میثم کرمی؛ زهره کرمی
چکیده
هدف از این پژوهش، ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمق دانش، جهت افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان بود. در این پژوهش از روش سندکاوی و تحلیل محتوای مقولهای استفاده شد. با توجه به محدودیت پژوهشهای داخلی، پایگاههای دادههای خارجی (ساینس دایرکت، گوگل اسکولار، اسپرینگر، تیلور اند فرانسیس، اریک، و امرالد) مورد مطالعه قرار ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمق دانش، جهت افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان بود. در این پژوهش از روش سندکاوی و تحلیل محتوای مقولهای استفاده شد. با توجه به محدودیت پژوهشهای داخلی، پایگاههای دادههای خارجی (ساینس دایرکت، گوگل اسکولار، اسپرینگر، تیلور اند فرانسیس، اریک، و امرالد) مورد مطالعه قرار گرفتند. بــازهی زمانی متون مورد بررسی «از سال 1997 تا 2014» بود. ابتدا پایگاههای داده با استفاده از واژگان و اصطلاحات کلیدی مرتبط (depth of knowledge of Webb, cognitive complexity of learners, level of depth of knowledge, level of cognitive complexity) جستجو شدند و تمامی مقالات و متون بر اساس ارتباط عنوان مقاله با آنها جمعآوری شدند. 65 سند یافت شد کـه از این تعداد، 30 سند، متناسب بـا سؤال پژوهش بود. منابع، مطالعه و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین اصلی و فرعی شناسایی شدند و در نهایت بر اساس آنها الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمق دانش ارائه شد. به منظور اعتباریابی، الگو در اختیار متخصصان قرار گرفت و بعد از اعلام نظرات آنها، ضریب روایی محتوایی (CVR) محاسبه شد که نتایج نشان داد الگو از نظر متخصصان، قابل قبول است. بر اساس یافتههای پژوهش در این الگو چهار سطح یادآوری و بازتولید، مهارتها و مفاهیم، تفکر راهبردی، و تفکر توسعهیافته، پیشبینی شده و عناصر اهداف، روش عمل، فعالیتها و ارزشیابی متناسب با هر سطح، معرفی شدهاند. این الگو میتواند توسط متخصصان برنامه درسی، مؤلفان و معلمان جهت افزایش پیچیدگی شناختی یادگیرندگان مورد استفاده قرار گیرد.
محمد رضا نیلی؛ زینب شرف؛ محمد جواد لیاقت دار
چکیده
پژوهش حاضر به واکاوی الگوی مطلوب آموزشهای سازمانی مهندسین صنعت آب و برق، بر مبنای آموزههای رویکرد حرفهگرایی پرداخته است. هدف پژوهش، شناسایی عناصر مطلوب آموزشهای سازمانی مهندسین، از منظر برنامهریزی درسی و بیان ویژگیهای عناصر مذکور است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجامشده است. دادههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر به واکاوی الگوی مطلوب آموزشهای سازمانی مهندسین صنعت آب و برق، بر مبنای آموزههای رویکرد حرفهگرایی پرداخته است. هدف پژوهش، شناسایی عناصر مطلوب آموزشهای سازمانی مهندسین، از منظر برنامهریزی درسی و بیان ویژگیهای عناصر مذکور است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجامشده است. دادههای تحقیق با رعایت اصل اشباعنظری، از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 20 مدرس و کارفرمای صنعت، به روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک گلولهبرفی و برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش کدگذاری هفت مرحلهای کلایزی استفادهشده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است، الگوی مطلوب آموزشهای مهندسان در چهارعنصر اساسی تعیین هدف (واضح و مبتنی بر ابعاد شایستگی؛ قابل دستیابی؛ مبتنی بر علاقه و نیاز شغلی و مدیریتی و نگاه آیندهنگرانه به تکنولوژیهای روز)، طراحی و تدوین محتوا (جامعیت محتوا؛ مبتنی بر نیاز و مهارتهای شغلی؛ جذابیت و سازماندهی مناسب و مبتنی بر اصل سودمندی)، راهبردهای تدریس و یادگیری (روش تدریس فعال؛ استفاده از بسترهای فناورانه؛ مشارکت در یادگیری و تناسب با شرایط یادگیرندگان) و ارزشیابی و بازنگری برنامه (استاندارد بودن ابزار ارزشیابی، تأکید بر انواع هدف و تنوع ارزیابان و بازخورد اصلاحی و طراحی برنامه ترمیمی) قابل انتزاع است؛ بهطورکلی عناصر الگوی آموزشهای سازمانی، به ترتیب اهمیت، شامل تعیین هدف، ارزشیابی و بازنگری برنامه، طراحی و تدوین محتوا و راهبردهای تدریس و یادگیری است و توجه به ویژگیهای عناصر مذکور میتواند در طراحی و تدوین برنامههای آموزش سازمانی حرفهگرایانه مهندسان مورداستفاده قرار گیرد.
