برنامه ریزی درسی
مرجان سجودی؛ مرضیه دهقانی؛ محمد جوادی پور؛ رضا زعفریان
چکیده
ایده جویی و نوآوری، زمینهای مساعد برای پرورش بذرهای ایده در ذهن کودکان به وجود می آورد و در آنان بینشی جدید برای دگرگونه نگریستن، نوآفرینی و خودکارآمدی ایجاد میکند؛ که این امر اهمیت خاصی در برنامۀ درسی دورۀ ابتدائی دارد. بر این اساس پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل بنیادیِ موثر بر شکوفایی ایده جویی و نوآوری دانش آموزان دورۀ ...
بیشتر
ایده جویی و نوآوری، زمینهای مساعد برای پرورش بذرهای ایده در ذهن کودکان به وجود می آورد و در آنان بینشی جدید برای دگرگونه نگریستن، نوآفرینی و خودکارآمدی ایجاد میکند؛ که این امر اهمیت خاصی در برنامۀ درسی دورۀ ابتدائی دارد. بر این اساس پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل بنیادیِ موثر بر شکوفایی ایده جویی و نوآوری دانش آموزان دورۀ ابتدائی انجام شد. مطالعۀ حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. حجم نمونه 12 نفر و نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبۀ نیمهساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش کلایزی انجام پذیرفت. عوامل شناسایی شده در شکوفایی ایده جویی و نوآوری کودکان «جو و محیط کالبدی»، «تکنیک و راهبرد»، «عوامل ذهنی» و «معلمان و اولیاء الهامبخش» است. نتایج پژوهش حاضر، بیانگر زوایا و ابعاد گستردۀ ایده جویی و نوآوری است که فعال سازی این زوایا از طریق عوامل شناسایی شده در این مطالعه، نقش بسزایی در تحقق اهداف دورۀ ابتدایی دارد و زمینه را برای پرورش فراگیرانی صاحب اندیشه ، عامل و آزاد اندیش فراهم می سازد. ایده جویی از یک سو موجب ارتقاء هویت فردی، استقلال و افزایش اعتماد به نفس دانش آموزان دورۀ ابتدائی می گردد و از سوی دیگر از نظر کاربردی، منجر به حضور فعال کودکان در فعالیت های آموزشی وعرصۀ رویدادهای ویژه دورۀ ابتدایی میگردد.
برنامه ریزی درسی
هدیه محمدزاده؛ افسانه نراقی زاده؛ پروین صمدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی مسئولیتپذیری دانشآموزان ابتدایی از دیدگاه معلمان، مدیران و والدین انجام شد. این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی، از نوع کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان در پژوهش معلمان، مدیران و والدین بودند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود که با 8 نفر از معلمان، 7 نفر مدیران و 9 نفر والدین به اشباع نظری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف واکاوی مسئولیتپذیری دانشآموزان ابتدایی از دیدگاه معلمان، مدیران و والدین انجام شد. این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی، از نوع کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان در پژوهش معلمان، مدیران و والدین بودند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود که با 8 نفر از معلمان، 7 نفر مدیران و 9 نفر والدین به اشباع نظری رسید. نتایج تحلیل مضمون در بخش معلمان برای مصادیق مسئولیت پذیری دو زیر مقوله فردی (شخصی) و کلاسی (حرفهای)؛ برای عوامل مؤثر بر مسئولیتپذیری چهار زیر مقوله عامل خانوادگی، عامل اجتماعی، عامل شخصیتی و عامل آموزشی؛ برای اقدامات معلم برای مسئولیت پذیری دانش آموزان دو زیر مقوله تکالیف رسمی و تکالیف غیررسمی؛ برای شیوه ارزشیابی از مسئولیت پذیری دو زیر مقوله کمی وکیفی و برای پیامدهای مسئولیت پذیری سه زیر مقوله کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت استخراج گردید. همچنین نتایج تحلیل مضمون مصاحبه مدیران برای مصادیق مسئولیت پذیری زیر مقولات فردی و گروهی، برای مؤثر بر مسئولیتپذیری زیر مقولات خانوادگی، شخصیتی، محیطی و آموزشی؛ اقدامات مدیر برای مسئولیت پذیری دانش آموزان مقولات تیمی، فردی، اجتماعی سازمانی و برای پیامدهای مسئولیت پذیری دو زیر مقوله فردی و اجتماعی استخراج گردید.
برنامه ریزی آموزشی
اکرم دهباشی؛ هادی پورشافعی؛ محسن آیتی
چکیده
بسیاری از فعالیتهای تحصیلی در مدارس به منظور آماده سازی دانش آموزان برای زندگی آینده و توانایی ایفای نقش های مختلف طرح ریزی میشود.در این میان توجه به چشمانداز آینده فراگیران و تاثیرات آن مورد غفلت قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی تاثیرات چشم-انداز آینده دانشآموزان میباشد. رویکرد پژوهش، کیفی و روش آن سنتز پژوهی ...
