ذبیح الله خنجرخانی؛ مسعود صفایی مقدم؛ محمدجعفر پاک سرشت؛ سیدمنصور مرعشی؛ ابوالقاسم بستانی
چکیده
هدف از نگارش این مقاله، بازاندیشی در معنی و مفهوم حضور- غیاب در عرصه تعلیم و تربیت، و تعیین نقش و جایگاه آن در تحققِ اهداف تربیتی است. در برداشت رایج از مفهوم حضور- غیاب، معنی و نقشِ آن، محدود به مکان خاص(کلاس درس) زمان خاص(یا در طول کلاس) و افراد خاص(فراگیر) شده است. محقق با استناد به هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر، قصد دارد روایتی نو ...
بیشتر
هدف از نگارش این مقاله، بازاندیشی در معنی و مفهوم حضور- غیاب در عرصه تعلیم و تربیت، و تعیین نقش و جایگاه آن در تحققِ اهداف تربیتی است. در برداشت رایج از مفهوم حضور- غیاب، معنی و نقشِ آن، محدود به مکان خاص(کلاس درس) زمان خاص(یا در طول کلاس) و افراد خاص(فراگیر) شده است. محقق با استناد به هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر، قصد دارد روایتی نو از این مفهوم ارائه دهد. هرمنوتیک فلسفی، از هستیشناسی فهم و عناصر سازنده آن بحث میکند و برای تحقق فهم، مجموعه عناصری را ضروری میداند؛ «امتزاج افقها»، «بازی بودن فهم» و « غیر روشمندی » سه مورد از آنهاست. معنی امتزاجِ افقها، شاملِ تعاملِ ایدهها، افکار و نقد از سوی «غیر» است؛ بازیبودنِ فهم، حاکی از درگیر شدنِ همهجانبه-ی فرد در روندِ بازی(فعالیت) و اجرای قواعد بازی است؛ غیر روشمندبودن، فراتر رفتن از روشهای معمول و کمی، و تاکید بر تاملی (reflective) ایدههاست. در این رویکرد، عملِ تعامل در همه این عناصر مشهود است؛ تعاملی که گاه در قالب دو ایده، گاه بین قواعد و مجری آن(انسان) و زمانی در قالب تعاملِ گذشته و حال جلوهگر میشود. در هرمنوتیک فلسفی، هر گاه یکی از طرفین حذف شود امکان تعامل و در نهایت امکان فهم نیست؛در روایت جدید، کلمه غیبت، در چند شکل قابل تصور است: 1) « غیبت ایدهها2) غیبت فیزیکی3) نبود یا غیبت اصول(قاعده بازی)4) اجرایی نشدن آنها(غیب فاعل برای اجرا)». لحاظ شدن و نشدن هرکدام از موارد مذکور نوع خاصی از تربیت را شکل میدهد
پروین کدیور؛ زهرا تنها؛ سوده رحمانی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه باورهای معرفتشناختی و رویکردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی انجام شد. بدین منظور 332 نفر (176 دختر و 156 پسر) از دانشجویان رشته ریاضی دانشگاههای تهران با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش از دو پرسشنامه باورهای معرفتشناختی شومر (1990) و پرسشنامه تجدیدنظر شده دوعاملی فرآیند مطالعه ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه باورهای معرفتشناختی و رویکردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی انجام شد. بدین منظور 332 نفر (176 دختر و 156 پسر) از دانشجویان رشته ریاضی دانشگاههای تهران با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش از دو پرسشنامه باورهای معرفتشناختی شومر (1990) و پرسشنامه تجدیدنظر شده دوعاملی فرآیند مطالعه بیگز، کمبر و لانگ (2001) استفاده شد. نتایج نشاندهنده اثر مستقیم عامل سادگی دانش بر یادگیری سطحی و عمیق و اثر غیرمستقیم آن بر پیشرفت تحصیلی، از طریق رویکردهای یادگیری سطحی و عمیق بود. درنهایت مدل موردبررسی برازش مناسبی با دادههای پژوهش نشان داد.