سیده زهره جوادی؛ خسرو باقری نوع پرست؛ نرگس سجادیه؛ مهین چناری
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی امکان تحقق مدارای معرفت شناختی با اتکا به عناصر سازندهی هرمنوتیک فلسفی گادامر و بیان دلالتهای تربیتی آن است. روش مورد استفاده این پژوهش روش تحلیل مفهومی است. از طریق این روش میتوان تبیینی صحیح و روشن از معنای مفاهیم بواسطه توضیح رابطهی آن با سایر مفاهیم بدست داد. در این پژوهش با استفاده از این روش، از طریق ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی امکان تحقق مدارای معرفت شناختی با اتکا به عناصر سازندهی هرمنوتیک فلسفی گادامر و بیان دلالتهای تربیتی آن است. روش مورد استفاده این پژوهش روش تحلیل مفهومی است. از طریق این روش میتوان تبیینی صحیح و روشن از معنای مفاهیم بواسطه توضیح رابطهی آن با سایر مفاهیم بدست داد. در این پژوهش با استفاده از این روش، از طریق تحلیل مفاهیم دیدگاه گادامر، پیش فرضهای فلسفی وی دربارهی مدارای معرفتشناختی تبیین میگردد. سپس دلالتهای تربیتی به واسطهی این این تحلیل، استنتاج میگردد. در ارتباط با مدارای معرفتشناختی ایدهی صریحی وجود ندارد و آنچه بیان شده سطوح مختلف مداراست. این پژوهش این مفهوم را در سطوح بالاتر، مورد بررسی قرار داده و مفهوم مدارای معرفتشناختی را روشن کرده است. هرمنوتیک فلسفی گادامر میتواند مبنای مناسبی برای دستیابی به مدارای معرفتشناختی باشد. با توجه به اینکه تنوع افکار و عقاید در جامعهی امروز قابل انکار نیست، آموزش مدارای معرفتشناختی در جریان بیلدونگ با فهم و تفاهم گره خورده است. لازمهی یک نظام تربیت اجتماعی منسجم، در نظر گرفتن حقوق متقابل افراد انسانی در جامعه میباشد. مباحث مورد بحث گادامر میتواند به ما آموزش دهد برای حرکت در مسیرِ حقیقت، به نگاه دیگری و فهم او از رویدادها توجه داشته باشیم. این توجه به دیگرپذیری موجب میشود قادر به گفتوگوی مؤثر و سازنده باشیم.
مجتبی پورکریمی هاوشکی؛ معصومه رمضانی فینی
چکیده
هدف از این مقاله بررسی مفهومی و تبیین رابطه سه مفهوم اساسی تربیت، آموزش و شکوفایی و استنتاج کارکردهای آن در نظام تربیتی است. برای این منظور از روش تحلیلی-استنتاجی استفاده شده است. در ابتدا به تبیین سه مفهوم آموزش، شکوفایی، تربیت و نسبت آنها با هم پرداخته شده است و با مرور آثار کلاسیک و نو در حوزه تربیت، درصدد تحلیل این مفاهیم و چگونگی ...
