دانشگاه شهید چمران اهوازعلوم تربیتی2008-88177220010219The Relationship between Flanagan Industrial Test and
the Job Performance of the Technical Personnel of
Mobarekeh Steel Firmبررسی رابطه آزمونهای صنعتی فلانگان با عملکرد شغلی کارکنان فنی مجتمع فولاد مبارکه1281608810.22055/edus.2001.16088FAحسینشکرکنعضو هیات علمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانحمیدرضاعریضیعضو هیات علمی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانمحمدعلینائلیعضو هیات علمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانمهنازمهرابیزاده هنرمندعضو هیات علمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانایرجسلطانیمدیر کل نیروی انسانی شرکت فولاد مبارکه اصفهان و عضو هیات علمی دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه آزاد نجف آبادJournal Article20000702<strong><br /> </strong>The present paper reports the application of Flanagan Industrial Tests to predict the job performance of the technical personnel of Mobarekeh Steel Firm. Flanagan Industrial Tests have been prepared to be used in Iran, with satisfactory reliabitliy and validity by Shokrkon and Oreizi (1998). These tests have been designed to measure various aptitudes and abilities. The job performance of the technical personnel of Mobarekeh Steel Firm was assessed by their immediate supervisors, their co-workers, themselves and the organization. First, the tests were completed and returned by 159 technical employees. Then, data were collected about the employees’ performance. The obtained simple and multiple correlation coefficients indicate that the Flanagan Industrial Tests predict and are related to the different assessments of job performance. These relationships are higher when job performance is, assessed by employees themselve, their co-worker and the organization. It is suggested that self and co-worker assessments of job performance are employed in addition to the supervisor assessment. در مقاله حاضر کاربرد مجموعه آزمونهای صنعتی فلانگان برای پیشبینی عملکرد شغلی گزارش شده است. آزمونهای صنعتی فلانگان به همت شکرکن و عریضی (1380) پایایی سنجی، اعتباریابی و هنجاریابی شدهاند. مجموعه آزمونهای صنعتی فلانگان شامل مهارتهای روانی حرکتی (سه آزمون)، تواناییهای دیداری فضایی (سه آزمون)، تواناییهای خاص (پنج آزمون) و تواناییهای شناختی عمومی (هفت آزمون) است. عملکرد شغلی کارکنان فنی مجتمع فولاد مبارکه توسط سرپرست بلافصل، همکاران، خود کارکنان و سازمان اندازهگیری شده است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و انواع ارزشیابی عملکرد به عنوان متغیر ملاک مورد بررسی قرار گرفته است. مجموعه آزمونهای صنعتی فلانگان بر روی 159 نفر از کارکنان فنی مجتمع فولاد مبارکه اجرا گردید. پس از آن دادههای مربوط به عملکرد به عنوان متغیر ملاک جمع آوری شد. ضرایب همبستگی ساده و نتایج رگرسیون چند گانه با روش مرحلهای نشان میدهند که مجموعه آزمونهای صنعتی فلانگان با انواع ارزشیابی عملکرد رابطه داشته و آن را پیش بینی میکنند،به ویژه اگر این ارزشیابی توسط همکاران،خود افراد و یا سازمان انجام شده باشد. بر پایه این پژوهش پیشنهاد میشود در ارزشیابی کارکنان از درجهبندی توئسط همکاران و خود افراد علاوه بر ارزشیابی سرپرست استفاده شود.https://education.scu.ac.ir/article_16088_4f551bf637175895ab582dbfe1985849.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازعلوم تربیتی2008-88177220010219The Relationship between Self-Esteem, Social Anxiety, Perfectionism and Assertiveness of Shahid Chamran
University Undergraduate Studentsرابطه ساده و چندگانه متغیرهای عزت نفس، اضطراب اجتماعی و کمالگرایی با ابراز وجود دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز29501608910.22055/edus.2001.16089FAمعصومههرمزینژادکارشناس ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانمنیجهشهنیییلاقعضو هیات علمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانبهمننجاریانعضو هیات علمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20001101This paper investigates the relationship between self-esteem, social anxiety, perfectionism and assertiveness in students of Shahied Chamran University in Ahvaz, Iran. In this study 320 students (160 females and 160 males) were randomly selected. Subjects completed the Assertiveness Self-Report Inventory (ASRI), Eysenck Self-Esteem Test, Social Anxiety Scale (SAS), and Ahvaz Perfectionism Scale (APS). <br /> The results showed that (for all the male and female students) the correlation between self-esteem and assertiveness was positive; while the correlation of social anxiety with assertiveness was negative and (for all the male and female students) perfectionism and assertiveness had a negative correlation. In female subjects, a significant correlation coefficient was not observed between perfectionism and assertiveness. The results of regression analysis indicated that the addition of social anxiety to self-esteem significantly increases the relationship with assertiveness (for all students). In male subjects, social anxiety was a good predictor of assertiveness, but in females self-esteem was the best predictor. