مدیریت آموزشی
ناصر یعقوب نژاد قاین؛ محمدرضا بهرنگی بهرنگی؛ حسن رضا زین آبادی
چکیده
اضطراب ناشی از ورود به محیط کلاس و مدرسه همراه با کمتجربگی، معلمان تازهکار را در سالهای اولیه کارشان گاهی تا سرحد ترک شغل تحت فشار قرار میدهد. یکی از سختترین وجوه کار معلم تازهکار، رابطه وی با والدین است. در رابطه با مسئله فوق، این پژوهش درصدد است به دو سوال پاسخ دهد: 1. مهمترین انتظارات معلمان تازهکار از والدین ...
بیشتر
اضطراب ناشی از ورود به محیط کلاس و مدرسه همراه با کمتجربگی، معلمان تازهکار را در سالهای اولیه کارشان گاهی تا سرحد ترک شغل تحت فشار قرار میدهد. یکی از سختترین وجوه کار معلم تازهکار، رابطه وی با والدین است. در رابطه با مسئله فوق، این پژوهش درصدد است به دو سوال پاسخ دهد: 1. مهمترین انتظارات معلمان تازهکار از والدین چیست؟ 2. آیا نیازهای شناخته شده، اندازهگیری معنادار و قابل قبولی از متغیر نیازهای مرتبط با والدین به عمل آورده است؟ برای پاسخدهی دقیق به سوالات پژوهش، از روش آمیختهی اکتشافی استفاده شده است. بر اساس روش تحقیق، ابتدا و در قسمت کیفی با 20 نفر از خبرگان آموزشی مصاحبه شد و سپس بر مبنای یافتههای کیفی، پرسشنامه محققساخته شامل 13 سوال تدوین گشت. جامعه این پژوهش شامل تمامی معلمان تازهکار شهر تهران است (که حداکثر سه سال سابقهی خدمت در کسوت معملی داشتهاند) که تعداد آنها 6400 نفر است. از این میان، تعداد 447 پرسشنامه، با استفاده از روش نمونهگیری «در دسترس» در اختیار معلمان قرار گرفت که از این تعداد 371 عدد دریافت گردید. بررسی مهمترین نیازها و انتظارات معلمان تازهکار در ارتباط با والدین نشان میدهد که پیگیری والدین از وضعیت دانشآموزان، قدردانی نسبت به زحمات معلم و دادن اطلاعات مورد نیاز دربارهی ویژگیهای دانش آموزان به معلم تازهکار، مهمترین انتظارات و نیازهای معلمان میباشند. استفاده از نظرات والدین در ادارهی کلاس و نیز هماهنگی روشهای آموزشی والدین با روش معلم، نیازهایی با کمترین رتبه شناخته شدند.
مدیریت آموزشی
ناصر شیربگی؛ نعمت اله عزیزی؛ شیلا امیری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی درک اولیاء و معلمان از پدیده مشارکت و مداخله والدین در آموزشو پرورش فرزندان صورت گرفت.روش بررسی این پژوهش مدل آمیختهی اکتشافی است. میدان تحقیق معلمان و والدین مدارس دخترانه سه دوره تحصیلی (ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان) شهر کرمانشاه بود. جمعاً 200 نفر از معلمان و 210 نفر از والدین (110 نفر زن و 100 نفر مرد) از مناطق ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی درک اولیاء و معلمان از پدیده مشارکت و مداخله والدین در آموزشو پرورش فرزندان صورت گرفت.روش بررسی این پژوهش مدل آمیختهی اکتشافی است. میدان تحقیق معلمان و والدین مدارس دخترانه سه دوره تحصیلی (ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان) شهر کرمانشاه بود. جمعاً 200 نفر از معلمان و 210 نفر از والدین (110 نفر زن و 100 نفر مرد) از مناطق مختلف اقتصادی– اجتماعی شهر کرمانشاه به عنوان نمونه آماری در بخش کمی تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی یک پروتکل مصاحبه نیمه ساخت یافته و در بخش کمّی پژوهش،پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مؤلفههای بخش کیفی و ادبیات پژوهشی بود که با روش تحلیل عاملی اکتشافی و ضریب آلفای کرونباخ روایی و پایایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. از دادههای حاصل از مصاحبه مقولههای چگونگی مشارکت در آموزش، نوع تعامل و تأثیرات روانی و اجتماعی مشارکت استخراج گردید. تقریباً هیچکدام از والدین تعمداً در فرایند آموزشی مداخله نکرده بودند و شواهدی از همفکری والدین جهت مشارکت گروهی مشاهده نشد.