برنامه ریزی آموزشی
اکرم دهباشی؛ هادی پورشافعی؛ محسن آیتی
چکیده
بسیاری از فعالیتهای تحصیلی در مدارس به منظور آماده سازی دانش آموزان برای زندگی آینده و توانایی ایفای نقش های مختلف طرح ریزی میشود.در این میان توجه به چشمانداز آینده فراگیران و تاثیرات آن مورد غفلت قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی تاثیرات چشم-انداز آینده دانشآموزان میباشد. رویکرد پژوهش، کیفی و روش آن سنتز پژوهی ...
بیشتر
بسیاری از فعالیتهای تحصیلی در مدارس به منظور آماده سازی دانش آموزان برای زندگی آینده و توانایی ایفای نقش های مختلف طرح ریزی میشود.در این میان توجه به چشمانداز آینده فراگیران و تاثیرات آن مورد غفلت قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی تاثیرات چشم-انداز آینده دانشآموزان میباشد. رویکرد پژوهش، کیفی و روش آن سنتز پژوهی است. جامعه پژوهش، متشکل از 293 مقاله درباره چشم انداز آینده فراگیران، می باشد که بین سال های 1999 تا 2019 در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل 43 مقاله می باشد که به صورت هدفمند جمع آوری شده اند و بر اساس پایش موضوعی دادهها انتخاب شدند. دادههای پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شدهاند. بر اساس تجزیه و تحلیل دادهها، تاثیرات چشم-انداز آینده برای فراگیران در 5 بُعد،17 عامل و 47 مقوله طبقه بندی شدند که شامل بُعد رفتاری(کاهش رفتار تنشزا، تقویت رفتار سالم و رفتار عاطفی)؛ بُعد روانشناختی(انگیزه، خودشناسی و اثرات روانشناسی)؛ بُعد زمینهای(اقتصادی و اجتماعی)، بُعد آموزشی(پیشرفت تحصیلی، انگیزش، استقلال یادگیری، ارزیابی فعال، رضایت تحصیلی و تعمیق یادگیری) و بُعد برنامهریزی (برنامهریزی، مدیریت زمان و هدف گزینی)، طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد ایجاد نگرش چشمانداز آینده در فراگیران خود میتواند زمینهساز تاثیرات زیادی برای فراگیران در زمانهای حال و آینده باشد لذا باید زمینه را برای بهبود و تقویت این نگرش در فراگیران با توجه به برنامههای درسی فراهم آید.
برنامه ریزی آموزشی
ناهید آجورلو؛ بهبود یاریقلی؛ غلامرضا گل محمد نژاد بهرامی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی آموزش باکیفیت در کلاسهای متراکم دانشآموزان ابتدایی شهر قزوین انجام شد. بدین منظور از رویکرد کیفی و روش نظریه مبنایی از نوع سیستماتیک استفادهشده است. جهت گردآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد و برای نمونهگیری از روش نمونهگیری هدفمند آمیخته (ترکیبی از نمونهگیری نظری، گلوله ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی آموزش باکیفیت در کلاسهای متراکم دانشآموزان ابتدایی شهر قزوین انجام شد. بدین منظور از رویکرد کیفی و روش نظریه مبنایی از نوع سیستماتیک استفادهشده است. جهت گردآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد و برای نمونهگیری از روش نمونهگیری هدفمند آمیخته (ترکیبی از نمونهگیری نظری، گلوله برفی و ملاک مدار) بهره گرفته شد. مشارکتکنندگان پژوهش، اساتید صاحبنظر این حوزه، مدیران و معلمان دوره اول و دوم ابتدایی، مدیران و کارشناسان مسئول دوره اول و دوم ابتدایی اداره کل آموزشوپرورش استان قزوین و نواحی یک و دو، سرگروهها و راهبران آموزشی بودند. نمونهگیری و مصاحبههای نیمه ساختاریافته تا زمانی ادامه یافت که تجزیهوتحلیل و اکتشاف دادهها پس از 19 مصاحبه به اشباع نظری رسید. جهت اطمینانپذیری پژوهش از استراتژیهای بررسی توسط اساتید متخصص و بررسی توسط مشارکتکنندگان استفادهشده است. درنهایت 23 مقوله اصلی شناسایی شدند. تبدیل کلاس درس به اجتماع یادگیری اخلاقی بهعنوان پدیده محوری شناخته شد. سایر مقولهها در 5 مقوله اصلی (شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها) دستهبندی شدند و روابط بین آنها در قالب مدل پارادایمی ترسیم و ارائه شد. با توجه به یافتهها، مفهوم محوری اجتماع یادگیری اخلاقی و پتانسیل آموزش اجتماعی از طریق ارتباطات متقابل کنشگران اصلی مطرح شد که در رابطهای پویا با یکدیگر میباشند و آموزش باکیفیت مستلزم درک تأثیرات توأمان و مجزای آنها است.
