محمد حاج پیروز بخت؛ سید رسول حسینی؛ محمود صفری
چکیده
هدف از این مطالعه طراحی یک مدل آموزشی برای صنعت بیمه با رویکرد توسعه فردی در تهران بود. روش تحقیق روش اکتشافی( کیفی – کمی) با استفاده از روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی21 نفر متشکل از خبرگان حوزه برنامهریزی آموزشی در صنعت بیمه و در قسمت کمی 163 کارشناس شرکت آتیهسازان حافظ در تهران در سال 1399 بودند ...
بیشتر
هدف از این مطالعه طراحی یک مدل آموزشی برای صنعت بیمه با رویکرد توسعه فردی در تهران بود. روش تحقیق روش اکتشافی( کیفی – کمی) با استفاده از روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی21 نفر متشکل از خبرگان حوزه برنامهریزی آموزشی در صنعت بیمه و در قسمت کمی 163 کارشناس شرکت آتیهسازان حافظ در تهران در سال 1399 بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، مصاحبه نیمهساختاریافته و یک پرسشنامه محقق ساخته اندازهگیری الگوی آموزشی با رویکرد توسعه فردی در کارکنان بیمه میباشد. دادهها در بخش کیفی با استفاده از روش تئوری اکتشافی جمعآوری و سپس با آزمایش مدل معادلات ساختاری در نرمافزار pls تحلیل شد. نتایج نشان داد که 10 مؤلفه اساسی از جمله قابلیت نام تجاری و ارائه خدمات مطلوب از جمله خدمات آموزشی، بهبود دانش روانشناختی، آموزش مقدماتی و پیشرفته تحقیق، بهبود کیفیت فرایندهای آموزشی، راهنمایی شغلی مدون، فرهنگ یادگیری، شفافیت و کارایی فرایند اجرایی، توسعه از نظر فنی، ایجاد انگیزه در توسعه فردی مؤثر است.
مدیریت آموزشی
ناصر شیربگی؛ خلیل غلامی؛ هایده احمدی
چکیده
هدف اصلی پژوهش دستیابی به اطلاعاتی غنی از تجارب و واکنشها به فرایند مصاحبههای استخدامی آموزشوپرورش بود. ازاینرو، با جهتگیری معرفتشناسی تفسیری یک طرح تحقیق آمیخته اکتشافی (بخش کیفی با راهبرد پدیدار نگاری و بخش کمّی با راهبرد توصیفی-پیمایشی) اتخاذ گردید. میدان تحقیق آموزشوپرورش شهر سنندج و جامعه موردمطالعه معلمان و کارشناسان ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش دستیابی به اطلاعاتی غنی از تجارب و واکنشها به فرایند مصاحبههای استخدامی آموزشوپرورش بود. ازاینرو، با جهتگیری معرفتشناسی تفسیری یک طرح تحقیق آمیخته اکتشافی (بخش کیفی با راهبرد پدیدار نگاری و بخش کمّی با راهبرد توصیفی-پیمایشی) اتخاذ گردید. میدان تحقیق آموزشوپرورش شهر سنندج و جامعه موردمطالعه معلمان و کارشناسان شاغل در آموزش و پرورش و مدرسان پردیس های دانشگاه فرهنگیان بودند. در بخش کیفی41 نفر که بهصورت هدفمند و با حداکثر تنوع برای مصاحبه نیمه ساختاریافته برگزیدهشده بودند مشارکت کردند. تجارب مشارکتکنندگان از فرایند مصاحبه استخدامی در پنج الگو تحت عناوین جامعهپذیری، دستیابی به اطلاعات، حذف غیرخودیها، شایسته گزینی و دیوار شیشهای ترسیم گردیدند. در بخش کمّی پژوهش با استفاده از نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم400 نفر (شامل 204 مرد و 196 زن) برای مشارکت انتخاب شدند.گردآوری اطلاعات در بخش کمی با پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت که روایی و پایایی آن با استفاده از فنون تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون آلفای کرانباخ مورد تأیید قرار گرفت. نتایج بخش کمی نشان داد که مشکلات مصاحبههای استخدامی را میتوان به پنج عامل تحت عناوین: مسایل مربوط به مصاحبهشوندگان، خطاهای ادراکی، شاخصهای روانسنجی، مشکلات فرایندی و رویکرد مستبدانه در مصاحبه کاهش داد. در اولویتبندی مشکلات از دیدگاه پاسخ گویان، مسایل مربوط به مصاحبهشوندگان و خطاهای ادراکی از مهمترین مشکلات مصاحبههای استخدامی در آموزش و پرورش بودند.