برنامه ریزی درسی
رضا معصومی نژاد
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین مفهوم "روایت جبران" در راستای شکلگیری خود واقعی معلمان در برنامهدرسی بر اساس هویت اتوبیوگرافیکال انجام شد. رویکرد تحقیق کیفی از نوع پژوهش روایی با تاکید بر تحلیل موضوعی بود. در این راستا 12 نفر از معلمان در سال تحصیلی 1403-1402 با استفاده از مصاحبه روایتی عمیق از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع شاخص مورد ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین مفهوم "روایت جبران" در راستای شکلگیری خود واقعی معلمان در برنامهدرسی بر اساس هویت اتوبیوگرافیکال انجام شد. رویکرد تحقیق کیفی از نوع پژوهش روایی با تاکید بر تحلیل موضوعی بود. در این راستا 12 نفر از معلمان در سال تحصیلی 1403-1402 با استفاده از مصاحبه روایتی عمیق از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع شاخص مورد مطالعه قرار گرفتند. از روش خود بازبینی پژوهشگر و تکنیک کنترل اعضا برای تعیین روایی و از روش تحلیل موازی برای تعیین پایایی دادههای تحقیق استفاده شد. یافتهها نشان داد که 7 مولفه انتشارپذیری، فهمپذیری، خود گفتمانسازی، فلسفهورزی، مالکیت معنوی، انگیزهگرایی و انگارهسازی معلمی کدهای اصلی هستند که با 21 کد محوری و 131 کد اولیه در چارچوب فرایند روایت جبرانی در جهت رشد خود واقعی معلمان در برنامههای درسی تاثیرگذار هستند. نتایج نشان می دهد که نظام آموزشی به دنبال پرورش مهارتهای روایی معلمان به عنوان یک ذهنیت توسعه دهنده در حوزه فعالیتهای برنامهدرسی باشند و سعی کنند ماهیت جبرانگرایانه روایت را در چارچوب فرایند بازآفرینی نقش معلمان در برنامه درسی تعریف نمایند.
پروین رزمجوئی؛ رضا زارعی؛ نادر شهامت؛ مسلم صالحی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارایه مدلی برای توسعه فرهنگ پژوهش سازمانی در میان معلمان دوره ابتدایی انجام شد. روش پژوهش، از نوع آمیخته اکتشافی متوالی در دو بخش کیفی و کمی صورت گرفت. در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 14 نفر از پژوهشگران و صاحبنظران که به شیوه نمونهگیری هدفمند و با تکنیک ملاک محور انتخاب شده بودند، ابعاد و مؤلفههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارایه مدلی برای توسعه فرهنگ پژوهش سازمانی در میان معلمان دوره ابتدایی انجام شد. روش پژوهش، از نوع آمیخته اکتشافی متوالی در دو بخش کیفی و کمی صورت گرفت. در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 14 نفر از پژوهشگران و صاحبنظران که به شیوه نمونهگیری هدفمند و با تکنیک ملاک محور انتخاب شده بودند، ابعاد و مؤلفههای مدل شناسایی شد. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان دوره ابتدایی چهار ناحیه آموزش و پرورش شهر شیراز در سال تحصیلی 1399 به تعداد 6022 نفر بودند که تعداد 361 نفر بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه باز با مشارکت کنندگان و بررسی اسناد بالادستی و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بر اساس یافتههای بخش کیفی بود. برای تایید روایی محتوا از دیدگاه اساتید و برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. پایایی ابزار نیز به شیوه پایایی ترکیبی محاسبه گردید. تحلیل دادههای بخش کیفی به روش تحلیل تفسیری از نوع مضمون و تحلیل دادههای بخش کمی با آزمونهای تیتکنمونهای، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری به کمک نرمافزارهای SPSS 26 وLizrel 8 صورت گرفت. یافتههای بخش کیفی نشان داد پنج عامل (فردی، سازمانی، فراسازمانی، برنامهای و اطلاعاتی) با پانزده مؤلفه در طراحی مدل منظور گردیده است. نتایج بخش کمی نیز نشان داد که عوامل اطلاعاتی و برنامهای از نظر اهمیت از دید معلمان بالاتر از سایر عوامل میباشند. همچنین برازندگی مدل تایید شد.
