برنامه ریزی درسی
محمد امینی؛ عباس شکاری؛ زهرا تقوایی
چکیده
اگر هدف اصلی نظامهای آموزشی را مهیّا ساختن شرایط لازم برای پرورش همه جانبه دانشآموزان بدانیم، در آن صورت توجه به رشد تمامی ویژگیها و ظرفیتهای وجودی آنها به عنوان ضرورتی اجتنابناپذیر مطرح میگردد. از این منظر، علاوه بر وجوه و ابعاد شناختی و عقلانی یادگیرندگان، برنامهریزی جهت پرورش موزون احساسات و عواطف دانشآموزان نیز ...
بیشتر
اگر هدف اصلی نظامهای آموزشی را مهیّا ساختن شرایط لازم برای پرورش همه جانبه دانشآموزان بدانیم، در آن صورت توجه به رشد تمامی ویژگیها و ظرفیتهای وجودی آنها به عنوان ضرورتی اجتنابناپذیر مطرح میگردد. از این منظر، علاوه بر وجوه و ابعاد شناختی و عقلانی یادگیرندگان، برنامهریزی جهت پرورش موزون احساسات و عواطف دانشآموزان نیز از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار میگردد. اما علیرغم این نقش و جایگاه، رشد عواطف دانشآموزان در نظام آموزشی ایران به دلایل مختلف از جمله دیدگاهها و نگرشهای حاکم چندان به جد گرفته نمیشود. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت و چگونگی توجه به عواطف و احساسات میان دانشآموزان دختر پایه دوم و سوم یکی از دبیرستانهای کاشان انجام گرفته است. در مقاله جهت بررسی موقعیت و جمعآوری دادهها و اطلاعات از روش خبرگی و نقادی آموزشی استفاده شده است است که طی سه مرحلهی توصیف، تفسیر و ارزشیابی به ارزیابی و نقّادی وضعیت عواطف و هیجانات در میان دانشآموزان دختر دبیرستانی پرداخته و مستنداً نشان میدهد که بخشی از ناکارآمدی نظام آموزش متوسطه کشور ریشه در بیتوجهی و غفلت از توجه رشد و پرورش احساسات دانشآموزان میباشد.
روانشناسی تربیتی
نسرین رحمان پور؛ حسن اسدزاده؛ اسماعیل سعدی پور؛ نورعلی فرخی
چکیده
پپژوهش حاضر با هدف تدوین بستهی آموزشی خودفرمانی و تعیین میزان اثربخشی آن بر انگیزش درونی، انگیزش بیرونی، و بیانگیزگی دانشآموزان دورهی دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی با پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. ابتدا بستهی آموزشی خودفرمانی با استفاده از مطالعات کتابخانهای تدوین، و سپس میزان نسبت ...
بیشتر
پپژوهش حاضر با هدف تدوین بستهی آموزشی خودفرمانی و تعیین میزان اثربخشی آن بر انگیزش درونی، انگیزش بیرونی، و بیانگیزگی دانشآموزان دورهی دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی با پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. ابتدا بستهی آموزشی خودفرمانی با استفاده از مطالعات کتابخانهای تدوین، و سپس میزان نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) آن توسط متخصصین تعیین گردید. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای، یک کلاس 22 نفره و یک کلاس 20 نفرهی دهم تجربی به ترتیب در گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند(که گروه آزمایشی دو نفر افت داشت). گروه آزمایشی در 8 جلسهی 90 دقیقهای، بسته آموزشی را دریافت نمودند و گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. یافتههای پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس، و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان شاخص روایی محتوا (CVI) برای تمامی هدفها در بستهی آموزشی بین 9/0 تا 1، و میزان نسبت روایی محتوا (CVR) برای تمامی هدفها در پروتکل آموزشی بین 8/0 تا 1 بهدست آمد. یافتهها نشان داد که بستهی آموزشی خودفرمانی بر انگیزش درونی، انگیزش بیرونی و بیانگیزگی دانشآموزان دورهی دوم متوسطه تهران اثرگذار است. همچنین بین پسآزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد که نشاندهندهی پایداری اثرات یادگیری است. در نتیجه، بستهی آموزشی خودفرمانی، توانایی ارتقاء انگیزش درونی و بیرونی، و کاهش بیانگیزگی و ارتقاء کیفیت آموزشی را در دانشآموزان دورهی متوسطه دارد.
امید نوروزی؛ جواد حاتمی؛ سعید لطیفی؛ هاشم فردانش
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش استدلالورزی در محیط بازخورد همتای آنلاین بر روی فرایند و پیامدهای یادگیری دانشجویان رشته علومتربیتی است. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی رشته علوم-تربیتی دانشگاه خوارزمی-واحد کرج- بود که 40 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب، و به صورت تصادفی در یک طرح آزمایشی پیش و پسآزمون با گروه ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش استدلالورزی در محیط بازخورد همتای آنلاین بر روی فرایند و پیامدهای یادگیری دانشجویان رشته علومتربیتی است. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی رشته علوم-تربیتی دانشگاه خوارزمی-واحد کرج- بود که 40 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب، و به صورت تصادفی در یک طرح آزمایشی پیش و پسآزمون با گروه کنترل جایگزین، و به صورت جفتهای یادگیری (20 جفت) همتا شدند. به منظور اجرای پژوهش، یک محیط بازخورد همتای آنلاین طراحی و تولید گردید. دانشجویان در این محیط به نگارش مقالهکوتاه و سپس ارائه بازخورد به مقالهکوتاه یکدیگر، و سپس بازنویسی آن براساس نظرات همتایان خود پرداختند. محتوای مقالهکوتاه و بازخورد همتای استدلالی دانشجویان با استفاده از یک طرح کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل دادههای پژوهش از آزمون آماری تحلیل واریانس برای اندازهگیری مکرر، آزمون تیمستقل و آزمون همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که ترکیبی از آموزش نگارش استدلالی و بازخورد همتا کیفیت مقالههایکوتاه و کیفیت بازخورد استدلالی، و همچنین میزان یادگیری تخصصی دانشجویان را افزایش میدهد. به علاوه بین فرایند و پیامد یادگیری بازخورد همتای دانشجویان همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت.
گلاله مکرونی؛ کیوان بلندهمتان
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 73-92
چکیده
هدف از پژوهش حاضر آن است تا ضمن بیان مفهوم آموزش چندفرهنگی، وضعیت آموزش چند فرهنگی در کتب درسی دوره ابتدایی مدارس شهر سنندج بررسی گردد که در این راستا میزان توجه محتوای کتابهای آموزشی مدارس ابتدایی به مفاهیم آموزش چند فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- پیمایشی است. برای دستیابی به این ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر آن است تا ضمن بیان مفهوم آموزش چندفرهنگی، وضعیت آموزش چند فرهنگی در کتب درسی دوره ابتدایی مدارس شهر سنندج بررسی گردد که در این راستا میزان توجه محتوای کتابهای آموزشی مدارس ابتدایی به مفاهیم آموزش چند فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- پیمایشی است. برای دستیابی به این منظور کتابهای فارسی و تعلیمات اجتماعی دوره دبستان بررسی گردید. روش تحلیل محتوی کیفی جهتدار با نظر به مؤلفهها و مبانی نظری و رویکرد آموزش تفاوت فرهنگی برای این بررسی به کار گرفته شد و نتایج به دست آمده حکایت از آن داشت که در محتوای کتب درسی دوره ابتدایی توجه چندانی به مفاهیم آموزش چندفرهنگی نشده است.