یحیی معروفی؛ زهره کرمی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به تجارب معلمان شرکت کننده در گروه های درس پژوهی مدارس بود. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شدند و نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به نقطه اشباع ادامه یافت. تحلیل نتایج نشان داد از نظر معلمان شرکت کننده، درس ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به تجارب معلمان شرکت کننده در گروه های درس پژوهی مدارس بود. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شدند و نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به نقطه اشباع ادامه یافت. تحلیل نتایج نشان داد از نظر معلمان شرکت کننده، درس پژوهی در سه حوزه دانش، مهارت و نگرش توانسته به توسعه حرفهای آنها کمک کند. دانش شامل: دانش محتوایی، دانش تدریس، و دانش درس پژوهشی؛ مهارت شامل: مهارتهای فکری، مهارت تدریس، و مهارت درس پژوهی؛ و نگرش شامل: تمایل به همکاری، تمایل به مذاکره، کسب رضایت درونی، و ایجاد انگیزه و علاقه بود. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، پیشنهاد میشود معلمان از درس پژوهی جهت توسعه حرفه ای خود و حل مسائل فرایند یاددهی یادگیری استفاده کرده و در گروههای درس پژوهی مدارس، مشارکت فعال داشته باشند.
برنامه ریزی آموزشی
آزاده دهقان پور؛ عبداله پارسا؛ یداله مهرعلیزاده
چکیده
با هدف آگاهی از رابطهی بین اندازه مدرسه، فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در مدارس راهنمایی و متوسطه دخترانهی دولتی شهر اهواز، تحقیق پیمایشی- میدانی حاضر که از نوع تحقیقات همبستگی نیز محسوب میشود، با انتخاب تصادفی خوشه ای 17 مدرسه راهنمایی و 15 مدرسه متوسطهی دخترانه انجام شده است. در این پژوهش از پرسشنامه فرهنگ مدرسه ...
بیشتر
با هدف آگاهی از رابطهی بین اندازه مدرسه، فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در مدارس راهنمایی و متوسطه دخترانهی دولتی شهر اهواز، تحقیق پیمایشی- میدانی حاضر که از نوع تحقیقات همبستگی نیز محسوب میشود، با انتخاب تصادفی خوشه ای 17 مدرسه راهنمایی و 15 مدرسه متوسطهی دخترانه انجام شده است. در این پژوهش از پرسشنامه فرهنگ مدرسه (سلفی و سعید، 2007) شامل مؤلفههای مربوط به فرهنگ مدرسه (صلاحیت حرفهای معلمان، تعامل معلمان با کارکنان و مدیریت (صف و ستاد)، تعامل معلمان با یکدیگر، مشارکت والدین در فعالیتهای مدرسه و تسهیلات فیزیکی مدرسه)؛ با مشارکت معلمان مدارس استفاده شده است. شناسنامهی مدرسه نیز که مشتمل بر مجموعه سؤالاتی در باره ویژگی های هر مدرسه بود توسط مدیر هر مدرسه تکمیل شد. ضریب پایایی پرسشنامه فرهنگ مدرسه 95/0 و ضریب پایایی خرده مقیاس های آن بین 79/0 تا 92/0 محاسبه شد. یافتههای تحقیق نشان داد در فرهنگ مدرسه و مؤلفههای آن (به جز در مؤلفهی تسهیلات فیزیکی) در مدارس دارای اندازههای مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما در پیشرفت تحصیلی در مدارس دارای اندازههای مختلف تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، فرهنگ مدرسه 12 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را پیشبینی میکند و از بین مؤلفههای فرهنگ مدرسه فقط تأثیر مؤلفهی مشارکت والدین بر پیشرفت تحصیلی معنادار است. اندازهی مدرسه و فرهنگ مدرسه روی هم قادر به تبیین 16 درصد از پیشرفت تحصیلی دانشآموزان هستند. بین مدارس راهنمایی و متوسطه در فرهنگ مدرسه و تمام مؤلفههای آن تفاوت معناداری وجود دارد.
