مصطفی قادری
چکیده
پژوهش حاضر مطالعهی تطبیقی است و به منظور مقایسهی اهداف درسی، پرسشها و تکالیف درسی و محتوای توصیفی برنامههای درسی علوم دورهی ابتدایی ایران با کتابهای درسی «علم در هر زمان»، صورت گرفته است. برای مقایسهی میزان عمق اهداف درسی، از طبقهبندی حیطهشناختی بلوم؛ برای مقایسهی پرسشها و تکالیف درسی، از بعد اعمال فکری در ...
بیشتر
پژوهش حاضر مطالعهی تطبیقی است و به منظور مقایسهی اهداف درسی، پرسشها و تکالیف درسی و محتوای توصیفی برنامههای درسی علوم دورهی ابتدایی ایران با کتابهای درسی «علم در هر زمان»، صورت گرفته است. برای مقایسهی میزان عمق اهداف درسی، از طبقهبندی حیطهشناختی بلوم؛ برای مقایسهی پرسشها و تکالیف درسی، از بعد اعمال فکری در ساختار هوشی گیلفورد و برای مقایسهی محتوای توصیفی از طبقهبندی هدفهای آموزشی مریل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که عمق اهداف درسی کتابهای «علم در هر زمان» بیشتر از کتابهای درسی ایران بوده است. در حالی که پرسشها، خودآزماییها و تکالیف درسی در کتابهای «علم در هر زمان» همزمان بر پرورش تفکّر همگرا و واگرا تأکید میکنند، پرسشها و تکالیف درسی در کتابهای درسی علوم دورهی ابتدایی ایران بیشتر به سطح همگرا توجه دارند و تعداد تکالیف عملیّاتی در آنها به مراتب کمتر است و در حالی که در کتابهای «علم در هر زمان» بیشتر بر ارائهی روش کار تأکید شده است، محتوای توصیفی کتابهای ایران بیشتر به ارائه حقایق و مفاهیم میپردازند. به طور کلّی، کتابهای درسی «علم در هر زمان» سطوح عمیقتر شناختی و زمینههای کاربردیتر و تجربیتر یادگیری توجه میکنند.
فاطمه خلیلی شرفه؛ شهلا پاکدامن؛ بهرام صالح صدق پور
چکیده
شبیهسازی یکی از ابزارها و روشهای آموزشی است. پژوهش حاضر، با هدف به کارگیری چنین راهبردی در برنامههای آموزشی و ارزیابی تأثیر شبیهسازیهای ذهنی ساده و توأم فرآیندی و فرآوردهای بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان تیزهوش و عادی انجام شده است. شیوهی اجرای پژوهش، آزمایشی بوده است. 104 دانشآموز تیزهوش و 104 دانشآموز عادّی پایهی اوّل ...
بیشتر
شبیهسازی یکی از ابزارها و روشهای آموزشی است. پژوهش حاضر، با هدف به کارگیری چنین راهبردی در برنامههای آموزشی و ارزیابی تأثیر شبیهسازیهای ذهنی ساده و توأم فرآیندی و فرآوردهای بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان تیزهوش و عادی انجام شده است. شیوهی اجرای پژوهش، آزمایشی بوده است. 104 دانشآموز تیزهوش و 104 دانشآموز عادّی پایهی اوّل دبیرستان، به شکل نمونهگیری تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در 4 گروه (در مجموع 8 گروه) شبیهسازیهای ذهنی فرآیندی، فرآوردهای، توأم فرآیندی و فرآوردهای و گروه بازبینی دستهبندی شدند. نخست، از تمام آزمودنیهای آنان، آزمون عملکرد تحصیلی گرفته شد. سپس، به مدت 5 جلسهی 10 دقیقهای آموزشهای شبیهسازی ذهنی برای گروههای آزمایشی ارائه شد، گروه بازبینی هیچ آموزشی را دریافت نکرد. و دوباره آزمون پیشرفت تحصیلی برای تمامی آزمودنیها اجرا شد. دادهها با روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیّره، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی، بررسی شد. یافتهها نشان داد که شبیهسازی ذهنی با توجّه به کنترل عامل هوش، به بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان با اثر بر عاملهای (خودکارآمدی، برنامهریزی و انگیزش) میانجامد، .در دانشآموزان با استعداد، شبیهسازی ذهنی فرآوردهای و در دانشآموزان عادّی، شبیهسازی ذهنی فرآیندی بر عملکرد آنان مؤثر بود.
علی اکبر امینبی دختی؛ عظیم حمزیان؛ زهرا صباغیان
چکیده
هدف از پژوهش توصیفی- همبستگی حاضر، بررسی رابطهی بین ابعاد جوّ سازمانی و خلّاقیّت در معلّمان مدارس ابتدایی شهر سمنان بوده است. 32 مدرسهی ابتدایی و 210 معلّم، نمونهی آماری این پژوهش بود و در آن دو پرسشنامهی جوّ سازمانی هوی و همکاران و پرسشنامه خلّاقیّت رند سیپ برای سنجش متغیّرها استفاده شد. بر اساس یافتههای این پژوهش، میانگین ...