نعمت الله عزیزی؛ پریوش جعفری؛ ولی الله فرزاد؛ محمد صنوبری
دوره 20، شماره 1 ، خرداد 1392، ، صفحه 75-94
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی موانع گسترش مشارکت بخش خصوصی در آموزش و پرورش ایران (موردکاوی مدارس غیرانتفاعی) از دیدگاه مدیران و صاحبنظران حوزهی اقتصاد آموزش انجام گرفت. نمونهی آماری عبارت بود از 284 نفر از مدیران مدارس غیر انتفاعی پسرانهی شهر تهران و 10 نفر از صاحبنظران اقتصاد آموزش دانشگاههای تهران که به ترتیب با استفاده از روش ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی موانع گسترش مشارکت بخش خصوصی در آموزش و پرورش ایران (موردکاوی مدارس غیرانتفاعی) از دیدگاه مدیران و صاحبنظران حوزهی اقتصاد آموزش انجام گرفت. نمونهی آماری عبارت بود از 284 نفر از مدیران مدارس غیر انتفاعی پسرانهی شهر تهران و 10 نفر از صاحبنظران اقتصاد آموزش دانشگاههای تهران که به ترتیب با استفاده از روش نمونهگیری چند مرحلهای و روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامهای مشتمل بر 62 گویه از عوامل مؤثر در عدم توسعهی مدارس غیر انتفاعی در دو بخش عوامل طرف تقاضا و طرف عرضه بود. برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه از آزمونt تک نمونهای استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که نگرش منفی و عدم اعتماد دولت به بخش خصوصی برای فراهمسازی آموزش، هدف تکبعدی از مشارکت، عدم انگیزهی بخش خصوصی برای حضور در بازار آموزشی و عدم پیشنگری امکانات و اقدامات تسهیل کنندهی حضور بخش خصوصی از مهمترین موانع گسترش مدارس غیر انتفاعی از دیدگاه مدیران و صاحبنظران بوده است.
یدالله مهرعلیزاده؛ نقی رعدی افسوران؛ عبدالله پارسا؛ محمدعلی معتمدی
دوره 18، شماره 2 ، اسفند 1390، ، صفحه 75-96
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعهی ابعاد توانمندی نیروی انسانی در یکی از سازمانهای مورد مطالعهی کشور میباشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعهی آماری شامل کلیهی مدیران و کارکنان مورد مطالعه در سال 89-88 بودهاند، که تعداد 220 نفر نمونه از بین کلیهی مدیران و کارکنان، با بهرهگیری از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدهاند. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعهی ابعاد توانمندی نیروی انسانی در یکی از سازمانهای مورد مطالعهی کشور میباشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعهی آماری شامل کلیهی مدیران و کارکنان مورد مطالعه در سال 89-88 بودهاند، که تعداد 220 نفر نمونه از بین کلیهی مدیران و کارکنان، با بهرهگیری از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدهاند. ابزار اندازهگیری، پرسشنامهی محقق ساخته بر اساس مدل بنیاد توانمندسازی منابعانسانی ایران بوده که پایایی آن 94/0 و روایی آن 90/0 به دست آمده است. عمدهترین یافتههای پژوهش عبارتند از: الف) میزان توانمندسازی نیروی انسانی در سازمان مورد مطالعه بر اساس معیارها و ابعاد مدل بنیاد توانمندسازی منابع انسانی ایران (رهبری، خطمشی و استراتژی، فرایندهای توانمندسازی، ترغیب و تشویق، مشارکت، خلاقیت و نوآوری و نتایج کلیدی عملکرد) پایینتر از حد متوسط بوده است. ب) بین وضعیت موجود و مطلوب توانمندسازی نیروی انسانی بر اساس بعد رهبری مدل بنیاد توانمندسازی منابع انسانی ایران در سازمان دولتی مورد مطالعه تفاوت وجود داشته است. ج) بین وضعیت موجود و مطلوب توانمندسازی نیرویانسانی بر اساس بعد یادگیری مدل بنیاد توانمندسازی منابع انسانی ایران در سازمان دولتی مورد مطالعه تفاوت وجود دارد.
اعظم رمضانی؛ عبدالله پارسا؛ مسعود صفایی مقدم
دوره 17، 3و4 ، اسفند 1389، ، صفحه 77-100
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر برنامه درسی آموزش عالی بر رشد مهارت تفکر انتقادی دانشجویان بود. با روش نمونهگیری تصادفی طبقهیی، 500 دانشجوی کارشناسی (100 نفر از ورودی بهمن 87، 100 نفر از ورودی مهر 87، 100 نفر از ورودی سال 86، 100 نفر از ورودی سال 85 و 100 نفر از ورودی سال 84) از دو دانشکدهی اقتصاد و علوم اجتماعی و علوم پایه ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر برنامه درسی آموزش عالی بر رشد مهارت تفکر انتقادی دانشجویان بود. با روش نمونهگیری تصادفی طبقهیی، 500 دانشجوی کارشناسی (100 نفر از ورودی بهمن 87، 100 نفر از ورودی مهر 87، 100 نفر از ورودی سال 86، 100 نفر از ورودی سال 85 و 100 نفر از ورودی سال 84) از دو دانشکدهی اقتصاد و علوم اجتماعی و علوم پایه دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شدند و با تکمیل آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTST) اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. بر اساس یافتههای پژوهش، بین میزان رشد مهارت تفکر انتقادی دانشجویانی که سال آخر تحصیل خود را میگذرانند، با دانشجویان سال اول، تفاوت معنیداری وجود دارد و این تفاوت به نفع دانشجویان سال آخر است. همچنین این تفاوت معنادار، در مورد سه خرده مقیاس آزمون مهارتهای تفکر انتقادی، یعنی ارزشیابی، تحلیل و استنباط نیز، صادق است. اما نکتهی قابل ذکر، این است که میانگین نمرههای تفکر انتقادی دانشجویانی که سال آخر تحصیل خود را سپری میکنند، کمتر از حد متوسط است. بنابراین، از مجموع یافتهها میتوان دریافت که تحصیل در دانشگاه توانسته است مهارت تفکر انتقادی دانشجویان را رشد دهد، به گونهیی که میانگین تفکر انتقادی دانشجویان سال آخر، نسبت به دانشجویان سال اول از رشد نسبتاً قابل قبولی برخوردار بوده است؛ اما زمانی که نمرههای تفکر انتقادی دانشجویان با نمرهی استاندارد آزمون مورد مقایسه قرار میگیرد، نمرهها ضعیف و پایینتر از حد متوسط بوده که این خود مسئلهیی نگران کننده برای آموزش عالی خواهد بود و ضرورت بازنگری در هدفها، روشهای آموزشی رایج و بصورت کلی، ضرورت بازنگری در برنامههای درسی را آشکار میسازد.