مدیریت آموزشی
یونس صحرا نورد؛ خلیل غلامی؛ نعمت الله عزیزی
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین مولفه های زیربنایی و تبیین کننده مدل رهبری فراگیر در مدارس متوسطه انجام گردید. برای این منظور از رویکرد کمی و روش تحلیل عاملی اکتشافی از نوع مولفه های اصلی، برای استخراج مولفه های رهبری فراگیر استفاده شد. جامعه آماری شامل معلمان مدارس متوسطه شهر سنندج بود که 377 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تعیین مولفه های زیربنایی و تبیین کننده مدل رهبری فراگیر در مدارس متوسطه انجام گردید. برای این منظور از رویکرد کمی و روش تحلیل عاملی اکتشافی از نوع مولفه های اصلی، برای استخراج مولفه های رهبری فراگیر استفاده شد. جامعه آماری شامل معلمان مدارس متوسطه شهر سنندج بود که 377 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه بود که در فرایند انجام تحقیق طراحی شد. پایائی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 95/0 برآورد شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از روش مولفه های اصلی نشان داد که ابعاد زیر تبیین کننده ماهیت رهبری فراگیر از نظر معلمان هستند: رشد حرفه ای و توسعه ی مدرسه (استفاده از تخصص و قابلیت افراد برای پیشرفت در زمینه ی شغل و نقشی که افراد در سازمان بر عهده دارند و تاثیرآن بر اجزاء دیگر سازمان)، ویژگی، تعامل مبتنی بر اعتماد (تعاملات اجتماعی افراد در چارچوب سازمان)، دموکراسی (آزادی و انعطاف پذیری در حوزه ی کاری به لحاظ تصمیم گیری و هم چنین انتشار نقش رهبری در بین اعضاء سازمان) و حمایت همه جانبه (کمک به افراد در داخل و خارج سازمان)، در پایان سه مولفه رشد حرفه ای و توسعه مدرسه، دموکراسی و حمایت همه جانبه به کارکردهای تیم رهبری و ویژگی (تعامل مبتنی بر اعتماد) به خصوصیات تیم رهبری تقلیل داده شد. در کل این چهار عامل (59.036 درصد) از واریانس داده ها را تبیین کرد.
الهام امیری؛ مصطفی اجتهادی
چکیده
در ادبیات آموزش، انگیزه پیش شرط یادگیری محسوب می شود. افزایش کیفیت آموزش و پیشرفت تحصیلی دانشجویان مستلزم ارتقاء انگیزه تحصیلی آنهاست. عوامل درونی و بیرونی متعددی بر انگیزه تحصیلی دانشجویان تأثیر می گذارند. شناخت این عوامل به ما کمک می کند تا بتوانیم انگیزه تحصیلی دانشجویان را در دانشگاه ها ارتقاء بخشیم. این مقاله به بررسی رابطه عوامل ...
بیشتر
در ادبیات آموزش، انگیزه پیش شرط یادگیری محسوب می شود. افزایش کیفیت آموزش و پیشرفت تحصیلی دانشجویان مستلزم ارتقاء انگیزه تحصیلی آنهاست. عوامل درونی و بیرونی متعددی بر انگیزه تحصیلی دانشجویان تأثیر می گذارند. شناخت این عوامل به ما کمک می کند تا بتوانیم انگیزه تحصیلی دانشجویان را در دانشگاه ها ارتقاء بخشیم. این مقاله به بررسی رابطه عوامل درونی توجه، معناداری (ارتباط مطالب با زندگی شخصی) و خودکارآمدی تحصیلی با انگیزش تحصیلی دانشجویان پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های علوم انسانی دانشگاه های آزاد شهر تهران تشکیل داده اند. روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی ساده و حجم آن 400 نفر بوده است. در این پژوهش از پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران(1992) و پرسشنامه های محقق ساخته توجه ، معناداری شخصی و احساس خودکارآمدی تحصیلی استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که هر سه متغیر، اثر معناداری بر انگیزش تحصیلی دارند. مجموع این متغیرها، 37.7 درصد از تغییرات انگیزش تحصیلی را تبیین می کنند. متغیر توجه، مجموعاً با اثر مستقیم و غیر مستقیم 409. ، متغیر معناداری (ارتباط مطالب با زندگی شخصی) با اثر مستقیم 399. ، و متغیر خودکارآمدی تحصیلی با اثر غیر مستقیم 361. ، بر انگیزش تحصیلی اثر می گذارند.