بیشتر
بسیاری از فعالیتهای تحصیلی در مدارس به منظور آماده سازی دانش آموزان برای زندگی آینده و توانایی ایفای نقش های مختلف طرح ریزی میشود.در این میان توجه به چشمانداز آینده فراگیران و تاثیرات آن مورد غفلت قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی تاثیرات چشم-انداز آینده دانشآموزان میباشد. رویکرد پژوهش، کیفی و روش آن سنتز پژوهی است. جامعه پژوهش، متشکل از 293 مقاله درباره چشم انداز آینده فراگیران، می باشد که بین سال های 1999 تا 2019 در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل 43 مقاله می باشد که به صورت هدفمند جمع آوری شده اند و بر اساس پایش موضوعی دادهها انتخاب شدند. دادههای پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شدهاند. بر اساس تجزیه و تحلیل دادهها، تاثیرات چشم-انداز آینده برای فراگیران در 5 بُعد،17 عامل و 47 مقوله طبقه بندی شدند که شامل بُعد رفتاری(کاهش رفتار تنشزا، تقویت رفتار سالم و رفتار عاطفی)؛ بُعد روانشناختی(انگیزه، خودشناسی و اثرات روانشناسی)؛ بُعد زمینهای(اقتصادی و اجتماعی)، بُعد آموزشی(پیشرفت تحصیلی، انگیزش، استقلال یادگیری، ارزیابی فعال، رضایت تحصیلی و تعمیق یادگیری) و بُعد برنامهریزی (برنامهریزی، مدیریت زمان و هدف گزینی)، طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد ایجاد نگرش چشمانداز آینده در فراگیران خود میتواند زمینهساز تاثیرات زیادی برای فراگیران در زمانهای حال و آینده باشد لذا باید زمینه را برای بهبود و تقویت این نگرش در فراگیران با توجه به برنامههای درسی فراهم آید.
برنامه ریزی درسی
سمیه صاعدی؛ پروین صمدی؛ پروین احمدی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی دانشگاهی بر مبنای مدل اشتغال-پذیری فوگیت انجام شد. اصلاح مأموریت دانشگاهها در زمینه اشتغال از سه دهه پیش در جهان مورد توجه قرار گرفته است؛ به نحوی که برخی دانشگاههای پیشرو ساختار مدیریتی و برنامه درسی خود را به شکلی سازماندهی کردهاند که دانشآموختگان آن بتوانند در تولید فناوری، ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی دانشگاهی بر مبنای مدل اشتغال-پذیری فوگیت انجام شد. اصلاح مأموریت دانشگاهها در زمینه اشتغال از سه دهه پیش در جهان مورد توجه قرار گرفته است؛ به نحوی که برخی دانشگاههای پیشرو ساختار مدیریتی و برنامه درسی خود را به شکلی سازماندهی کردهاند که دانشآموختگان آن بتوانند در تولید فناوری، ارائه راهکارهای نوآورانه و حل مسائل اجتماعی و اقتصادی پیشگام باشند. پژوهش حاضر از نظر نوع هدف توسعهای و به روش کمی با رویکرد پیماشی انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته و جامعه آماری تمامی دانشجویان دوره کارشناسی در دانشگاههای جامع دولتی شهر تهران بود. نمونهگیری به روش طبقهای صورت گرفت. حجم نمونه آماری با توجه به فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید که با توجه به محدودیتهای تعداد 290 نمونه پرسشنامه تکمیل و وارد فرایند تحلیل شدند. دادههای بدست آمده با استفاده از آزمون تحلیل مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن بود که انطباقپذیری بر مهارتهای اشتغال-پذیری به میزان 529/0، هویت شغلی بر مهارتهای اشتغالپذیری به میزان 807/0و سرمایه انسانی-اجتماعی بر مهارتهای اشتغالپذیری به میزان 424/0 تأثیر مثبت و مستقیم دارند. همچنین محتوا بر سرمایه انسانی-اجتماعی (960/0)، روش تدریس بر سرمایه انسانی-اجتماعی (998/0)، روش تدریس بر هویت شغلی (236/0)، شیوه ارزشیابی بر سرمایه انسانی-اجتماعی (23/1)، ویژگیهای یادهنده بر سرمایه انسانی-اجتماعی (247/0)، ویژگی-های یاددهنده بر هویت شغلی (39/1)، ویژگیهای یاددهنده بر انطباقپذیری (382/0)، محیط یادگیری بر هویت شغلی (13/1) و نهایتاً محیط یادگیری بر انطباقپذیری (06/2) تأثیر دارد.
برنامه ریزی درسی
فهیمه انصاری زاده؛ محمدرضا کرامتی؛ سیف اله فضل الهی؛ رابین ام گیلیس
چکیده
هر یک از مطالعات قبلی ابعادی از فرآیند و راهکارهای اجرای رویکرد یادگیری مشارکتی را بررسی کردهاند. ترکیب نتایج این مطالعات و کنار هم قرار دادن این ابعاد یکی از شکافهای مهم پژوهشی است. هدف مطالعه حاضر ترکیب نتایج مطالعات ملی و بینالمللی بهمنظور پر کردن این شکاف تحقیقاتی است. در این مطالعه از روش سندلوسکی و باروسو استفاده شد. براساس ...
بیشتر
هر یک از مطالعات قبلی ابعادی از فرآیند و راهکارهای اجرای رویکرد یادگیری مشارکتی را بررسی کردهاند. ترکیب نتایج این مطالعات و کنار هم قرار دادن این ابعاد یکی از شکافهای مهم پژوهشی است. هدف مطالعه حاضر ترکیب نتایج مطالعات ملی و بینالمللی بهمنظور پر کردن این شکاف تحقیقاتی است. در این مطالعه از روش سندلوسکی و باروسو استفاده شد. براساس فراترکیبی از 46 مطالعه ملی (1401-1391) و بینالمللی (2022-2001)، فرایند و راهکارهای استفاده از یادگیری مشارکتی مورد بررسی قرار گرفت. دادهها از طریق نرمافزار Atlas-ti کدگذاری شد. میزان توافق بین دو کدگذار که متخصص در حیطه یادگیری مشارکتی بودند، مطلوب گزارش شد. نتایج نشان داد در فرآیند یادگیری مشارکتی اقدامات معلم و دانشآموزان نقش کلیدی دارند. معلمان میتوانند از طریق آشنایی با یادگیری مشارکتی، برنامهریزی کلاس درس، مدیریت کلاس درس و اندازهگیری عملکرد دانش آموزان این رویکرد را به نحو مؤثری اجرا کنند، آمادگی و آشنایی با کار گروهی دانشآموزان میتواند اجرای این رویکرد را تسهیل نماید. براساس نتایج مطالعه حاضر بهبود عناصر برنامهدرسی نظیر منابع، محتوا، ارزشیابی، معلم، دانشآموز، و مشارکت مجریان و افراد ذینفع همچنین حمایت مدیر و والدین میتواند زمینههای مناسبی را برای اجرای رویکرد یادگیری مشارکتی در مدارس ابتدایی فراهم سازد.