فلسفه تعلیم و تربیت
حمیدرضا پروار؛ بابک شمشیری؛ محمد مزیدی شرف آبادی
چکیده
روشنفکری دینی بهعنوانمحصول رویارویی دین با مدرنیته، یکی از رویکردهای مناقشهانگیز و پرنفوذ چند قرناخیر دنیای اسلام است. این رویکرد در ایران نیز به یکی از مباحث مهم و جنجالبرانگیزمیان اندیشمندان تبدیلشده و جهتگیریهای بعضاً متفاوتی را تجربه کرده است. این جهتگیریهاسبب شده است تا روشنفکری دینی ایران در قالب موجهای متفاوتی ...
بیشتر
روشنفکری دینی بهعنوانمحصول رویارویی دین با مدرنیته، یکی از رویکردهای مناقشهانگیز و پرنفوذ چند قرناخیر دنیای اسلام است. این رویکرد در ایران نیز به یکی از مباحث مهم و جنجالبرانگیزمیان اندیشمندان تبدیلشده و جهتگیریهای بعضاً متفاوتی را تجربه کرده است. این جهتگیریهاسبب شده است تا روشنفکری دینی ایران در قالب موجهای متفاوتی نامگذاری گردند.”احیاگری اسلامی“، ”اسلامیسازیدانش“ و ”جریان متأخر“ آن با جهتگیری معرفتشناسانه و فلسفی از جمله این موجهاست.جریان متأخر روشنفکری دینی ایران بر این ادعاست که میتواند دین را با مدرنیته وعناصر آن ازجمله شهروندی، سازگار کند. نوشتار حاضر باهدف بررسی امکان سازگاری دینو شهروندی مدرن از چشمانداز جریان متأخر روشنفکری دینی، میکوشد تا به این پرسشپاسخ دهد که امکان و ظرفیت این جریان را در سازگاری با شهروندی مدرن چیست و سپستربیت شهروندی متناسب با مفروضات این جریان را ترسیم کند. پژوهش حاضر در زمره پژوهشهایکیفی قرار میگیرد و برای رسیدن به هدف خود از روش توصیفی-تفسیری، سود میجوید. یافتههایاین پژوهش نشان میدهد که این جریان فکری با پیشفرضها و اصولی که دارد و نیز باطرح اولویت معرفتشناسی بر هستیشناسی در بسیاری از موارد توانسته است با مفروضاتمدرنیته و شهروندی مدرن خود را سازگار کند و تحقق تربیت شهروندی مدرن را ممکنسازد، امّا در پارهای از مسائل به توافق دست نیافته است.
عبدالله پارسا؛ طوبی ناخدا؛ سید منصور مرعشی
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 79-102
چکیده
به منظور انجام تحقیقی پیمایشی دربارهی نگرش دبیران مقطع متوسطهی استان خوزستان در مورد اثر جشنوارهی روشهای فعّال تدریس بر بهبود کیفیت آموزش و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در سال 1385- 1386، 324 نفر از دبیران درسهای ادبیات فارسی، عربی و زمینشناسی پرسشنامهیی با 42 گویه و 5 خرده مقیاس فرعی را تکمیل نمودند. 8/37 درصد از نمونهی ...
بیشتر
به منظور انجام تحقیقی پیمایشی دربارهی نگرش دبیران مقطع متوسطهی استان خوزستان در مورد اثر جشنوارهی روشهای فعّال تدریس بر بهبود کیفیت آموزش و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در سال 1385- 1386، 324 نفر از دبیران درسهای ادبیات فارسی، عربی و زمینشناسی پرسشنامهیی با 42 گویه و 5 خرده مقیاس فرعی را تکمیل نمودند. 8/37 درصد از نمونهی آماری تحقیق (125 نفر) شامل تمامی دبیران شرکتکننده در جشنوارههای سالیانهی روشهای تدریس بودند؛ و حدود 60 درصد باقیمانده (199 نفر) نیز دبیرانی بودند که در جشنواره شرکت نکرده، به شیوهی نمونهگیری تصادفی طبقهیی انتخاب شدند. نتیجهی تحقیق نشان داد که بین نگرش دو گروه دبیران دربارهی اثر جشنواره بر کیفیت آموزش تفاوت معناداری وجود ندارد. دبیرانی که در جشنوارهها شرکت داشتند، معتقد بودند که حمایتهای سازمانی کافی نیست؛ و تفاوت نگرش آنها با سایر دبیران در این مورد معنادار بود. به استثنای درس عربی، تفاوت معناداری بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در درسهای ادبیات فارسی و زمینشناسی در دو گروه نمونهی آماری تحقیق مشاهده نشد. بر اساس یافتهها، رابطهی مثبت و معناداری بین متغیرهای مهارت معلمان، تعهد معلمان و پیشرفت تحصیلی فراگیران وجود دارد؛ و فقط متغیر نگرش معلمان نسبت به حمایت سازمانی قادر است پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی نماید. (155/0= b و 01/0≥ p
مدیریت آموزشی
حمید فرهادی راد؛ عبدالله پارسا؛ شیرزاد نظری
چکیده
چکیده هدف از اجرای پژوهش حاضر، تبیین روابط بین مؤلفه های رهبری همکارانه مدیر، حرفه ای گری معلم و فشار آکادمیک و توضیح چرایی اثرگذاری و عدم اثرگذاری هر یک از این مؤلفه ها بر شکل گیری، رشد و گسترش رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان در مدارس ابتدایی و متوسطه شهر اهواز می باشد. در همین راستا، از روش پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) استفاده شده ...
بیشتر
چکیده هدف از اجرای پژوهش حاضر، تبیین روابط بین مؤلفه های رهبری همکارانه مدیر، حرفه ای گری معلم و فشار آکادمیک و توضیح چرایی اثرگذاری و عدم اثرگذاری هر یک از این مؤلفه ها بر شکل گیری، رشد و گسترش رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان در مدارس ابتدایی و متوسطه شهر اهواز می باشد. در همین راستا، از روش پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان و مدیران مدارس دو مقطع ابتدایی و متوسطه شهر اهواز تشکیل می دهند. به اقتضای روش پژوهشی ترکیبی، در بخش کمی از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا زمانی که به سؤالات پژوهش پاسخ داده شد و اشباع نظری بدست آمد فرآیند نمونه گیری ادامه یافت. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه در بخش کمی و در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختمند جمع آوری گردیده است. نتایج نشان دهنده اثرگذاری مؤلفه های رهبری همکارانه مدیر و حرفه ای گری معلم و عدم تأثیرگذاری مؤلفه فشار آکادمیک بر شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان مدارس مورد مطالعه می باشد. در پیگیری نتایج، با تجزیه و تحلیل مصاحبه ها بر مبنای رویکرد تحلیل محتوای کیفی به روش استقرائی، دلایل اثرگذاری و عدم اثرگذاری هر یک از مؤلفه ها تبیین شده است.
