جابهجایی شغلی یکی از مهمترین دغدغههای مدیریت منابع انسانی در تمامی سازمانها بهخصوص نظامهای آموزشی است. جابهجایی یا ترک شغل معلمان و مربیان آموزش و پرورش، هزینههای مستقیم (استخدام و آموزش و غیره) و غیر مستقیم زیادی را موجب میشود. هدف مطالعهی حاضر بررسی عوامل مرتبط با گرایش مربیان پرورشی به انتقال به حوزهی آموزشی میباشد. ...
بیشتر
جابهجایی شغلی یکی از مهمترین دغدغههای مدیریت منابع انسانی در تمامی سازمانها بهخصوص نظامهای آموزشی است. جابهجایی یا ترک شغل معلمان و مربیان آموزش و پرورش، هزینههای مستقیم (استخدام و آموزش و غیره) و غیر مستقیم زیادی را موجب میشود. هدف مطالعهی حاضر بررسی عوامل مرتبط با گرایش مربیان پرورشی به انتقال به حوزهی آموزشی میباشد. روش تحقیق از نوع مطالعات ترکیبی و جامعهی آماری تحقیق شامل کلیهی مربیان پرورشی استخدام رسمی و پیمانی دورهی متوسطه و راهنمایی استان همدان به تعداد 614 نفر میباشد؛ که تعداد 344 مربی پرورشی با روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی محققساخته است که شامل 97 سؤال در طیف لیکرت و 2 سؤال بازپاسخ در انتهای پرسشنامه است. این تحقیق در صدد پاسخگویی به چهار سؤال اساسی به شرح زیر است: 1- چه تعداد از مربیان تربیتی تمایل به انتقال به حوزهی آموزشی (تدریس) دارند؟ 2- مهمترین علل عدم تمایل مربیان پرورشی به ماندگاری در شغل پرورشی چیست؟ 3- کدام عامل مهمترین پیشبینیکننده در میزان تمایل به ماندگاری در شغل پرورشی است؟ 4- مربیان چه پیشنهادهایی برای پیشبرد مؤثر امور و کاهش جابهجایی شغلی دارند؟ نتایج تحقیق نشان میدهد 45 درصد از مربیان تمایل به انتقال به حوزهی آموزشی دارند و در صورتی که امکان انتخاب مجدد شغل وجود داشته باشد فقط حدود 40 درصد دوباره همین شغل را انتخاب میکنند. همچنین بر اساس نتایج تحقیق بین وابستگی شغلی، تعهد سازمانی، ویژگیهای شغل پرورشی (توان انگیزشی شغل پرورشی)، میزان امکانات پرورشی مدرسه، رضایت شغلی، سن و سابقهی خدمت با میزان گرایش مربیان به انتقال به حوزهی آموزشی (تدریس) رابطهی منفی وجود دارد و ویژگیهای شغل (توان انگیزشی شغل) مهمترین پیشبینیکننده از میزان گرایش مربیان پرورشی به انتقال به حوزهی آموزشی (تدریس) است. نتایج حاصل از تحلیل سؤالهای بازپاسخ، نتایج دادههای کمی را تأیید مینمایند.