محمد لطیفی؛ سید عباس رضوی؛ عبداله پارسا
چکیده
این پژوهش با هدف آگاهی از میزان استفاده دبیران از شوخ طبعی مناسب و نامناسب در فرایند تدریس انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش کمّی و کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دوره اول و دوم متوسطه شهر شوش(استان خوزستان) در سال تحصیلی 99-1398 بود. حداقل حجم نمونه طبق جدول مورگان محاسبه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف آگاهی از میزان استفاده دبیران از شوخ طبعی مناسب و نامناسب در فرایند تدریس انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش کمّی و کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دوره اول و دوم متوسطه شهر شوش(استان خوزستان) در سال تحصیلی 99-1398 بود. حداقل حجم نمونه طبق جدول مورگان محاسبه شد و در مجموع 366 دانشآموز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. دادههای موردنیاز از طریق پرسشنامه شوخ طبعی مناسب و نامناسب (Frymier et al., 2008) گردآوری شد. با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه شوخ طبعی مناسب و نامناسب 95/0 تعیین گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تی تک گروهی، تی مستقل و تی وابسته استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد دبیران در تدریس از شوخ طبعی مناسب بیشتر از شوخ طبعی نامناسب استفاده کرده بودند. البته به طور کلی میزان استفاده آنان از شوخ طبعی(مناسب و نامناسب) کمتر از متوسط بود. دیگر یافته این پژوهش نشان داد دبیران مرد بیشتر از دبیران زن، از انواع شوخ طبعی در فرآیند تدریس استفاده کرده اند.
پروین روشن قیاس؛ محمد جواد لیاقت دار؛ بی بی عشرت زمانی؛ فریدون شریفیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تبیین عناصر و مؤلفههای برنامهدرسی دانشگاه فرهنگیان در راستای یادگیری مادامالعمر و بررسی اعتبار مقیاس تدوین شده در این زمینه انجام شدهاست. روش مورد استفاده طرح ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. پس از گردآوری و تحلیل دادههای کیفی، به منظور اعتبارسنجی یافتههای کیفی، بر مبنای نتایج به دست آمده ابزار کمی تدوین ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تبیین عناصر و مؤلفههای برنامهدرسی دانشگاه فرهنگیان در راستای یادگیری مادامالعمر و بررسی اعتبار مقیاس تدوین شده در این زمینه انجام شدهاست. روش مورد استفاده طرح ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. پس از گردآوری و تحلیل دادههای کیفی، به منظور اعتبارسنجی یافتههای کیفی، بر مبنای نتایج به دست آمده ابزار کمی تدوین شده و دادههای گردآوری شده مورد تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری در بخش کیفی، صاحبنظران حوزه یادگیری مادام-العمر،اساتید دانشگاه فرهنگیان و متخصصان برنامهدرسی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و مصاحبه نیمهساختاریافته با 33 نفر، اشباع نظری در دادهها حاصل گردید. در بخش کمی، از روش توصیفی-پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این بخش شامل 242 نفر از اساتید گروه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان بود و 103 پرسشنامه مبنای تحلیلهای کمی قرار گرفت. یافتههای حاصل از بخش کیفی نشان داد که برنامهدرسی مبتنی بر رویکرد یادگیری مادامالعمر در دانشگاه فرهنگیان متشکل از چهار عنصر عمده هدف (با 19 گویه)، محتوا (با 18 گویه)، روشهای یاددهی-یادگیری (با 15 گویه) و ارزشیابی (با 17 گویه) است. در بخش کمی نیز مشخص گردید که، براساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم عناصر و مولفههای مربوط به آنها به درستی الگوی برنامهدرسی معطوف به یادگیری مادامالعمر را مورد سنجش قرار میدهند. در نتیجه مقیاس طراحی شده در 4 عنصر و 69 مولفه، برای ارزیابی عناصر برنامهدرسی براساس رویکرد یادگیری مادامالعمر در دانشگاه فرهنگیان از روایی و پایایی برخوردار است و میتواند مبنای سیاستگذاری و بازنگری حوزه برنامهدرسی دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد.