حسین اسکندری
چکیده
مقاله حاضر که از بُعد روششناسی تحقیق، تحلیلی، از منظرِ هدف، نظری، و از نظرِ نوع، کیفی بهشمار میرود، به دنبال تحلیل و طبقهبندی دیدگاهها و رویکردهای فلسفی و تربیتی در قبال استفاده از فناوریهای نوین در حوزه تعلیم و تربیت است. در این زمینه دو سؤال اساسی مطرح این است: آیا فناوری یک پدیده ارزشی است یا غیرارزشی؟ و دوم اینکه، در ...
بیشتر
مقاله حاضر که از بُعد روششناسی تحقیق، تحلیلی، از منظرِ هدف، نظری، و از نظرِ نوع، کیفی بهشمار میرود، به دنبال تحلیل و طبقهبندی دیدگاهها و رویکردهای فلسفی و تربیتی در قبال استفاده از فناوریهای نوین در حوزه تعلیم و تربیت است. در این زمینه دو سؤال اساسی مطرح این است: آیا فناوری یک پدیده ارزشی است یا غیرارزشی؟ و دوم اینکه، در بهکارگیری فناوری کدامیک از سه عامل عمده زیر نقش تعیینکننده را به عهده دارند: کاربر، عوامل اجتماعی، و یا عوامل فناورانه؟ بسته به دیدگاههای مختلف فلسفی و تربیتی، پاسخهای متفاوتی برای این دو سؤال ارائه می شود. مقاله حاضر ضمن طبقهبندی پاسخهای مطرح شده، درصدد روشن کردن موضع نظام آموزش و پرورش کشور در این زمینه است؛ لذا سؤالهای زیر را پیگیری میکند: پاسخ نظام آموزش و پرورش ایران به دو سؤال فوق چیست؟ تأکید بر استفاده "هوشمندانه از فناوری" در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بر چه برداشتی از فناوری استوار است؟ تحلیل محتوای سند تحول، و همچنین تجربه چند دهه گذشته حاکی از آن است که نظام آموزش و پرورش در مقام نظر و عمل، از رویکرد ابزارگرایی پیروی کرده است که با نقدهای جدی مواجه است. در انتها ضمن هشدار نسبت به پیامدهای نامطلوب پیروی از دیدگاهها ابزارگرایی، پیشنهاد شده است که فناوری بهطور همه جانبه مورد بررسی و تأمل قرار گیرد و از دیدگاههای ترکیبی و جامعنگر پیروی شود.
منیژه شهنی ییلاق؛ زهرا بنابی مبارکه؛ حسین شکرکن؛ جمال حقیقی
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 83-110
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش «شیوههای کنار آمدن» کلاس-محور در کاهش خشم و پرخاشگری و افزایش مهارتهای اجتماعی و حل مسألهی دانشآموزان پرخاشگر پرداخته است. جامعهی آماری شامل دانشآموزان دختر کلاسهای چهارم و پنجم ابتدایی ناحیههای چهارگانهی شهر اهواز است؛ که در سال تحصیلی 87-88 مشغول به تحصیل بودند. نمونهگیری ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش «شیوههای کنار آمدن» کلاس-محور در کاهش خشم و پرخاشگری و افزایش مهارتهای اجتماعی و حل مسألهی دانشآموزان پرخاشگر پرداخته است. جامعهی آماری شامل دانشآموزان دختر کلاسهای چهارم و پنجم ابتدایی ناحیههای چهارگانهی شهر اهواز است؛ که در سال تحصیلی 87-88 مشغول به تحصیل بودند. نمونهگیری شامل انتخاب تصادفی 20 دبستان از ناحیههای چهارگانهی آموزش و پرورش اهواز و گماردن آنها به دو گروه آزمایشی و گواه (10 مدرسه گروه آزمایشی و 10 مدرسه گروه گواه) میباشد. سپس، تمام دانشآموزان هدف (پرخاشگر) این مدرسهها بر اساس فرم ملاکهای تشخیص پرخاشگری انتخاب شدند (71 نفر در مدرسههای گروه آزمایشی و 57 نفر در مدرسههای گروه گواه). ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: مقیاس خود-گزارشی ابراز خشم کودکان (استیل و همکاران، 2008)، مقیاس درجهبندی مهارتهای اجتماعی (گراشام و الیوت، 1990)، مقیاس پرخاشگری واکنشی-پیش کنشی (داج و کوی، 1987) و پرسشنامهی حل مسأله (دانیک و اسمیت، 2003). طرح پژوهشی از نوع آزمایشی میدانی با پیش آزمون-پس آزمون است. گروه آزمایشی در 20 جلسهی 45 دقیقهیی تحت آموزش برنامه حل مسأله اجتماعی «شیوههای کنار آمدن» قرار گرفتند؛ و در دو نوبت (پیش آزمون و پس آزمون) ارزیابی شدند. در این پژوهش، از روش تحلیل آماری الگو سازی خطی سلسله مراتبی(HLM) استفاده شده است. نتیجه به دست آمده اثر معنیدار مداخله را در مهارتهای حل مسأله، مؤلفههای مهارتهای اجتماعی (خویشتنداری و رفتار برونسازی شده)، پرخاشگری، پرخاشگری واکنشی، پرخاشگری پیشکنشی، خشم صفت، خشم بیرونی و کنترل خشم نشان میدهد. اثر مداخله در خشم درونی معنیدار نبود. در ضمن، پس از کنترل پیش آزمون و اثر مداخله، پس آزمونها در بین کلاسها متفاوت بودند. آموزگاران کاربرد این برنامهی آموزشی را بسیار اثرگذار و مفید ارزیابی کردند.
محمد سالمی؛ حسین الهام پور
چکیده
پژوهش حاضر به منظور شناسایی علل عمدهی عدم گرایش دبیران آموزش و پرورش متوسطه در استان خوزستان به تهیّهی طرح درس است. پرسشنامهی محقّق ساخته 66 مادهای بر اساس مقیاس 5 درجهای لیکرت، دربردارندهی بیشترین عوامل گرایش نداشتن به تهیّهی طرح درس با ضریب اعتبار آلفای کرونباخ (97/0a =) بین 500 نفر از دبیران دورهی متوسطه استان توزیع ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور شناسایی علل عمدهی عدم گرایش دبیران آموزش و پرورش متوسطه در استان خوزستان به تهیّهی طرح درس است. پرسشنامهی محقّق ساخته 66 مادهای بر اساس مقیاس 5 درجهای لیکرت، دربردارندهی بیشترین عوامل گرایش نداشتن به تهیّهی طرح درس با ضریب اعتبار آلفای کرونباخ (97/0a =) بین 500 نفر از دبیران دورهی متوسطه استان توزیع شد. تحلیل عوامل دادهها با روش مؤلّفههای اصلی پس از ده چرخش آزمایشی، به بهترین ترکیب مادهای و ساختار عاملی خود دست یافت. این عوامل به ترتیب واریانس قابل توجیه عبارتند از: 1- مسائلشناختی و حرفهای طرح درسنویسی 2- مسائل ناشی از مدیریّت و برنامهریزی آموزشی و درسی 3- مشکلات نگرشی دبیران 4- مسائل اقتصادی و اجتماعی دبیران 5- مسائل فرهنگی و انگیزهی پایین دبیران. دبیران مرد، دبیران با سابقه بالای تدریس و دبیران با ساعات تدریس هفتگی بیشتر بر عوامل پنجگانهی عدم گرایش به طرح درسنویسی (به جز عامل سوّم یعنی مسائل نگرشی)، به گونهای معنیداری تأکید بیشتری داشتهاند. همچنین دبیرانی که هرگز از طرح درس کلّی و روزانه در تدریس بهره نبردهاند، بیشتر از عامل سوّم متأثر بودهاند. تقویّت و توسعهی سطح دانش و مهارتهای تخصّصی دبیران، بازنگری در ساختار مدیریّتی آموزش و پرورش، تجدیدنظر در حجم و محتوای کتب درسی، تغییر و اصلاح نگرش دبیران و ... از جمله پیشنهادهای پژوهشگران این تحقیق برای گسترش فرهنگ طرح درسنویسی در نظام آموزش و پرورش است.
