، ناتوانی جسمانی و رفتارهای شکایت از درد کمتری را گزارش کرده بودند. آن گروه از بیمارانی که در ابتدای مطالعه از راهبرد مقابلهای فاجعهآفرینی به هنگام مواجهه با درد بیشتر استفاده میکردند در فاصله 3 ماه پس از آغاز مطالعه افسردگی شدیدتری را گزارش کردند. بالاخره بیمارانی که در ابتدای مطالعه میزان کنترل بیشتری را بر درد خود گزارش کرده بودند در فاصله 3 ماه و 6 ماه از آغاز مطالعه مصرف داروی کمتری را گزارش کرده بودند. در این نوشتار یافتههای فوق و کاربردهای بالینی احتمالی آنها مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
جمال حقیقی؛ یوسفعلی عطاری؛ سیدعلی سینا رحیمی؛ لیلا سلیمانینیا
چکیده
در این پژوهش، رابطه سرسختی و مؤلفههای سه گانه آن با سلامت روانی در دانشجویان پسر دورههای کارشناسیدانشگاه شهید چمران اهواز مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق، مؤلفههای سرسختی- تعهد، کنترل و مبارزه جویی- به عنوان متغیرهای پیشبین یا مستقل و سلامت روانی به عنوان متغیر ...
بیشتر
در این پژوهش، رابطه سرسختی و مؤلفههای سه گانه آن با سلامت روانی در دانشجویان پسر دورههای کارشناسیدانشگاه شهید چمران اهواز مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق، مؤلفههای سرسختی- تعهد، کنترل و مبارزه جویی- به عنوان متغیرهای پیشبین یا مستقل و سلامت روانی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. نمونه تحقیق شامل 250 نفر از دانشجویان پسر دورههای کارشناسی دانشگاه بود که به طور تصادفی از میان دانشجویانی که در خوابگاههای دانشجویی سکونت داشتند، برگزیده شدند. برای بررسی فرضیههای تحقیق، از مقیاس سرسختی (مقیاس دیدگاههای شخصی) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) استفاده به عمل آمد. تحلیل دادهها فرضیههای تحقیق را تأیید کردند و نشان دادند که بین سرسختی و مؤلههای آن با سلامت روانی همبستگیهای ساده و چندگانه وجود دارد. همچنین معلوم گردید که "تعهد" بهترین متغیر پیش بین سلامت روانی است.
مرتضی امیدیان؛ حسین شکرکن
چکیده
در تحقیق حاضر تأثیر الگوهای فعّال تحصیلی بر عملکرد تحصیلی آزمودنیها مورد بررسی قرار گرفت و به آزمون دو فرضیه مبادرت گردید. این فرضیهها عبارتند از: 1. مشاهده الگوهای فعّال تحصیلی موجب بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان دزفول میشود. 2. مشاهده سه الگوی فعّال ...
بیشتر
در تحقیق حاضر تأثیر الگوهای فعّال تحصیلی بر عملکرد تحصیلی آزمودنیها مورد بررسی قرار گرفت و به آزمون دو فرضیه مبادرت گردید. این فرضیهها عبارتند از: 1. مشاهده الگوهای فعّال تحصیلی موجب بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان دزفول میشود. 2. مشاهده سه الگوی فعّال تحصیلی تأثیر بیشتری از مشاهده یک الگوی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان دزفول دارد. نمونه این تحقیق متشکل از 102 آزمودنی بود که به صورت نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب و به سه گروه گمارده شدند. گروه اول فیلم یک الگوی فعّال تحصیلی همسال را تماشا کردند. گروه دوم به تماشای فیلم سه الگوی فعّال تحصیلی پرداختند و گروه سوم یعنی گروه گواه در معرض هیچ الگویی قرار نگرفتند. شاخص عملکرد آزمودنیها عبارت بود از نمرههای تفاوت پیشآزمون و پسآزمون آنان در یک تکلیف تمرین واژههای دشوار کتاب فارسی و یک امتحان دیکته. از وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی آزمودنیها نیز اطلاعاتی جمعآوری شد. برای آزمون فرضیهها از روش تحلیل واریانس و روشهای چندمقایسهای استفاده بهعمل آمد. نتایج حاصل فرضیه اول تحقیق را مورد تأیید قرارداد و نشان داد که دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه عملکرد تحصیلی بالاتری دارند. اما فرضیه دوم تأیید نگردید. همچنین، نتایج نشان داد که وضع اجتماعی ـ اقتصادی چه به تنهایی و چه در تعامل با گروههای مقایسه تأثیری بر عملکرد تحصیلی آزمودنیها ندارد.