بیشتر
هدف از این مقاله بررسی مفهومی و تبیین رابطه سه مفهوم اساسی تربیت، آموزش و شکوفایی و استنتاج کارکردهای آن در نظام تربیتی است. برای این منظور از روش تحلیلی-استنتاجی استفاده شده است. در ابتدا به تبیین سه مفهوم آموزش، شکوفایی، تربیت و نسبت آنها با هم پرداخته شده است و با مرور آثار کلاسیک و نو در حوزه تربیت، درصدد تحلیل این مفاهیم و چگونگی کاربست آنها در نظام تربیتی است. نتایج پژوهش نشان از این دارد که سه مفهوم تربیت، آموزش و شکوفایی بهمثابه حوزههای مجزا دارای حالات و کارکردهای خاص هستند. آموزش مجموعهای از فرایندها است که هدفشان تسلط همراه با فهم است. اما حالت انحرافی و ضعیف آن زمانی است که صرفا تسلط بدون فهم مد نظر باشد. حالتی که به آن کارآموزی گفته میشود. شکوفایی به فعلیت رساندن ویژگیهای عمومی (رشد) و ویژگیهای منحصربهفرد (نبوغ) توجه دارد. حالت انحرافی در رابطه با شکوفایی عدم تمایز رشد از تحول، تحول از نبوغ و نبوغ از علاقه است. اما تربیت زمانی شکل خواهد گرفت که آموزش و شکوفایی یک شرط ضروری را به همراه داشته باشند. این شرط، ارزشمندی ذاتی است. ارزشمندی ذاتی منجر به آن میشود که نتیجه فرایندهای آموزشی و شکوفا کننده، فردی تربیت یافته یا فرهیخته قلمداد شود. ارزشمندی همچنین حیات بخش و ایجاد کننده روح بر فعالیتهای آموزشی و شکوفا کننده مدرسه خواهد بود. رابطه میان مفاهیم فوق چنین است که آموزش و شکوفایی زیربنای تربیت هستند. یعنی تا آموزش و شکوفایی شکل نگیرد تربیتی نیز صورت نخواهد گرفت. از طرف دیگر تربیت حکم روبنا را دارد که هدفش جهتدهی به دو مولفه دیگر است.در صورت فقدان تربیت، نظام مدرسه ای صرفا ماهیتی ابزار گرایانه داشته و فاقد روح و انسانیت خواهد بود. پیشنهادات منتج از این پژوهش که شامل راهکارهایی برای معلمان، مربیان و مجریان برنامههای تربیتی خواهد بود بدین صورت قابل ارائه است: ضرورت تمایز موضوعات فاهمهای و بی نیاز از فهم و اصالت بخشیدن به هردو، توجه به اهمیت و جایگاه روشهای فعال و غیر فعال، تمایز مفاهیم رشد و تحول در شکوفایی، ضرورت نقش هدایتگری تربیت در رابطه با آموزش و شکوفایی به منظور دوری از ابزارانگاری، در هم تنیدگی فهم، چیرگی و رغبت در امر آموزش و شکوفایی، تمایز کوشش و رغبت و تلاش برای منطبق نمودن آنها، تمایز یادگیری و کارآموزی.
سمانه بحری شعبانی پور؛ نرگس حسن مرادی؛ رشید ذولفقاری زعفرانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ارتقاء مهارتهای زندگی دانشجویان و طراحی مدل جامع انجام شده است. روش پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی صورت گرفت. در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از اعضاء هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی به شیوه نمونهگیری هدفمند تا مرزاشباع نظری مطالعه به عمل آمد. ابزار بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته براساس ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ارتقاء مهارتهای زندگی دانشجویان و طراحی مدل جامع انجام شده است. روش پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی صورت گرفت. در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از اعضاء هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی به شیوه نمونهگیری هدفمند تا مرزاشباع نظری مطالعه به عمل آمد. ابزار بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته براساس یافتههای بخش کیفی بود. تایید روایی محتوای پرسشنامه از دیدگاه اساتید، روایی سازه از تحلیل عاملی تاییدی و پایایی ابزار به شیوه پایایی ترکیبی انجام شد. تحلیل دادهها در بخش کیفی، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی و کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی انجام شد. در بخش کمّی، جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 1401 به تعداد 139701 نفر بودند که تعداد 424 نفر بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل دادههای بخش کمّی به روش تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری صورت گرفت. براساس یافتههای تحقیق؛ چهار بعد محیط آموزشی، ویژگیهای استادان، آموزش و یادگیری مهارتها و توسعه مهارتهای فردی با چهارده مؤلفه در طراحی مدل منظور گردیدند. نتیجه شاخص نیکویی برازش نیز نشان داد عملکرد کلی الگوی ارائه شده از کیفیت مناسبی برخوردار است. این مدل میتواند در برنامهریزیهای آموزشی، دانشجویی و فرهنگی دانشگاه مفید باشد و به ارتقاء مهارتهای زندگی دانشجویان کمک نماید.
