طاهره نجاتی؛ عبداله پارسا؛ حمید فرهادی راد
چکیده
هدف از انجام این پژوهش کاربردی، بررسی رابطهی بین اثربخشی دورههای آموزش ضمن خدمت با موفقیت کارراهه شخصی در یکی از سازمانهای وابسته به وزارت نیرو است که با روش تحقیق آمیخته ( کمی - کیفی) بررسی گردید. در بخش کمی، از پرسشنامه Homayoonia ( 2006) و پرسشننامه Gattiker & Larwood (1986) و در بخش کیفی از تحلیل اسناد و مصاحبه برای جمعآوری دادهها استفاده ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش کاربردی، بررسی رابطهی بین اثربخشی دورههای آموزش ضمن خدمت با موفقیت کارراهه شخصی در یکی از سازمانهای وابسته به وزارت نیرو است که با روش تحقیق آمیخته ( کمی - کیفی) بررسی گردید. در بخش کمی، از پرسشنامه Homayoonia ( 2006) و پرسشننامه Gattiker & Larwood (1986) و در بخش کیفی از تحلیل اسناد و مصاحبه برای جمعآوری دادهها استفاده گردید. برای بخش کمی تحقیق با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، 290 نفر از کارکنان رسمی و پیمانی شرکت بهعنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کیفی نیز از روش نمونهگیری هدفمند که با شیوه موارد مطلوب انتخابشده بودند، استفاده شد و با 10 نفر از کارکنان که دارای سابقه خدمت بیشتر از 20 سال بودند مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای کمی از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی و برای تجزیهوتحلیل دادههای کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده گردید. بعد از تحلیل نتایج مشخص شد که اثربخشی دورههای آموزشی بهجز با موفقیت بین فردی، با موفقیت شغلی، موفقیت مالی و موفقیت سلسله مراتبی رابطه معنادار و مثبتی داشته است؛ ولی بین اثربخشی دورهها و بهبود عملکرد افراد، رابطه معناداری مشاهده نشد. میتوان چنین ادعا کرد که دورههای برگزارشده توانستهاند در جهت رشد کارکنان مؤثر باشند ولی افرادی که از کانالهای دیگری در سازمان رشد داشتهاند، دچار افت شدید مداوم شدهاند. شاید افراد در فرایند کارراهه ذهنی، زمانی که در سازمان جایگاه خود را تثبیت شده می بینند .