زهرا ابوالحسنی؛ مرضیه دهقانی؛ محمد جوادی پور؛ کیوان صالحی؛ نسرین محمدحسنی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی کیفی چالشها و نقاط قوت برنامه درسی کار و فناوری و راهکارهای بهبود وضعیت اجرای برنامه درسی کار و فناوری بود. برای این منظور از روش پدیدارنگاری استفاده شد. روش نمونهگیری از نوع هدفمند و با فن گوله برفی برای صاحب نظران و برای معلمان هدفمند از نوع در دسترس بود که تعداد مشارکت کنندگان با توجه به اشباع دادهها ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی کیفی چالشها و نقاط قوت برنامه درسی کار و فناوری و راهکارهای بهبود وضعیت اجرای برنامه درسی کار و فناوری بود. برای این منظور از روش پدیدارنگاری استفاده شد. روش نمونهگیری از نوع هدفمند و با فن گوله برفی برای صاحب نظران و برای معلمان هدفمند از نوع در دسترس بود که تعداد مشارکت کنندگان با توجه به اشباع دادهها 6 صاحب نظر؛ 25 معلم انتخاب شد. برای ﺟﻤﻊآوری دادهﻫﺎ از ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫـﺎی ﻧﯿﻤـﻪساختار ﯾﺎﻓﺘﻪ استفاده شد. روش تحلیل دادهها به روش 7 مرحلهای کلایزی انجام شد. برای اعتبارسنجی دادهها از راهبردهایی همچون مثلث سازی جمعآوری داده؛ بازبینی مصاحبه شوندگان از برداشتها و کدبندیها و بازبینی پژوهشگران همکار و توافق بین پژوهشگر و مشارکتکنندگان در پژوهش استفاده شد. یافتهها از دیدگاه معلمان و صاحب نظران بدست آمدکه در چالش و موانع اجرای درس کار و فناوری شامل پنج مضمون "محدودیت، معلم، تناسب محتوا، نظام جامع ارزشیابی، عوامل اجتماعی" با یازده زیر مضمون "امکانات، منابع مالی، فضای فیزیکی، زمان، معلم تخصصی، مقوله مهارتی (دانش افزایی)، عدم تناسب با نیاز،عدم تعادل در محتوا، ضعف در اجرای ارزشیابی، عدم وجود زمینه فرهنگی، پایین بودن جایگاه و ارزش کار و فناوری در بین مسئولین" و در نقاط قوت دو مضمون "جنبه فنی، دانش افزایی" و پنج زیر مضمون "کار آفرینی،هدایت تحصیلی مناسب، خلاقیت، دست ورزی، مهارت عمومی" و در راهکارها دو مضمون"بهبود عناصر برنامه درسی، ایجاد انگیزه" و شش زیر مضمون"محتوا، ارزشیابی، امکانات، برنامه درسی پنهان، ایجاد راههای ارتباطی، حقوق و مزایا" بود.
مریم طالبیان درزی؛ وحید فلاح؛ محمد صالحی
چکیده
امروزه که سیاست بازنگری و اصلاح برنامه درسی به دانشگاهها تفویض شده فرصتی مناسب برای ایجاد تمایل بیشتر بین ذینفعان نظام آموزش عالی مهارتی شده تا با ایجاد تعامل بین آنها، در راستای نقش اجتماعی آموزش عالی و مسئولیتپذیری اجتماعی راهبردهای لازم برای بهبود فرایند طراحی و اجرای برنامه درسی مطلوب اتخاذ و اجرا گردد. هدف از پژوهش حاضر ...
