فلسفه تعلیم و تربیت
شقایق نیک نشان؛ علیرضا صمدی دارافشانی
چکیده
ا هدف از این نوشتار، بررسی نخبهگرایی (الیتیسم) در تعلیم و تربیت است. لذا در پی پاسخ به این سؤال است که زمینه اصلی بروز اندیشه نخبهگرایی چه بوده است؟ و تئوری پردازان نخبهگرایی چه تأثیری بر آموزشوپرورش داشتهاند؟ بهعلاوه، آسیبهای مبتلابه اندیشه نخبهگرا برای تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر که به روش تحلیلی ...
بیشتر
ا هدف از این نوشتار، بررسی نخبهگرایی (الیتیسم) در تعلیم و تربیت است. لذا در پی پاسخ به این سؤال است که زمینه اصلی بروز اندیشه نخبهگرایی چه بوده است؟ و تئوری پردازان نخبهگرایی چه تأثیری بر آموزشوپرورش داشتهاند؟ بهعلاوه، آسیبهای مبتلابه اندیشه نخبهگرا برای تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر که به روش تحلیلی انجامگرفته، مشتمل بر دو بخش است. بخش اول؛ به بررسی تأثیرات نخبهگرایی در آموزش و پرورش و آموزش عالی پرداخته که تأکید بر آموزش فضیلتمدار، گسترش مدارس خاص و ارائه آموزشهایی کاملاً متفاوت برای تربیت رهبران و تربیت پیروان از آن جملهاند و در بخش دوم تلاش شده است تا آسیبهای مبتلابه آموزشوپرورش بهتبع نخبهگرایی مورد تحلیل قرار گیرد. بر اساس یافتههای حاصل از این پژوهش بازاری شدن تعلیم و تربیت، گسترش نابرابریهای آموزشی و کاهش توجه به رشتههای علوم انسانی و هنر از جمله آسیبهای نخبهگرایی در آموزش است.
برنامه ریزی درسی
پری مشایخ؛ محمد رضا نیلی احمد آبادی؛ سید ابراهیم میرشاه جعفری
چکیده
ه هدف پژوهش حاضر تبیین و اعتباریابی فرصتهای یادگیری برنامه درسی خردگرایانهدر متون اسلامی است. روش تحقیق روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. شرکتکنندگان پژوهش در بخش مصاحبه 11 نفر از اساتید متخصص برنامه درسی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه در بخش کمی نیز شامل 352 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان شیراز ...
بیشتر
ه هدف پژوهش حاضر تبیین و اعتباریابی فرصتهای یادگیری برنامه درسی خردگرایانهدر متون اسلامی است. روش تحقیق روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. شرکتکنندگان پژوهش در بخش مصاحبه 11 نفر از اساتید متخصص برنامه درسی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه در بخش کمی نیز شامل 352 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان شیراز بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب گردیدند. در بخش کیفی اطلاعات با تحلیل مضمون منابع قرآن و حدیث و مصاحبه با متخصصان کلیدی (افراد کانونی) مورد بررسی قرار گرفت و 45 کد مفهومی استخراج گردید. در بخش کمی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی و بر اساس یافتههای بخش کمی پرسشنامهای حاوی 56 عبارت با داشتن روایی صوری و پایایی مناسب (ضریب آلفا 84/0) تدوین شد. دادههای کمی تحقیق با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان میداد الگوی اندازهگیری متغیر نهفته برازش قابل قبولی با دادهها دارد. همچنین با توجه به یافتههای تحلیل عاملی تأییدی 5 ملاک (برخورد حسی و تقویت حواس مخصوصاً دو حس بینایی و شنوایی دانشآموز، تفکر در طبیعت و کشف نظم موجود در آن، پرسشگری و پژوهش، مطالبه و ارائه برهان، مطالعه و افزایش دانش علمی) و 26 نشانگر بهعنوان فرصتهای یادگیری برنامه درسی خردگرایانه تدوین شد.
