یوسف ادیب
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، صفحه 5-36
چکیده
در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی به دلیل نقش و اهمیت آن در تقویت رفتارهای سازگارانه و مثبت، و آماده کردن افراد برای مواجهه اثرگذار با چالشهای زندگی از طرف نظامهای آموزشی رسمی مورد توجه قرار گرفته است. تدوین برنامهی درسی بر اساس یک الگوی متناسب با نیازهای فراگیران و ماهیت موضوع میتواند نقش اساسی در تحقق هدفهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی به دلیل نقش و اهمیت آن در تقویت رفتارهای سازگارانه و مثبت، و آماده کردن افراد برای مواجهه اثرگذار با چالشهای زندگی از طرف نظامهای آموزشی رسمی مورد توجه قرار گرفته است. تدوین برنامهی درسی بر اساس یک الگوی متناسب با نیازهای فراگیران و ماهیت موضوع میتواند نقش اساسی در تحقق هدفهای آموزش مهارتهای زندگی داشته باشد. در این مقاله الگوی بهینهی برنامهی درسی مهارتهای زندگی برای دورهی ابتدایی معرفی میشود. روش انجام تحقیق ترکیبی از روشهای پیمایشی و تحلیلی- استنتاجی بوده است. به طوری که پس از شناسایی نیازهای آموزشی به صورت پیمایشی، به شیوهی تحلیلی و استنتاجی الگوی موردنظر طراحی شد و اعتبار آن از نظر متخصصان مورد قبول قرار گرفت. نتیجهی مطالعه نشان داد که الگوی بهینهی برنامهی درسی مهارتهای زندگی برای دورهی ابتدایی از نظر ساختار و سازماندهی محتوا به صورت تلفیقی، از نظر هدف مبتنی بر نیازهای روزمرهی دانشآموزان، از نظر محتوا روشکاری، از نظر راهبردهای تدریس مبتنی بر الگوهای تعامل اجتماعی و رشد ویژگیهای شخصی، و از نظر ارزشیابی مبتنی بر روشهای کمی و کیفی بررسی عملکرد دانشآموزان میباشد.
عباس قلتاش؛ محمدحسین یلرمحمدیان؛ احمدعلی فروغی ابری؛ سید ابراهیم میرشاه جعفری
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، صفحه 37-62
چکیده
این پژوهش با هدف نقد و بررسی رویکرد پیشرفتگرای تربیت شهروندی[1] و مشخص کردن دلالتهای مهم آن برای برنامهی درسی انجام شد. علاوه بر این تحلیل جایگاه رویکرد پیشرفتگرای تربیت شهروندی در برنامهی درسی دورهی ابتدایی کشور نیز هدف این پژوهش بوده است .در این پژوهش از روش توصیفی و نیز روش تحلیل محتوا، به منظور تحلیل ...
بیشتر
این پژوهش با هدف نقد و بررسی رویکرد پیشرفتگرای تربیت شهروندی[1] و مشخص کردن دلالتهای مهم آن برای برنامهی درسی انجام شد. علاوه بر این تحلیل جایگاه رویکرد پیشرفتگرای تربیت شهروندی در برنامهی درسی دورهی ابتدایی کشور نیز هدف این پژوهش بوده است .در این پژوهش از روش توصیفی و نیز روش تحلیل محتوا، به منظور تحلیل برنامهی درسی علوم انسانی دورهی ابتدایی استفاده شده است.جامعهی آماری پژوهش در بخش تحلیل محتوا، شامل برنامهی درسی مورد نظر در دورهی ابتدایی کشور بوده است؛ که به روش نمونهگیری هدفمند، برنامهی درسی علوم انسانی پایههای چهارم و پنجم ابتدایی به منظور جمعآوری و تحلیل یافتهها انتخاب و بررسی شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، سیاهههای تحلیل هدفها، سیاههی تحلیل محتوای کتابها و سیاههی تحلیل محتوای کتابهای راهنمای معلم بود. که پس از مطالعهی مبانی نظری و پیشینه، و نیز بر اساس طرح پیشنهادی، تهیه و تدوین شد. روایی آن توسط استادان دانشگاه (که در حوزهی تربیت شهروندی مطالعه داشتهاند) تعیین شد. واحد تحلیل، جملههای مندرج در متن کتابهای درسی، متن هدفها و کتابهای راهنمای معلم بوده است. در بخش تحلیل محتوا مهمترین یافتهها نشان دهندهی آن است، که در مجموع در هدفها، میانگین میزان همخوانی هدفهای مورد بررسی با هدفهای پیشنهادی تربیت شهروندی پیشرفتگرا در حد 21.93 درصد است که از توجه ناچیز نشان دارد. در تحلیل محتوای کتابهای مورد بررسی میانگین میزان همخوانی 3.87 درصد، و در کتابهای راهنمای معلم نیز میانگین میزان همخوانی 1.70 درصد بوده است؛ که در این بخشها نیز از کم توجهی به مؤلفههای تربیت شهروندی پیشرفتگرا در برنامهی درسی مورد بررسی نشان دارد.