برنامه ریزی آموزشی
مجید دربندی؛ سید امین منصوری؛ سید مرتضی افقه؛ مصطفی محمدی ده چشمه؛ سجاد بهمنی
چکیده
در این تحقیق با استفاده از شاخصهای دانشگاهی شامل اعضای هیئت علمی با درجة استادی، دانشیاری، استادیاری و مربی و اساتید مدعو، دانشجویان و دانشآموختگان مقاطع دکتری، کارشناسی ارشد و کارشناسی به بررسی رتبه بندی استانهای ایران از منظر شاخصهای دانشگاهی با روش تاپسیس برای سال تحصیلی 1399-1398 در 31 استان ایران پرداخته شده است. اهمیت این ...
بیشتر
در این تحقیق با استفاده از شاخصهای دانشگاهی شامل اعضای هیئت علمی با درجة استادی، دانشیاری، استادیاری و مربی و اساتید مدعو، دانشجویان و دانشآموختگان مقاطع دکتری، کارشناسی ارشد و کارشناسی به بررسی رتبه بندی استانهای ایران از منظر شاخصهای دانشگاهی با روش تاپسیس برای سال تحصیلی 1399-1398 در 31 استان ایران پرداخته شده است. اهمیت این تحقیق در راستای رتبه بندی دانشگاهها به سیاست مداران کمک میکنند تا بتوانند با یک دید باز و دقیقتر به رفع تبعیضهای منطقهای از این منظر بپردازند. نتایج تحقیق اما متاسفانه حکایت ازتوزیع منطقهای نامتوازن در توسعه دانشگاهی دارد به طوریکه بازبینی سیاستهای منطقهای را در راستای اهداف توسعه متوازن منطقهای طلب میکند. نتیجة کلی بررسی وضعیت دانشگاهها در استانهای ایران نیز حکایت از این دارد که تعداد 2 استان تهران و البرز استانهای پیشرفته و 29 استان دیگر به عنوان استانهای در حال توسعه تلقی شدهاند و هیچ استان کم توسعه یافته وجود ندارد. همچنین نتایج نشان میدهد که توسعه یافتگی 26 استان در زمینه دانشگاه زیر حد میانگین بوده است که میبایست مورد توجه زیادی قرار گرفته شود و از طرفی بیانگر توسعه نامتوازن استانهای کشور در زمینه دانشگاه بوده است.
برنامه ریزی آموزشی
فردین محمدی؛ امیر حسین محمدپناه
چکیده
پژوهش حاضر سعی در تبیین این مسأله را دارد که وضعیت عادتواره آموزشی معلمان در ایران چگونه است، در طول زمان دستخوش چه تغییراتی شده است، چه شرایطی در شکلدهی آن نقش داشته است و چه پیامدهایی به دنبال داشته است؟ بر این اساس هدف اصلی در تحقیق حاضر بررسی وضعیت و تحولات عادتواره آموزشی معلمان در میدان آموزش است. در راستای پاسخ به مسأله تحقیق، ...