مصطفی مهدیان؛ محمد جواد لیاقتدار؛ حمید رضا عریضی
چکیده
هدف پژوهش حاضر میزان تأثیر حافظه تصویری بر رشد تفکر هندسی با نقش واسطهای معرفتشناسی علمی هندسه بود. تحلیل عاملی تأییدی مقیاس معرفتشناسی علمی هندسه از طریق آزمون مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل میانجی نیز از طریق دو معادله رگرسیون محدود و کامل برای تعیین اثر غیرمستقیم و معنیداری آن از طریق آزمون سوبل و GEE انجام شد. روش پژوهش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر میزان تأثیر حافظه تصویری بر رشد تفکر هندسی با نقش واسطهای معرفتشناسی علمی هندسه بود. تحلیل عاملی تأییدی مقیاس معرفتشناسی علمی هندسه از طریق آزمون مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل میانجی نیز از طریق دو معادله رگرسیون محدود و کامل برای تعیین اثر غیرمستقیم و معنیداری آن از طریق آزمون سوبل و GEE انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجومعلمان دوره کارشناسی ابتدایی دانشگاه فرهنگیان اصفهان بود. شرکتکنندگان 550 نفر بودند که با روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شده و به پرسشنامه طراحی شده بر اساس مدل مفهومی پژوهش، پاسخ دادند. این پرسشنامه شامل آزمونهای استاندارد سطوح تفکر هندسی ون هیلی، انواع حافظههای تصویری میکر، از جمله نظامها، طبقات و واحدها و آزمون محقق ساخته معرفتشناسی علمی هندسه بود. از نتایج آن میتوان به تأثیر غیرمستقیم حافظه تصویری بر رشد تفکر هندسی و تأثیر مستقیم معرفت شناسی علمی هندسه بر رشد تفکر هندسی، اشاره کرد.
فاطمه مردان اربط؛ یوسف ادیب
چکیده
مشارکت والدین در امر تحصیل فرزندانشان، یکی از مباحث مهم و اساسی تعلیم و تربیت است. این امر بدان سبب بنیادی است که دانش آموزان نیمی از وقت روزانهی خود را در خانه و با هدایت والدین خود میگذرانند. تداوم مشارکت والدین از خانه به مدرسه میتواند هم در بهبود تربیت فرزندان اثرگذار باشد و هم مشکلاتی را برای والدین به وجود آورد که این تحقیق ...
بیشتر
مشارکت والدین در امر تحصیل فرزندانشان، یکی از مباحث مهم و اساسی تعلیم و تربیت است. این امر بدان سبب بنیادی است که دانش آموزان نیمی از وقت روزانهی خود را در خانه و با هدایت والدین خود میگذرانند. تداوم مشارکت والدین از خانه به مدرسه میتواند هم در بهبود تربیت فرزندان اثرگذار باشد و هم مشکلاتی را برای والدین به وجود آورد که این تحقیق به دنبال کشف تجارب مثبت و منفی والدین از مشارکت در امر تحصیل فرزندانشان در دوره ابتدایی میباشد. روش انجام این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، والدین دانشآموزان دوره ابتدایی در شهر تبریز و در سال 92-1391 بوده است. نمونهها بهصورت هدفمند انتخاب گردیدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع دادهها (16) نفر ادامه یافت. دادهها از طریق مصاحبه عمیق و ژرفنگر گردآوری گردید و با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت (1995) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. 9 مضمون اصلی از یافتهها استخراج گردید که عبارتاند از: دلایل اهمیت تحصیل، شرایط و امکانات، روشهای آموزشی والدین، مشکلآفرینی در زندگی، دلایل مشکلات از دیدگاه والدین، تأثیر مثبت همکاری روی فرزندان، معایب همکاری والدین، راهکارهای والدین برای جلوگیری از مشکلات، پیشنهادات والدین برای افزایش کارایی و اثربخشی مدرسه. بحث و نتیجهگیری: والدین در جریان مشارکت در امر تحصیل فرزندانشان تجارب مثبت و منفی زیادی را به دست آوردهاند که بر ادراکات آنان از این مشارکت و همکاری تأثیر داشته است. آشنایی برنامهریزان با تجربیات والدین بهعنوان حامیان دانشآموزان، نقش مهمی در رفع و یا حداقل کاهش تجربیات منفی و افزایش اثربخشی برنامهها و رضایت بخشی آنان را دارد.
مدیریت آموزشی
سعید فرح بخش؛ آزیتا ستار؛ سیده مریم پورمحمدی
چکیده
هدف: مطالعه حاضر در صدد آزمون مدل ارتباطی بین رهبری معنوی و بهزیستی سازمانی با میانجی گری مثبتاندیشی در بین مدیران مدارس ابتدایی میباشد.مواد و روشها: نوع مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر خرمآباد تشکیل میدادند که تعداد91 مدیر و 231 نفر از معلمان به روش نمونه گیری ...