مهناز مهرابی زاده هنرمند
چکیده
این پژوهش به بررسی رابطه هماهنگی بین مولفههای خودپنداشت (خود کنونی و خود آرمانی) و افسردگی پرداخته است. فرض کلی بر این است که بین هماهنگی خود کنونی و خود آرمانی از یک سو و افسردگی از سوی دیگر رابطه منفی وجود دارد. طور تصادفی انتخاب شده بودند شرکت داشتند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که اولاً در حالت بهنجار، بین خود کنونی و خود آرمانی ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی رابطه هماهنگی بین مولفههای خودپنداشت (خود کنونی و خود آرمانی) و افسردگی پرداخته است. فرض کلی بر این است که بین هماهنگی خود کنونی و خود آرمانی از یک سو و افسردگی از سوی دیگر رابطه منفی وجود دارد. طور تصادفی انتخاب شده بودند شرکت داشتند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که اولاً در حالت بهنجار، بین خود کنونی و خود آرمانی تقریباً هماهنگی و تجانس وجود دارد و ثانیاً، بین هماهنگی خود کنونی و خود آرمانی و افسردگی رابطه منفی وجود دارد، یعنی هر چه هماهنگی بیشتر باشد افسردگی کمتر است. بنابراین فرضیه کلی پژوهش تایید میشود.
میثم غلام پور؛ محسن آیتی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تکوین هویتحرفهای یک معلم انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر روایتپژوهی تجارب معلم(پژوهشگر) با رویکرد خود زیستنگارانه میباشد. با توجه به روش پژوهش جامعه و نمونه پژوهش را داستانهای زندگی راوی(پژوهشگر) تشکیل میدهد. ابزار گردآوری دادهها در این تحقیق روایتهای محقق از دوران زندگی، تحصیل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تکوین هویتحرفهای یک معلم انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر روایتپژوهی تجارب معلم(پژوهشگر) با رویکرد خود زیستنگارانه میباشد. با توجه به روش پژوهش جامعه و نمونه پژوهش را داستانهای زندگی راوی(پژوهشگر) تشکیل میدهد. ابزار گردآوری دادهها در این تحقیق روایتهای محقق از دوران زندگی، تحصیل و اشتغال به کار بوده که بر اساس اصول روایتپژوهی کلاندینین و کانلی (2000) مبتنی بر تمرکز روایت بر سه عنصر زمان، مکان و تعاملات، داستان زندگی بازداستان سرایی شده است. جهت بررسی روایی و پایایی یافتهها از دو روش مثلث سازی و داوری گروهی استفاده شده است. بررسی سیر روایتها نشان داد که تکوین هویت حرفهای معلم از مراحل؛ سلبی فردی، زیگزاکی، سلبی اجتماعی و ایجابی تبعیت میکند. همچنین عوامل مؤثر بر تکوین هویت حرفهای معلم در چهار بُعد؛ فردی و خانوادگی(مشتمل بر مؤلفههای تحصیلی، شخصیّتی، وقایع زندگی، فضای خانواده، باورها و تعاملات)، عوامل مرتبط با دوران تحصیل(مشتمل بر مؤلفههای تعاملات، بُعدرفتاری، زمینهای، برنامهدرسی رسمی و برنامهدرسی پنهان)، عوامل مرتبط با دوران اشتغال به کار(مؤلفههای رفتاری – مدیریتی، زمینهای، نظارتی و آموزشی) و بُعد اجتماعی- سیاسی(مشتمل بر مؤلفههای اجتماعی و سیاسی) سازمان یافت. نتایج نشان داد که هویت حرفهای معلم یک امر پویاست و در طول زمان تغییر کرده و عوامل زیادی بر آن مؤثر می-باشد.