مدیریت آموزشی
سکینه جعفری؛ علی اکبر امین بیدختی؛ زهرا قاسمیان دستجردی
چکیده
هدف پژوهش حاضر نقش رهبری حرفهای مدیران در توسعه شایستگی دانش آموزان با میانجیگری حرفهای شدن معلمان، اعتماد و همکاری بین معلمان مدارس شهرستان بابل میباشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی ـ همبستگی محسوب میشود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلمان دورههای اول و دوم ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر نقش رهبری حرفهای مدیران در توسعه شایستگی دانش آموزان با میانجیگری حرفهای شدن معلمان، اعتماد و همکاری بین معلمان مدارس شهرستان بابل میباشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی ـ همبستگی محسوب میشود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلمان دورههای اول و دوم ابتدایی و متوسطه اول و دوم (3100 نفر) شهرستان بابل در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای 200 نفر بهعنوان نمونه پژوهش (85 نفر مرد و 115 نفر زن) انتخاب شدند. همه معلمان نمونه پژوهش پرسشنامههای رهبری حرفهای مدیران، توسعه شایستگیهای دانشآموزان، حرفهای شدن معلمان، اعتماد و همکاری بین معلمان را تکمیل کردند. برای بررسی پایایی این ابزارها از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافتهها نشان داد که: بین توسعه شایستگی دانشآموزان با رهبری حرفهای مدیران، اعتماد و همکاری بین معلمان و حرفهای شدن معلمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. رهبری حرفهای مدیران بر حرفهای شدن معلمان اثر مستقیم و معناداری دارد؛ همچنین رهبری حرفهای مدیران با میانجیگری اعتماد و همکاری بین معلمان بر حرفهای شدن معلمان اثر غیرمستقیم و معناداری دارد. حرفهای شدن معلمان بر توسعه شایستگی دانشآموزان اثر مستقیم و معناداری ایفا میکند. رهبری حرفهای مدیران با میانجیگری اعتماد و همکاری بین معلمان و حرفهای شدن معلمان اثر غیرمستقیم و معناداری بر توسعه شایستگی دانشآموزان ایفا میکند. نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت نقش رهبری حرفهای مدیران در رشد حرفهای معلمان و بهتبع آن افزایش شایستگی دانشآموزان دارد.
نرگس نظری؛ علیرضا حیدری؛ سعید بختیارپور
دوره 20، شماره 2 ، آذر 1392، ، صفحه 81-98
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش تفکر انتقادی از طریق شیوهی سؤال پرسیدن سقراطی، بر مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. جامعه این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی رشته روانشناسی عمومی مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد واحد اهواز بودند. برای انتخاب نمونه، از بین کلیه کلاسهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش تفکر انتقادی از طریق شیوهی سؤال پرسیدن سقراطی، بر مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. جامعه این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی رشته روانشناسی عمومی مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد واحد اهواز بودند. برای انتخاب نمونه، از بین کلیه کلاسهای ارائه شده برای دانشجویان کارشناسی روانشناسی، یک کلاس 44 نفره به شیوه نمونهگیری خوشهای، انتخاب و با استفاده از روش تصادفی ساده، به دو گروه 22 نفری تقسیم و در گروههای مداخله و گواه قرار داده شدند. طرح پژوهش، نیمه تجربی و از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. پس از برگزاری پیشآزمون، برنامه آموزشی تفکر انتقادی، طی 13 جلسه و هر هفته یک جلسه به مدت 90 دقیقه به گروه مداخله ارائه شد و سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار اندازهگیری مورد استفاده در این پژوهش آزمون تفکر انتقادی واتسون گلیزر (فرم الف) بوده است. اعتبار آزمون به روش آلفای کرونباخ 75/0 به دست آمد و تجزیه و تحلیل دادهها به روش کوواریانس یک طرفه (آنکووا) در سطح 05/0 p< (با استفاده از نرمافزار SPSS19)، انجام شد. یافتهها نشان دهندهی وجود تفاوت معنیدار بین گروه مداخله و کنترل در نمرهی کلی تفکر انتقادی و چهار خرده مقیاس از 5 خرده مقیاس مربوطه بودند. هم چنین یافتهها نشان دهندهی عدم تأثیر متغیرهای جنسیت و وضعیت تأهل در گروه مورد بررسی بودند.
دوره 19، شماره 1 ، شهریور 1391، ، صفحه 83-106
چکیده
دراین مقاله به بررسی آسیبشناسی نظام آموزشی سازمانها و رابطه و تعامل آن با استعدادهای کارآفرینی شاغلین بخش آموزش در سازمانهای خدماتی شهر اهواز پرداخته شد. در این رابطه عوامل مختلفی در خصوص آسیبهای مربوط به نظام آموزشی؛ یعنی ساخت و بستر نظام توسعهی منابع انسانی و آموزشی، قوانین و مقررات، فرایند منابع انسانی و اثربخشی نظام ...