بیشتر
هدف: مطالعه حاضر در صدد آزمون مدل ارتباطی بین رهبری معنوی و بهزیستی سازمانی با میانجی گری مثبتاندیشی در بین مدیران مدارس ابتدایی میباشد.مواد و روشها: نوع مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر خرمآباد تشکیل میدادند که تعداد91 مدیر و 231 نفر از معلمان به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. دادهها به وسیله پرسشنامه رهبری معنوی فرای(2005) و پرسشنامه بهزیستی سازمانی(1393) و پرسشنامه مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی(1998) گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار spss و lisrel و روش آماری مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد.یافتههای پژوهش : نشان داد که میزان بهزیستی سازمانی مدارس ابتدایی با رهبری معنوی و مثبت اندیشی رابطه داشته است. بهگونهای که بهزیستی هم به صورت مستقیم(54/0=β) با رهبری معنوی و هم غیر مستقیم یعنی از طریق مثبت اندیشی(61/0=β) ارتباط دارد. برازش کلی مدل نشان داد که نسبت خی دو به روی درجه آزادی برابر 71/2 بود که بیانگر این است که برازش مدل موکداً تایید میگردد. نتیجهگیری: مدیران مدارس برای ایجاد فضای همراه با بهزیستی سازمانی سعی نمایند که ابتدا با ارائهی چشم انداز مفیدو ایمان/ امید و تعهد سازمانی و برقراری ارتباط نوع دوستانه به معلمان و محیط کاری، موجبات هرچه بیشتر بهزیستی در مدارس را فراهم کنند. زیرا از این طریق میتوانند هم دستیابی به اهداف والای آموزشی را تسهیل نمایند و هم موجب عملکرد و بازخورد آموزشی مناسب تری گردد.
فلسفه تعلیم و تربیت
علی ستاری؛ فاطمه یردانی؛ عباس فرازی
چکیده
هدف مقاله حاضر، شناسایی مؤلفههای سازنده نظریه کنش ارتباطی هابرماس و دلالت های آن در آموزش عالی است. پژوهش به روش کیفی و با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر آراء و اندیشههای یورگن هابرماس در نظریه کنش ارتباطی انجام شده است. با توجه به وجود مشکلاتی همچون ضعف در برقراری ارتباط صحیح، عدم برخورد منطقی با مسائل و دست نیافتن ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر، شناسایی مؤلفههای سازنده نظریه کنش ارتباطی هابرماس و دلالت های آن در آموزش عالی است. پژوهش به روش کیفی و با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر آراء و اندیشههای یورگن هابرماس در نظریه کنش ارتباطی انجام شده است. با توجه به وجود مشکلاتی همچون ضعف در برقراری ارتباط صحیح، عدم برخورد منطقی با مسائل و دست نیافتن به توافق فکری میان کنشگران دانشگاهی در کشور ما، پرداختن به آن دسته از ابعاد اندیشههای هابرماس که با فلسفه و فرهنگ بومی در کشور ما هماهنگی دارد، میتواند کارساز باشد. در مراحل انجام پژوهش، ابتدا مؤلفههای اصلی نظریه کنش ارتباطی هابرماس شناسایی شد. سپس دلالت های این نظریه در آموزش عالی ایران تحلیل و استنباط گردید. نتایج نشان میدهد نظریه کنش ارتباطی هابرماس بر مؤلفههای اساسی حوزه عمومی، زیست جهان، نظام (سیستم)، کنش ارتباطی و کنش عقلانی استوار است. مؤلفههای یادشده دلالتهایی را برای آموزش عالی به همراه دارد که حائز اهمیت است. مهمترین دلالتها عبارتاند از: حرکت به سمت عرصه عمومی علم، همگرا ساختن رشتههای علوم طبیعی و انسانی، توجه به ماهیت رویکرد میانرشتهای در علوم انسانی، مشارکت همهجانبه اجتماعات علمی در سیاستگذاریها، خط مشیها و ارزیابیها، نیاز به آموزش تفکر خلاق و تفکر انتقادی در دانشگاه ها، ضرورت بازنگری در روش های تدریس و یادگیری، نیاز به برپایی کرسی های آزاداندیشی و ضرورت توجه به مقوله تربیت شهروند جهانی. کاربست موارد یاد شده میتواند زمینهساز تحولات و تغییرات مناسب در روابط کنشگران در آموزش عالی و دانشگاه باشد.
شهیده حسینی؛ محمود ابوالقاسمی؛ جهانگیر یداللهی فارسی؛ مرتضی رضاییزاده
چکیده
هدف از انجام این پژوهش شناسایی شایستگی های کارآفرینانه ی اعضای هیئت علمی دانشگاه-های دولتی ایران است. در راستای دستیابی به این هدف با استفاده از روش تحقیق کیفی و از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 17 نفر از اعضای هیئت علمی کارآفرین در دانشگاه شهید بهشتی که از طریق شیوة نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، شایستگی های کارآفرینانه ی آنها ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش شناسایی شایستگی های کارآفرینانه ی اعضای هیئت علمی دانشگاه-های دولتی ایران است. در راستای دستیابی به این هدف با استفاده از روش تحقیق کیفی و از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 17 نفر از اعضای هیئت علمی کارآفرین در دانشگاه شهید بهشتی که از طریق شیوة نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، شایستگی های کارآفرینانه ی آنها شناسایی شد. پس از تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون، در مجموع 69 خرده شایستگی کارآفرینانه به دست آمد که با کمک روش گروه کانونی در نه شایستگی کارآفرینانه اصلی جای گرفتند. این شایستگی ها شامل شایستگی فرصت، شایستگی تعهد، شایستگی ارتباطات، شایستگی مدیریت، شایستگی مصالحه و پیشبرد دو نقش هیئت علمی و کارآفرین، شایستگی رشد و توسعه، شایستگی کسب و کار، شایستگی راهبردی، و شایستگی فنی تخصصی بودند. نتایج این مطالعه می تواند علاوه بر افزایش دانش در حوزه کارآفرینی دانشگاهی، در تدوین سیاست های آموزشی و حمایتی در این زمینه به سیاست گذاران کمک کند. واژههای کلیدی: شایستگیهای کارآفرینانه، اعضای هیئت علمی دانشگاه.