حسین شکرکن؛ عبدالزهرا نعامی؛ عبدالکاظم نیسی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند
حسین شکرکن؛ مسعود برومندنسب؛ بهمن نجاریان؛ منیجه شهنیییلاق
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی رابطه ساده و چندگانه خلاقیت، انگیزه پیشرفت و عزت نفس با کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز طراحی شده است. نمونه اصلی این تحقیق شامل 400 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. یک نمونه 200 نفری نیز به منظور اعتباریابی و پایایی سنجی آزمونهای ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی رابطه ساده و چندگانه خلاقیت، انگیزه پیشرفت و عزت نفس با کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز طراحی شده است. نمونه اصلی این تحقیق شامل 400 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. یک نمونه 200 نفری نیز به منظور اعتباریابی و پایایی سنجی آزمونهای مورد استفاده به کار گرفته شد. هر دو نمونه با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل دادهها علاوه بر روشهای توصیفی میانگین و انحراف معیار از ضریب همبستگی ساده و رگرسیون چندگانه برای آزمون فرضیهها استفاده شد. ابزارهای جمعآوری دادهها در این پژوهش شامل پرسشنامه سنجش صفات کارآفرینی، آزمون جهتگیری کارآفرینی، آزمون خلاقیت، پرسشنامه انگیزه پیشرفت و آزمون عزت نفس بودند. پرسشنامههای سنجش صفات کارآفرینی، جهتگیری کارآفرینی و انگیزه پیشرفت توسط پژوهشگران این تحقیق به فارسی برگردانده شد و ضرایب اعتبار و پایایی آنها محاسبه گردید. فرضیههای این پژوهش شامل چهار فرضیه اصلی و 8 فرضیه فرعی است، که روابط ساده و چندگانه بین متغیرهای پیش بین خلاقیت، انگیزه پیشرفت و عزت نفس را با متغیر ملاک کارآفرینی در کل نمونه و به تفکیک در نمونههای دختران و پسران مطرح میسازند. نتایج این پژوهش با یافتههای تحقیقات انجام شده در خارج از کشور هماهنگند.
حدیث جلیلیان؛ یداله مهرعلی زاده؛ غلامحسین رحیمی دوست
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف تدوین الگوی انتخاب رویکردهای آموزشی کارکنان در شرکتهای صنعتی کوچک و متوسط شهر اهواز انجام شد. این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد، پس از مصاحبه حضوری با 11 تن از مدیران و کارکنان شرکتهای صنعتی کوچک و متوسط واقع در شهرک صنعتی شماره یک اهواز، به اشباع نظری رسید و در ادامه برای اطمینان بیشتر ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف تدوین الگوی انتخاب رویکردهای آموزشی کارکنان در شرکتهای صنعتی کوچک و متوسط شهر اهواز انجام شد. این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد، پس از مصاحبه حضوری با 11 تن از مدیران و کارکنان شرکتهای صنعتی کوچک و متوسط واقع در شهرک صنعتی شماره یک اهواز، به اشباع نظری رسید و در ادامه برای اطمینان بیشتر تا مصاحبه یازدهم ادامه یافت. پس از تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از هشت سؤال شفاهی در طی فرایندهای کدگذاری آزاد، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، نهایتاً الگوی کلی پژوهش استخراج گردید. مدل پارادایمی پژوهش در قالب شرایط علّی ،شرایط زمینه ای ، شرایط مداخله گر ، راهبردها و دستاوردها طراحی گردید. با توجه به هدف اصلی پژوهش که تدوین الگوی انتخاب رویکردهای آموزشی کارکنان (حمایتی، غیر حمایتی، خنثی و اقتضایی) است و در نظر گرفتن رویکردهای یاددهی-یادگیری که شامل آموزشهای رسمی، غیر رسمی و آزاد است، در نهایت مشخص شد که اکثر مدیران رویکرد اقتضایی را بر می گزینند و در انتها که مدل کلی پژوهش استخراج گردید.
مجتبی بخشنده؛ بابک شمشیری؛ محمدحسن کریمی؛ فریبا خوشبخت
چکیده
در واکاوی تلاشهای عالمانهی انجام شده بهمنظور بررسی ریشههای ناکارآمدبودنِ نظام آموزشی، بررسی ارتباط میان ناکارآمدی با عنصر هدف، بهعنوان یکی از عناصر مهم تربیت، نسبت به بقیهی عناصر، بسیار کمرنگ است. براین اساس، هدف از این جستار، بررسی ناکارآمدی نظام آموزشی از منظر اهداف کلانِ تدوینشده است. روش پژوهش در اینجا بر اساس روش ...