برنامه ریزی آموزشی
ناهید آجورلو؛ بهبود یاریقلی؛ غلامرضا گل محمد نژاد بهرامی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی آموزش باکیفیت در کلاسهای متراکم دانشآموزان ابتدایی شهر قزوین انجام شد. بدین منظور از رویکرد کیفی و روش نظریه مبنایی از نوع سیستماتیک استفادهشده است. جهت گردآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد و برای نمونهگیری از روش نمونهگیری هدفمند آمیخته (ترکیبی از نمونهگیری نظری، گلوله ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی آموزش باکیفیت در کلاسهای متراکم دانشآموزان ابتدایی شهر قزوین انجام شد. بدین منظور از رویکرد کیفی و روش نظریه مبنایی از نوع سیستماتیک استفادهشده است. جهت گردآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد و برای نمونهگیری از روش نمونهگیری هدفمند آمیخته (ترکیبی از نمونهگیری نظری، گلوله برفی و ملاک مدار) بهره گرفته شد. مشارکتکنندگان پژوهش، اساتید صاحبنظر این حوزه، مدیران و معلمان دوره اول و دوم ابتدایی، مدیران و کارشناسان مسئول دوره اول و دوم ابتدایی اداره کل آموزشوپرورش استان قزوین و نواحی یک و دو، سرگروهها و راهبران آموزشی بودند. نمونهگیری و مصاحبههای نیمه ساختاریافته تا زمانی ادامه یافت که تجزیهوتحلیل و اکتشاف دادهها پس از 19 مصاحبه به اشباع نظری رسید. جهت اطمینانپذیری پژوهش از استراتژیهای بررسی توسط اساتید متخصص و بررسی توسط مشارکتکنندگان استفادهشده است. درنهایت 23 مقوله اصلی شناسایی شدند. تبدیل کلاس درس به اجتماع یادگیری اخلاقی بهعنوان پدیده محوری شناخته شد. سایر مقولهها در 5 مقوله اصلی (شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها) دستهبندی شدند و روابط بین آنها در قالب مدل پارادایمی ترسیم و ارائه شد. با توجه به یافتهها، مفهوم محوری اجتماع یادگیری اخلاقی و پتانسیل آموزش اجتماعی از طریق ارتباطات متقابل کنشگران اصلی مطرح شد که در رابطهای پویا با یکدیگر میباشند و آموزش باکیفیت مستلزم درک تأثیرات توأمان و مجزای آنها است.
برنامه ریزی آموزشی
حسن جرفی؛ غلامحسین عبادی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش تدریس مبتنی بر رویکرد سازندهگرایی بر انگیزش پیشرفت، پیشرفت تحصیلی و عملکرد خواندن دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر اهواز بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهر اهواز در ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش تدریس مبتنی بر رویکرد سازندهگرایی بر انگیزش پیشرفت، پیشرفت تحصیلی و عملکرد خواندن دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر اهواز بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 1403-1402 میباشد که از طریق روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای دو کلاس (هر کلاس 25 نفر) انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس (1970)، پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1999) وآزمون استاندارد عملکرد خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (2007) بود، تعداد جلسات و موضوعات تدریس در هر دو کلاس یکسان بوده و تنها در نوع روش تدریسی که اعمال شده است، تفاوت داشتهاند. در گروه اول روش تدریس مبتنی بر سازندهگرایی و در گروه دوم روش سخنرانی اجرا گردید. در این پژوهش به منظور آزمون فرضیهها از تحلیل واریانس اندازههای تکراری استفاده شده است. نتایج نشان داد که روش تدریس سازندهگرایی بر بهبود انگیزش پیشرفت، پیشرفت تحصیلی و عملکرد خواندن دانشآموزان مؤثر میباشد. روش تدریس مبتنی بر رویکرد سازندهگرایی روشی کارا در ایجاد انگیزش پیشرفت، پیشرفت تحصیلی و عملکرد خواندن دانشآموزان است. پیشنهاد میشود دورههای آموزشی روش تدریس مبتنی بر رویکرد سازندهگرایی را برای معلمان در نظر گرفته شود. اینکه برخی از معلمان به علت عادت کردن به روشهای سنتی نسبت به شیوههای نوین تدریس کمی مقاومت نشان دادند از جمله محدودیت های این پژوهش بود.