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه ساده و چندگانه متغیرهای عزت نفس، اضطراب اجتماعی و کمالگرایی با ابراز وجود دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز میباشد. نمونه تحقیق 160 پسر و 160 دختر دانشجو بودند که با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. آزمودنیها پرسشنامه خودگزارشی ابراز وجود (ASRI) پرسشنامه عزت نفس آیزنک، مقیاس اضطراب اجتماعی (SAS) و مقیاس کمالگرایی اهواز (APS) را تکمیل نمودند. نتایج تحقیق (در کل آزمودنیها، آزمودنیهای پسر و آزمودنیهای دختر) نشان داد که عزت نفس با ابراز وجود رابطه مثبت دارد. اضطراب اجتماعی با ابراز وجود رابطه منفی دارد. در کل آزمودنیها و آزمودنیهای پسر کمالگرایی با ابراز وجود رابطه منفی دارد. ولی در آزمودنیهای دختر، بین کمالگرایی و ابراز وجود رابطه معنیداری مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیون، در کل آزمودنیها، آزمودنیهای پسر و آزمودنیهای دختر، نشان داد که همبستگی چندگانه عزت نفس، اضطراب اجتماعی و کمالگرایی با ابراز وجود، از همبستگی ساده هر یک از متغیرهای ذکر شده بیشتر است. https://education.scu.ac.ir/article_16089_68acaf7b12160203883120259bcc12e5.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازعلوم تربیتی2008-88177220010219The Relationship between Industrial Managers’ Attitudes Toward Behavioral Sciences and Their Majors, Length of Employment, and Extent of Familiarity with the Above Sciencesرابطه نگرش مدیران صنایع نسبت به علوم رفتاری با رشته تحصیلی، سابقه خدمت و میزان آشنایی آنان با علوم فوق51681609010.22055/edus.2001.16090FAابوالقاسمنوریعضو هیات علمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانحسینمولویعضو هیات علمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانحسینشکرکنعضو هیات علمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20000724<strong><br /> </strong>Considering the effect of attitudes on behavior, the present research was conducted to examine the relationship between Esfahan industrial managers’ attitudes toward behavioral sciences and their college majors, length of employment, and extent of their familiarity with the behavioral sciences during the years of 1998-2000. A literature review indicated a paucity of research in this area. Three questionnaires with satisfactory reliability and validity were made and used in this study. <br /> The research population consisted of the managers of all industrial organizations having at least 100 personnel. 124 managers were selected randomly as the sample who completed and returned the questionnaires. The results indicated that managers majoring in management had a more positive attitude toward behavioral sciences than the managers majoring in engineering or the managers without a college degree. Managers with different lengths of employment were not different in their attitudes toward the behavioral sciences. However, managers having more familiarity with the behavioral sciences had a more positive attitudes toward these sciences. با توجه به تأثیر نگرش در رفتار و عملکرد مدیران، پژوهش حاضر به بررسی رابطه نگرش مدیران صنایع استان اصفهان نسبت به علوم رفتاری مهم در فاصله سالهای 79-1377 اختصاص یافته است. مرور پژوهشها بیانگر اهمیت هر دو مبحث مدیریت و نگرش بود، ولی مرور مزبور فقدان تحقیقات مشابه، چه در ایران و چه در سایر کشورها، را نیز نشان داد. بر همین اساس، پرسشنامه محقق ساختهای برای سنجش نگرش مدیران نسبت به علوم رفتاری به همراه دو پرسشنامه دیگر تنظیم گردید. پایایی و روایی پرسشنامه در مرحله مقدماتی تحقیق مورد سنجش و تأیید قرار گرفت و سپس پرسشنامهها اجرا گردید.https://education.scu.ac.ir/article_16090_da7e0bdc29a00fd441c68d21cad59475.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازعلوم تربیتی2008-88177220010219Teachers’ Attitudes Toward the Fifth Grade Elementary
Students in Learning Basic Skills and Solving
