داود حسین پور صباغ؛ محمدرضا شرفی؛ جمیله علم الهدی؛ حسین سوزنچی
چکیده
موقعیت یک مفهوم حیاتی برای هر نظریه و مکتب تربیتی است و موفقیت تربیت ارزشی در گرو یک تلقی صحیح از موقعیتمندی است. در این پژوهش سه جریان مهم و اثرگذار معاصر که توجه خاصی به موقعیت در تربیت ارزشی نشان دادهاند، انتخاب شده و انگارهی موقعیت نزد آنها مورد تحلیل قرار گرفتهاست. این کار بر اساس «روش تحلیل زبانی و مفهومی» در زبان ...
بیشتر
موقعیت یک مفهوم حیاتی برای هر نظریه و مکتب تربیتی است و موفقیت تربیت ارزشی در گرو یک تلقی صحیح از موقعیتمندی است. در این پژوهش سه جریان مهم و اثرگذار معاصر که توجه خاصی به موقعیت در تربیت ارزشی نشان دادهاند، انتخاب شده و انگارهی موقعیت نزد آنها مورد تحلیل قرار گرفتهاست. این کار بر اساس «روش تحلیل زبانی و مفهومی» در زبان فنی و رسمی صورت گرفتهاست. بر این اساس «موقعیت به مثابه کل» در رویکرد پراگمایستیم دیویی؛ «موقعیت به مثابه شرایط عمل»، در رویکرد نوارسطوگرایی، و «موقعیت به مثابه محرکهای محیط» در رویکرد ضد ارسطوگرایی احصاء شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که توجه به موقعیت در تقابل با رویکردهای اقتدارگرا در طیفهای مختلف تربیت ارزشی مشترک است. رویکردهای سه گانه علی رغم اشتراکاتی اشتراکاتشان، دامنهی متفاوتی برای موقعیت در نظر میگیرند؛ به گونهای که از سه لایه، غایات، تطبیق مصادیق، و رفتار، پراگماتیسیم دیویی هر سه را، نو ارسطویی تطبیق مصادیق و رفتار را، و ضد ارسطوگرایی صرفا رفتار را وابسته به موقعیت قلمداد میکند.
مهدیه سادات وقور کاشانی؛ غلام رضا حاجی حسین نژاد؛ نعمت الله موسی پور؛ عیسی ابراهیم زاده
چکیده
آموزش و پرورش با کیفیت، بستگی زیادی به وجود معلمانی متعهد و متخصص دارد. مهمترین راه اطمینان از وجود شایستگیهای معلمی، وجود نظام ارزشیابی آنان است. هدف این مقاله ارائهی مدل مفهومی ارزشیابی صلاحیتهای حرفه معلمی در ایران است. برای دستیابی به مؤلفههای طراحی این مدل، نظرات صاحبنظران در خصوص ارزشیابی صلاحیتهای حرفه معلمی، از ...
بیشتر
آموزش و پرورش با کیفیت، بستگی زیادی به وجود معلمانی متعهد و متخصص دارد. مهمترین راه اطمینان از وجود شایستگیهای معلمی، وجود نظام ارزشیابی آنان است. هدف این مقاله ارائهی مدل مفهومی ارزشیابی صلاحیتهای حرفه معلمی در ایران است. برای دستیابی به مؤلفههای طراحی این مدل، نظرات صاحبنظران در خصوص ارزشیابی صلاحیتهای حرفه معلمی، از بررسی نود منبع معتبر ملی و بینالمللی و مصاحبه با 25 معلم خبره و 20 متخصص حوزهی ارزشیابی آموزشی و تربیت معلم، جمعآوری شد. روش این پژوهشِ کیفی، شیوهی استقرایی تحلیل محتوا است. مقولات استخراج شده، نشان داد مؤلفههای ارزشیابی از صلاحیتهای حرفه معلمی، شامل شش مؤلفهی اصلی، و بیست و شش زیرمؤلفه، مشتمل بر شصت و سه مفهوم کلی، و دویست و شصت و سه مفهوم خرد است. بر بنیاد دستاوردهای حاصل، مدل مورد نظر طراحی و توسط خبرگان اعتباریابی شد. این مدل دارای چهار وجه و یک مرکز ثقل بنیادین است؛ چهار وجه آن، مبانی فکری (کف خانه)، برنامهی راهبردی (دیوار راست خانه)، برنامهی نظاممند اجرا (دیوار چپ خانه)، نتایج قابل دستیابی ارزشیابی (سقف خانه) و مرکز ثقل آن، فرهنگ ارزشیابی (داخل خانه) است. این مدل را میتوان مدل شبهخانهای ارزشیابی صلاحیتهای حرفهی معلمی نامید.