مدیریت آموزشی
جواد پورکریمی؛ مهسا عزیزی؛ سیدحسین موسوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیهای خودتوسعهای معلمان با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. کلیه اسناد علمی یافت شده در بین سالهای 2016 تا 2023 به تعداد 267 سند علمی، جامعه پژوهش حاضر را شکل میدهند که در 7 پایگاه خارجی و 4 پایگاه داخلی یافت شدند. درنهایت، 22 سند علمی پس از واکاوی عناوین، روش پژوهش و یافتهها، گزینش و تحلیل شد. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیهای خودتوسعهای معلمان با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. کلیه اسناد علمی یافت شده در بین سالهای 2016 تا 2023 به تعداد 267 سند علمی، جامعه پژوهش حاضر را شکل میدهند که در 7 پایگاه خارجی و 4 پایگاه داخلی یافت شدند. درنهایت، 22 سند علمی پس از واکاوی عناوین، روش پژوهش و یافتهها، گزینش و تحلیل شد. تحلیل یافتهها با روش تحلیل تم انجام گرفته و به منظور کنترل کیفیت پژوهش، تحلیل و واکاوی اسناد با دقت بالا به همراه مستندسازی، انجام گردید؛ همچنین بوسیله ابزار برنامه مهارتهای ارزیابی حیاتی (CASP)، کیفیت یافتهها توسط خبرگان ارزیابی و تایید شد. شایستگیهای خودتوسعهای معلمان در پنج بعد مهارت، توانایی، دانش، نگرش و ویژگی احصاء گردید. حیطه مهارت مولفههای خودنظارتی حرفهای، رهبری فرآیند یاددهی-یادگیری، شبکهسازی حرفهای، بالندگی خودراهبر و مهارت فناورانه را در برمیگیرد. حیطه توانایی از مولفههای خودآگاهی، خودمدیریتی، خودانگیزشی، بلوغ شناختی و عاطفی و حیطه دانش از مولفههای دانش پداگوژیک و دانش برون سازمانی تشکیل شدهاند. شوق تغییر و بهبود و اشتیاق شغلی مولفههای احصاء شده در حیطه نگرش هستند. ویژگیهای شخصی و اخلاق حرفهای و سازمانی هم مولفههای شناسایی شده در حیطه ویژگی میباشند. در شرایط تغییرات پیوسته و محیط آموزشی متلاطم، شایستگی خودتوسعه ای کلید کیفیت فرآیند یاددهی-یادگیری و ارتقای جایگاه حرفهای معلمان است.
برنامه ریزی درسی
رضا معصومی نژاد
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین مفهوم "روایت جبران" در راستای شکلگیری خود واقعی معلمان در برنامهدرسی بر اساس هویت اتوبیوگرافیکال انجام شد. رویکرد تحقیق کیفی از نوع پژوهش روایی با تاکید بر تحلیل موضوعی بود. در این راستا 12 نفر از معلمان در سال تحصیلی 1403-1402 با استفاده از مصاحبه روایتی عمیق از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع شاخص مورد ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین مفهوم "روایت جبران" در راستای شکلگیری خود واقعی معلمان در برنامهدرسی بر اساس هویت اتوبیوگرافیکال انجام شد. رویکرد تحقیق کیفی از نوع پژوهش روایی با تاکید بر تحلیل موضوعی بود. در این راستا 12 نفر از معلمان در سال تحصیلی 1403-1402 با استفاده از مصاحبه روایتی عمیق از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع شاخص مورد مطالعه قرار گرفتند. از روش خود بازبینی پژوهشگر و تکنیک کنترل اعضا برای تعیین روایی و از روش تحلیل موازی برای تعیین پایایی دادههای تحقیق استفاده شد. یافتهها نشان داد که 7 مولفه انتشارپذیری، فهمپذیری، خود گفتمانسازی، فلسفهورزی، مالکیت معنوی، انگیزهگرایی و انگارهسازی معلمی کدهای اصلی هستند که با 21 کد محوری و 131 کد اولیه در چارچوب فرایند روایت جبرانی در جهت رشد خود واقعی معلمان در برنامههای درسی تاثیرگذار هستند. نتایج نشان می دهد که نظام آموزشی به دنبال پرورش مهارتهای روایی معلمان به عنوان یک ذهنیت توسعه دهنده در حوزه فعالیتهای برنامهدرسی باشند و سعی کنند ماهیت جبرانگرایانه روایت را در چارچوب فرایند بازآفرینی نقش معلمان در برنامه درسی تعریف نمایند.
روانشناسی تربیتی
ضرغام یوسفی؛ طاهره ازمشا؛ مریم کریمی؛ اسماعیل ویسیا
چکیده
در این پژوهش به بررسی نقش واسطهای مهارتهای ارتباطی در تأثیرگذاری باورهای فراشناختی بر خلاقیت دبیران تربیتبدنی پرداخته شد. پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهشهای توصیفی- همبستگی از نوع مدل ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دبیران تربیتبدنی متوسطه اول مناطق 4 گانه شهر اهواز به تعداد 425 نفر بود؛ نمونه آماری با توجه به جدول کرجسی و مورگان ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی نقش واسطهای مهارتهای ارتباطی در تأثیرگذاری باورهای فراشناختی بر خلاقیت دبیران تربیتبدنی پرداخته شد. پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهشهای توصیفی- همبستگی از نوع مدل ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دبیران تربیتبدنی متوسطه اول مناطق 4 گانه شهر اهواز به تعداد 425 نفر بود؛ نمونه آماری با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 182 نفر تعیین شد. ابزار جمعآوری دادهها شامل 3 پرسشنامه استاندارد مهارتهای ارتباطی هفتگانه، پرسشنامه خلاقیت و پرسشنامه باورهای فراشناختی بودند. به منظور آزمون فرضیات از روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از دو نرمافزار Smart- PLS و SPSS استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که باورهای فراشناختی بر خلاقیت و مهارتهای ارتباطی دبیران تربیتبدنی شهر اهواز تأثیر دارد؛ و همچیین مهارتهای ارتباطی نیز به میزان 38/0 بر خلاقیت دبیران تربیتبدنی شهر اهواز اثر مستقیم داشت. در نهایت نیز مشخص شد که باورهای فراشناختی بر خلاقیت دبیران تربیتبدنی بهواسطه مهارتهای ارتباطی تأثیر دارد. با توجه به نتایج پژوهش برگزاری همایشها، کارگاهها و دورههای آموزشی جهت ارتقای تواناییها و خلاقیت معلمان تربیتبدنی و همچنین برنامهریزی برای طراحی سیستم گزینش معلمان تربیتبدنی بر اساس ویژگیهای شخصیتی مناسب و بهکارگیری معلمان دارای استعدادهای خلاقانه و مهارتهای ارتباطی پیشنهاد میشود.
