نوع مقاله : علمی- پژوهشی
نویسنده
عضو هیات علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران
چکیده
< p class="a" dir="RTL"> فلاسفه تحلیلی تنها کار، یا کار اصلی فلسفه را تحلیل زبان و مفاهیم میدانند. ضمن خودداری از تحدید فعالیت فلسفه به تحلیل زبان، یکی از وظایف اساسی فلسفه را تحلیل زبان و مفاهیم دانسته و به تبع آن از جمله وظایف فلاسفه تعلیم وتربیت را تحلیل مفاهیم و نهادهای تعلیمی و تربیتی میدانیم - یعنی ارائه بحثهایی که به شفافیت "نهادها" و "مفاهیم" اساسی آموزشی و پرورشی بیانجامد (همانطورکه فلاسفه دیگر شاخههای علوم بشری به تحلیل مفاهیم کلیدی رایج درآن علم میپردازند). " دانشگاه" نهادی است که نقش مهمی را در کل نظام آموزش و پرورش هرجامعه ایفا میکند. لذا داشتن تصور روشن از مفاهیم "دانشگاه" و "دانشگاه اسلامی" از اهمیت شایانی برخوردار است، به طوری که تحلیل این مفهوم به قصد کشف ابهاماتی که ممکن است به همراه داشته باشد و در صورت لزوم سعی در رفع آن ابهامات از فعالیتهای اساسی فلاسفه تعلیم و تربیت به حساب میآید. براساس آنچه گذشت، دراین نوشتار " متناقضنمایی[1]" مفهوم "دانشگاه اسلامی" قابل برداشت نیست؟ پسوند "اسلامی" برای کدام بخش از "دانش گاه" است ؟ این مقاله براین فرض نوشته شده که پسوند اسلامی برای بخش اول یعنی "دانش" است، و سپس این مسئله بررسی شده است که باتوجه به مفهوم رایج "علم" (که از جمله خصوصیات آن استقلالش از ارزشهاست) چگونه میتوان پسوند اسلامی و به طورکلی هرنوع صفت ارزشی برای آن در نظر گرفت. آیا جانشینی برای تصور رایج از علم میتوان ارائه داد که براساس آن دانش، دانشمند و فرآیند تحقیق از عناصر ارزشی تهی و بیبهره نباشند؟ دراین مقاله تلاش شده است که تا حدودی نشان داده شود که به اعتبارهای خاصی میتوان علم و تحقیق علمی را پذیرای صفت اسلامی و یا دینی دانست. در آن صورت "دانشگاه اسلامی" مفهومی متناقض نخواهد بود.
< p align="left">[1] - paradox
عنوان مقاله [English]
An Analysis of the Concept “Islamic University’
نویسنده [English]
- M. Safaei Moghaddam
Faculty member of Department of Educational Sciences, Shahid Chamran University, Ahvaz, Ahvaz, Iran