تحلیلها نشان داد که اگرچه والدین از لحاظ نظری از اهمیت مشارکت والدین در آموزش فرزندانشان تا حدی آگاهند اما در عمل به دلایل مختلف چندان در این فرایند درگیر نیستند. والدین اذعان داشتند که ارتباط کمی با معلمان دارند و از مشکلات آموزش فرزندانشان آگاهی کافی ندارند. میزان مشارکت داوطلبانه آنها در فرایند تحصیل فرزندانشان در سطح پایین بود و راهنمایی به فرزندانشان را در فرایند انجام تکالیف را نیز خیلی نادر گزارش کرده بودند. والدین در مقایسه با معلمان بیشتر خواهان تشویق فرزندانشان در انجام کارهای مدرسه بودند. در بین اولیاء مادران بیش از پدران دانشآموزان علاقمند به مسؤلیتپذیری در فرایند تحصیل فرزندانشان بودند. اما نوعی عدم تفاهم بین والدین و معلمان در چگونگی مداخله آموزشی وجود داشت. معلمان خیلی راغب نبودند که والدین در فرایند آموزش مداخله کنند. پژوهش حاضر توصیه میکند وقتی ابتکارات و برنامهها مبتنی بر روابط احترامآمیز و اعتماد بین کارکنان مدرسه و خانوادهها باشند در ایجاد و نگهداری پیوندهایی که پیشرفتتحصیلی دانشآموزان را حمایت میکند خیلی کارآمدتر خواهند بود. برقراری روابط مثبت با والدین و ارایه روشهای عملی به موفقیت آموزشی فرزندانشان کمک میکند اما عناصر دیگر مانند بهبود بخشیدن به برنامه درسی و آموزش نیز ضروری هستند.
مدیریت آموزشی
نقی رعدی افسوران؛ احمدرضا نصر
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه ترجیحات روش شناختی پژوهشگران حوزه مدیریت آموزشی در سه حیطه راهبرد، روش و تکنیکهای پژوهش و همچنین بررسی سمت و سوی راهبرد پژوهش در آن بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع تحلیل محتوای کمی وجامعه آن شامل تمامی مقالات چاپ شده در سه سال اخیر، در دو مجله انگلیسی زبانEAQوJEA و دو مجله ایرانی مدیریت و برنامه-ریزی در نظامهای آموزشی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعه ترجیحات روش شناختی پژوهشگران حوزه مدیریت آموزشی در سه حیطه راهبرد، روش و تکنیکهای پژوهش و همچنین بررسی سمت و سوی راهبرد پژوهش در آن بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع تحلیل محتوای کمی وجامعه آن شامل تمامی مقالات چاپ شده در سه سال اخیر، در دو مجله انگلیسی زبانEAQوJEA و دو مجله ایرانی مدیریت و برنامه-ریزی در نظامهای آموزشی و رهیافتی نو در مدیریت آموزشی بود که تمامی مقالات چاپ شده در مجلات مذکور مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد؛ در حیطه راهبرد، در ایران،81/88درصد مقالات چاپ شده دارای راهبرد کمی، 89/7 درصد دارای راهبرد کیفی و 28/3 درصد دارای راهبرد ترکیبی و در غرب، 04/32 درصد مقالات چاپ شده دارای راهبرد کمی، 69/54 درصد دارای راهبرد کیفی و 25/13 درصد دارای راهبرد ترکیبی بودند.در حیطه روش، در ایران، روش غالب، روش پیمایشی و همبستگی است؛ در غرب روش غالب، روشهای برخاسته از راهبرد کیفی است. در حیطه ابزار هم در ایران، 52/85درصد مقالات چاپ شده با استفاده از پرسشنامه، ابزار مورد علاقه و محبوب پژوهشگران ایرانیانجام شده،در حالی که پژوهشگران غربی عموماً از ابزارهای ترکیبی استفاده کردهاند. و بالاخره اینکه پژوهشگران حوزه مدیریت آموزشی در غرب حرکت روزافزونی به سمت راهبرد کیفی و بهرهگیری از روشهای آن دارند. ضمن اینکه، در مغرب زمین راهبرد ترکیبی هم از مقبولیت برخوردار است و رشد صعودی امیدوار کنندهای دارد. واژگان کلیدی؛ روششناسی، مدیریت آموزشی، ایران، غرب
مدیریت آموزشی
حمید فرهادی راد؛ عبدالله پارسا؛ شیرزاد نظری
چکیده
چکیده هدف از اجرای پژوهش حاضر، تبیین روابط بین مؤلفه های رهبری همکارانه مدیر، حرفه ای گری معلم و فشار آکادمیک و توضیح چرایی اثرگذاری و عدم اثرگذاری هر یک از این مؤلفه ها بر شکل گیری، رشد و گسترش رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان در مدارس ابتدایی و متوسطه شهر اهواز می باشد. در همین راستا، از روش پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) استفاده شده ...