بیشتر
هدف از پژوهش توصیفی- همبستگی حاضر، بررسی رابطهی بین ابعاد جوّ سازمانی و خلّاقیّت در معلّمان مدارس ابتدایی شهر سمنان بوده است. 32 مدرسهی ابتدایی و 210 معلّم، نمونهی آماری این پژوهش بود و در آن دو پرسشنامهی جوّ سازمانی هوی و همکاران و پرسشنامه خلّاقیّت رند سیپ برای سنجش متغیّرها استفاده شد. بر اساس یافتههای این پژوهش، میانگین بُعد دستوری در مدارس مورد مطالعه، تا حدّی بالا بود. بنابراین، رفتار مدیران در آنها در حدّ مطلوب؛ باز نبوده است؛ ولی رفتار معلّمان در این مدارس بازتر از رفتار مدیران درک شده است. بین دو شاخص رفتار مدیر و رفتار معلّمان و بروز خلّاقیّت در معلّمان در سطح 05/ 0رابطهی مثبت و معنیدار مشاهده شده است. بررسی رابطهی شش بُعد جوّ سازمانی با خلّاقیّت نیز، نشان داد که رابطهی بعد همکارانه و تظاهر به اشتغال با خلّاقیّت معلّمان معنیدار است.
محمد سالمی؛ حسین الهام پور
چکیده
پژوهش حاضر به منظور شناسایی علل عمدهی عدم گرایش دبیران آموزش و پرورش متوسطه در استان خوزستان به تهیّهی طرح درس است. پرسشنامهی محقّق ساخته 66 مادهای بر اساس مقیاس 5 درجهای لیکرت، دربردارندهی بیشترین عوامل گرایش نداشتن به تهیّهی طرح درس با ضریب اعتبار آلفای کرونباخ (97/0a =) بین 500 نفر از دبیران دورهی متوسطه استان توزیع ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور شناسایی علل عمدهی عدم گرایش دبیران آموزش و پرورش متوسطه در استان خوزستان به تهیّهی طرح درس است. پرسشنامهی محقّق ساخته 66 مادهای بر اساس مقیاس 5 درجهای لیکرت، دربردارندهی بیشترین عوامل گرایش نداشتن به تهیّهی طرح درس با ضریب اعتبار آلفای کرونباخ (97/0a =) بین 500 نفر از دبیران دورهی متوسطه استان توزیع شد. تحلیل عوامل دادهها با روش مؤلّفههای اصلی پس از ده چرخش آزمایشی، به بهترین ترکیب مادهای و ساختار عاملی خود دست یافت. این عوامل به ترتیب واریانس قابل توجیه عبارتند از: 1- مسائلشناختی و حرفهای طرح درسنویسی 2- مسائل ناشی از مدیریّت و برنامهریزی آموزشی و درسی 3- مشکلات نگرشی دبیران 4- مسائل اقتصادی و اجتماعی دبیران 5- مسائل فرهنگی و انگیزهی پایین دبیران. دبیران مرد، دبیران با سابقه بالای تدریس و دبیران با ساعات تدریس هفتگی بیشتر بر عوامل پنجگانهی عدم گرایش به طرح درسنویسی (به جز عامل سوّم یعنی مسائل نگرشی)، به گونهای معنیداری تأکید بیشتری داشتهاند. همچنین دبیرانی که هرگز از طرح درس کلّی و روزانه در تدریس بهره نبردهاند، بیشتر از عامل سوّم متأثر بودهاند. تقویّت و توسعهی سطح دانش و مهارتهای تخصّصی دبیران، بازنگری در ساختار مدیریّتی آموزش و پرورش، تجدیدنظر در حجم و محتوای کتب درسی، تغییر و اصلاح نگرش دبیران و ... از جمله پیشنهادهای پژوهشگران این تحقیق برای گسترش فرهنگ طرح درسنویسی در نظام آموزش و پرورش است.
عبداله پارسا؛ امیر قنبری همایکوه
چکیده
هدف این پژوهش، ارزیابی میزان سودمندی و اثربخشی برنامههای آموزش ضمن خدمت و رابطهی آن با رشد دانش و مهارتهای شغلی در دانشگاه شهید چمران اهواز از دیدگاه کارکنان آن دانشگاه است. جامعهی آماری تحقیق شامل همهی کارکنان دانشگاه است. 256 نفر از کارکنان شرکتکننده در دورههای آموزش ضمن خدمت با روش نمونهگیری تصادفی، متناسب ...