سودابه حسن زاده بارانی کرد؛ محمد یمنی دوزی سرخابی؛ ابراهیم صالحی عمران؛ اباصلت خراسانی
چکیده
این پژوهش باهدف طراحی الگوی شناختی کیفیت در آموزش عالی فنی و مهندسی و عوامل ارتقاء دهنده و بازدارنده آن از منظر ذینفعان آموزش عالی انجام شد. روش پژوهش مورد استفاده کیفی از نوع نظریه برخاسته از داده یا گراندد تئوری بود. برای انجام این پژوهش با چهار گروه ذینفع شامل مدیران و سیاست گزاران، اعضاء هیئت علمی، فارغ التحصیلان و کارفرمایان مصاحبه ...
بیشتر
این پژوهش باهدف طراحی الگوی شناختی کیفیت در آموزش عالی فنی و مهندسی و عوامل ارتقاء دهنده و بازدارنده آن از منظر ذینفعان آموزش عالی انجام شد. روش پژوهش مورد استفاده کیفی از نوع نظریه برخاسته از داده یا گراندد تئوری بود. برای انجام این پژوهش با چهار گروه ذینفع شامل مدیران و سیاست گزاران، اعضاء هیئت علمی، فارغ التحصیلان و کارفرمایان مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. در رابطه با کیفیت در آموزش عالی فنی-مهندسی پنج مقوله کلی شناسایی و احصاء شد که عبارتند از: خدمت به جامعه، خدمت به صنعت، خدمت به یادگیرنده، خدمت به علم، و تعادل بین چهار نوع خدمت. در خصوص عوامل موثر بر کیفیت در آموزش عالی فنی-مهندسی دو مقوله کلی استخراج شد که عبارتند از: عوامل درون سازمانی، تعادل بین عوامل درون سازمانی، و عوامل برون سازمانی. در رابطه با عوامل بازدارنده کیفیت در آموزش عالی فنی-مهندسی دو مقوله کلی: عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی شناسایی شدند.
مدیریت آموزشی
میترا عبدالهی چهارده چریکی؛ سکینه شاهی
چکیده
شواهد نشان می دهد جهانی شدن تاثیر بسزا در توسعه و دگرگونی سازمانها از جمله آموزش عمومی داشته که این تاثیر را می توان در حوزه های اصلی آموزش عمومی همچون معلم، برنامه درسی، ساختار، رابطه مدرسه و جامعه مشاهده کرد. از این رو، بررسی حوزه های برنامه درسی جاری به کار گرفته شده در مدارس کشورمان برای پی بردن به میزان فاصله آن با شرایط جهانی به ...
بیشتر
شواهد نشان می دهد جهانی شدن تاثیر بسزا در توسعه و دگرگونی سازمانها از جمله آموزش عمومی داشته که این تاثیر را می توان در حوزه های اصلی آموزش عمومی همچون معلم، برنامه درسی، ساختار، رابطه مدرسه و جامعه مشاهده کرد. از این رو، بررسی حوزه های برنامه درسی جاری به کار گرفته شده در مدارس کشورمان برای پی بردن به میزان فاصله آن با شرایط جهانی به منظور برنامه ریزی استراتژیک در این حوزه، امری ضروری می باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر جهانی شدن آموزش بر برنامه درسی معلمان شهر اهواز بود. روش انجام این پژوهش ترکیبی بود.به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل اسناد استفاده شد. نمونه آماری مشتمل بر 357 نفر از آموزگاران، دبیران راهنمایی و متوسطه و مدیران سه مقطع مرد و زن شهر اهواز بود که از طریق جدول تعیین حجم نمونه معرفی شده از سوی کرسی و مورگان و با بهره گیری از روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار spss انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد بین شیوه های تدریس، ابزار و امکانات آموزشی و محتوی آموزشی به کار گرفته شده در مدارس توسط متولین آموزش عمومی شهر اهواز با شیوه های تدریس، ابزار و امکانات آموزشی، محتوی آموزشی مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد که در این بین تفاوت ابزار و امکانات آموزشی نیز چشمگیر تر از سایر حوزه های مورد بررسی بود.