بیشتر
امروزه که سیاست بازنگری و اصلاح برنامه درسی به دانشگاهها تفویض شده فرصتی مناسب برای ایجاد تمایل بیشتر بین ذینفعان نظام آموزش عالی مهارتی شده تا با ایجاد تعامل بین آنها، در راستای نقش اجتماعی آموزش عالی و مسئولیتپذیری اجتماعی راهبردهای لازم برای بهبود فرایند طراحی و اجرای برنامه درسی مطلوب اتخاذ و اجرا گردد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای مسئولیتپذیری اجتماعی در برنامه درسی دانشگاه مهارتی بوده است، پژوهش از نوع کیفی بوده است؛ جامعه آماری در این تحقیق کلیه خبرگان مهارتی اعضای هیئتعلمی دانشگاهی و مربیان و سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزشهای مهارتی در کشور بودند؛ بر اساس نمونهگیری هدفمند 18 نفر از خبرگان مهارتآموزی در این پژوهش شرکت داشتند، روش تجزیهوتحلیل دادهها، تحلیل مضمون و شبکهی مضامین بود؛ نتایج پژوهش نشان داد سه مقوله اصلی محتوای آموزشی، فعالیتهای یادگیری و یاددهی و ارزشیابی مستمر مقولههای مسئولیتپذیری اجتماعی در برنامه درسی دانشگاه مهارتی را تشکیل دادند. بر اساس این مقولهها مدل مفهومی مسئولیتپذیری اجتماعی در برنامه درسی دانشگاه مهارتی ترسیم شد. بدون شک ارتباط بین اجزا و عناصر برنامه درسی بهعنوان خرده نظام آموزشی و برنامههای کلان آموزشی میتوانند نهاد اجتماعی آموزش عالی مهارتی را بیشازپیش توانمندتر کند.
سیدمهدی حسینی؛ کوروش فتحی واجارگاه؛ محمود حقانی؛ محبوبه عارفی؛ مرتضی رضایی زاده
چکیده
هدف این پژوهش بررسی جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامههای درسی رسمی دوره ابتدایی ایران بود. این پژوهش از نوع توصیفی و شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا به شیوه آنتروپی شانون بود. واحد تحلیل محتوا؛ متون، تصاویر و فعالیتهای کتابهای درسی بود. جامعه آماری پژوهش 41 جلد کتاب درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 400-1399 بود که 24 جلد به روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامههای درسی رسمی دوره ابتدایی ایران بود. این پژوهش از نوع توصیفی و شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا به شیوه آنتروپی شانون بود. واحد تحلیل محتوا؛ متون، تصاویر و فعالیتهای کتابهای درسی بود. جامعه آماری پژوهش 41 جلد کتاب درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 400-1399 بود که 24 جلد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شد. برای تعیین روایی ابزار، از روایی محتوایی به شکل نظرخواهی از متخصصان در مورد میزان هماهنگی محتوای ابزار اندازهگیری و هدف پژوهش به روش کیفی استفاده شد. ضریب پایایی نیز به روش اسکات 83/0 به دست آمد. یافتههای حاصل از تحلیل آنتروپی شانون نشان داد بیشترین میزان بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت در بین مؤلفههای مطلوب تربیت شهروند مجازی به مؤلفهی "سواد مجازی" مجموعاً با مقدار (386/0) و کمترین میزان بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت به مؤلفههای " امنیت مجازی"، " آداب معاشرت مجازی"، " حقوق و مسؤلیتهای مجازی"، " قوانین مجازی" و " تجارت مجازی" مجموعاً با مقدار (0) تعلق دارد. همچنین یافتههای مربوط به آمار توصیفی نشان داد که حدود 4 درصد از محتوای کتابهای درسی مورد بررسی به مؤلفههای تربیت شهروند مجازی توجه داشتهاند. با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامههای درسی دوره ابتدایی ایران تا حد زیادی مغفول مانده است. بنابراین پیشنهاد میشود با توجه به ضرورت تربیت شهروندان مجازی در عصر حاضر، برنامههای درسی دوره ابتدایی از نظر ایجاد پوشش مناسب روی مؤلفههای مورد نیاز تربیت شهروند مجازی، مورد بازنگری قرار گیرد.
مصطفی باقریان فر؛ احمدرضا نصراصفهانی؛ محمدرضا آهنچیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های محتوای مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آن ها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیئتعلمی دانشگاه های کشور که در حوزه محتوای دروس اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. ابزار جمعآوری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های محتوای مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آن ها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیئتعلمی دانشگاه های کشور که در حوزه محتوای دروس اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. ابزار جمعآوری داده های پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته (12 سوالی) استخراج شده از بخش کیفی، بوده است. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان کارشناسی دانشگاه ها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. تمامی پرسشنامه ها دریافت شده و مبنای تحلیل های کمی قرار گرفتند. در بخش کمی، از روش توصیفی – پیمایشی بهره گرفته شده است. برای تعیین روایی سؤالهای مصاحبه و پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از روش مقوله بندی باز و در بخش کمی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که دوازده شاخص از منظر مصاحبهشوندگان مهمترین شاخص های محتوا یاددهی و یادگیری مطلوب بودند. یافته های کمی نشان داد میانگین عمل به شاخص های محتوای یادگیری برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.