بیشتر
در واکاوی تلاشهای عالمانهی انجام شده بهمنظور بررسی ریشههای ناکارآمدبودنِ نظام آموزشی، بررسی ارتباط میان ناکارآمدی با عنصر هدف، بهعنوان یکی از عناصر مهم تربیت، نسبت به بقیهی عناصر، بسیار کمرنگ است. براین اساس، هدف از این جستار، بررسی ناکارآمدی نظام آموزشی از منظر اهداف کلانِ تدوینشده است. روش پژوهش در اینجا بر اساس روش تحلیلی ـ استنتاجی، استفاده از دادهیابی اسنادی و در نهایت، دادهکاوی توصیفی ـ تفسیری انجام شده است. یافتهها نشان میدهد غایتِ نظامِ رسمی آموزش و پرورش در همهی اسناد تدوین شدهی پس از انقلاب اسلامی، بهطور کامل، صبغهی دینی دارد اما نظام تعلیم و تربیت ایران نتوانسته در دستیابی به این غایتها موفق باشد و فاصلهای که میان غایتِ آشکارِ نظامِ آموزشی و آنچه در صحنهی عینی اجتماع، قابل مشاهده است مُهر تأییدی بر ناکارآمد بودن آن از منظر میزان دستیابی به اهدافِ کلان است. بهعنوان نتیجه می-توان گفت ریشهی این ناکارآمدبودن را میتوان در عدم توجه دقیق به ضرورت وجود فهم مناسب از ماهیت دین و عدم توجه به اقتضائات فطرت جستجو نمود که باعث عدم دقت به ملزومات تربیت دینی شده، بهگونهای که پیامدی جز به حاشیهرفتنِ توجه به ضرورتِ تمرکز بر شکوفایی ایمان و پُررنگشدنِ تمرکز بر توسعهی آداب دینی نداشته است.
فلسفه تعلیم و تربیت
مریم غفارزاده؛ محمد حسن میرزامحمدی؛ اکبر رهنما؛ مسعود صفایی مقدم
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکرد تفکر اخلاقی مادرانه با تاکید بر دیدگاه رودیک و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گرفت.سارا رودیک از اخلاق شناسان مراقبت فمنیستی رویکرد تفکر مادرانه را مطرح کرد.روش پژوهش حاضر از نوع تحلیلی و استنتاجی است.براین اساس ابتدا رویکرد تفکر مادرانه مورد تحلیل واقع شد و عناصر اساسی ان مورد برررسی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکرد تفکر اخلاقی مادرانه با تاکید بر دیدگاه رودیک و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گرفت.سارا رودیک از اخلاق شناسان مراقبت فمنیستی رویکرد تفکر مادرانه را مطرح کرد.روش پژوهش حاضر از نوع تحلیلی و استنتاجی است.براین اساس ابتدا رویکرد تفکر مادرانه مورد تحلیل واقع شد و عناصر اساسی ان مورد برررسی قرار گرفت. هستی شناسی مادرانه از نوع ارتباطی است و تجربه اساس معرفت شناسی آن بوده که در ان تفکر و عمل لازم و ملزوم یکدیگرند.اخلاق شناسی مادرانه مبتنی بر ترجیح دیگری بر خود است.از دیدگاه رودیک اعمال مادرانه ، شامل سه هدف؛حفاظت،رشد و آموزش می باشد.از نظر این رویکرد،مادران در اجرای نقش های مراقبتی از اصل عشق بهره می گیرند.از نظر رودیک مادران عشق مادران شامل؛ عشق توجه،عشق محافظتی (عشق نگهدارنده)،عشق موشکافانه و فروتنی می باشند.با توجه به عناصر اصلی رویکرد تفکر مادرانه ،محققان به استنتاج دلالت هایی تربیتی پرداختند.تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در اموزش و پرورش مبتنی بر تفکر مهرورزانه و مادرانه؛ هدف کلی آموزش و پرورش "آموزش صلح "می باشد .معلم در این رویکرد دارای خصوصیاتی همچون؛عشق ورزی،تامل، توانایی انتظار ،توجه،آگاهی،اعتدال و تواضع می باشد.دانش اموز دارای تفکری همراه با سبک شناختی و تاملی همراه با توانایی های نامحدود است.محیط آموزشی هم باید محیطی توام با امنیت ،نشاط و شادابی باشد. رویکرد تفکر مادرانه قابلیت ان را دارد که به عنوان یک الگو در مناسبات اجتماعی و تربیتی مورد توجه قرار بگیرد
مطهره حمزه رباطی؛ حمید جاودانی
چکیده
هدف این پژوهش که در بازه زمانی 1399-1400 انجام شده است، پیشنهاد چارچوبی برای اندیشهورزی نقادانه بوده است که با روش شناسی کیفی انجام شد. برپایه تحلیل درونمایه ادبیات نظری و دستاوردهای زمینهای برآمده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 26 نفر از اندیشه پرداران دانشگاهی، که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند و نیز با استفاده از ...