فرشید قاسمی؛ جعفر جهانی
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، صفحه 63-82
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسهی اثر آموزش خلاقیت به کودکان دبستانی بر اساس الگوی پلسک و روش اسکمپر انجام گرفت. بدین منظور 275 نفر از دانشآموزان پسر کلاس پنجم ابتدایی، در قالب 8 کلاس از دو ناحیهی شیراز، به شیوهی تصادفی خوشهیی انتخاب شدند. که در 4 گروه آزمایشیٍ، محتوا خلاق- روش خلاق، محتوا خلاق- روش عادی، محتوا عادی- ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسهی اثر آموزش خلاقیت به کودکان دبستانی بر اساس الگوی پلسک و روش اسکمپر انجام گرفت. بدین منظور 275 نفر از دانشآموزان پسر کلاس پنجم ابتدایی، در قالب 8 کلاس از دو ناحیهی شیراز، به شیوهی تصادفی خوشهیی انتخاب شدند. که در 4 گروه آزمایشیٍ، محتوا خلاق- روش خلاق، محتوا خلاق- روش عادی، محتوا عادی- روش خلاق و محتوا عادی- روش عادی قرار گرفتند (از هر گروه 2 کلاس).جهت اجرای پژوهش، محتوای سه فصل از کتاب علوم تجربی پایهی پنجم به همراه راهنمای تدریس معلمان بر اساس الگوی پلسک و روش اسکمپر طراحی وتألیف شد. در مرحلهی بعد معلمان کلاسهای آزمایشی، تحت آموزشهای لازم قرار گرفتند. روش پژوهش شبه آزمایشی (طرح عاملی2×2) بود، بنابراین در پیش آزمون، از آزمون تورنس استفاده شد، سپس گروهها 12 هفته تحت شرایط آزمایشی (محتوا-روش) قرار گرفتند، و در انتها پس آزمون تورنس اجرا شد. نتیجههای حاصل از آزمون تحلیل کواریانس و تحلیل واریانس از وجود تفاوت معنادار بین نمرهی خلاقیت گروهها خبر میداد؛ به گونهیی که گروههای محتوا خلاق، روش خلاق و تعاملی (روش و محتوا خلاق)، عملکرد خلاق بیشتری را دارا بودند. واژههای کلیدی:
منیژه شهنی ییلاق؛ زهرا بنابی مبارکه؛ حسین شکرکن؛ جمال حقیقی
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، صفحه 83-110
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش «شیوههای کنار آمدن» کلاس-محور در کاهش خشم و پرخاشگری و افزایش مهارتهای اجتماعی و حل مسألهی دانشآموزان پرخاشگر پرداخته است. جامعهی آماری شامل دانشآموزان دختر کلاسهای چهارم و پنجم ابتدایی ناحیههای چهارگانهی شهر اهواز است؛ که در سال تحصیلی 87-88 مشغول به تحصیل بودند. نمونهگیری ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش «شیوههای کنار آمدن» کلاس-محور در کاهش خشم و پرخاشگری و افزایش مهارتهای اجتماعی و حل مسألهی دانشآموزان پرخاشگر پرداخته است. جامعهی آماری شامل دانشآموزان دختر کلاسهای چهارم و پنجم ابتدایی ناحیههای چهارگانهی شهر اهواز است؛ که در سال تحصیلی 87-88 مشغول به تحصیل بودند. نمونهگیری شامل انتخاب تصادفی 20 دبستان از ناحیههای چهارگانهی آموزش و پرورش اهواز و گماردن آنها به دو گروه آزمایشی و گواه (10 مدرسه گروه آزمایشی و 10 مدرسه گروه گواه) میباشد. سپس، تمام دانشآموزان هدف (پرخاشگر) این مدرسهها بر اساس فرم ملاکهای تشخیص پرخاشگری انتخاب شدند (71 نفر در مدرسههای گروه آزمایشی و 57 نفر در مدرسههای گروه گواه). ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: مقیاس خود-گزارشی ابراز خشم کودکان (استیل و همکاران، 2008)، مقیاس درجهبندی مهارتهای اجتماعی (گراشام و الیوت، 1990)، مقیاس پرخاشگری واکنشی-پیش کنشی (داج و کوی، 1987) و پرسشنامهی حل مسأله (دانیک و اسمیت، 2003). طرح پژوهشی از نوع آزمایشی میدانی با پیش آزمون-پس آزمون است. گروه آزمایشی در 20 جلسهی 45 دقیقهیی تحت آموزش برنامه حل مسأله اجتماعی «شیوههای کنار آمدن» قرار گرفتند؛ و در دو نوبت (پیش آزمون و پس آزمون) ارزیابی شدند. در این پژوهش، از روش تحلیل آماری الگو سازی خطی سلسله مراتبی(HLM) استفاده شده است. نتیجه به دست آمده اثر معنیدار مداخله را در مهارتهای حل مسأله، مؤلفههای مهارتهای اجتماعی (خویشتنداری و رفتار برونسازی شده)، پرخاشگری، پرخاشگری واکنشی، پرخاشگری پیشکنشی، خشم صفت، خشم بیرونی و کنترل خشم نشان میدهد. اثر مداخله در خشم درونی معنیدار نبود. در ضمن، پس از کنترل پیش آزمون و اثر مداخله، پس آزمونها در بین کلاسها متفاوت بودند. آموزگاران کاربرد این برنامهی آموزشی را بسیار اثرگذار و مفید ارزیابی کردند.
عادل زاهدبابلان؛ مهدی معینی کیا
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، صفحه 111-126
چکیده
ایـن پژوهـش به منظــور بررسی وضعـیت تعامل کلامی بیـن معلـمان – دانشآموزان دورهی ابتدایی در جریان تدریس و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان انجام گرفت. بدین منظور از بین 1600 نفر معلم دورهی ابتدایی شهرستان اردبیل، تعداد 400 نفر به شیوهی تصادفی چند مرحلهیی انتخاب شد. دانشآموزان کلاسهای این معلمان ...
بیشتر
ایـن پژوهـش به منظــور بررسی وضعـیت تعامل کلامی بیـن معلـمان – دانشآموزان دورهی ابتدایی در جریان تدریس و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان انجام گرفت. بدین منظور از بین 1600 نفر معلم دورهی ابتدایی شهرستان اردبیل، تعداد 400 نفر به شیوهی تصادفی چند مرحلهیی انتخاب شد. دانشآموزان کلاسهای این معلمان به تعداد 10831 نفر به عنوان نمونهی بعدی انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، اسناد و مدارک و جدول طبقهبندی تحلیل تعاملی فلندرز بود. بدین ترتیب که میانگین نمرهی دانشآموزان هر کلاس در پایان سال تحصیلی به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی آن کلاس و تعداد کدهای ثبت شده برای هر یک از عاملهای دهگانهی فلندرز به عنوان متغیر پیشبین در نظر گرفته شد. کمترین ضریب پایایی (ثبات بین مشاهده گران) بر اساس فرمول اسکات برابر 81/0 محاسبه شد؛ که مقدار پایایی مناسبی است. روش جمعآوری دادهها به صورت مشاهدهی حضوری؛ و روش پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی بود. دادههای به دست آمده پس از توصیف، با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شد. برخی از نتیجههای پژوهش به شرح زیر است: از کل جریان تعاملی کلاس به هنگام تدریس، بیشترین سهم مربوط به سخنرانی و توضیح درس از سوی معلم و کمترین سهم مربوط به درک و قبول احساس فراگیران از سوی معلم بوده است. بین مؤلفههای تعاملی معلم- دانشآموزان در جریان تدریس با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطهی معنیداری وجود داشت (01/0P<).