برنامه ریزی درسی
مریم رضایی؛ غلامعلی احمدی؛ سیدمحمدرضا امام جمعه؛ صادق نصری
چکیده
هدف این پژوهش بررسی میزان توجه به آموزش برای توسعه پایدار در برنامه درسی (کتابهای درسی و راهنماییهای معلم) علوم تجربی دوره ابتدایی میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع تحلیل محتوا میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کتابهای درسی علوم تجربی و راهنماهای معلم علوم تجربی دوره ابتدایی میباشد. در ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی میزان توجه به آموزش برای توسعه پایدار در برنامه درسی (کتابهای درسی و راهنماییهای معلم) علوم تجربی دوره ابتدایی میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع تحلیل محتوا میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کتابهای درسی علوم تجربی و راهنماهای معلم علوم تجربی دوره ابتدایی میباشد. در این پژوهش حجم نمونه با جامعه برابر است (کلیه کتابهای علوم تجربی و راهنماهای معلم علوم تجربی، بهعنوان نمونه انتخاب شدند). ابزار جمعآوری دادهها در این تحقیق اسناد جهانی یونسکو و فرم تحلیل محتوای محقق ساخته میباشد؛ روایی صوری و محتوایی فرم تحلیل محتوا بهوسیله نظرات کارشناسان مورد تائید قرار گرفت، پایایی ابزار تحقیق توسط فرمول هولستی 92/0 محاسبه گردید. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش تجزیهوتحلیل آنتروپی شانون استفاده گردید. نتایج بهدستآمده از تحقیق نشان میدهد که در برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی به مؤلفههای بُعد زیستمحیطی توجه بیشتری شده است و بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه آلودگی، بلایای طبیعی میباشد و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه ساختن جوامع، بیابانزایی، جنگلزدایی، نقد فرهنگی، بازسازی فرهنگی، حفظ فرهنگ میباشد که فاقد فراوانی میباشد. برخی از مؤلفههای آموزش برای توسعه پایدار همچون مؤلفه ایدز و تربیت جنسی، برابری جنسیت، مطابق با بافت و زمینه، فرهنگ کشور ما نیست، به همین دلیل توجه به این مؤلفهها در برنامههای درسی دوره ابتدایی ما اندک است، باید مطابق با بافت و زمینه فرهنگ کشور ما در برنامههای درسی وارد شود. در برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی به مؤلفههای بُعد زیستی محیطی بیشتر از سایر ابعاد توجه شده است.
برنامه ریزی درسی
پری مشایخ؛ محمد رضا نیلی احمد آبادی؛ سید ابراهیم میرشاه جعفری
چکیده
ه هدف پژوهش حاضر تبیین و اعتباریابی فرصتهای یادگیری برنامه درسی خردگرایانهدر متون اسلامی است. روش تحقیق روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. شرکتکنندگان پژوهش در بخش مصاحبه 11 نفر از اساتید متخصص برنامه درسی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه در بخش کمی نیز شامل 352 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان شیراز ...
بیشتر
ه هدف پژوهش حاضر تبیین و اعتباریابی فرصتهای یادگیری برنامه درسی خردگرایانهدر متون اسلامی است. روش تحقیق روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. شرکتکنندگان پژوهش در بخش مصاحبه 11 نفر از اساتید متخصص برنامه درسی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه در بخش کمی نیز شامل 352 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان شیراز بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب گردیدند. در بخش کیفی اطلاعات با تحلیل مضمون منابع قرآن و حدیث و مصاحبه با متخصصان کلیدی (افراد کانونی) مورد بررسی قرار گرفت و 45 کد مفهومی استخراج گردید. در بخش کمی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی و بر اساس یافتههای بخش کمی پرسشنامهای حاوی 56 عبارت با داشتن روایی صوری و پایایی مناسب (ضریب آلفا 84/0) تدوین شد. دادههای کمی تحقیق با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان میداد الگوی اندازهگیری متغیر نهفته برازش قابل قبولی با دادهها دارد. همچنین با توجه به یافتههای تحلیل عاملی تأییدی 5 ملاک (برخورد حسی و تقویت حواس مخصوصاً دو حس بینایی و شنوایی دانشآموز، تفکر در طبیعت و کشف نظم موجود در آن، پرسشگری و پژوهش، مطالبه و ارائه برهان، مطالعه و افزایش دانش علمی) و 26 نشانگر بهعنوان فرصتهای یادگیری برنامه درسی خردگرایانه تدوین شد.