بیشتر
هدف این پژوهش که در بازه زمانی 1399-1400 انجام شده است، پیشنهاد چارچوبی برای اندیشهورزی نقادانه بوده است که با روش شناسی کیفی انجام شد. برپایه تحلیل درونمایه ادبیات نظری و دستاوردهای زمینهای برآمده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 26 نفر از اندیشه پرداران دانشگاهی، که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند و نیز با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، اصلیترین ویژگیهای شناختی و گرایش درونی اندیشهورزی نقادانه شناسایی شد. همچنین چارچوب مفهومی اندیشهورزی نقاد، بسان گذرگاهی برای یادگیری پایدار که در برگیرنده شش نشانگر- بازشناسی مسئله؛ بازکاوی و تفسیر درست پدیدهها؛ استدلالورزی؛ روشنسازی ابعاد گوناگون مسئله (تبیین)؛ داوری درباره روایی دادهها؛ بازاندیشی نقادانه- بسان ویژگیهای شناختی و فراشناختی و نُه نشانگر- گرایش فزاینده به مسئله؛ کنجکاوی؛ گشودگی ذهنی؛ فروتنی؛ اندیشیدن بی باکانه؛ دوری جستن از هرگونه نقد جانبدارانه؛ استقلال اندیشگی؛ انتقادپذیری؛ اخلاق مداری- بسان ویژگیهای گرایشی و انگیزشی اندیشه نقادانه، به تصویر کشیده شد. چارچوب پیشنهادی شاید بتواند راه را برای نقادانهاندیشی و نواندیشی درباره یادگیری آینده در سپهر اندیشهورزی "پایداری" بگشاید.
حشمت اله نظری؛ ابراهیم طلایی؛ جواد حاتمی؛ محسن ایمانی نائینی؛ عبدالزهرا تیماس
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی کیفیت مهارت نوشتن دانشآموزان ابتدایی انجام گرفت. جامعه آماری در این پژوهش ارزیابانه، دانشآموزان پسر دورهی دوم دبستان شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399، و نمونه مورد مطالعه، شامل سه کلاس (دو کلاس 35 نفری+یک کلاس 27 نفری) و در کل برابر با 97 نفر بودند که بر اساس نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی کیفیت مهارت نوشتن دانشآموزان ابتدایی انجام گرفت. جامعه آماری در این پژوهش ارزیابانه، دانشآموزان پسر دورهی دوم دبستان شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399، و نمونه مورد مطالعه، شامل سه کلاس (دو کلاس 35 نفری+یک کلاس 27 نفری) و در کل برابر با 97 نفر بودند که بر اساس نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده این پژوهش، روبریک درس نگارش بود. بهمنظور تجزیهوتحلیل اطلاعات از شاخصهای مرکزی و شاخصهای پراکندگی استفاده شد. طرح پژوهش از نوع بررسیهای ارزیابانه بود. پس از اخذ نمونه نگارشهای دانشآموزان نسبت به نمرهگذاری آنها بر اساس روبریک محققساخته ویژهی نگارش دورهی دوم دبستان اقدام شد. نتایج تحلیلآماری نشان داد که میانگین نمره نگارش دانشآموزان دبستانی، پایینتر از تسلط نسبی و در حد تسلط محدود و نسبتاً ضعیف قرار دارد (65/12M=). میتوان نتیجه گرفت که مهارت نگارش دانشآموزان همچون مهارت خوانداری آنان ضعیف میباشد و شاید این ضعف ریشه در ضعف خوانداری آنان و/ یا طراحی نامناسب برنامه درسی و کمتوجهی به رویکردهای دیگر از قبیل رویکرد فرهنگی-اجتماعی دارد.