بیشتر
دراین مقاله به بررسی آسیبشناسی نظام آموزشی سازمانها و رابطه و تعامل آن با استعدادهای کارآفرینی شاغلین بخش آموزش در سازمانهای خدماتی شهر اهواز پرداخته شد. در این رابطه عوامل مختلفی در خصوص آسیبهای مربوط به نظام آموزشی؛ یعنی ساخت و بستر نظام توسعهی منابع انسانی و آموزشی، قوانین و مقررات، فرایند منابع انسانی و اثربخشی نظام آموزشی بررسی گردید و ارتباط این عوامل با استعدادهای کارآفرینی شاغلین سازمان مورد مطالعه قرار گرفت. جامعهی آماری این پژوهش شامل شاغلین بخش آموزش سازمان آب و برق خوزستان، شرکت توزیع برق شهر اهواز، شرکت برق منطقهای خوزستان، ادارهی کل کار و امور اجتماعی، ادارهی کل تعاون و سازمان بهزیستی شهر اهواز بوده است. بدین منظور 110 نفر از کارکنان این سازمانها، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند که جامعهی آماری این تحقیق را شامل میشدند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بود که شامل دو پرسشنامه یکی در زمینهی سنجش استعدادهای کارآفرینی و دیگری در زمینهی بررسی و آسیبشناسی نظام آموزشی سازمان بود. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوایی مثبت ارزیابی شد و پایایی آن از طریق روش آماری آلفای کرونباخ محاسبه گردید که پایایی پرسشنامهی کارآفرینی و آسیبشناسی نظام آموزشی به ترتیب 82/0 و 91/0 بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده گردید. یافتههای بهدست آمده نشان داد علیرغم وجود استعداد کارآفرینی در شاغلین، اما با آسیبهای نظام آموزشی آن سازمانها رابطهای بهدست نیامده است. به تعبیر دیگر، شرایط سازمانها به گونهایست که آسیبهای موجود نظام آموزشی در سازمانهای مورد بررسی؛ یعنی (ساخت، بستر، قوانین، فرایند و اثربخشی) کمتر متأثر از ویژگیهای کارآفرینی شاغلین بوده است. همچنین نتیجهی آزمون رگرسیون خطی بین استعدادهای کارآفرینی و آسیبهای نظام آموزشی نشان داد حدوداً 93% از آسیبهای نظامهای آموزشی وابسته به عواملی خارج از حوزهی استعدادهای کارآفرینی کارکنان قرار دارد.
محمد جواد لیاقتدار؛ حمیدرضا عریضی؛ سعیده صدر ارحامی؛ نرجس امینی
دوره 18، شماره 1 ، شهریور 1390، ، صفحه 83-104
چکیده
نظریه ون هیلی یک مدل یادگیری است که برای شکلگیری و توسعهی درک و فهم هندسه ایجاد شده است و با در نظر گرفتن گامهایی در زمینهی رشد مفاهیم هندسه در فراگیران امکان یادگیری را افزایش میدهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر روشهای نوین آموزش هندسه بر مبنای نظریهی ون هیلی بر انگیزش دانشآموزان دبیرستانی بود. بدین منظور یک کلاس ...
بیشتر
نظریه ون هیلی یک مدل یادگیری است که برای شکلگیری و توسعهی درک و فهم هندسه ایجاد شده است و با در نظر گرفتن گامهایی در زمینهی رشد مفاهیم هندسه در فراگیران امکان یادگیری را افزایش میدهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر روشهای نوین آموزش هندسه بر مبنای نظریهی ون هیلی بر انگیزش دانشآموزان دبیرستانی بود. بدین منظور یک کلاس دوم ریاضی و یک کلاس دوم تجربی در یک دبیرستان دیگر به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس دوم ریاضی و یک کلاس دوم تجربی در دبیرستان دیگر به عنوان گروه کنترل به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای اطمینان از معادل بودن گروهها و همگن کردن کلاسها، از نمرههای ریاضی یک و نمرههای خام هوش به عنوان متغیرهای همگام در آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، آزمون ریون برای سنجش هوش، نمرههای ریاضی یک، طرح درس تدوین شده بر مبنای نظریهی ون هیلی، و پس آزمون تشریحی هندسه بود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تدریس بر مبنای نظریهی ون هیلی بر انگیزش فراگیران، تأثیر مثبت دارد. گروهها قبل از اعمال متغیر مستقل، همسان بودند و تفاوت معنیداری بین آنها از نظر هوش و توانایی ریاضی وجود نداشت. اما بعد از طی دورهی آزمایش، بین نمرههای هندسهی آنها تفاوت معنیدار دیده شد که میتوان آن را به نوع تدریس مربوط دانست. در پایان بر اساس یافتههای پژوهش از آنجا که آموزش مبتنی بر نظریهی ون هیلی موجب افزایش انگیزهی فراگیران در تحصیل و فعال نگه داشتن آنها هنگام تدریس و تمرکز بیشتر آنها بر روی مطالب میشود، استفاده از این روش به دبیران هندسه دبیرستانها توصیه میشود
برنامه ریزی آموزشی
حمیدرضا آراسته؛ لاله جمشیدی
دوره 21، شماره 2 ، آذر 1393، ، صفحه 83-112
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توسعه کمی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران انجام شد. به منظور تحقق هدف این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 24 گویه استفاده گردید. ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با67/0 محاسبه شد. 103 نفر از متخصصان آموزش عالی و دستاندرکاران مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی به پرسشنامه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توسعه کمی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران انجام شد. به منظور تحقق هدف این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 24 گویه استفاده گردید. ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با67/0 محاسبه شد. 103 نفر از متخصصان آموزش عالی و دستاندرکاران مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی به پرسشنامه پاسخ دادند. افراد به شیوههای نمونهگیری هدفمند و نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. از آزمونهای خی دو و فریدمن برای تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد مهمترین عاملهای تأثیرگذار در توسعه کمی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران شامل تقاضاهای فزاینده برای آموزش عالی، ناتوانی یا ضعف تمایل دولت در پاسخگویی به تقاضاهای فزاینده برای آموزش عالی به دلیل کمبود اعتبارات، تغییرات جمعیتشناختی متقاضیان ورود به آموزش عالی، تأکید بر رشد خصوصیسازی آموزش عالی در برنامهها و سیاستگذاریهای کلان توسعه کشور و کاهش تصدیگری دولت و لزوم رشد و توسعه آموزش عالی و اصلاحات ساختاری در این بخش میباشد.
رضا جعفری هرندی؛ سید ابراهیم میرشاه جعفری؛ محمد جواد لیاقتدار
دوره 19، شماره 2 ، اسفند 1391، ، صفحه 87-106
چکیده
این مقاله بخشی از یک پژوهش کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی عنصر هدف در برنامهی درسی آموزش علوم[1] ایران و چند کشور جهان، پرداخته است. بدین منظور اسناد و مدارک مربوط به اهداف آموزش علوم در کشورهای پیشرو در زمینهی علوم و فناوری (کشورهای منتخب) گردآوری و به توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسهی آنها پرداخته شده تا ...