بیشتر
هدف این پژوهش، ارزیابی میزان سودمندی و اثربخشی برنامههای آموزش ضمن خدمت و رابطهی آن با رشد دانش و مهارتهای شغلی در دانشگاه شهید چمران اهواز از دیدگاه کارکنان آن دانشگاه است. جامعهی آماری تحقیق شامل همهی کارکنان دانشگاه است. 256 نفر از کارکنان شرکتکننده در دورههای آموزش ضمن خدمت با روش نمونهگیری تصادفی، متناسب با حجم جامعه انتخاب شده و بررسی شدهاند. با استفاده از یک پرسشنامه، شامل 66 گویه و 5 مقیاس فرعی، دادهها جمعآوری و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که در مجموع، کارکنان دانشگاه شهید چمران از دورههای آموزش ضمن خدمت برگزار شده، به لحاظ مؤلّفههایی مانند تناسب با نیازهای شغلی، اثر بخشی دورهها در رشد فردی، بهبود نگرشها و مهارتهای شغلی، مدیریّت سودمند برنامهها و حمایت مدیریّت از کاربرد آموختههای حاصل از شرکت در برنامههای آموزش ضمن خدمت، رضایت چندانی ندارند. تفاوت بین نگرش کارکنان زن و مرد نسبت به سودمندی دورههای آموزش ضمن خدمت، معنادار (05/0< p) است. همچنین متغیرهای تناسب با نیازها، حمایت مدیران و مدیریّت سودمند دوره به ترتیب بیشترین توان پیشبینی رشد فردی کارکنان را دارا میباشند. تفاوت معناداری بین گروههای مختلف نمونهی آماری بر حسب مدرک تحصیلی یا رستهی شغلی در هیچ یک از متغیرها مشاهده نشد.
حسین صیادی تودانلو؛ رضا جمالی؛ حسین منصودی
چکیده
کیفیّت زندگی کاری یکی از مهمّترین موضوعات مدیریّت منابع انسانی سازمانهاست پژوهشگران در تحقیق حاضر رابطهی بین کیفیّت زندگی کاری و تعهّد سازمانی را در میان کارکنان آموزش و پرورش شهرستان یزد بررسی کردهاند. جامعهی آماری این تحقیق را تمامی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان یزد تشکیل میدهد. برای تعیین تعداد نمونهی آماری، ...
بیشتر
کیفیّت زندگی کاری یکی از مهمّترین موضوعات مدیریّت منابع انسانی سازمانهاست پژوهشگران در تحقیق حاضر رابطهی بین کیفیّت زندگی کاری و تعهّد سازمانی را در میان کارکنان آموزش و پرورش شهرستان یزد بررسی کردهاند. جامعهی آماری این تحقیق را تمامی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان یزد تشکیل میدهد. برای تعیین تعداد نمونهی آماری، با استفاده از دستور برآورد حجم نمونه، شمار آماری 120 نفر به دست آمد. جهت دستیابی به هدف تحقیق آمّار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین کیفیّت زندگی کاری و تعهّد سازمانی در بین کارکنان آموزش و پرورش یزد رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج یافتههای تحقیق دربارهی رابطهی برخی ویژگیهای فردی مانند سابقهی خدمت و تحصیلات با تعهّد سازمانی در جامعهی بررسی شده، نشان داد که به طور در این نمونهی آماری، کلی بین سابقهی خدمت و تعهّد سازمانی رابطهی معناداری وجود ندارد.
رضا هویدا؛ اعظم مقدم؛ اکرم نیک بخت
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی بین رهبری مشترک و کار گروهی از دیدگاه اعضاء هیأت علمی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش انجام پژوهش از نوع همبستگی و جامعهی آماری تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 87- 1386 بود. پس از برآورد آماری و مشخّصشدن حجم نمونهی 80 نفر از اعضای هیأت علمی با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی بین رهبری مشترک و کار گروهی از دیدگاه اعضاء هیأت علمی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش انجام پژوهش از نوع همبستگی و جامعهی آماری تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 87- 1386 بود. پس از برآورد آماری و مشخّصشدن حجم نمونهی 80 نفر از اعضای هیأت علمی با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شد. برای گردآوری دادههای مورد نیاز از دو پرسشنامهی رهبری مشترک کنو و ویتانن (2008) و کار گروهی انیل (1998) بهره گرفته شد. هر دو پرسشنامه از روایی محتوایی برخوردار بودند و میزان آلفای کرونباخ پرسشنامهها به ترتیب 87 درصد و 92 درصد بود. در تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آماری t تک متغیره، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که میانگین پاسخ به مؤلّفههای رهبری مشترک از 91/1 تا 38/2 نوسان داشته است و میانگین نمرههای کار گروهی 63/2 بوده است. بین مؤلّفههای رهبری مشترک با کار گروهی رابطهی معنادار وجود داشت و بیشترین همبستگی بین مؤلّفهی همکاری با کار گروهی (383/ r =، 50/0p<) بود. همچنین نتایج رگرسیون نشان میدهد که همهی مؤلّفههای رهبری مشترک میزان واریانس کار گروهی روشن میکند که بیشترین آن به مؤلّفهی همکاری و کمترین آن به مؤلّفهی انگیزش متعلّق بود.
رهبری، رهبری مشترک، کار گروهی، اعضاء هیأت علمی