پروین صمدی؛ طاهره احمدی؛ پروین احمدی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی شایستگی معلم بهمثابه یادگیرنده مادامالعمر در نظام آموزشوپرورش ایران و اعتباربخشی آن انجامشده است. این پژوهش جزء پژوهشهای ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی و مدل طبقهبندی بود که در دو مرحله کیفی و کمی انجام شد. بخش کیفی با استفاده از روش سنتز پژوهی و طی شش مرحله Sandelowski and Barroso (2003) انجام گرفت. بخش کمی ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی شایستگی معلم بهمثابه یادگیرنده مادامالعمر در نظام آموزشوپرورش ایران و اعتباربخشی آن انجامشده است. این پژوهش جزء پژوهشهای ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی و مدل طبقهبندی بود که در دو مرحله کیفی و کمی انجام شد. بخش کیفی با استفاده از روش سنتز پژوهی و طی شش مرحله Sandelowski and Barroso (2003) انجام گرفت. بخش کمی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت. جهت تعیین اعتبار از سه سوسازی منابع دادههای استفاده شد و ضریب آلفای کرونباخ 94/0 حاکی از پایایی ابزار در این پژوهش بود. پرسشنامه در اختیار 150 نفر از متخصصان حوزه برنامهریزی درسی و روانشناسی تربیتی قرارگرفته و دادهها با استفاده از روش تحلیل عامل تائیدی یک مرحلهای و دومرحلهای به کمک نرمافزار لیزرل تحلیل شد. شایستگی معلم در نقش یادگیرنده مادامالعمر شامل چهار بعد اصلی در بعد مکانیسم فردی، مکانیسم انگیزشی مکانیسم سواد اطلاعاتی و فناوری و مکانیسم کنشگری است. یافتههای بخش کمی حاکی از آن بود که گویههای عنصر مکانیسم فردی با بار عاملی 80/0-91/0، گویههای مجهز بودن به مکانیسم انگیزشی با بار عاملی 68/0-91/0، گویههای عنصر مکانیسم اطلاعاتی و فناوری با بار عاملی 91/0- 94/0 و نیز گویههای عنصر کنشگری با بار عاملی 85/0- 93/0 تبیینکننده معنیداری برای الگوی مذکور بوده و اعتبار آنان تأیید میگردد.
مسعود صفایی مقدم؛ محمود کاظمی؛ محمدجعفر پاک سرشت؛ سید منصور مرعشی
چکیده
"تربیت مدنی" مورد توجه روز افزون سیاستگذاران نظامهای آموزشی است. در جامعهی ایران نیز، با توجه به تحوّلات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی صورت گرفته از دوران مشروطیت به این سو، و بخصوص در دوران پس از انقلاب اسلامی، توجه به مقولهی تربیت مدنی از اهمیّت ویژهای برخوردار شده است. اما از آنجا که تحقّق ایدههای تربیتی در هر جامعهای متضمّن ...
بیشتر
"تربیت مدنی" مورد توجه روز افزون سیاستگذاران نظامهای آموزشی است. در جامعهی ایران نیز، با توجه به تحوّلات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی صورت گرفته از دوران مشروطیت به این سو، و بخصوص در دوران پس از انقلاب اسلامی، توجه به مقولهی تربیت مدنی از اهمیّت ویژهای برخوردار شده است. اما از آنجا که تحقّق ایدههای تربیتی در هر جامعهای متضمّن وجود شرایط فرهنگی و اجتماعی مناسب است لذا کشف زمینههای ذهنی و فرهنگی لازم برای تحقق آرمانهای جامعهی مدنی از کارهای مهمّی است که در راستای تربیت مدنی در ایران باید صورت گیرد. بر این اساس، هدف عمدهی این پژوهش آن است که با کشف و بررسی معانی و جنبههای ارزشی و فرهنگی اصول جامعهی مدنی، میزان تناسب و هماهنگی آنها با ارزشهای فرهنگی و دینی جامعهی ایران معلوم گردد. بنابراین، چنانچه برای اصول تربیت مدنی و مفاهیم مدنیت خواهی و تربیت مدنی و جامعهی مدنی محتوای ارزشی و دینی قائل باشیم، در آن صورت کشف معانی مندرج در این مفاهیم و تنظیم آنها به منظور ساخت یک ساختار بومی از ایده مدنیّت خواهی و تربیت مدنی برای دست اندرکاران آموزش و پرورش ایران از اهمیت شایانی بر خوردار خواهد بود. مهمترین اصولی که در این مقاله مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاند، عبارتند از: اصل احترام به حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی، اصل احترام به قانون و قانونمداری، اصل احترام به حقوق شهروندی، اصل مشارکت و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، اصل مسئولیتپذیری اجتماعی، اصل استدلال و عقلانیت، اصل مدارا و تسامح، اصل گفتگو، اصل نقد و ارزیابی و اصل توجه به کثرت گرایی روشی. در پایان تأکید شده است که این اصول با ارزشها و فلسفهی حاکم بر جامعهی ما که یک جامعهی دینی است، تطابق و هماهنگی دارد و لذا سرمایهگذاری برای تربیت نسلی که به ارزشهای مدنی معتقد بوده و در عمل پاسدار این ارزشها باشد میتواند به عنوان یک توصیهی دینی و آموزشی و پرورشی تلقی شود.
منیجه شهنی ییلاق
چکیده
اهداف این مقاله معرفی پدیده آزاررسانی/آزارپذیری، تعیین میزان شیوع آن در اهواز و پاسخ به این سؤال است که آیا میتوان از متغیرهای مختلف شخصیتی، خانوادگی و آموزشگاهی برای تمایز بین دانشآموزان آزاررسان، آزارپذیر و گواه دوره راهنمایی استفاده کرد؟ در قسمت اول نمونه گیری، ...