بیشتر
چکیده هدف از اجرای پژوهش حاضر، تبیین روابط بین مؤلفه های رهبری همکارانه مدیر، حرفه ای گری معلم و فشار آکادمیک و توضیح چرایی اثرگذاری و عدم اثرگذاری هر یک از این مؤلفه ها بر شکل گیری، رشد و گسترش رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان در مدارس ابتدایی و متوسطه شهر اهواز می باشد. در همین راستا، از روش پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان و مدیران مدارس دو مقطع ابتدایی و متوسطه شهر اهواز تشکیل می دهند. به اقتضای روش پژوهشی ترکیبی، در بخش کمی از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا زمانی که به سؤالات پژوهش پاسخ داده شد و اشباع نظری بدست آمد فرآیند نمونه گیری ادامه یافت. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه در بخش کمی و در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختمند جمع آوری گردیده است. نتایج نشان دهنده اثرگذاری مؤلفه های رهبری همکارانه مدیر و حرفه ای گری معلم و عدم تأثیرگذاری مؤلفه فشار آکادمیک بر شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان مدارس مورد مطالعه می باشد. در پیگیری نتایج، با تجزیه و تحلیل مصاحبه ها بر مبنای رویکرد تحلیل محتوای کیفی به روش استقرائی، دلایل اثرگذاری و عدم اثرگذاری هر یک از مؤلفه ها تبیین شده است.
امید مهراب قوچانی؛ منصور غنیان؛ محسن خیراللهی؛ احمد رضا لاهیجان زاده؛ محمد دشتی
چکیده
ن مطالعه حاضر در پی تبیین عوامل تأثیرگذار بر رفتار مسئولانه معلمان میباشد. در این راستا از مدل تعدیل یافتهی رفتار مسئولانه بهره گرفته شد و پژوهشی از نوع همبستگی طراحی گردید. معلمان مقاطع ابتدایی استان خوزستان در سال 1393، بهعنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. از این شمار، 377 تن بهعنوان نمونهی آماری در 9 شهر استان با استفاده ...
بیشتر
ن مطالعه حاضر در پی تبیین عوامل تأثیرگذار بر رفتار مسئولانه معلمان میباشد. در این راستا از مدل تعدیل یافتهی رفتار مسئولانه بهره گرفته شد و پژوهشی از نوع همبستگی طراحی گردید. معلمان مقاطع ابتدایی استان خوزستان در سال 1393، بهعنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. از این شمار، 377 تن بهعنوان نمونهی آماری در 9 شهر استان با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای گزینش شدند. ابزار اصلی جمعآوری اطلاعات در مطالعهی حاضر پرسشنامهای محقق ساخت بود که پایایی و روایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و بازبینی توسط تیمی از متخصصان مورد ارزیابی و تائید قرار گرفت. دادههای بهدستآمده از پرسشنامهها با استفاده از نرمافزارهایSPSS (V 20) وAMOS (V 20) پردازش شدند. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، نشان از برازش مطلوب چهارچوب نظری مطالعه داشت و مهمترین عامل تأثیرگذار بر رفتار زیستمحیطی معلمان عامل هنجار ذهنی بود.