لیلا ولی زاده؛ حمید رحیمیان؛ عباس عباس پور؛ علی خورسندی طاسکوه؛ قدسی احقر
چکیده
هدف از این پژوهش، شناسایی شایستگی های مدیران مهدهای کودک است. امروزه آموزش و پرورش کودکان پیش از دبستان دارای ضرورت و حساسیت میباشد؛ لیکن کار با کودکان، والدین و مربیان نیاز به مدیریت علمی دارد و تجهیز مدیران به دانش حوزه کودک و مدیریت، نوعی سرمایه گذاری است و بهره گیری از اندیشههای علمی و کاربردی به اثربخشی در این سطح میانجامد. ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، شناسایی شایستگی های مدیران مهدهای کودک است. امروزه آموزش و پرورش کودکان پیش از دبستان دارای ضرورت و حساسیت میباشد؛ لیکن کار با کودکان، والدین و مربیان نیاز به مدیریت علمی دارد و تجهیز مدیران به دانش حوزه کودک و مدیریت، نوعی سرمایه گذاری است و بهره گیری از اندیشههای علمی و کاربردی به اثربخشی در این سطح میانجامد. روش جامعه مورد مطالعه و منابع جمعآوری دادهها شامل دو بخش بود: ۱. پایگاه های دادهها و مجلات بین المللی، اسناد و قوانین کشورها در زمینه مدیریت مراکز نگهداری و آموزش کودکان ۲. خبرگانی که دارای دانش و اطلاعات در زمینه این تحقیق هستند که از دیدگاههای آنان برای استخراج مؤلفهها و مفاهیم استفاده شد. در فرآیند پژوهش، ابتدا اطلاعات مورد نیاز برای استخراج مؤلفههای شایستگیهای مدیران مهدهای کودک، پیشینه پژوهش، اسناد و قوانین کشورها و پژوهشهای بینالمللی مورد مطالعه قرار گرفت. سپس برای تکمیل کدهای استخراج شده، با استفاده از روش دلفی در سه مرحله با توافق خبرگان، مؤلفهها و زیرمولفههای شایستگیهای مدیران مهدهای کودک شناسایی شدند. همچنین شناسایی خبرگان برای مشارکت در روش دلفی با روش هدفمند و گلوله برفی از مدیران مهدهای کودک، کارشناسان امور مهدهای کودک و اساتید صورت پذیرفت و با تجمیع نظرات مشابه و متفاوت از دیدگاههای آنان، مجموعهای منسجم از شایستگیهای مدیران مهدهای کودک استخراج و تدوین شد. نتایج پس از تطبیق کدها و توافق خبرگان، 43 زیر مولفه و 4 مولفه اصلی برای شایستگیهای مدیران مهدهای کودک شامل موارد زیر استخراج شد: دانش، ویژگی های شخصیتی، توانایی و مهارت.