بیشتر
اهداف این مقاله معرفی پدیده آزاررسانی/آزارپذیری، تعیین میزان شیوع آن در اهواز و پاسخ به این سؤال است که آیا میتوان از متغیرهای مختلف شخصیتی، خانوادگی و آموزشگاهی برای تمایز بین دانشآموزان آزاررسان، آزارپذیر و گواه دوره راهنمایی استفاده کرد؟ در قسمت اول نمونه گیری، یعنی تعیین میزان شیوع این پدیده، 32 مدرسه راهنمایی دخترانه و 32 مدرسه راهنمایی پسرانه به صورت تصادفی از چهار ناحیه آموزش و پرورش شهرستان اهواز انتخاب شدند. در مرحله دوم نمونه گیری 69 آزاررسان، 63 آزارپذیر و 152 دانش آموز عادی پسر و دختر به صورت تصادفی انتخاب شدند. مقیاس افسردگی کودکان، پرسشنامه سنجش اضطراب عمومی، تست سنجش عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه شیوههای فرزند پروری به کار برده شد. نتایج بیانگر این است که از 13072 دانش آموز 726 (6/5%) پسر و 1359 (34/11%) دختر آزاررسان بودند. همچنین 614 (7/4%) پسر و 1140 (5/9%) دختر آزارپذیر بودند. تحلیل تمایزات نشان داد که برای سنجش ارتباط بین متغیرها فقط تابع ممیز اول معنی دار است. این بدین معنا است که فقط تابع اول، گروههای آزاررسان، آزارپذیر و گواه را از هم تفکیک میکند. همچنین بیشترین درصد واریانس دو مجموعه متغیرها را تابع اول توجیه میکند. نتایج نشان داد که معدل تحصیلی بهترین شاخص جدا کردن گروهها در تابع اول است. در تابع دوم مراقبت آموزی بزرگترین سهم را در تمایز گروهها داشت. میانگین نمرههای پیش بینی شده گروهی بیانگر این است که در تابع اول گروههای آزاررسان و گواه در کرانها قرار دارند و آزارپذیرها در وسط و نیز گروه آزاررسان دو برابر بیشتر از گروه گواه متمایز شده است.
حسین شکرکن؛ محمدرضا آهنکوبنژاد؛ شهنی ییلاق شهنی ییلاق
چکیده
< p class="a0" dir="RTL">در تحقیق حاضرتلاش به عمل آمده است تا تفاوت بین عملکرد تحصیلی دانشآموزان جهشی و غیرجهشی دوره ابتدایی شهرستان اهواز بهتفکیک جنسیت (پسر - دختر) و مدت زمان پساز جهش (یکسال - دوسال)معلوم گردد. فرضیه اصلی تحقیق این بود که از نظر عملکرد تحصیلی تفاوت معنیداری بین دانشآموزان ...
بیشتر
< p class="a0" dir="RTL">در تحقیق حاضرتلاش به عمل آمده است تا تفاوت بین عملکرد تحصیلی دانشآموزان جهشی و غیرجهشی دوره ابتدایی شهرستان اهواز بهتفکیک جنسیت (پسر - دختر) و مدت زمان پساز جهش (یکسال - دوسال)معلوم گردد. فرضیه اصلی تحقیق این بود که از نظر عملکرد تحصیلی تفاوت معنیداری بین دانشآموزان جهشی و غیر جهشی وجود ندارد. جهت آزمودن این فرضیه و سایر فرضیههای فرعی تحقیق، از بین کلیه دانشآموزان جهشی دوره ابتدایی شهر اهواز به روش انتخاب تصادفی ساده تعداد 60 دانشآموز جهشی و به روش تصادفی چند مرحلهای 90 دانشآموز غیرجهشی انتخاب شدند. به منظور انجام مقایسههای لازم تعداد مساوی از دانشآموزان پسر و دختر جهشی که یک یا دو سال از زمان جهش آنان میگذشت و همپایه یا غیر همپایه دانشآموزان جهشی بودند،برگزیده شدند. عملکرد تحصیلی آزمودنیها از طریق میانگین معدلهای پایههای قبل و بعد از جهش آنها اندازهگیری شد. پس از انجام تحلیلهای آماری مشخص گردید که تفاوت معنیداری بین دانشآموزان جهشی و غیرجهشی از نظر عملکرد تحصیلی وجود ندارد. این نتیجهگیری برای دانشآموزان پسر و دختر به صورت جداگانه و برای گروههای جهشی که یک سال یا دوسال از زمان جهش آنان میگذشت نیز صحت دارد. < p class="a" dir="RTL">
حسین شکرکن؛ محمد علی پیرنیا
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1374، ، صفحه 3-23
چکیده
در پژوهش حاضر اثر انتظارات معلمان بر ارزشیابی آنان از عملکرد درس علوم و پیشبینی آنان از موفقیت آینده دانش آموزان پایه دوم راهنمایی، در سال تحصیلی ۷۳-۷۲ در شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از یک امتحان تشریحی و یک امتحان چند گزینهای به عنوان عملکرد استفاده شد. پیشبینی معلمان از موفقیت آینده دانشآموزان نیز به دست آمد. ...