نازنین قاسمی؛ مرضیه دهقانی
چکیده
تأمل و تدریس دو مفهوم جداناپذیرند و ترکیب این دو منجر به شکلگیری مفهوم تدریس تأملی شده است. معلمان در تدریس تأملی درباره تمام فرایند یاددهی-یادگیری که در کلاس درس به وقوع میپیوندد، میاندیشند. هدف از پژوهش حاضر واکاوی وجوه تدریس تأملی معلمان در مدرسه است. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن فراترکیب است. در این فراترکیب از روش هفت مرحلهای ...
بیشتر
تأمل و تدریس دو مفهوم جداناپذیرند و ترکیب این دو منجر به شکلگیری مفهوم تدریس تأملی شده است. معلمان در تدریس تأملی درباره تمام فرایند یاددهی-یادگیری که در کلاس درس به وقوع میپیوندد، میاندیشند. هدف از پژوهش حاضر واکاوی وجوه تدریس تأملی معلمان در مدرسه است. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن فراترکیب است. در این فراترکیب از روش هفت مرحلهای (Sandelows & Barroso, 2006) استفاده شد که مراحل آن شامل تنظیم سؤالات پژوهش، بررسی نظاممند، جستوجو و گزینش مبانی، استخراج و تجزیهوتحلیل یافتهها، تحلیل و ترکیب، کنترل کیفیت و ارائه فراترکیب است. نتایج این پژوهش نشان داد که تدریس تأملی به طور عمده سه وجه اساسی دارد. یکی از وجوه تدریس تأملی ابعاد تدریس تأملی است که شامل تأمل پیش از عمل، تأمل حین عمل و تأمل پس از عمل است. دومین وجه تدریس تأملی به استراتژیهای تدریس تأملی اشاره دارد که شامل همکاری معلمان با یکدیگر در تدریس، یادداشتنویسی، مشاهده تدریس خود، بازخورد دانشآموزان، اقدام پژوهی و به کارگیری کارپوشه است. سومین و آخرین وجه تدریس تأملی مربوط به استلزمات تدریس تأملی است که عوامل حرفهای، شخصیتی و فرهنگی-اجتماعی را در برمیگیرد.
امیر سبزی پور
چکیده
تدریس پژوهی رویکردی برای توسعهی حرفهای است که طی آن معلمان با یکدیگر در جهت تدوین طرح درس، اجرا، مشاهده و تحلیل نتایج آن در جهت بهبود یادگیری دانش آموزان همکاری و مشارکت مینمایند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تدریس پژوهی بر غنیسازی شغلی معلمان ابتدایی با روش تحقیق نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل انجام گرفت. جامعه ...
بیشتر
تدریس پژوهی رویکردی برای توسعهی حرفهای است که طی آن معلمان با یکدیگر در جهت تدوین طرح درس، اجرا، مشاهده و تحلیل نتایج آن در جهت بهبود یادگیری دانش آموزان همکاری و مشارکت مینمایند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تدریس پژوهی بر غنیسازی شغلی معلمان ابتدایی با روش تحقیق نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان ابتدایی شهرستان کوهدشت بود که در سال تحصیلی 02-01 در مدارس محل خدمت خود مشغول به اجرای فرایند تدرسپژوهی بودند و همچنین معلمانی که در این دورهها شرکت نکرده بودند. متغیر مستقل شرکت در فرایند تدریس پژوهی بود که تأثیر استفاده از آن بر غنیسازی شغلی معلمان و مؤلفههای آن بهعنوان متغیر وابسته بررسی شد. کل فرآیند تدریسپژوهی در 9 جلسهی 90 دقیقهای دو روز در هفته برگزار شد. حجم نمونه برای گروه آزمایش 45 نفر و برای گروه کنترل 45 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه غنیسازی شغلی Hockman and Oldham (1976) گردآوری شد. روایی ابزار توسط متخصصان و آلفای کرونباخ پنج عامل استخراج شده نیز از 58% تا 62% گزارش شده است. آلفای کرونباخ کلی پنج استخراج شده در این پژوهش 724% بهدست آمد. در این پژوهش، دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش آمار توصیفی از آمارههای میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد و در قسمت آمار استنباطی برای تحلیل سؤالات از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین نمرات غنیسازی شغلی معلمان شرکت کرده در فرایند تدریسپژوهی و معلمان شرکت نکرده در این فرایند تفاوت معناداری وجود دارد (p= 0/000). از این رو میتوان گفت که تدریس پژوهی میتواند به غنیسازی شغلی معلمان کمک کند.