مدیریت آموزشی
مصطفی غزال؛ محمدعلی نادی؛ صالح صاحب کاظم؛ فرانک موسوی
چکیده
فرآیند یادگیری و توسعه قابلیت های فراگیران، به شدت به مشارکت فعال فراگیران در آموزش بستگی دارد. لذا مطالعه پیشرو، با هدف ارزیابی روشهای یاددهی-یادگیری فعال در توسعه توانایی-های دانشجویان و سپس ارزیابی دیدگاه اساتید در مورد اینکه چگونه مشارکت فعال بر قابلیتهای عمومی دانشجویان تأثیر میگذارد، انجام شد. برای اجرای مطالعه، از روش ...
بیشتر
فرآیند یادگیری و توسعه قابلیت های فراگیران، به شدت به مشارکت فعال فراگیران در آموزش بستگی دارد. لذا مطالعه پیشرو، با هدف ارزیابی روشهای یاددهی-یادگیری فعال در توسعه توانایی-های دانشجویان و سپس ارزیابی دیدگاه اساتید در مورد اینکه چگونه مشارکت فعال بر قابلیتهای عمومی دانشجویان تأثیر میگذارد، انجام شد. برای اجرای مطالعه، از روش آمیخته (کمی-کیفی) استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی، شامل دانشجویان دانشگاه بابل در عراق بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 145 نفر بعنوان اعضای نمونه انتخاب و با روش نمونه گیری در دسترس بعنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات در این بخش، "پرسشنامه مشارکت دانشجویی (SEQ)" بود. روشهای یاددهی-یادگیری فعال و تأثیر آن بر تواناییهای فراگیران با استفاده از آنالیز واریانس و سهم روشهای مورد بررسی، با استفاده از آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش کیفی اعضای هیئت علمی بعنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند و روش نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به نقطه اشباع مورد استفاده قرار گرفت (12 نفر). از مصاحبه برای جمعآوری اطلاعات در این بخش، استفاده شد. پاسخهای اعضای هیئت علمی با استفاده از تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برحسب نتایج بدست آمده، اکثر دانشجویان روشهای یاددهی-یادگیری فعال را در رشد تواناییهایشان موثر دانستند. روشهای یاددهی-یادگیری فعال منجربه افزایش قابل توجهی در قابلیتهای فراگیران شده است که نشاندهنده کارایی و اثربخشی چنین روشهایی است. یادگیری فعال درها را به روی یادگیری عملی باز میکند و فراگیران و مدرسان را قادر میسازد تا تحقیق کنند،
تکنولوژی آموزشی
حشمت اله نظری؛ ابراهیم طلایی؛ جواد حاتمی؛ عبدالزهرا تیماس
چکیده
روبریک نگارش، یک نوع دستورالعمل است که توصیفکننده معیارها و سطوح عملکرد برای یک تکلیف خاص نگارش است. پژوهش حاضر بهمنظور طراحی و اعتباریابی روبریک ویژهی نگارش در دورهی دوم دبستان انجام گرفت. پژوهش حاضر بطور کلی از نوع پژوهش اندازهگیری و بطور خاص از نوع مقیاسیابی است. در پژوهش مقیاسیابی روشها و مراحل اصلی طراحی و اجرای ...
بیشتر
روبریک نگارش، یک نوع دستورالعمل است که توصیفکننده معیارها و سطوح عملکرد برای یک تکلیف خاص نگارش است. پژوهش حاضر بهمنظور طراحی و اعتباریابی روبریک ویژهی نگارش در دورهی دوم دبستان انجام گرفت. پژوهش حاضر بطور کلی از نوع پژوهش اندازهگیری و بطور خاص از نوع مقیاسیابی است. در پژوهش مقیاسیابی روشها و مراحل اصلی طراحی و اجرای یک مقیاس بهطور دقیق تشریح میشوند. پس از مطالعه بررسیهای انجام شده در مورد روبریکهای استفاده شده در دورهی ابتدایی و همچنین تعیین روبریکهای اختصاصی برای انواع مختلف نگارش (نگارش توصیفی، روایتی، توضیحی، و استدلالی) پژوهشگر به استخراج اهداف برنامه درسی زبان فارسی در حوزهی نگارش پرداختند. سپس از میان مولفههای هر یک از انواع نگارش، مولفههای عمومی را انتخاب نمودند و در نهایت یک روبریک 9 مولفهای طراحی نمودند. پس از طراحی روبریک، اعتبار آن مورد بررسی قرار گرفت. نبود وجود روبریک استاندارد ویژهی نگارش یکی از دلایل نامشخص بودن وضعیت نگارش دانشآموزان دورهی ابتدایی در ایران بهشمار میرود. وجود روبریک علاوه بر آنکه دید روشنی از وضعیت نگارش دانشآموزن به دست میدهد، باعث میشود خود دانشآموزان از انتظارات و اهداف برنامه درسی نگارش آگاه شود. این امر خود به بهبود وضعیت آنها در مهارت نگارش منجر میشود.