بیشتر
پژوهش حاضر سعی در تبیین این مسأله را دارد که وضعیت عادتواره آموزشی معلمان در ایران چگونه است، در طول زمان دستخوش چه تغییراتی شده است، چه شرایطی در شکلدهی آن نقش داشته است و چه پیامدهایی به دنبال داشته است؟ بر این اساس هدف اصلی در تحقیق حاضر بررسی وضعیت و تحولات عادتواره آموزشی معلمان در میدان آموزش است. در راستای پاسخ به مسأله تحقیق، چارچوب مفهومی پژوهش بر اساس نظریات بوردیو تدوین گردید. جهت گردآوری و تحلیل دادهها از روش تحلیل موضوعی بهره گرفته شد. مشارکتکنندگان این تحقیق عبارت بودند از معلمان شهر مشهد که با استفاده از نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 31 نفر از آنها مصاحبه گردید. جهت گردآوری دادهها نیز از تکنیک مصاحبه نیمه عمیق و برای تحلیل دادهها نیز از تکنیک کدگذاری باز و محوری استفاده گردید. نتایج تحقیق بیانگر آن است که عادتواره آموزشی معلمان تحت تأثیر شرایطی مانند مشکلات اقتصادی، مشکلات منزلتی-تبعیضی، اشتغال به شغل دوم آموزشی، اشتغال به شغل دوم غیر آموزشی، کاهش عادتواره آموزشی و منطق ضد آموزش میدان آموزش در سالهای اخیر کاهش یافته است. با توجه به رابطه متقابل بین میدان تولید و مصرف، شکلگیری پدیده سیر نزولی عادتواره آموزشی عاملان اجتماعی میدان تولید، عادتواره آموزشی عاملان اجتماعی میدان مصرف را نیز تحت تأثیر قرار داده و موجب کاهش آن شده است. بنابراین یکی از چالشهای میدان آموزش که کارآمدی آن را نیز با مشکل مواجه ساخته است، ضعف عادت-واره آموزشی عاملان اجتماعی میدان تولید است.
برنامه ریزی آموزشی
نرگس سجادیه؛ سعید آزادمنش
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران دربارهی کارکردهای این رشته است. برای دستیابی به این هدف، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و فن تحلیل مضمون استفاده شد. مشارکت کنندگان از میان 11 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و 6 نفر از دانشجویان دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران دربارهی کارکردهای این رشته است. برای دستیابی به این هدف، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و فن تحلیل مضمون استفاده شد. مشارکت کنندگان از میان 11 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و 6 نفر از دانشجویان دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران بودند. یافتههای بدست آمده از تحلیل دادهها نشان داد که کارکردهای اساسی این رشته، شامل دو نوع کارکرد اجتماعی (با فراوانی 80 گویه) و کارکرد فردی (با فراوانی 18 گویه)، میشود. از اساسی ترین کارکردهای اجتماعی میتوان به «سیاستگذاریهای کلان نظام رسمی تعلیم و تربیت»، «ارائه معیار سنجش، نقادی و تحلیل در فضای تربیتی»، «الهام بخشی برای حل مسائل تربیتی» و «استنتاج دلالتهای تربیتی» اشاره کرد. «اندیشهورزی و انسجام بخشی فکری»، و «تغییر نگرش افراد و وسعت بخشی به نگاه آنها»، از جمله مهمترین کارکردهای فردی رشته فلسفه تعلیم و تربیت از نظر دانشجویان است.در صدر قرار گرفتن توجه به سیاستگذاریهای کلان برای نظام رسمی تربیت، نشان از نوعی سیاستزدگی در وضعیت موجود رشته دارد. همچنین کلیشههای محدود شغلی این رشته، نیاز به بازنگری در ماموریتها و برنامه درسی این رشته را باز مینمایاند.مقایسه این کارکردها با اهداف مصوب این رشته نشان می دهد که دانشجویان اهداف متنوع تری برای این رشته لحاظ می کنند و برخلاف اهداف مصوب، این رشته را در جایگاه تصمیم سازی های کلان می بینند.