امید نوروزی؛ جواد حاتمی؛ سعید لطیفی؛ هاشم فردانش
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش استدلالورزی در محیط بازخورد همتای آنلاین بر روی فرایند و پیامدهای یادگیری دانشجویان رشته علومتربیتی است. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی رشته علوم-تربیتی دانشگاه خوارزمی-واحد کرج- بود که 40 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب، و به صورت تصادفی در یک طرح آزمایشی پیش و پسآزمون با گروه ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش استدلالورزی در محیط بازخورد همتای آنلاین بر روی فرایند و پیامدهای یادگیری دانشجویان رشته علومتربیتی است. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی رشته علوم-تربیتی دانشگاه خوارزمی-واحد کرج- بود که 40 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب، و به صورت تصادفی در یک طرح آزمایشی پیش و پسآزمون با گروه کنترل جایگزین، و به صورت جفتهای یادگیری (20 جفت) همتا شدند. به منظور اجرای پژوهش، یک محیط بازخورد همتای آنلاین طراحی و تولید گردید. دانشجویان در این محیط به نگارش مقالهکوتاه و سپس ارائه بازخورد به مقالهکوتاه یکدیگر، و سپس بازنویسی آن براساس نظرات همتایان خود پرداختند. محتوای مقالهکوتاه و بازخورد همتای استدلالی دانشجویان با استفاده از یک طرح کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل دادههای پژوهش از آزمون آماری تحلیل واریانس برای اندازهگیری مکرر، آزمون تیمستقل و آزمون همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که ترکیبی از آموزش نگارش استدلالی و بازخورد همتا کیفیت مقالههایکوتاه و کیفیت بازخورد استدلالی، و همچنین میزان یادگیری تخصصی دانشجویان را افزایش میدهد. به علاوه بین فرایند و پیامد یادگیری بازخورد همتای دانشجویان همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت.
مرتضی امیدیان؛ ایوب جابری؛ منیجه شهنی ییلاق
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت در رابطه علّی جو مدرسه و امکانات آموزشی با التزام شغلی معلمان انجام گرفت. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر (130مرد و 170 زن) بودند که به روش تصادفی و سرشماری از میان تمامی معلمان شهرستان رامشیر انتخاب شدند. شرکتکنندگان در این پژوهش پرسشنامههای جو سازمانی، هوش هیجانی، انگیزه ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت در رابطه علّی جو مدرسه و امکانات آموزشی با التزام شغلی معلمان انجام گرفت. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر (130مرد و 170 زن) بودند که به روش تصادفی و سرشماری از میان تمامی معلمان شهرستان رامشیر انتخاب شدند. شرکتکنندگان در این پژوهش پرسشنامههای جو سازمانی، هوش هیجانی، انگیزه پیشرفت، التزام شغلی و پرسشنامه محقق ساخته امکانات آموزشی را تکمیل نمودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرمافزار SPSS ویراست 21 و AMOS ویراست 23 انجام شد. جهت آزمودن اثرهای واسطهای نیز روش بوت استراپ مورداستفاده قرار گرفت. یافتهها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با دادهها برخوردار نیست. برازش بهتر از طریق حذف مسیرهای غیرمعنیدار (امکانات آموزشی به هوش هیجانی، جو مدرسه به انگیزه پیشرفت، امکانات آموزشی به انگیزه پیشرفت و جو مدرسه به التزام شغلی) حاصل شد. علاوه بر این اثرات مستقیم امکانات آموزشی به التزام شغلی، هوش هیجانی به التزام شغلی، انگیزه پیشرفت به التزام شغلی، جو مدرسه به هوش هیجانی، هوش هیجانی به انگیزه پیشرفت معنیدار بودند. اثرات غیرمستقیم کلی جو مدرسه بر التزام شغلی با واسطهگری هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت نیز معنیدار بودند ولی رابطه امکانات آموزشی با التزام شغلی از طریق هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت معنیدار نبود. این نتایج نشان داد که توجه به جو مدرسه با میاجی هوش هیجانی در افزایش التزام شغلی معلمان و در نتیجه بهبود فرایند آموزش ضروری است.