مدیریت آموزشی
علی نوفرستی؛ بختیار شعبانی ورکی؛ رضوان حسین قلی زاده
چکیده
در این مقاله روند تحول مفهوم سازمان آموزشی از زمان یونان باستان تاکنون مورد بررسی قرار گرفته، آنگاه بر پایه رویکرد عصبپدیدارشناسی معنای بدیل سازمان آموزشی ارائه شده است. بنابراین نخست تصریح شده است سازمان آموزشی در طول تاریخ دو دوره سایه (پریشانی) و وابستگی را پشت سرگذاشته است. در دوره اول که پیش از انقلاب صنعتی است سازمان آموزشی ...
بیشتر
در این مقاله روند تحول مفهوم سازمان آموزشی از زمان یونان باستان تاکنون مورد بررسی قرار گرفته، آنگاه بر پایه رویکرد عصبپدیدارشناسی معنای بدیل سازمان آموزشی ارائه شده است. بنابراین نخست تصریح شده است سازمان آموزشی در طول تاریخ دو دوره سایه (پریشانی) و وابستگی را پشت سرگذاشته است. در دوره اول که پیش از انقلاب صنعتی است سازمان آموزشی هنوز مشخصههای معین خود را ظاهر نکرده و آموزش به صورت پراکنده توسط نهادها و افراد مختلف صورت میپذیرفت. بعد از انقلاب صنعتی و پیدایش سازمانهای مختلف، سازمان آموزشی متاثر از نظریههای مدیریت و سازمان دولتی و صنعتی، ساختار و تعریف نسبتاً مشخصی دارد. در نتیجه مفهوم آن با ابتنا به همین نظریه ها تبیین شده است. در ادامه با بررسی سازمان آموزشی تکاپوآفرین که برآمده از رویکرد عصبپدیدارشناسی به یادگیری و شناخت است به مفهومی بدیل از سازمان آموزشی پرداخته شد. در این تعریف عنصر «مکان» در محیط و جامعه بسط یافته، عنصر«زمان» محدودیت خود را از دست داده، عنصر «یادگیرنده» مبتنی بر شرایط، مسیر، زمان و مکان یادگیری تعریف شده ، عنصر «معلم» صرفاً یک انسان استخدامشده تلقی نشده و هر کس یا حتی چیزی است که فرایند یادگیری را برای شاگرد تسهیل کند و «روش آموزش-رهبری سازمان آموزشی» با تغییر از ایستایی به پویایی، از تک صدایی به چند صدایی و از تمرکز گرایی به تمرکز زدایی دچار تحول میشود. سازمان آموزشی تکاپوآفرین در پی آن است که عنصرهای «انسانیت» و «زندگی» را به عرصه آموزش و پرورش برگرداند.
فلسفه تعلیم و تربیت
سعید آزادمنش؛ حمیده سادات خادمی
چکیده
نظر به اینکه نسل Z و Alpha مخاطب اصلی تعلیم و تربیت اکنون و آینده ما هستند، شناخت ویژگی های این دو نسل برای بسامان کردن امر تعلیم و تربیت به ویژه در دوران کودکی حائز اهمیت است. با توجه به این ضرورت، در این پژوهش تلاش کردیم تا تأملی بر مفهوم دوران کودکی با نظر به ویژگی های نسل Z و Alpha داشته باشیم. در همین راستا، با استفاده از روش تحلیل مفهومی، ...
بیشتر
نظر به اینکه نسل Z و Alpha مخاطب اصلی تعلیم و تربیت اکنون و آینده ما هستند، شناخت ویژگی های این دو نسل برای بسامان کردن امر تعلیم و تربیت به ویژه در دوران کودکی حائز اهمیت است. با توجه به این ضرورت، در این پژوهش تلاش کردیم تا تأملی بر مفهوم دوران کودکی با نظر به ویژگی های نسل Z و Alpha داشته باشیم. در همین راستا، با استفاده از روش تحلیل مفهومی، نخست ویژگی های افراد این دو نسل را ذیل ده محور ارائه کردیم که برخی از آنها عبارتند از: «زیستی واقعی در دنیای مجازی»، «پذیرش کدهای رفتاری جدید مجازی»، «تکثر و تزلزل هویتی»، «یادگیری مداوم و مادام العمر» و «فردگرایی و انزوای اجتماعی در مقابل گستردگی تعاملات مجازی». در ادامه با نظر به این ویژگی ها، مفهوم دوران کودکی و کودک برآمده از این دو نسل را «نت وند» یا «کودک در شبکه» نامیدیم که شامل مؤلفه هائی مفهومی است؛ «زیست دوگانه مجازی- حقیقی»، «تجربه زیستن در جهانی متکثر»، «خودآموزی و خودپردازش گری» و «انزوای اجتماعی در عین فعالیت و همکاری گروهی»، چهار مؤلفه مفهومی دوران کودکی هستند. در نهایت «به رسمیت شناختن دنیای مجازی در تعلیم و تربیت دوران کودکی» را به مثابه ی ضرورتی در تعامل تربیتی مطرح کردیم که عدم توجه بدان می تواند در فرایند تعلیم و تربیت خللی اساسی ایجاد کند و حتی مهم تر از آن به زوال دوران کودکی منجر شود.
مدیریت آموزشی
عباس رمضانی؛ لادن حاجیانوری
چکیده
نسل زد و اخیراً آلفا، متشکل از دانشآموزانی است که فارغ از سن قانونی کار، منتظر فارغالتحصیلی از مدرسه نبوده و با جدیت در بازارهای سرمایه از قبیل فارکس، رمزارزها و کسب و کارهای نوپدید چون اینفلوئنسری، بازاریابی شبکهای دیجیتال، تبلیغات اینترنتی و...مشغول فعالیت هستند. علیرغم روند روزافزون گرایش دانشآموزان، آنچنان که باید بدان ...