Mathematic Problemsبررسی نظرات آموزگاران درباره مشکلات آموزشی و یادگیری ریاضیات دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی69841609110.22055/edus.2001.16091FAحسینسپاسیعضو هیات علمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20000623This study was conducted to find out how fifth grade elementary school teachers’ knowledge and understanding correspond with theoretical principles. In addition, the difficulties they think exist in teaching math to their students as well as the students weaknesses in learning basic skills to solve math problems were also investigated. 731 fifth grade elementary schools teachers, were selected as subjects in this study, 389 men and 372 women. To survey their attitudes, a preliminary questionnaire conainting five factors was constructed and its validity was ascertained. As a result of a factor analysis, the five factors were reduced to four. This was the final instrument to be used to test the hyphotheses of this study. The results showed that teachers’ attitudes toward the factors were in accordance with theoretical bases found in the literature. Moreover, a significant difference was found between men and women regarding the difficulties they face in teaching math to their students. Women showed better attitudes toward this factor than men. But, there was no significant difference -bctween men and women regarding the use of teaching strategies and students math skills. Both groups believed that in order to be able to teach math effectively, the student must first show mastery of basic skills. The results also indicated that in order to improve the students weaknesses to learn math, the current teaching strategies must be reexamined. Teachers believed that the textbook in terms of its volume is reasonable, but the variety of subjects they must teach are too numerous. با توجه به اهمیت نقشی که آموزگاران در تدریس و رفع دشواری ریاضیات دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی دارند ضرورت پیدا کرد مطالعهای در زمینه بررسی نظرات آنها درباره مشکلاتی که فکر میکنند در آموزش و یادگیری این درس وجود دارد انجام پذیرد. هدف اصلی تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سؤال بود که آگاهیهای آموزگاران تا چه اندازه برپایه شناخت مبانی نظری در مورد مشکلات آموزشی و یادگیری دانشآموزان استوار است. کلیه آموزگاران مرد و زن کلاسهای پنجم مدارس ابتدایی نواحی چهارگانه اهواز (731=N) جامعه آماری و افراد تحت تحقیق حاضر را تشکیل داد. از این تعداد 389 آموزگار مرد و 342 آموزگار زن بودند. برای آزمون فرضیههای تحقیق، پرسشنامهای ساخته و اعتباریابی گردید. پنج عامل پرسشنامه مقدماتی در تحلیل عوامل به چهار عامل در پرسشنامه نهایی کاهش یافت. از این پرسشنامه برای آزمون فرضیههای تحقیق استفاده گردید. تحلیل عوامل نشان داد که نظرات آموزگاران در مورد مشکلات آموزشی و یادگیری ریاضیات دانشآموزان برمبنای نظری تحقیق و عوامل مستخرج از نتایج مطالعات استوار است. بین نظرات آموزگاران مرد و زن در رعایت ساختار مفهومی دانشآموزان در آموزش ریاضیات تفاوت معنیداری وجود دارد. آموزگاران زن نظر مساعدتری نسبت به این عامل اظهار داشتند تا آموزگاران مرد. ولی، بین نظرات آموزگاران مرد و زن در مورد برقراری ارتباط بین آموزش حل مسأله با مهارتهای ریاضی دانشآموزان تفاوت معنیداری مشاهده نگردید. بررسی نظرات آموزگاران نشان داد که باید در ارائه تکالیف درسی به منظور سهولت بخشیدن به پیریزی ساختار دانش ریاضیات دانشآموزان تجدیدنظر به عمل آید. آموزگاران اعتقاد داشتند که تعداد صفحات کتاب ریاضی زیاد نیست ولی مطالب و نکتههایی که باید به دانشآموزان آموخت زیاد است.https://education.scu.ac.ir/article_16091_fbcefa90ec53d7150b4d9662777f8230.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازعلوم تربیتی2008-88177220010219A Survey of Factors Influencing Extra Curricular
Reading Habits among High School Students
of Fars Provinceبررسی عوامل مؤثر بر میزان کتابخوانی و مطالعه آزاد دانشآموزان متوسطه در استان فارس851021609210.22055/edus.2001.16092FAمحمودبحرانیعضو هیات علمی، دانشگاه شیراز، شیراز ، ایرانJournal Article20000623This study was conducted to promote information concerning book- reading, and leisure time (i.e. non-academic) reading habits in the target population. The statistical population of this investigation embraced high school students studying in Grades 1-3 (9 th- 11th years) of Fars Province. The sample, comprising <em>3585 </em>sudjects, drew students from the center of the Province (Shiraz) and five other cities selected randomly.