قدرت اله خلیفه؛ هاشم فردانش؛ جواد حاتمی؛ ابراهیم طلایی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، طراحی و اعتباریابی الگویی برای تقویت مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان در محیط یادگیری برخط بود. روش تحقیق مورد استفاده از نوع روش آمیخته و شامل تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی و تحقیق پیمایشی بود. جامعه آماری از منظر تحلیل محتوای قیاسی کلیه منابع و مقالات معتبر علمی نمایه شده در پایگاههای اطلاعاتی بود. روش ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، طراحی و اعتباریابی الگویی برای تقویت مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان در محیط یادگیری برخط بود. روش تحقیق مورد استفاده از نوع روش آمیخته و شامل تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی و تحقیق پیمایشی بود. جامعه آماری از منظر تحلیل محتوای قیاسی کلیه منابع و مقالات معتبر علمی نمایه شده در پایگاههای اطلاعاتی بود. روش نمونهگیری تحلیل محتوای قیاسی روش انتخاب هدفمند بود. جامعه آماری از منظر تحقیق پیمایشی نیز کلیهی متخصصان حوزهی تکنولوژی آموزشی بودند. روش نمونهگیری در تحقیق پیمایشی روش تصادفی ساده بود. برای این منظور از جامعهی آماری 20 نفر به شکل نمونهی در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری این پژوهش در بخش پیمایش یک پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن به تایید 7 نفر از متخصصان حوزهی تکنولوژی آموزشی رسید. برای تعیین پایایی نیز از روش بازآزمایی استفاده شد. ضریب همبستگی به دست آمده (94/0) بین دو آزمون در سطح 01/0 معنادار بود. یافتههای تحقیق نشان داد که عناصر الگوی پیشنهادی برای تقویت مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان در محیط یادگیری برخط شامل ارائه مساله و رخدادهای تهییج کننده، کاوش و جستجو در ماهیت مساله، مباحثه و استدلال در مورد مسالهی ارائه شده، ارائه راهحل، حضور شناختی و حضور اجتماعی است. همچنین، بر اساس عناصر به دست آمده نحوهی طراحی الگوی پیشنهادی مورد نظر تهیه و تدوین شد. در نهایت عناصر و نحوهی طراحی الگوی پیشنهادی از نظر 20 متخصص حوزهی تکنولوژی آموزشی اعتباربخشی گردید.
اکرم شوشتری؛ سعید ضرغامی همراه؛ یحیی قائدی؛ محمد عطاران
چکیده
میانجیگری فناورانه در مرکز تفکر پساپدیدارشناسی واقع است. دون آیدی به چهار رابطه انسان و جهان – تجسم، هرمنوتیک، تغیر، پس زمینه- که از طریق اثرات واسطه ای خاص رابطه انسان و جهان را شکل و تغییر می دهد، اشاره می کند. وی دو ویژگی خاص بزرگنمایی و تقلیل در کاربرد هر گونه فناوری را ذکر کرده و معتقد است که کاربرد هر فناوری در عین اینکه باعث ...
بیشتر
میانجیگری فناورانه در مرکز تفکر پساپدیدارشناسی واقع است. دون آیدی به چهار رابطه انسان و جهان – تجسم، هرمنوتیک، تغیر، پس زمینه- که از طریق اثرات واسطه ای خاص رابطه انسان و جهان را شکل و تغییر می دهد، اشاره می کند. وی دو ویژگی خاص بزرگنمایی و تقلیل در کاربرد هر گونه فناوری را ذکر کرده و معتقد است که کاربرد هر فناوری در عین اینکه باعث افزایش در یک زمینه زندگی انسان می شود، یک جنبه از زندگی انسان را کاهش می دهد. این ساختار افزایشی-کاهشی، یک دو بعدی است که نشان می دهد چگونه واسطه گری فناورانه، انسان و جهان را شکل می دهد. در این مقاله با روش پساپدیدارشناسی درباره شناسایی و تبیین افزایش ها و کاهش ها در ابعاد مختلف میانجیگری فناورانه در رابطه انسان و جهان در کلاس معکوس بحث می شود. نتایج تحقیق بیان کننده افزایش ها و کاهش هایی در چهار بعد در آموزش معکوس است؛ آموزشی که توانسته نقص های آموزش سنتی و آموزش الکترونیکی را تا حد زیادی مرتفع کند و بسیاری از مسایل مبتلا به نظام تربیتی موجود را رفع نماید. در نهایت باید اشاره کرد که دستیابی به افزایش ها و کاهش های آموزش معکوس در ابعاد چهارگانه پیش گفته، به ما کمک می کند تا درک روشنی از برآورد خود از کلاس معکوس در سطح اجتماعی و شخصی بدست آوریم.