بیشتر
نسل زد و اخیراً آلفا، متشکل از دانشآموزانی است که فارغ از سن قانونی کار، منتظر فارغالتحصیلی از مدرسه نبوده و با جدیت در بازارهای سرمایه از قبیل فارکس، رمزارزها و کسب و کارهای نوپدید چون اینفلوئنسری، بازاریابی شبکهای دیجیتال، تبلیغات اینترنتی و...مشغول فعالیت هستند. علیرغم روند روزافزون گرایش دانشآموزان، آنچنان که باید بدان پرداخته نشده و و ابعاد مختلف این گرایش مکتوم مانده است. بر این اساس، شناسایی عوامل موثر بر گرایش دانشآموزان به کسب و کارهای نوپدید و بازار سرمایه، هدف پژوهش آمیخته (از نوع اکتشافی متوالی) حاضر است. در این راستا با استفاده از از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی، با 27 نفر از صاحبنظران این حوزه و دانشآموزان فعال در این فعالیتها مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت. با اشباع داده، مصاحبهها متوقف و مضامین آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس بخش کیفی، پرسشنامه محققساخته 25 گویهای تدوین شد. جامعه پژوهش بخش کمی، دانشآموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهر زنجان در سال تحصیلی 1403-1402 بهتعداد 18358 نفر بود که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی، 376 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مدل نهایی پژوهش بر این اساس رسم شد. بر اساس یافتهها عوامل فردی، اقتصادی، جمعیتشناختی، اجتماعی، فنی-تکنولوژیک و خانوادگی عوامل موثر بر گرایش دانشآموزان محسوب میشود که بهدلیل تنوع و تکثر بالای آنها، برنامهریزان اقتصادی، فرهنگی و آموزشی بایستی در تعامل با یکدیگر، با تمهید ملزومات به مواجهه منطقی با این پدیده بپردازند.
مدیریت آموزشی
رضوان حسین قلی زاده؛ فاطمه احمدی؛ مجتبی بذرافشان مقدم
چکیده
هدف اصلی این پژوهش مطالعه توصیف تجارب زیسته اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد از آزادی آکادمیک می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناسی توصیفی بهره گرفتهشد. کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد نمونه موردمطالعه را تشکیل دادند که 18 نفر به عنوان مطلعان کلیدی و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش مطالعه توصیف تجارب زیسته اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد از آزادی آکادمیک می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناسی توصیفی بهره گرفتهشد. کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد نمونه موردمطالعه را تشکیل دادند که 18 نفر به عنوان مطلعان کلیدی و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری دادههای موردنیاز از مصاحبه نیمهساختیافته و برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها از روش تحلیل استراوس و کوربین استفاده شد. همچنین برای اعتباربخشی یافته ها از ملاک های چهارگانه لینکلن و گوبا استفاده شد. بر اساس یافتههای این پژوهش، پنج مضمون اصلی آزادی آموزشی، آزادی پژوهشی، آزادی فردی، آزادی فرهنگی و آزادی سازمانی به عنوان تجربه اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد از آزادی آکادمیک استخراج شد. در مضمون آزادی آموزشی و پژوهشی نتایج به دست آمده ناظر بر تجربه متفاوت اعضای هیئت علمی از آزادی و محدودیت در این دو مضمون میباشد. مقولههای مربوط به فرد و ادراک اعضای هیئت علمی از آزادی آکادمیک ذیل مضمون آزادی فردی قرار گرفتند. همچنین مضمون آزادی فرهنگی بیانگر پیوند بین فرهنگ اجتماعی، سیاسی و جامعه با آزادی آکادمیک میباشد و در پایان مضمون آزادی سازمانی به مقولههای مرتبط با سازمان و ساختار دانشگاه اشاره میکند.
برنامه ریزی درسی
فرزانه عسکری؛ محمد جوادی پور؛ رضوان حکیم زاده؛ کیوان صالحی
چکیده
برنامه درسی متراکم، پدیدهای نوظهور است که شناخت همه جانبهی آن برای هر نظام آموزشی ضرورت محسوب میشود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل زمینهساز و تبعات برنامه درسی متراکم در دوره ابتدایی به منظور ارائه راهکارهای مقابله با آن بوده است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی است که به روش نظریه برخاسته از دادهها با طرح چارمز (۲۰۰۶) انجام شده است. ...
بیشتر
برنامه درسی متراکم، پدیدهای نوظهور است که شناخت همه جانبهی آن برای هر نظام آموزشی ضرورت محسوب میشود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل زمینهساز و تبعات برنامه درسی متراکم در دوره ابتدایی به منظور ارائه راهکارهای مقابله با آن بوده است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی است که به روش نظریه برخاسته از دادهها با طرح چارمز (۲۰۰۶) انجام شده است. شرکتکنندگان پژوهش را متخصصان، معلمان، دانشآموزان و والدین تشکیل میدادند که به صورت نمونهگیری هدفمند در دو مرحلهی مقدماتی (ملاکمحور) و نظریهای انتخاب شدند. گردآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته انجام گرفت و دادهها با روش ساختگرایانهی چارمز و از طریق کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری تحلیل شد. در طی فرایند کدگذاری، ۷۴ کد اولیه، ۱۷ کد متمرکز و ۳ کد نظری استخراج گردید. جهت ارزیابی کیفیت و اعتبار پژوهش، از ملاکهای لینکلن و گوبا (۱۹۸۵) و چارمز (۲۰۰۶) استفاده گردید و بدین منظور روشهای بازبینی اعضا، ممیزی بیرونی و بازبینی همگنان (با توافق ۸۹ درصد بین دو کدگذار اول و دوم) بکار گرفته شد. یافتههای پژوهش حاکی از این بود که ساختار جزیرهای و رویکرد مهندسی، فرهنگ عمومی جامعه، شتابزدگی در اصلاحات، سستی در پایش، ضعف در اجرا و بیاعتمادی به توانایی معلمان عوامل زمینهساز برنامه درسی متراکم در دوره ابتدایی ایران بوده است و تبعات یاددهی عجولانه و سلیقهای، یادگیری سطحی و زودگذر، کمتوجهی به پرورش استعداد و خلاقیت، بیرغبتی به درس و مدرسه، فرسودگی شغلی معلمان و ناکارآمد جلوه کردن آموزش و پرورش را به دنبال داشته است.