بیشتر
این مقاله بخشی از یک پژوهش کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی عنصر هدف در برنامهی درسی آموزش علوم[1] ایران و چند کشور جهان، پرداخته است. بدین منظور اسناد و مدارک مربوط به اهداف آموزش علوم در کشورهای پیشرو در زمینهی علوم و فناوری (کشورهای منتخب) گردآوری و به توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسهی آنها پرداخته شده تا پاسخ سئوالها آماده شود. مقالهی حاضر تلاش مینماید، عنصر هدف از برنامهی درسی آموزش علوم ایران و کشورهای منتخب را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. نتایج بهدست آمده از این پژوهش میتواند به برنامهریزان، مؤلفان کتابهای درسی، معلمان و سایر علاقهمندان کمک نماید تا با دید وسیعتری نسبت به تدوین بهتر برنامهی درسی، تغییر برنامهی درسی و انتخاب مناسبتر هدفهای آموزش علوم اقدام نمایند. نتایج بهدست آمده، شباهتها و تفاوتهای زیادی را بین هدفهای آموزش علوم در بین کشورهای مورد مطالعه و ایران نشان میدهد. شباهتها بیشتر در اهداف مکتوب برنامهی درسی یا اهداف قصدشده موجود میباشد؛ بهطوریکه روح حاکم بر اهداف در کشورهای مورد مطالعه یکی است. همه دارای اهداف دانشی، مهارتی و نگرشی در زمینههای چهارگانهی علوم شامل فیزیک، شیمی، زیست و زمینشناسی هستند و به دنبال کسب سواد علمی، حل مسأله، تفکر و شناخت طبیعت میباشند. اما در عمل فاصلهی قابل ملاحظه بین کشور ما با کشورهای فوق وجود دارد که جای تأمل دارد و ناشی از اجرای برنامهی درسی است، که در میزان کم اهداف تحققیافته توسط دانشآموزان خود را نشان میدهد. نتایج آزمونهای تیمز مؤید این موضوع است. به هرحال، نتایج پژوهشهای بیشتر در این زمینه میتواند موضوع را بهتر مشخص نماید. 1- منظور از علوم در این مقاله علوم تجربی است.
مدیریت آموزشی
حمید رحیمیان؛ عباس عباس پور؛ مرتضی طاهری؛ سبحان سبحانی جو
چکیده
رهبری خدمتگزار یکی از نظریههای رهبری است که طبیعت مثبتگرا، تمرکز بر رفتار اخلاقی، خدمتگزاری، رشد و توسعه دیگران و فلسفه نوعدوستانه دارد، بر همین اساس در این پژوهش الگوی رهبری خدمتگزار در دانشگاه فرهنگیان طراحی و اعتبار یابی شد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریهی داده بنیـاد انجام شد. مشارکتکنندگان شامل ۱۵عضو هیئتعلمی ...
بیشتر
رهبری خدمتگزار یکی از نظریههای رهبری است که طبیعت مثبتگرا، تمرکز بر رفتار اخلاقی، خدمتگزاری، رشد و توسعه دیگران و فلسفه نوعدوستانه دارد، بر همین اساس در این پژوهش الگوی رهبری خدمتگزار در دانشگاه فرهنگیان طراحی و اعتبار یابی شد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریهی داده بنیـاد انجام شد. مشارکتکنندگان شامل ۱۵عضو هیئتعلمی و مدیر بودند. دادهها از طریق مصاحبهی نیمه ساختاریافته با نمونهگیری هدفمند و بررسی اسناد مکتوب، جمعآوری و بر مبنای رهیافت نظاممند اشتراوس و کربین (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند. اعتبار سنجی از طریق مثلث سازی، بازبینی مشارکتکنندگان و خبرگان غیر مشارکتکننده صورت گرفت. ابعاد الگوی پارادایمی شامل: شرایط علی (ویژگیهای اخلاقی و روانشناختی، انگیزه خدمترسانی و دگر خواهی، نگاه وکالتی-امانتی و احساس تکلیف الهی)، پدیدهی محوری (رهبری خدمتگزار)، شرایط زمینهای (بسترسازی و تمهید امکانات، چابک سازی، چشمانداز، ارزشهای نظام اسلامی)، شرایط میانجی (استقرار نظام شایستگی محور، تخصص و تجربه، شبکه قوی ارتباطات، عدم ثبات مدیریتی و ارزیابی عادلانه عملکرد)، راهبردها (فرهنگسازی، بهینهسازی و ارتقاء مدیریت و توسعه مشارکت)، پیامدها (ارتقاء کیفیت رابطهی رهبر-پیرو، جو روانشناختی مبتنی بر اعتماد، نتایج اثربخش فردی و سازمانی)، میباشد که بر اساس آنها مدل رهبری خدمتگزار طراحی و اعتباریابی شد.
عبداله پارسا؛ امیر قنبری همایکوه
چکیده
هدف این پژوهش، ارزیابی میزان سودمندی و اثربخشی برنامههای آموزش ضمن خدمت و رابطهی آن با رشد دانش و مهارتهای شغلی در دانشگاه شهید چمران اهواز از دیدگاه کارکنان آن دانشگاه است. جامعهی آماری تحقیق شامل همهی کارکنان دانشگاه است. 256 نفر از کارکنان شرکتکننده در دورههای آموزش ضمن خدمت با روش نمونهگیری تصادفی، متناسب ...
بیشتر
هدف این پژوهش، ارزیابی میزان سودمندی و اثربخشی برنامههای آموزش ضمن خدمت و رابطهی آن با رشد دانش و مهارتهای شغلی در دانشگاه شهید چمران اهواز از دیدگاه کارکنان آن دانشگاه است. جامعهی آماری تحقیق شامل همهی کارکنان دانشگاه است. 256 نفر از کارکنان شرکتکننده در دورههای آموزش ضمن خدمت با روش نمونهگیری تصادفی، متناسب با حجم جامعه انتخاب شده و بررسی شدهاند. با استفاده از یک پرسشنامه، شامل 66 گویه و 5 مقیاس فرعی، دادهها جمعآوری و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که در مجموع، کارکنان دانشگاه شهید چمران از دورههای آموزش ضمن خدمت برگزار شده، به لحاظ مؤلّفههایی مانند تناسب با نیازهای شغلی، اثر بخشی دورهها در رشد فردی، بهبود نگرشها و مهارتهای شغلی، مدیریّت سودمند برنامهها و حمایت مدیریّت از کاربرد آموختههای حاصل از شرکت در برنامههای آموزش ضمن خدمت، رضایت چندانی ندارند. تفاوت بین نگرش کارکنان زن و مرد نسبت به سودمندی دورههای آموزش ضمن خدمت، معنادار (05/0< p) است. همچنین متغیرهای تناسب با نیازها، حمایت مدیران و مدیریّت سودمند دوره به ترتیب بیشترین توان پیشبینی رشد فردی کارکنان را دارا میباشند. تفاوت معناداری بین گروههای مختلف نمونهی آماری بر حسب مدرک تحصیلی یا رستهی شغلی در هیچ یک از متغیرها مشاهده نشد.
روانشناسی تربیتی
صرفناز باقری شیخلو؛ منصور بیرامی؛ شهرام واحدی
چکیده
تحقیقات نشان میدهد مدلهای آموزشی بر مؤلفههای مربوط به یادگیری تأثیر مثبت دارد. ازاینرو پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر مدل آموزشی مک کارتی، بر عملکرد حل مسئله و خودکارآمدی ریاضی دانشآموزان دختر پایهی هشتم انجام گرفت. طرح آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون روی 50 دانشآموز دختر که بهصورت تصادفی از بین دانشآموزان دختر پایه ...