مریم بهرامیان؛ یدالله مهرعلیزاده؛ حسین سپاسی
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، صفحه 127-148
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان دانشآموزان پایهی سوم ابتدایی تحت پوشش طرح ارزشیابی توصیفی با دانشآموزان مدرسههای ابتدایی عادی شهر اهواز در سال تحصیلی 86-1387 انجام گرفت. جامعهی آماری تحقیق، دانشآموزان پایهی سوم ابتدایی در سه ناحیهی (1، 2 و 4) شهر اهواز بودند. روش نمونهگیری تصادفی چند ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان دانشآموزان پایهی سوم ابتدایی تحت پوشش طرح ارزشیابی توصیفی با دانشآموزان مدرسههای ابتدایی عادی شهر اهواز در سال تحصیلی 86-1387 انجام گرفت. جامعهی آماری تحقیق، دانشآموزان پایهی سوم ابتدایی در سه ناحیهی (1، 2 و 4) شهر اهواز بودند. روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهیی بود و در کل 150 دانشآموز پایهی سوم از 6 مدرسه در این تحقیق شرکت داشتند. در این تحقیق از پرسشنامهی اضطراب امتحان اهواز و آزمونهای پیشرفت تحصیلی ریاضی و علوم برای اندازهگیری متغیرهای مورد مطالعه استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پایهی سوم ابتدایی در درس ریاضی با توجه به نوع ارزشیابی (توصیفی یا ملاک نمرهیی) تفاوت معنی داری وجود دارد؛ و دانشآموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی، عملکرد بهتری در درس ریاضی داشتهاند. این الگوی تفاوت در رابطه با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پایهی سوم ابتدایی در درس علوم معنی دار نبود. یعنی ارزشیابی توصیفی بر عملکرد دانشآموزان در درس علوم اثری نداشته است. نتیجه این تحقیق نشان داد بین میزان اضطراب امتحان دانشآموزان با توجه به نوع ارزشیابی (توصیفی یا ملاک نمرهیی) تفاوت معنی داری وجود دارد؛ و ارزشیابی توصیفی در کاهش میزان اضطراب امتحان دانشآموزان مشمول این طرح اثر مثبت داشته است.
علی اکبر شیخی فینی؛ اقبال زارعی
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، صفحه 149-180
چکیده
این پژوهش به منظور مقایسهی اثربخشی روشهای آموزش ویژهی کلاسی و غیرکلاسی بر عملکرد مهارت انشانویسی دانشآموزان دختر پایهی سوم ابتدایی شهرستان رامهرمز انجام شده است. روش پژوهش به صورت آزمایشی میدانی بوده است. به صورت تصادفی ساده سه گروه از دانشآموزان دختر پایهی سوم ابتدایی شهرستان رامهرمز انتخاب شد. یک گروه ...
بیشتر
این پژوهش به منظور مقایسهی اثربخشی روشهای آموزش ویژهی کلاسی و غیرکلاسی بر عملکرد مهارت انشانویسی دانشآموزان دختر پایهی سوم ابتدایی شهرستان رامهرمز انجام شده است. روش پژوهش به صورت آزمایشی میدانی بوده است. به صورت تصادفی ساده سه گروه از دانشآموزان دختر پایهی سوم ابتدایی شهرستان رامهرمز انتخاب شد. یک گروه تحت آموزشهای ویژهی کلاسی و گروه دیگر تحت آموزشهای غیرکلاسی قرار گرفت؛ و به گروه گواه آموزشی داده نشد. تعداد اعضای نمونه 52 دانشآموز دختر پایهی سوم ابتدایی بودند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل روش تدریس مبتنی بر آموزش مهارتهای هشتگانهی انشانویسی و میانگین نمرههای نیمسال اول و دوم درس انشا بود. به گروههای آزمایشی در هشت جلسهی یک ساعته حیطههای هشتگانهی انشانویسی آموزش داده شد. این مرحلهها شامل انشای شفایی، انشای روی تابلو، انشای کتبی در کلاس درس، انشا در منزل، خلاصه نویسی و نقاشی کشیدن بود. پس از اعمال این مداخلهها بار دیگر در نیم سال دوم انشا هر سه گروه تصحیح و نمرهگذاری شد. که این نمرهها به عنوان پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. نتیجهی حاصل از t-test گروههای مستقل و تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین تفاضل نمرههای پیش آزمون و پس آزمون درس انشای دانشآموزان گروههای آزمایشی با گروه گواه تفاوت معنیداری وجود دارد. اما بین گروههای آزمایشی تفاوت معناداری مشاهده نشد. بطور کلی نتیجه نشان داد که آموزش مهارتهای انشانویسی در ارتقا و بهبود کیفیت انشا دانشآموزان دختر اثرگذار بوده است .