بیشتر
در پژوهش حاضر اثر انتظارات معلمان بر ارزشیابی آنان از عملکرد درس علوم و پیشبینی آنان از موفقیت آینده دانش آموزان پایه دوم راهنمایی، در سال تحصیلی ۷۳-۷۲ در شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از یک امتحان تشریحی و یک امتحان چند گزینهای به عنوان عملکرد استفاده شد. پیشبینی معلمان از موفقیت آینده دانشآموزان نیز به دست آمد. بود که به گونهای تصادفی انتخاب شده بودند. هر معلم اوراق امتحانی ۴۰ دانش آموز را که به صورت تصادفی به دو دسته تقسیم شده بود تصحیح کرد. اوراق امتحانی دانش آموزان معمولی معرفی شدند. نوع پژوهش آزمایشی میدانی بود و از طرح گروه گواه با پس آزمون تنها استفاده به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس عاملی ۲×۲×۲ متشکل از عامل جنسیت معلمان، عامل جنسیت دانش آموزان و عامل دانش آموزان باهوش و معمولی معرفی شده استفاده شد. جهت مقایسه میانگین های گروه های مختلف روش پیگیری توکی به کار رفت. یافته های به دست آمده فرضیههای این پژوهش را مورد تایید قرار داد. نتایج به طور کلی نشان داد که معلمان در ارزیابی اوراق امتحان تشریحی دانش آموزانی که با هوش تصور شدند، در مقایسه با دانشآموزانی که معمولی قلمداد گردیدند، سوگیری به عمل آوردند و به آنان نمره بالاتر دادند. لیکن این سو گیری در ارتباط با امتحان چندگزینهای دیده نشد. موفقیت آینده دانش آموزانی که باهوش معرفی شده بودند نیز توسط معلمان و بالاتر پیشبینی گردید. چکیده این نوشتار پژوهشی را گزارش می دهد که به ساخت و اعتباریابی مقدماتی مقیاسی برای سنجش الگوی شخصیتی- رفتاری تیپ A به وسیله روش آماری تحلیل عوامل پرداخته است. ۱۴۹ دانشجوی دختر و ۱۷۹ دانشجوی پسر دانشگاه های شهید چمران و آزاد اسلامی اهواز در این تحقیق شرکت نمودند. در اولین گام تحقیق، بر اساس متون معتبر روانشناسی تعداد ۸۴ ماده برای سنجش ویژگی های شخصیتی-رفتاری تیپ A نوشته شد، که ۶۰ ماده آن در مراحل مختلف تحلیل های آماری داده ها حذف شد. تحلیل عوامل داده ها نشان داد که ۱۶ ماده روی عامل ۱ (TA1) و ۸ ماده روی عامل ۲ (TA2) قرار گرفته اند، و بدین ترتیب مقیاس ۲۴ ماده ای تیپ A موسوم به TAQ، ساخته شد. ضرایب پایایی همسانی درونی و بازآزمایی هر دو عامل TA1 و TA2 رضایت بخش و در سطح ۰/۰۰۱=p معنی دار بودند. برای ارزیابی اعتبار مقیاس TAQ از اجرای همزمان آن با پرسشنامه های MMPI، EPQ, TABQ و TAVS استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که عامل TA1 بیشتر با جنبههای مرضی و مضر (مثل پرخاشگری، بی حوصلگی، اضطراب، افسردگی و عزت نفس پایین) در ارتباط است، در حالی که عامل TA2 عمدتا با جنبه های غیرمرضی (مثل گرایش به موفقیت و سختکوشی) الگوی رفتاری تیپ A مرتبط می باشد.
جمال حقیقی؛ غلامرضا رجبی
حسین شکرکن؛ عبدالکاظم نیسی