امیر مثنوی؛ سید عباس رضوی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی توانایی بازخورد ادراک شده دانشجویان و قابلیت پیش بینی آن بر اساس مولفههای محیط یادگیری سازنده گرا در یک طرح پژوهش همبستگی انجام گرفت. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. برای انجام پژوهش 166 دانشجو با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی توانایی بازخورد ادراک شده دانشجویان و قابلیت پیش بینی آن بر اساس مولفههای محیط یادگیری سازنده گرا در یک طرح پژوهش همبستگی انجام گرفت. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. برای انجام پژوهش 166 دانشجو با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کننده ها، مقیاس بازخورد ادراک شده(Haghani et al.,) و دیگری مقیاس محیط یادگیری سازندهگرا(Tylor) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از آزمون های آماری رگرسیون چندمتغیری، ضریب همبستگی پیرسون و تی تست گروه های مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین متغیر بازخورد ادراک شده و محیط یادگیری سازنده گرا همبستگی مثبت وجود دارد. تحلیل رگرسیون مشخص کرد که مولفه های محیط یادگیری سازندهگرا(از جمله: ارتباط با زندگی، عدم قطعیت، بیان انتقادی، نظارت مشترک، و مذاکره با دانشجو) پیش بینی کننده های بازخورد ادراک شده هستند(59% واریانس) همچنین پیش بینی کننده های بین دانشجویان دختر و پسر و کارشناسی و تحصیلات تکمیلی در میزان دریافت بازخورد ادراک شده تفاوت وجود ندارد. نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد. شواهد این پژوهش بیانگر آن است که ایجاد یک محیط یادگیری سازنده گرا از طریق توجه به مولفه های آن می تواند موجب بهبود بازخورد در فرایند آموزش شود. با توجه به اهمیت بازخورد در فرایند ارتباط، محیط های یادگیری سازنده گرا موجب بهبود ارتباط و بهبود کیفیت آموزش میگردد.
محسن آیتی؛ ثریا رودی علی آبادی؛ محمد علی رستمی نژاد
چکیده
تشخیص صلاحیتهای یادگیری مادامالعمر دانشجویان حائز اهمیت است. برای این هدف ابزارهایی چون نگرش به یادگیری مادامالعمر، ویژگی یادگیرنده مادامالعمر و سواد یادگیری مادامالعمر وجود دارد و در همین راستا دسترسی به ابزار ایرانی سنجش صلاحیتهای دانشجویان در عصر دیجیتال ضرورت می یابد. هدف پژوهش، بررسی ساختار عاملی و پایایی ابزار ...
