برنامه ریزی درسی
مریم رضایی؛ غلامعلی احمدی؛ سیدمحمدرضا امام جمعه؛ صادق نصری
چکیده
هدف این پژوهش بررسی میزان توجه به آموزش برای توسعه پایدار در برنامه درسی (کتابهای درسی و راهنماییهای معلم) علوم تجربی دوره ابتدایی میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع تحلیل محتوا میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کتابهای درسی علوم تجربی و راهنماهای معلم علوم تجربی دوره ابتدایی میباشد. در ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی میزان توجه به آموزش برای توسعه پایدار در برنامه درسی (کتابهای درسی و راهنماییهای معلم) علوم تجربی دوره ابتدایی میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع تحلیل محتوا میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کتابهای درسی علوم تجربی و راهنماهای معلم علوم تجربی دوره ابتدایی میباشد. در این پژوهش حجم نمونه با جامعه برابر است (کلیه کتابهای علوم تجربی و راهنماهای معلم علوم تجربی، بهعنوان نمونه انتخاب شدند). ابزار جمعآوری دادهها در این تحقیق اسناد جهانی یونسکو و فرم تحلیل محتوای محقق ساخته میباشد؛ روایی صوری و محتوایی فرم تحلیل محتوا بهوسیله نظرات کارشناسان مورد تائید قرار گرفت، پایایی ابزار تحقیق توسط فرمول هولستی 92/0 محاسبه گردید. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش تجزیهوتحلیل آنتروپی شانون استفاده گردید. نتایج بهدستآمده از تحقیق نشان میدهد که در برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی به مؤلفههای بُعد زیستمحیطی توجه بیشتری شده است و بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه آلودگی، بلایای طبیعی میباشد و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه ساختن جوامع، بیابانزایی، جنگلزدایی، نقد فرهنگی، بازسازی فرهنگی، حفظ فرهنگ میباشد که فاقد فراوانی میباشد. برخی از مؤلفههای آموزش برای توسعه پایدار همچون مؤلفه ایدز و تربیت جنسی، برابری جنسیت، مطابق با بافت و زمینه، فرهنگ کشور ما نیست، به همین دلیل توجه به این مؤلفهها در برنامههای درسی دوره ابتدایی ما اندک است، باید مطابق با بافت و زمینه فرهنگ کشور ما در برنامههای درسی وارد شود. در برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی به مؤلفههای بُعد زیستی محیطی بیشتر از سایر ابعاد توجه شده است.
برنامه ریزی درسی
مرجان کیان؛ غلامرضا حاجی حسین نژاد؛ صدیقه پوریحیی
چکیده
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از آموزش مبتنی بر بکارگیری هوش جنبشی- حرکتی گاردنر میزان تأثیر این شیوه را بر یادگیری دانش آموزان در درس علوم پایه اول ابتدایی بررسی کند. هوش جنبشی- حرکتی توانایی استفاده ماهرانه از حرکات بدنی و کار کردن با اشیاء و به کار گیری حرکات ظریف انگشتان یا دست ها و استفاده از کل بدن است. روش پژوهش نیمه آزمایشی ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از آموزش مبتنی بر بکارگیری هوش جنبشی- حرکتی گاردنر میزان تأثیر این شیوه را بر یادگیری دانش آموزان در درس علوم پایه اول ابتدایی بررسی کند. هوش جنبشی- حرکتی توانایی استفاده ماهرانه از حرکات بدنی و کار کردن با اشیاء و به کار گیری حرکات ظریف انگشتان یا دست ها و استفاده از کل بدن است. روش پژوهش نیمه آزمایشی است که نمونه آماری شامل 60 دانش آموز پسر پایه اول دوره ابتدایی از شهرستان قدس به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و30 نفر آنان در طی یک دوره آموزشی 16 جلسه ای به شیوه آموزش مبتنی بر نظریه هوش جنبشی- حرکتی آموزش دیدند و 30 نفر به عنوان گروه کنترل نیز به شیوه ی سنتی مفاهیم درس علوم را دریافت کردند. میزان یادگیری گروه نمونه از طریق پیش آزمون و پس آزمون مشخص شد. پایایی آزمون از طریق ضریب آلفای کرانباخ معادل 92/0 بدست آمد و روایی آزمون نیز مورد تأیید کارشناسان و متخصصان رشته علوم تربیتی قرار گرفت. داده ها از طریق نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 و آزمون آماری t و فیشر تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش بر مبنای استفاده از هوش جنبشی- حرکتی در نظریه گاردنر موثرتر از آموزش به شیوه ی سنتی است به گونه ای که دانش آموزان علاقه و نشاط بیشتری موقع تدریس به این شیوه از خود نشان می دهند و یادگیری آن ها نیز پایدارتر است.