حسین حافظی؛ محمود اکرامی؛ نادرقلی قورچیان؛ محمدرضا سرمدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف برازش مدل ریاضی-ساختاری تجاریسازی دانش در دانشگاه پیامنور انجام شد. روش پژوهش، کمی و مبتنی بر همبستگی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی اعضای هیئتعلمی و دانشجویان دکتری تخصصی دانشگاه پیامنور بود. در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب طی دو مرحله: ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف برازش مدل ریاضی-ساختاری تجاریسازی دانش در دانشگاه پیامنور انجام شد. روش پژوهش، کمی و مبتنی بر همبستگی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی اعضای هیئتعلمی و دانشجویان دکتری تخصصی دانشگاه پیامنور بود. در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب طی دو مرحله: مرحلهی مقدماتی (100 نفر شامل 79 هیئتعلمی و 21 دانشجوی دکتری) و مرحلهی اصلی (245 نفر شامل 194 هیئتعلمی و 51 دانشجوی دکتری) دادههای مورد نیاز گردآوری شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامهی 114 آیتمی پژوهشگر ساخته بود که هفت سازهی موجود در مدل پژوهش را اندازهگیری میکند. خصوصیات روانسنجی ابزار پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی تأییدی بر رویدادههای مرحلهی مقدماتی مورد بررسی و حمایت قرار گرفت. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها در مرحلهی اصلی نیز، ابتدا با استفاده از رویکرد غربالگری دادهها (شامل؛ نمودار جعبهای، آمارهی مهالانوبیس، آمارههای چولگی و کشیدگی تک و چندمتغیره، نمودار پراکنش)، وضعیت دادههای پرت یا دورافتاده و مفروضههای رویکرد آماری مدلسازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. سپس، با استفاده از رویکرد آماری مذکور، نحوهی برازش مدل و روابط ریاضی-ساختاری بین سازههای موجود در آن، آزمون گردید. نتایج نشان داد که مدل برازش یافتهی اولیه نیاز به اصلاحاتی در قالب حذف 8 مسیر مستقیم معنادار نشده بین سازههای آن و همچنین اضافه نمودن مسیرهای همبستگی خطاهای واریانس بین نشانگرهای سازههای درونزای مدل دارد. بدین ترتیب، مدل اصلاحشده نهایی مورد برازش کامل قرار گرفت.
فلسفه تعلیم و تربیت
مریم پاپازاده؛ سید جلال هاشمی؛ پروانه ولوی
چکیده
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کمّی و کیفی پایان نامههای کارشناسی ارشد رشته تاریخ و فلسفۀ آموزش و پرورش و رسالههای دکتری رشتۀ فلسفۀ تعلیم و تربیت دانشگاه شهید چمران اهواز از نظر میزان کاربرد مؤلفههای تفکر انتقادی فسیونه و تبیین نحوۀ بهکارگیری آن مؤلفهها، در این پایاننامهها میباشد. در تحلیل محتوا 75 پایاننامه کارشناسی ...
بیشتر
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کمّی و کیفی پایان نامههای کارشناسی ارشد رشته تاریخ و فلسفۀ آموزش و پرورش و رسالههای دکتری رشتۀ فلسفۀ تعلیم و تربیت دانشگاه شهید چمران اهواز از نظر میزان کاربرد مؤلفههای تفکر انتقادی فسیونه و تبیین نحوۀ بهکارگیری آن مؤلفهها، در این پایاننامهها میباشد. در تحلیل محتوا 75 پایاننامه کارشناسی ارشد و رسالۀ دکتریِ دفاع شده طی سالهای 91-1377 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که پایاننامههای کارشناسیارشد در مهارت طبقهبندی با 40/10 درصد، تحلیل استدلالها و طرح و تدوین نتایج هر کدام با 90/9 درصد، تشخیص درست مباحث و دلایل با 72/9 درصد، آزمون ایدهها و بررسی و پرسش از شواهد و اعلام نتایج با 55/9 درصد، کشف معنا و وضوح بخشیدن به معنا با 38/9 درصد، گمانهزنی در مورد نتایج بدیل با 46/5 درصد و توجیه و تبیین روند کار با 95/4 درصد، ارائه و تصریح استدلالها با 78/4 درصد، سنجش ادعاها و استدلالها با 43/4 درصد و خودآزمایی با 39/2 درصد بیشترین تا کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. در رسالههای دکتری، مهارت اعلام نتایج و تصریح استدلالها با 38/7 درصد و کشف معنا و وضوح بخشیدن به معنا و آزمون ایدهها با 25/6 درصد و سایر مهارتها به یک نسبت و با 95/7 درصد بهکار گرفته شده است. نتایج تحلیل محتوای کیفی نیز نشانگر این بود که در عین اینکه کوشیده شده مهارتهای نقادی در پژوهشها رعایت شود، اما این کاربست با توجه به مهارتهای مورد نظر فسیونه، به نحو مطلوبی انجام نشده است