برنامه ریزی آموزشی
آزاده دهقان پور؛ عبداله پارسا؛ یداله مهرعلیزاده
چکیده
با هدف آگاهی از رابطهی بین اندازه مدرسه، فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در مدارس راهنمایی و متوسطه دخترانهی دولتی شهر اهواز، تحقیق پیمایشی- میدانی حاضر که از نوع تحقیقات همبستگی نیز محسوب میشود، با انتخاب تصادفی خوشه ای 17 مدرسه راهنمایی و 15 مدرسه متوسطهی دخترانه انجام شده است. در این پژوهش از پرسشنامه فرهنگ مدرسه ...
بیشتر
با هدف آگاهی از رابطهی بین اندازه مدرسه، فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در مدارس راهنمایی و متوسطه دخترانهی دولتی شهر اهواز، تحقیق پیمایشی- میدانی حاضر که از نوع تحقیقات همبستگی نیز محسوب میشود، با انتخاب تصادفی خوشه ای 17 مدرسه راهنمایی و 15 مدرسه متوسطهی دخترانه انجام شده است. در این پژوهش از پرسشنامه فرهنگ مدرسه (سلفی و سعید، 2007) شامل مؤلفههای مربوط به فرهنگ مدرسه (صلاحیت حرفهای معلمان، تعامل معلمان با کارکنان و مدیریت (صف و ستاد)، تعامل معلمان با یکدیگر، مشارکت والدین در فعالیتهای مدرسه و تسهیلات فیزیکی مدرسه)؛ با مشارکت معلمان مدارس استفاده شده است. شناسنامهی مدرسه نیز که مشتمل بر مجموعه سؤالاتی در باره ویژگی های هر مدرسه بود توسط مدیر هر مدرسه تکمیل شد. ضریب پایایی پرسشنامه فرهنگ مدرسه 95/0 و ضریب پایایی خرده مقیاس های آن بین 79/0 تا 92/0 محاسبه شد. یافتههای تحقیق نشان داد در فرهنگ مدرسه و مؤلفههای آن (به جز در مؤلفهی تسهیلات فیزیکی) در مدارس دارای اندازههای مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما در پیشرفت تحصیلی در مدارس دارای اندازههای مختلف تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، فرهنگ مدرسه 12 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را پیشبینی میکند و از بین مؤلفههای فرهنگ مدرسه فقط تأثیر مؤلفهی مشارکت والدین بر پیشرفت تحصیلی معنادار است. اندازهی مدرسه و فرهنگ مدرسه روی هم قادر به تبیین 16 درصد از پیشرفت تحصیلی دانشآموزان هستند. بین مدارس راهنمایی و متوسطه در فرهنگ مدرسه و تمام مؤلفههای آن تفاوت معناداری وجود دارد.
برنامه ریزی آموزشی
حمیدرضا آراسته؛ لاله جمشیدی
دوره 21، شماره 2 ، آذر 1393، ، صفحه 83-112
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توسعه کمی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران انجام شد. به منظور تحقق هدف این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 24 گویه استفاده گردید. ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با67/0 محاسبه شد. 103 نفر از متخصصان آموزش عالی و دستاندرکاران مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی به پرسشنامه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توسعه کمی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران انجام شد. به منظور تحقق هدف این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 24 گویه استفاده گردید. ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با67/0 محاسبه شد. 103 نفر از متخصصان آموزش عالی و دستاندرکاران مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی به پرسشنامه پاسخ دادند. افراد به شیوههای نمونهگیری هدفمند و نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. از آزمونهای خی دو و فریدمن برای تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد مهمترین عاملهای تأثیرگذار در توسعه کمی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران شامل تقاضاهای فزاینده برای آموزش عالی، ناتوانی یا ضعف تمایل دولت در پاسخگویی به تقاضاهای فزاینده برای آموزش عالی به دلیل کمبود اعتبارات، تغییرات جمعیتشناختی متقاضیان ورود به آموزش عالی، تأکید بر رشد خصوصیسازی آموزش عالی در برنامهها و سیاستگذاریهای کلان توسعه کشور و کاهش تصدیگری دولت و لزوم رشد و توسعه آموزش عالی و اصلاحات ساختاری در این بخش میباشد.