مدیریت آموزشی
کیوان مرادی؛ مظفرالدین واعظی؛ محمد فرزانه؛ محمد میرزایی
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه خوش بینی تحصیلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس متوسطه دولتی شهر تهران صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری شامل کلیه معلمان مدارس متوسطه دولتی شهر تهران می باشد، که تعداد آنها برابر با 2795 معلم است، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 142 معلم به عنوان نمونه انتخاب ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه خوش بینی تحصیلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس متوسطه دولتی شهر تهران صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری شامل کلیه معلمان مدارس متوسطه دولتی شهر تهران می باشد، که تعداد آنها برابر با 2795 معلم است، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 142 معلم به عنوان نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع خوشه ای چند مرحله ای بوده است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خوش بینی تحصیلی معلم (بیرد و همکاران، 2010) و معدل نمرات دانش آموزان استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ «982/0» ارزیابی شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) استفاده شد. یافته ها نشان داد: 1) بین خوش بینی تحصیلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس متوسطه شهر تهران، رابطة مثبت و معناداری وجود دارد. 2) از میان سه مؤلفة خوش-بینی تحصیلی معلم (تأکید تحصیلی معلم، حس کارآمدی معلم و اعتماد معلم به والدین و دانش آموزان)، حس کارآمدی معلم بیشترین سهم را در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد.
تکنولوژی آموزشی
زهره گونیبند شوشتری؛ سعید خزایی؛ امیر مشهدی
چکیده
با پیشرفت در حوزه فناوریهای نوین ارتباطی دستاندرکاران آموزش و پرورش بهمنظور جذب فراگیران و تقویت مهارتهای اصلی یادگیری، بر ایجاد زمینهای نوین در یاددهی و یادگیری با استفاده از رسانه نوین ارتباطات سیّار از بدو دوران کودکی تأکید دارند. پژوهش حاضر به منظور سنجش اثر تلفیق دو رسانهی غیررسمی بازی و ارتباطات سیّار با آموزش چهره ...
بیشتر
با پیشرفت در حوزه فناوریهای نوین ارتباطی دستاندرکاران آموزش و پرورش بهمنظور جذب فراگیران و تقویت مهارتهای اصلی یادگیری، بر ایجاد زمینهای نوین در یاددهی و یادگیری با استفاده از رسانه نوین ارتباطات سیّار از بدو دوران کودکی تأکید دارند. پژوهش حاضر به منظور سنجش اثر تلفیق دو رسانهی غیررسمی بازی و ارتباطات سیّار با آموزش چهره به چهره بر یادگیری زبان انگلیسی انجام شد. بدین منظور عملکرد 270 نفر دانشآموزان ایرانی از رده سنی 12-17 سال و با سطح مهارت زبانی متوسط پایین در طول یک سال تحصیلی در یادگیری ترکیبی واژگان انگلیسی به هنگام عرضه جانبی محتوا از طریق بازیهای دیجیتال در قالب سه گروه دنبال شد. در حالیکه آموزش چهره به چهره در محیط آموزشی برای تمامی اعضای نمونه آماری یکسان بود، گروه اول بازیهای آموزشی پیشساخته را انجام میدادند، گروه دوم و سوم به ترتیب در دو محیط واقعی و مجازی به ’خانه بازی ایرانی‘ که جهت آموزش زبان انگلیسی تغییر داده شده بود می پرداختند. ارزیابی عملکرد دانشآموزان نه با اتکای تنها به شیوههای قدیمی پیش آزمون و پس آزمون، بلکه از طریق ارزیابی تکوینی، پرسشنامه نگرش و ارزیابی تلخیصی صورت پذیرفت. بررسی توصیفی و استنباطی دادهها از تأثیر معنادار بازی آموزشی بومی مجازی در یادگیری زبان انگلیسی حکایت داشت. در یک نگاه کلی، مشارکتی، متنوع و فرهنگ بومی-محور بودن بازیهای آموزشی یادگیری بهتر زبان انگلیسی از طریق تلفنهمراه را به بار آورد.