The results show that: a major part, i.e. 36.2% of the whole student leisure time is wasted; 22.8% of it is spent on academic studies; 17.6% is devoted to TV watching; and only 1.1% of leisure time is alloted to free (i.e. extracurricular) reading. This means the daily time spent on free reading by individual students is minutes. Girls devote more time to both academic and non-academic reading than boys. Regression analysis indicates that, disregarding gender effect, speed of reading, membership of public libraries, student’s family members’ study habits, exposure to stoiy telling in childhood years, student’s OPA, and father occuption constitute the most significant predictors of the students’ free time reading habits. این طرح با هدف گسترش اطلاعات موجود در زمینه عادات کتابخوانی و مطالعه آزاد در جامعه به اجرا درآمده است. جامعه آماری این تحقیق را دانشآموزان متوسطه استان فارس تشکیل میدهند و چارچوب نمونهگیری شامل مرکز استان به اضافه پنج شهرستان دیگر بوده است که به طور تصادفی از بین شهرستانهای استان فارس انتخاب شدهاند. نمونه مورد بررسی متشکل از 3585 دانشآموز پایههای اول تا سوم متوسطه میباشد.
نتایج به دست آمده نشان میدهد که در مجموع، بخش زیادی از اوقات فراغت دانشآموزان در ایام تحصیل بیهوده تلف میشود (2/36درصد از کل اوقات فراغت)، 8/22درصد از اوقات فراغت روزانه صرف مطالعه درسی، 6/17درصد صرف تماشای تلویزیون و تنها 1/1درصد صرف مطالعه غیردرسی میشود. به طوری که سرانه مدت مطالعه آزاد دانشآموزان متوسطه در روز حدود 5/5 دقیقه است. دختران هم از لحاظ مطالعه درسی و هم مطالعه غیردرسی مدت زمان زیادتری را گزارش کردهاند.
تحلیل رگرسیون به عمل آمده نشان میدهد که پس از جنسیت، سرعت مطالعه، عضویت در کتابخانههای عمومی، میزان مطالعه اعضای خانواده، میزان برخورداری از کتاب و قصهگویی در دوران کودکی، معدل درسی و سطح شغلی پدر از متغیرهای مهم و معنیدار در زمینه پیش بینی میزان مطالعه آزاد به حساب میآیند.https://education.scu.ac.ir/article_16092_6296ba03c81297e6a665df208cf82af2.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازعلوم تربیتی2008-88177220010219Factors of Academic Dropout of Boy High Schools in Ahvazبررسی عوامل مهم افت تحصیلی در دبیرستانهای پسرانه شهرستان اهواز1031141609310.22055/edus.2001.16093FAحسینشکرکنعضو هیات علمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانجمالحقیقیعضو هیات علمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانمحمدعلیپولادیکارشناس ارشد روان شناسی تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20000927This study was carried out to identify the major factors of acadmic uropout of high school male students in the city of Ahvaz, Iran. The sample consisted of 400 male students who were selected randomly from grades I to 4 of the three majors of mathematics, sciences, and humanities. The factors of academic dropout were identified by the statistical method of factor analysis. The hypotheses tested in this study claimed that the dropout factors have simple and multiple correlations with the number of permanent and temporary academic failures of the subjects. Two measures were used to collect the required data: a questionnaire containing 97 items concerning the academic dropout, and a measure to determine the number of students’ temporary and permanent academic failures at different grade levels. The factor analysis provided the following 10 factors: 1. curriculum problems, 2. family- health problems, 3. environmental- school problems, 4. social- behavioral problems, <em>5. </em>growth problems, 6. examination problems, 7. textbook problems, 8. educational problems, 9. general problems, and 10. family conflicts. The results revealed that the four factors of carriculum, examination, textbooks, and educational problems had significant simple correlations with the number of students’ permanent failures. On the other hand, the stepwise multiple regression showed that only factor 6, i.e., examination problems, had an orthogonal relationship