روانشناسی تربیتی
توحید اشرف زاده؛ جواد مصرآبادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل اثربخشی روشهای تدریس بر عملکرد تحصیلی انجام شده است. روش پژوهش، فراتحلیل میباشد. جامعه آماری شامل مطالعات در دسترس مرتبط در داخل کشور بود که در بین سالهای 1390 تا 1401 منتشر شده بود. کلیدواژههای جستوجوی پژوهشهای اولیه شامل: روشهای تدریس، الگوهای تدریس، عملکرد تحصیلی و پیشرفت تحصیلی بود و برای جمعآوری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل اثربخشی روشهای تدریس بر عملکرد تحصیلی انجام شده است. روش پژوهش، فراتحلیل میباشد. جامعه آماری شامل مطالعات در دسترس مرتبط در داخل کشور بود که در بین سالهای 1390 تا 1401 منتشر شده بود. کلیدواژههای جستوجوی پژوهشهای اولیه شامل: روشهای تدریس، الگوهای تدریس، عملکرد تحصیلی و پیشرفت تحصیلی بود و برای جمعآوری اطلاعات از چکلیست مشخصات طرحهای پژوهشی Mesr Abadi استفاده شد. پس از بررسی ملاکهای ورود و خروج، 758 اندازه اثر از 622 مطالعه به دست آمد. مطالعاتی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند از مرکز اسناد و مدارک علمی ایران، پایگاه جهاد دانشگاهی کشور، سایت خصوصی بانک مجلات ایران و پایگاه مجلات تخصصی نور جمعآوری شدند و بعد از بررسی ملاکهای ورود و خروج، یافتههای کمی پژوهشهای منتخب با نرمافزار CMA تحلیل شدند. تحلیل اطلاعات نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی برای مدل اثرات ثابت 0/918 و برای مدل اثرات تصادفی 1/227 است. با توجه به ناهمگنی اندازههای اثر، تأثیر متغیرهای تعدیلکننده بررسی شد. نتایج تحلیل پژوهش نشان داد که در بین زیر مؤلفههای روشهای تدریس، الگوی تدریس پردازش اطلاعات و در بین روشهای تدریس الگوی پردازش اطلاعات نیز، روش مبتنی بر پروژه تأثیر بیشتری بر عملکرد تحصیلی فراگیران دارد. بر پایه اندازه اثرهای بهدستآمده میتوان دریافت که روشهای تدریس بر عملکرد تحصیلی تأثیر میگذارند. به دلیل متفاوت بودن روشهای یادگیری و درک فراگیران، پیشنهاد میشود معلمان از روشهای مختلف تدریس استفاده کنند.
روانشناسی تربیتی
مجتبی جهانی فر؛ امیر مثنوی؛ آفرین زنگنه
چکیده
سنجش تکوینی فرآیندی هدفمند است که به معلم و دانشآموز کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و فرآیند آموزش و یادگیری را به طور مداوم بهبود ببخشند. در این پژوهش به کمک مدلی مفهومی، ساختار علّی بین مولفههای سنجش تکوینی، باورهای شایستگی و انگیزشی، و رفتارهای یادگیری علوم تبیین شد. نمونهای 469 نفری از دانشآموزان دوره اول ...
بیشتر
سنجش تکوینی فرآیندی هدفمند است که به معلم و دانشآموز کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و فرآیند آموزش و یادگیری را به طور مداوم بهبود ببخشند. در این پژوهش به کمک مدلی مفهومی، ساختار علّی بین مولفههای سنجش تکوینی، باورهای شایستگی و انگیزشی، و رفتارهای یادگیری علوم تبیین شد. نمونهای 469 نفری از دانشآموزان دوره اول متوسطه در متغیر های بازخوردهای معلم، و تدریس انطباقی (مولفههای سنجش تکوینی)؛ انگیزه درونی، انگیزه ابزاری، و خودکارآمدی تحصیلی (مولفههای باورهای شایستگی و انگیزشی)؛ و رفتارهای یادگیری علوم سنجش شدند. به کمک مدلیابی معادلات ساختاری، روابط علّی بین متغیرها بررسی شد. یافتهها نشان دادند سنجش تکوینی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق باورهای انگیزشی (متغیر میانجی) موجب ایجاد رفتارهای یادگیری علوم و تقویت آنها میشود. همچنین اثرمستقیم و غیرمستقیم بازخورد معلم بر رفتارهای یادگیری علوم بیشتر از اثر تدریس انطباقی است. نتیجه اینکه پیشنهاد، و بازخورد معلم هنگام ارائه مطالب در صورت تناسب با مقاصد یادگیری و انتظارات دانشآموزان موجب افزایش انگیزه و خودکارآمدی تحصیلی در آنها خواهد شد که پیامد مهم آن در درس علوم ایجاد رفتارهای علمی خواهد بود.