بیشتر
تحقیقات نشان میدهد مدلهای آموزشی بر مؤلفههای مربوط به یادگیری تأثیر مثبت دارد. ازاینرو پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر مدل آموزشی مک کارتی، بر عملکرد حل مسئله و خودکارآمدی ریاضی دانشآموزان دختر پایهی هشتم انجام گرفت. طرح آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون روی 50 دانشآموز دختر که بهصورت تصادفی از بین دانشآموزان دختر پایه هشتم در سال تحصیلی 94-95 بهصورت تصادفی پند مرحلهای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی (25n=) گروه گواه (25n=) گمارده شدند،. در گروه آزمایشی مباحث ریاضی در 8 جلسهی 90 دقیقهای با روش مک کارتی و در گروه گواه با روش سنتی آموزش داده شد. برای گردآوری دادهها از آزمون ریاضی و پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی بهره گرفته شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد، بین عملکرد حل مسئله ریاضی گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد (75/0= 2η، 05/0p<، 337/70 F=). بین نمره خودکارآمدی ریاضی گروهها تفاوت معنیداری دیده میشود (76/0= 2η، 05/0p<، 168/78F=). علاوه بر این، نتایج حاکی از آن است که میانگین نمرههای حل مسئلهی ریاضی و خودکارآمدی ریاضی گروه آزمایشی بهطور معنیدار بیشتر از گروه گواه بود.
مرتضی امیدیان؛ ایوب جابری؛ منیجه شهنی ییلاق
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت در رابطه علّی جو مدرسه و امکانات آموزشی با التزام شغلی معلمان انجام گرفت. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر (130مرد و 170 زن) بودند که به روش تصادفی و سرشماری از میان تمامی معلمان شهرستان رامشیر انتخاب شدند. شرکتکنندگان در این پژوهش پرسشنامههای جو سازمانی، هوش هیجانی، انگیزه ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت در رابطه علّی جو مدرسه و امکانات آموزشی با التزام شغلی معلمان انجام گرفت. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر (130مرد و 170 زن) بودند که به روش تصادفی و سرشماری از میان تمامی معلمان شهرستان رامشیر انتخاب شدند. شرکتکنندگان در این پژوهش پرسشنامههای جو سازمانی، هوش هیجانی، انگیزه پیشرفت، التزام شغلی و پرسشنامه محقق ساخته امکانات آموزشی را تکمیل نمودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرمافزار SPSS ویراست 21 و AMOS ویراست 23 انجام شد. جهت آزمودن اثرهای واسطهای نیز روش بوت استراپ مورداستفاده قرار گرفت. یافتهها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با دادهها برخوردار نیست. برازش بهتر از طریق حذف مسیرهای غیرمعنیدار (امکانات آموزشی به هوش هیجانی، جو مدرسه به انگیزه پیشرفت، امکانات آموزشی به انگیزه پیشرفت و جو مدرسه به التزام شغلی) حاصل شد. علاوه بر این اثرات مستقیم امکانات آموزشی به التزام شغلی، هوش هیجانی به التزام شغلی، انگیزه پیشرفت به التزام شغلی، جو مدرسه به هوش هیجانی، هوش هیجانی به انگیزه پیشرفت معنیدار بودند. اثرات غیرمستقیم کلی جو مدرسه بر التزام شغلی با واسطهگری هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت نیز معنیدار بودند ولی رابطه امکانات آموزشی با التزام شغلی از طریق هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت معنیدار نبود. این نتایج نشان داد که توجه به جو مدرسه با میاجی هوش هیجانی در افزایش التزام شغلی معلمان و در نتیجه بهبود فرایند آموزش ضروری است.
سکینه اشرفی؛ حبیب الله نجفی هزارجریبی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درس کارآفرینی بر مسیر شغلی دانش-آموزان صورت گرفت. روش پژوهش آزمایشی بوده و از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش-آموزان دختر پایه دوم مقطع متوسطه در شهر نورآباد بود. بهمنظور انجام این پژوهش یکپایه دوم از بین سهپایه دوم رشته کار و دانش و یکپایه دوم ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درس کارآفرینی بر مسیر شغلی دانش-آموزان صورت گرفت. روش پژوهش آزمایشی بوده و از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش-آموزان دختر پایه دوم مقطع متوسطه در شهر نورآباد بود. بهمنظور انجام این پژوهش یکپایه دوم از بین سهپایه دوم رشته کار و دانش و یکپایه دوم از بین هجده پایه دوم رشتههای نظری با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شد. ابزار مورداستفاده در پژوهش پرسشنامه پژوهشگر ساخته مسیریابی شغلی کارآفرینی بود. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصان حوزه مشاوره تحصیلی و شغلی تأیید گردیده و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ (8/0=) محاسبه شده است. دادههای به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین متغیر مسیر شغلی دانشآموزان و زیر مقیاسهای دانش کارآفرینی، نگرش نسبت به کارآفرینی بهعنوان مسیر شغلی و انتخاب کارآفرینی بهعنوان مسیر شغلی بیشتر از گروه کنترل بوده است اما در میانگین زیر مقیاس دانش مسیریابی شغلی تفاوت معنیداری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود ندارد (05/0>p)؛ بنابراین می-توان نتیجه گرفت؛ که آموزش کارآفرینی بر مسیریابی شغلی دانشآموزان مؤثر است و کارآفرینی میتواند بهعنوان یک مسیر شغلی در نظر گرفته شود.
داریوش مهری؛ محمدحسن پرداختچی؛ غلامرضا شمس مورکانی؛ حسن محجوب عشرت آبادی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 93-114
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی بین حمایت مدیران مدارس متوسطه با رشد حرفهای خود راهبری معلمان دبیرستان انجام گرفت. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی میباشد. بر اساس اصول علمی و فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، ۱۱۸معلم از منطقه 14 آموزش و پرورش شهر تهران با شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. دادهها بوسیلهی دو پرسشنامهی، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی بین حمایت مدیران مدارس متوسطه با رشد حرفهای خود راهبری معلمان دبیرستان انجام گرفت. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی میباشد. بر اساس اصول علمی و فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، ۱۱۸معلم از منطقه 14 آموزش و پرورش شهر تهران با شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. دادهها بوسیلهی دو پرسشنامهی، حمایت مدیریت و رشد حرفهای خودراهبری گردآوری شد. جهت تعیین روایی پرسشنامهها، از نظر متخصصان استفاده به عمل آمد و پایایی ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 96% و 84% برای پرسشنامهها محاسبه گردید. تحلیل نتایج با آزمون t تک نمونهای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره با بهرهگیری از روش حل گام به گام انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین حمایت مدیریت و رشد حرفهای خود راهبری دبیران همبستگی بالا وجود دارد.(76% =r). از بین مؤلفههای حمایت مدیریت دو مؤلفهی مدیر به عنوان رهبر سازمان یادگیرنده و مدیر به عنوان فراهم کنندهی منابع با هم 1/61 درصد از واریانس رشد حرفهای خودراهبری دبیران را تبیین نمودند. همچنین رشد حرفهای خود راهبری دبیران در زمینهی جهتگیری همکارانه به یادگیری معنادار نبوده است.