مدیریت آموزشی
میترا عبدالهی چهارده چریکی؛ سکینه شاهی
چکیده
شواهد نشان می دهد جهانی شدن تاثیر بسزا در توسعه و دگرگونی سازمانها از جمله آموزش عمومی داشته که این تاثیر را می توان در حوزه های اصلی آموزش عمومی همچون معلم، برنامه درسی، ساختار، رابطه مدرسه و جامعه مشاهده کرد. از این رو، بررسی حوزه های برنامه درسی جاری به کار گرفته شده در مدارس کشورمان برای پی بردن به میزان فاصله آن با شرایط جهانی به ...
بیشتر
شواهد نشان می دهد جهانی شدن تاثیر بسزا در توسعه و دگرگونی سازمانها از جمله آموزش عمومی داشته که این تاثیر را می توان در حوزه های اصلی آموزش عمومی همچون معلم، برنامه درسی، ساختار، رابطه مدرسه و جامعه مشاهده کرد. از این رو، بررسی حوزه های برنامه درسی جاری به کار گرفته شده در مدارس کشورمان برای پی بردن به میزان فاصله آن با شرایط جهانی به منظور برنامه ریزی استراتژیک در این حوزه، امری ضروری می باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر جهانی شدن آموزش بر برنامه درسی معلمان شهر اهواز بود. روش انجام این پژوهش ترکیبی بود.به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل اسناد استفاده شد. نمونه آماری مشتمل بر 357 نفر از آموزگاران، دبیران راهنمایی و متوسطه و مدیران سه مقطع مرد و زن شهر اهواز بود که از طریق جدول تعیین حجم نمونه معرفی شده از سوی کرسی و مورگان و با بهره گیری از روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار spss انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد بین شیوه های تدریس، ابزار و امکانات آموزشی و محتوی آموزشی به کار گرفته شده در مدارس توسط متولین آموزش عمومی شهر اهواز با شیوه های تدریس، ابزار و امکانات آموزشی، محتوی آموزشی مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد که در این بین تفاوت ابزار و امکانات آموزشی نیز چشمگیر تر از سایر حوزه های مورد بررسی بود.
برنامه ریزی درسی
ندا پریشانی؛ سید ابراهیم میر شاه جعفری؛ فریدون شریفیان؛ مهرداد فرهادیان
چکیده
هدف از پژوهش حاضربررسیعنصرمحتوادربرنامهیدرسیآموزش محیطزیستدوره دوم متوسطه در ایرانوچندکشورجهانوپیشنهاد رویکرد ومحتوایمغفول در برنامه درسی آموزش محیطزیست ایران بود. روش پژوهش تطبیقیوتوصیفی- تحلیلیبود.نتایجپژوهش نشان داد رویکرد برنامه درسیکشورهای سوئدوکانادابه برنامه درسی آموزش محیطزیست، توسعه پایدار بوده و محتوایآموزش ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضربررسیعنصرمحتوادربرنامهیدرسیآموزش محیطزیستدوره دوم متوسطه در ایرانوچندکشورجهانوپیشنهاد رویکرد ومحتوایمغفول در برنامه درسی آموزش محیطزیست ایران بود. روش پژوهش تطبیقیوتوصیفی- تحلیلیبود.نتایجپژوهش نشان داد رویکرد برنامه درسیکشورهای سوئدوکانادابه برنامه درسی آموزش محیطزیست، توسعه پایدار بوده و محتوایآموزش محیطزیست در برنامه درسیمتوسطه دوم بهصورت جامع وتلفیقی بوده است. محتوای برنامهدرسی آموزش محیطزیست متوسطه دوم کشور استرالیا فاصله کمی با رویکرد توسعه پایدارداشت و محتوای برنامه درسی آموزش محیطزیست بهصورت غیر جامعوتلفیقی بود. محتوای برنامه درسیمتوسطه دوم آموزش محیطزیست در کشور ترکیه با رویکرد توسعه پایدار فاصله داشت ومحتوای آموزش محیطزیست بهصورت غیر جامع وتلفیقی بود.