with the number of students’ permanent failures. The five factors of family- health, environmental school, educational, general problems, and family conflicts had significant simple correlations with the number of students’ temporory failures, while, the four factors of family- health, general, educational, and environmental- school problems had a multiple correlation with the number of students’ tempovary failures. برای بررسی عوامل مهم افت تحصیلی در دبیرستانهای پسرانه شهرستان اهواز، به 400 نفر از دانشآموزان پایههای اول تا چهارم سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، دو مقیاس علل افت تحصیلی و شاخص افت تحصیلی داده شد. این دو پرسشنامه توسط پژوهشگران ساخته شدهاند. در این پژوهش چهار فرضیه مورد آزمون قرار گفتند که عبارتند از 1. عوامل مختلف حاصل از تحلیل عوامل با تعداد مردودیهای دوران تحصیل دانشآموزان همبستگی ساده دارند. 2. عوامل مختلف حاصل از تحلیل عوامل با تعداد تجدیدیهای دوران تحصیل دانشآموزان همبستگی ساده دارند. 3. عوامل مختلف حاصل از تحلیل عوامل با تعداد مردودیهای دوران تحصیل دانشآموزان همبستگی چندگانه دارند. 4. عوامل مختلف حاصل از تحلیل عوامل با تعداد تجدیدیهای دوران تحصیل دانشآموزان همبستگی چندگانه دارند. تحلیل عوامل روی دادههای حاصل از مقیاس علل افت تحصیلی 10 عامل را به عنوان عوامل مهم افت تحصیلی در دبیرستانهای اهواز مشخص ساخت که عبارتند از: 1. مسائل مربوط به برنامهریزی آموزشی، 2. مشکلات خانوادگی و سلامتی، 3. مشکلات محیطی- 4. مسائل اجتماعی- رفتاری، 5. مسائل مربوط به رشد، 6. مسائل مربوط به امتحان، 7. مسائل مربوط به کتب درسی، 8. مسائل آموزشی، 9. مسائل عمومی، 10. اختلافات خانوادگی، از اینها، عوامل برنامهریزی آموزشی، مسائل مربوط به امتحان، مسائل مربوط به کتب درسی و مسائل آموزشی با شاخص "میزان مردودی" همبستگی پایین ولی معنیدار دارند. همچنین عوامل مشکلات خانوادگی و سلامتی، مشکلات محیطی - آموزشگاهی، مسائل آموزشی، مسائل عمومی و اختلافات خانوادگی با میزان تجدیدی آزمودنیها، همبستگی مثبت معنیدار دارند. تحلیل رگرسیون چندگانه مرحلهای آشکار ساخت که تنها عامل 6، یعنی مسائل مربوط به امتحان، با میزان مردودی دانشآموزان همبستگی مستقل دارد، در حالی که عوامل 2، 9، 8 و 3، یعنی عوامل مشکلات خانوادگی و وضعیت سلامتی، مسائل عمومی، مسائل آموزشی، و مشکلات محیطی آموزشگاهی با میزان تجدیدی دانشآموزان همبستگی چندگانه دارند.https://education.scu.ac.ir/article_16093_a561f71d6bd61d780c6bf1ffd5155457.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازعلوم تربیتی2008-88177220010219Who should keep the sanctity of the Imamzadeh ?: Critique of the book
"Cataloging: Principles and Methods"چه کسی باید حرمت امامزاده را نگه دارد؟: نقدی بر کتاب "فهرستنویسی: اصول و روشها"1171241609410.22055/edus.2001.16094FAمرتضیکوکبیعضو هیات علمی گروه کتابداری دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20201123- یکی از تحولات بزرگی که در تاریخ کتابداری ایران رخ داده انتشار ترجمه کتاب "قواعد فهرستنویسی انگلوامریکن" (قواعد فهرستنویسی انگلوامریکن، 1371) است. نگارنده این سطور، به عنوان مدرس درس فهرستنویسی، که از مدتها پیش، نیاز به وجود این کتاب را حس میکرد در یکی از نوشتههای خود درباره انتشار این کتاب چنین نوشت: "یکی از مهمترین رخدادها در فهرستنویسی انتشارات ایرانی از تاریخ تصویب برنامه کارشناسی پیوسته کتابداری، ترجمه ویرایش دوم و بازنگری شده قواعد فهرستنویسی انگلو-امریکن است. به کارگیری این ترجمه در کتابخانههای ایران میتواند سرفصل نوینی دراستاندارد ساختن فهرستنویسی انتشارات ایرانی باز کند. این ترجمه میباید فضای بسیار بزرگی را در سرفصل دروس سازماندهی مواد، چه در آموزش نظری و چه در تمرین عملی، به خود اختصاص دهد و جایگزین تمام مطالب مربوط به آی. سی. ]اس.[ بی. دی. شود. مدرسین دروس سازماندهی مواد نیز بهتر است از هم اکنون هر چه بیشتر از این کتاب در تدریس فهرستنویسی توصیفی استفاده کنند. کتابخانه ملی نیز میباید این ترجمه را در تدوین قواعد فهرستنویسی خاص انتشارات ایرانی، مبنای کار خود قرار دهد. در مرحله کنونی، یعنی مرحله تشکیل شبکه رایانهای کتابشناختی ملی، بیش از هر چیز به فهرستنویسی استاندارد نیازمندیم وترجمه قواعدhttps://education.scu.ac.ir/article_16094_ba387a5f7b80d8d8963d1b3076cb9ab9.pdf