برنامه ریزی درسی
مرجان کیان؛ غلامرضا حاجی حسین نژاد؛ صدیقه پوریحیی
چکیده
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از آموزش مبتنی بر بکارگیری هوش جنبشی- حرکتی گاردنر میزان تأثیر این شیوه را بر یادگیری دانش آموزان در درس علوم پایه اول ابتدایی بررسی کند. هوش جنبشی- حرکتی توانایی استفاده ماهرانه از حرکات بدنی و کار کردن با اشیاء و به کار گیری حرکات ظریف انگشتان یا دست ها و استفاده از کل بدن است. روش پژوهش نیمه آزمایشی ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از آموزش مبتنی بر بکارگیری هوش جنبشی- حرکتی گاردنر میزان تأثیر این شیوه را بر یادگیری دانش آموزان در درس علوم پایه اول ابتدایی بررسی کند. هوش جنبشی- حرکتی توانایی استفاده ماهرانه از حرکات بدنی و کار کردن با اشیاء و به کار گیری حرکات ظریف انگشتان یا دست ها و استفاده از کل بدن است. روش پژوهش نیمه آزمایشی است که نمونه آماری شامل 60 دانش آموز پسر پایه اول دوره ابتدایی از شهرستان قدس به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و30 نفر آنان در طی یک دوره آموزشی 16 جلسه ای به شیوه آموزش مبتنی بر نظریه هوش جنبشی- حرکتی آموزش دیدند و 30 نفر به عنوان گروه کنترل نیز به شیوه ی سنتی مفاهیم درس علوم را دریافت کردند. میزان یادگیری گروه نمونه از طریق پیش آزمون و پس آزمون مشخص شد. پایایی آزمون از طریق ضریب آلفای کرانباخ معادل 92/0 بدست آمد و روایی آزمون نیز مورد تأیید کارشناسان و متخصصان رشته علوم تربیتی قرار گرفت. داده ها از طریق نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 و آزمون آماری t و فیشر تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش بر مبنای استفاده از هوش جنبشی- حرکتی در نظریه گاردنر موثرتر از آموزش به شیوه ی سنتی است به گونه ای که دانش آموزان علاقه و نشاط بیشتری موقع تدریس به این شیوه از خود نشان می دهند و یادگیری آن ها نیز پایدارتر است.
حسین حافظی؛ محمود اکرامی؛ نادرقلی قورچیان؛ محمدرضا سرمدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی از دور با مورد مطالعه قرار دادن دانشگاه پیام نور انجام شد. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری تخصصی دانشگاه پیام نور بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند نظری استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی از دور با مورد مطالعه قرار دادن دانشگاه پیام نور انجام شد. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری تخصصی دانشگاه پیام نور بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند نظری استفاده شد به گونه ای که با استفاده از 29 نفر (19 نفر از اعضای هیأت علمی و 10 نفر از دانشجویان دکتری تخصصی) داده های مورد نیاز که به اشباع نظری رسیده بودند گرداوری شد. ابزار پژوهش نیز شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از فرایند سه مرحله ای کدگذاری مبتنی بر رویکرد سیستماتیک نظریه داده بنیاد استفاده گردید. اجرای فرایند کدگذاری باز منجر به شناسایی 133 مفهوم و خلاصه سازی آنها در قالب 8 مقوله اصلی با 33 مقوله فرعی شد. سپس مدل پارادیمی مبتنی بر فرایند کدگذاری محوری در قالب شرایط علّی (قابلیت های محیطی)، شرایط زمینه ای (قابلیت های سازمانی)، شرایط مداخله گر (ویژگی های فردی دانش آفرینان، ویژگی های دانش تولید شده و مشتریان دانش)، پدیده محوری (تجاری سازی دانش)، راهبردها (طراحی و پیاده سازی مکانیسم های تسهیلگر) و پیامدها (جامعه دانش بنیان) ترسیم شد و نهایتاً مدل مفهومی نهایی پژوهش با استفاده از فرایند کدگذاری انتخابی در قالب گزارهایی که حکایت از ارتباط بین مقوله های اصلی دارد، به تصویر کشیده شد.