بیشتر
تشخیص صلاحیتهای یادگیری مادامالعمر دانشجویان حائز اهمیت است. برای این هدف ابزارهایی چون نگرش به یادگیری مادامالعمر، ویژگی یادگیرنده مادامالعمر و سواد یادگیری مادامالعمر وجود دارد و در همین راستا دسترسی به ابزار ایرانی سنجش صلاحیتهای دانشجویان در عصر دیجیتال ضرورت می یابد. هدف پژوهش، بررسی ساختار عاملی و پایایی ابزار صلاحیت یادگیری مادامالعمر Uzunboylu & Hürsen (2011) بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع کاربردی است. جامعه پژوهش شامل 12000 نفر دانشجویان دانشگاه بیرجند بوده و 300 نفر به عنوان نمونه به شیوه خوشهای انتخاب شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی شش مؤلفه صلاحیتهای یادگیری مادامالعمر را شناسایی کرد که 46/49 درصد از واریانس سازه صلاحیتهای یادگیری مادامالعمر را تبیین میکرد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز 42 گویه یادگیری مادامالعمر را در 6 عامل با استفاده از شاخصهای برازندگی مناسب از یکدیگر تفکیک کرد. شاخصهای نیکویی برازش، شامل شاخص RMSEA، 051/0 و شاخصهای GFI و CFI به ترتیب 96/0 و 85/0 بود. ضریب آلفای کرونباخ کل ابزار 91/0 و برای خرده مقیاسهای خودمدیریتی، یادگیری چگونگی یادگیری، ابتکار و کارآفرینی، صلاحیت دیجیتال، کسب اطلاعات و تصمیمگیری بین 66/0 تا 85/0 بود؛ درنتیجه مقیاس صلاحیت یادگیری مادامالعمر مقیاسی روا و پایا برای شناسایی صلاحیتهای دانشجویان است. محاسبه همبستگی بین خردهمقیاسهای نسخه فارسی و نمره کل مقیاس، ضریب 68/0 تا 88/0 را نشان داد. بهاینترتیب هر شش خرده مقیاس، همبستگی بالایی با نمره کل مقیاس دارد. با توجه به نتایج مطالعه، از مقیاس حاضر میتوان برای سنجش صلاحیت برای یادگیری مادامالعمر استفاده نمود.
محمد قمیشی؛ مهروز ساداتی
چکیده
این مقاله با هدف شناخت ترجیح بصری کودکان جهت ارتقاء خلاقیت با استفاده از روش کارت سورتینگ انجام گردیده است. برای نیل به این مقصود، از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوایی و جهت تجزیه، تحلیل و آنالیز اطلاعات از نرم افزار Optimal Sort استفاده شد. جامعه پژوهش، کودکان سنین ۴ تا ۱۰ سال بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و براساس ...
بیشتر
این مقاله با هدف شناخت ترجیح بصری کودکان جهت ارتقاء خلاقیت با استفاده از روش کارت سورتینگ انجام گردیده است. برای نیل به این مقصود، از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوایی و جهت تجزیه، تحلیل و آنالیز اطلاعات از نرم افزار Optimal Sort استفاده شد. جامعه پژوهش، کودکان سنین ۴ تا ۱۰ سال بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و براساس پژوهشهای تولیس و وود (2004)، در مجموع ۳۰ نفر از آنها به عنوان مشارکتکنندگان در پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه و آزمون مرتبسازی کارت باز بود. نتایج یافتههای تحقیق، حاکی از آن است که که محیطهای طبیعی با داشتن ویژگیهای ساختاری چون ایجاد کنجکاوی و حس اکتشاف، تعامل و انعطافپذیری، انسجام و در عین حال پیچیدگی و رمز و راز که بر روان و ذهن کودک موثر است میتوانند بستر مناسبی را در جهت بهبود خلاقیت و ارتقاء حوزههای یادگیری کودک (شناختی، عاطفی، حرکتی) فراهم آورند. همچنین ارزیابیهای متعدد و کیفی، بیان میکنند که با درگیر کردن فضاهای آموزشی با طبیعت و استفاده از ویژگیهای محیطی، میتوان خلاقیت و نوآوری در کودکان را بهبود بخشید و با استفاده از این ویژگیها میتوان راهکارهایی را بهعنوان الگو در طراحی محیطهای ساختهشده کودکان در جهت پرورش خلاقیت آنها ارائه داد.