محتوایبرنامه درسی آموزش محیطزیست متوسطه دوم ایران نیز تا رویکرد توسعه پایدار فاصلهداشت و محتوای آموزش محیطزیست بهصورت غیر جامعو تلفیقیدر کتب درسی زیستشناسی، شیمی،جغرافیا و زمینشناسیبود. در کشورهای موردمطالعهمحتوای انتخابی حولحیطههای دانش، نگرش و مهارتنسبت به محیطزیستبود. در زمینه نوع دانش و حجماختصاص یافته محتوا،به نگرش و مهارتهای آموزش محیطزیستبین کشورمان و کشورهای منتخباختلاف چشمگیری وجود داشت.درپایان این پژوهش با بررسی تطبیقی، محتوایی روانسازی شدهبا 20 گویه که در برنامه درسیآموزش محیطزیست کشورمان مغفول مانده با رویکرد توسعه پایدارپیشنهادگردید.
برنامه ریزی درسی
زهره عباباف؛ مقصود فراستخواه؛ یداله مهرعلی زاده؛ کورش فتحی واجارگاه
دوره 21، شماره 2 ، آذر 1393، ، صفحه 157-182
چکیده
هدف از این مقاله، تأمل بر صلاحیتهای حرفهای معلمان در مطالعات برنامه درسی متناسب با برخی تحولات اجتماعی، فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح جهان است. اگر نهاد آموزش و پرورش به دنبال کاهش فاصله بین برنامههای درسی قصد شده، تدریس شده و تجربه شده است، لازم است به برنامههای درسی پنهان و مغفول نظام آموزشی خود توجه نماید. واقعیتهای ...
بیشتر
هدف از این مقاله، تأمل بر صلاحیتهای حرفهای معلمان در مطالعات برنامه درسی متناسب با برخی تحولات اجتماعی، فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح جهان است. اگر نهاد آموزش و پرورش به دنبال کاهش فاصله بین برنامههای درسی قصد شده، تدریس شده و تجربه شده است، لازم است به برنامههای درسی پنهان و مغفول نظام آموزشی خود توجه نماید. واقعیتهای موجود و در حال ظهور اجتماعی و تحولات در دنیای مجازی از ابعاد قابل تأمل برنامههای درسی پنهان و مغفول و اثرگذار بر سه برنامه درسی یاد شده خواهند بود. از آن جایی که معلمان عنصر کلیدی موفقیت برنامههای درسی از جمله برنامههای درسی قصد شده هستند، لازم است صلاحیتهای متناسب با این تحولات را کسب کنند. درک این صلاحیتها میتواند مقدمه تأمل در ورود به برنامههای درسی تربیت معلم باشد. از لحاظ روششناسی این مطالعه یک بررسی مروری- تحلیلی است و نگارنده در تحلیل و تفسیر مباحث از تجارب زیسته و نسبتاً طولانی خود به عنوان یک مدرس در حوزه تربیت معلم در تکمیل مباحث نظری استفاده نموده است. مباحث اصلی مقاله در دو بخش تنظیم شده است: در بخش اول مروری بر ویژگیهای برنامههای درسی متأثر از تحولات اجتماعی و فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح جهان شده است و در بخش دوم به صلاحیتهای حرفهای معلمان متناسب با این تحولات پرداخته شده است. یافتههای این مطالعه به شکلگیری صلاحیتهای حرفهای معلمان در دو زمینه: صلاحیتهای حرفهای متناسب با دانش برنامه درسی و صلاحیتهای حرفهای متناسب با عمل برنامه درسی هدایت شدهاند که هر کدام مشتمل بر چندین مؤلفههای حرفهای هستند و در قالب یک نمودار به تصویر کشیده شدهاند.