محمدفائق محمدی؛ سیروس قنبری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار آوایی کارکنان در دانشگاه های غرب کشور بود. روش پژوهش آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان، دانشگاههای کرمانشاه، همدان و کردستان بود(1585 نفر). در بخش کیفی به صورت هدفمند و بر مبنای اصل اشباع نظری تعداد 41 نفر از کارکنان مورد مصاحبه قرار گرفتند. در بخش کمی بر اساس جدول کرجسی و مورگان ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار آوایی کارکنان در دانشگاه های غرب کشور بود. روش پژوهش آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان، دانشگاههای کرمانشاه، همدان و کردستان بود(1585 نفر). در بخش کیفی به صورت هدفمند و بر مبنای اصل اشباع نظری تعداد 41 نفر از کارکنان مورد مصاحبه قرار گرفتند. در بخش کمی بر اساس جدول کرجسی و مورگان 310 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی جهت شناسایی عاملهای زیر بنایی رفتار آوایی کارکنان، سپس تحلیل عاملی تأییدی به منظور تعیین میزان توان مدل عاملی استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل، در بخش کیفی شاخصهای مؤثر بر رفتار آوایی در قالب 52 گویه اصلی دستهبندی شد. در بخش کمی، تحلیل عاملی اکتشافی گویه ها به منظور شناسایی عاملهای زیربنایی رفتار آوایی صورت گرفت. نتایج در قالب 9 عامل زیربنایی شامل جو سازمانی عدالت محور، ویژگیهای مدیریتی و سبک رهبری، فرهنگ سازمانی حامی مشارکت، مکانیزم بازخورد و ارزشیابی، پذیرش تغییر و تکنولوژی، ویژگیهای شخصیتی و حرفهای، فعالیت تیمی و همکاری متقابل، پایبندی به نقش و اهداف سازمانی، تناسب شغلی و سازمانی مشخص شدند. در بخش تأییدی نیز مدل ارتباط عاملها با رفتار آوایی، برازش مناسبی داشت، که نشان از مناسب بودن عاملها در توسعه رفتار آوایی دارد.
زیبا بشارت؛ بدری شاه طالبی حسین آبادی؛ نرگس سعیدیان خوراسگانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه ها و ارائه مدل رهبری اخلاقی در دانشگاه های آزاد اسلامی کشور انجام شد. در فاز اول پژوهش روش تحقیق تحلیل مضمون استقرایی بر پایه مدل استرلینگ بود که از بین 24 سند داخلی و خارجی، 250 مضمون استخراج گردید و در قالب 23 مضمون پایه و 6 مضمون سازمان دهنده، سازماندهی شد. مولفه های شناسایی شده در فاز دوم در قالب پرسشنامه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه ها و ارائه مدل رهبری اخلاقی در دانشگاه های آزاد اسلامی کشور انجام شد. در فاز اول پژوهش روش تحقیق تحلیل مضمون استقرایی بر پایه مدل استرلینگ بود که از بین 24 سند داخلی و خارجی، 250 مضمون استخراج گردید و در قالب 23 مضمون پایه و 6 مضمون سازمان دهنده، سازماندهی شد. مولفه های شناسایی شده در فاز دوم در قالب پرسشنامه بسته پاسخ (69 گویه ای) که روایی محتوایی آن از طریق ضریب توافق نسبی (CVR) با 8 پانلیست، مورد تایید متخصصان قرار گرفت در اختیار 303 نفر از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی در سراسر کشور از طریق الکترونیکی قرار گرفت. روش پژوهش در این فاز همبستگی می باشد. پایایی ابزار گردآوری داده ها از طریق آلفای کرونباخ و اعتبار همگرا بالاتر از 7/0 و پایایی ترکیبی بالاتر از 8/0 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمّی از تحلیل عاملی مرتبه دوم استفاده شد. نتایج بخش کمّی نشان داد؛ بارهای عاملی رهبری اخلاقی با مولفه های کنش، توانش، بینش، منش، و دانش اخلاقی بالاتر از 9/0 و نگرش اخلاقی بالاتر از 8/0 در سطح 001/0 و بالاتر از مقدار بحرانی برازش یافت.