ندا جبروتی؛ روح اله باقری مجد
چکیده
یادگیری مادامالعمر به عنوان مهمترین عامل توانمندساز در جامعه اطلاعاتی در جهت حفظ و توسعه شایستگی معلمان، برای ساختن آینده پایدار جامعه نقش دارد. هدف پژوهش حاضر، تحلیل کانونی یادگیری مادامالعمر با توسعه حرفهای معلمان شهرستان سرخس بوده است. روش پژوهش همبستگی بوده است که در جامعه معلمان متوسطه شهرستان سرخس با نمونه 260 نفری بر اساس ...
بیشتر
یادگیری مادامالعمر به عنوان مهمترین عامل توانمندساز در جامعه اطلاعاتی در جهت حفظ و توسعه شایستگی معلمان، برای ساختن آینده پایدار جامعه نقش دارد. هدف پژوهش حاضر، تحلیل کانونی یادگیری مادامالعمر با توسعه حرفهای معلمان شهرستان سرخس بوده است. روش پژوهش همبستگی بوده است که در جامعه معلمان متوسطه شهرستان سرخس با نمونه 260 نفری بر اساس روش تصادفی ساده شده است. ابزار پژوهش دو پرسشنامه نگرش به یادگیری مادامالعمر و توسعه حرفهای معلمان بوده است. پایایی براساس آلفای کرانباخ به ترتیب 88/0 و 91/0 و روایی تأییدی و محتویی در هر دو ابزار مناسب گزارش شده است. روش تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل کانونی بوده است. نتایج نشان داد، بین کلیه مؤلفههایی یادگیری مادامالعمر و توسعه حرفهای معلمان با ضریب تعیین 98/0 رابطه وجود دارد و بر اساس سه گروه کانونی ایجاد شده، ابعاد یادگیری مادامالعمر قدرت تبیین ابعاد توسعه حرفهای را داشته است. میتوان گفت، در ایجاد توسعه حرفهای معلمان فاکتورهای انگیزه، پشتکار، خودتنظیمی و کنجکاوی نقش دارند و نهاد آموزش و پرورش یا ایجاد مهارتهای یادگیری مادامالعمر در توسعه شایستگی معلمان برای پاسخ به نیازهای آموزشی جامعه در حال رشد و امادهسازی شهروندان عصر جدید اقدام نماید.
محسن بهلولی فسخودی
چکیده
محاوره منون موضوعات بسیار گوناگونی ازجمله بحث درباره چیستی فضیلت، امکان تحقیق، یادگیری، شیوه آموزش و درنهایت نظریه یادآوری را در برگرفته است. بحث از روش آموزش و یادگیری یکی از موضوعات مهم مورد بررسی در محاوره منون است. محاوره با طرح چالش منون نشان داده است که یادگیری و تحقیق درباره ماهیت یکچیز امری دشوار است. افلاطون برای رفع این ...
بیشتر
محاوره منون موضوعات بسیار گوناگونی ازجمله بحث درباره چیستی فضیلت، امکان تحقیق، یادگیری، شیوه آموزش و درنهایت نظریه یادآوری را در برگرفته است. بحث از روش آموزش و یادگیری یکی از موضوعات مهم مورد بررسی در محاوره منون است. محاوره با طرح چالش منون نشان داده است که یادگیری و تحقیق درباره ماهیت یکچیز امری دشوار است. افلاطون برای رفع این معضل ازنظریه یادآوری بهعنوان اصیلترین شیوه یادگیری سخن گفته است. محاوره منون را میتوان به دو بخش مجزا تقسیم کرد. محوریت بخش اول مقاله پرسشی معرفتشناختی درباره شناخت ماهیت فضیلت است. در بخش دوم محاوره افلاطون برای رهایی از پارادوکس تحقیق و یادگیری و حرکت بهسوی نتیجه مطلوب در بخش پایانی محاوره یعنی نظریه یادآوری بر رویکردی هستی شناختی تمرکز کرده است. روش پژوهش تحلیل فلسفی متن منون و تفاسیر مرتبط با آن است. سؤال پژوهش این است که آیا نظریه یادآوری بهترین تبیین برای شیوه اصیل یادگیری است؟ پاسخ پژوهش به این پرسش به دو دلیل منفی است. اول اینکه این نظریه قادر به پوشش هرگونه یادگیری نیست. دوم اینکه این نظریه با تئوری اولیه افلاطون در بخش آموختنی بودن فضیلت در تناقض است که افلاطون مدعی بود هرگونه یادگیری مستلزم وجود آموزش و بهتبع آموزگار است. بنابراین هدف پژوهش طرح شیوه دیالکتیک در محاوره منون بهعنوان مناسبترین روش برای آموزش و یادگیری انتقادی و مشارکتی در نظام آموزشی است. این شیوه ماحصل مشارکت میان یاد دهنده و یادگیرنده است و بدون مشارکت فعال یادگیرنده و نگرش انتقادی آن به مطالب آموختهشده میسر نخواهد بود.
خدیجه خنیفر؛ سعید شاه حسینی؛ محسن باقری
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش معکوس به روش چندرسانهای و آموزش معکوس به روش تصاویر ویدیویی بر یادگیری درس ریاضی دانشآموزان پایهی ششم در سال تحصیلی 96-95 صورت گرفت. روش پژوهش حاضر شبه تجربی ازنوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل بود. برای نمونهگیری ابتدا سه مدرسه به صورت هدفمند انتخاب شدند سپس از این سه مدرسه به تصادف ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش معکوس به روش چندرسانهای و آموزش معکوس به روش تصاویر ویدیویی بر یادگیری درس ریاضی دانشآموزان پایهی ششم در سال تحصیلی 96-95 صورت گرفت. روش پژوهش حاضر شبه تجربی ازنوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل بود. برای نمونهگیری ابتدا سه مدرسه به صورت هدفمند انتخاب شدند سپس از این سه مدرسه به تصادف یک مدرسه برای آموزش معکوس به روش چندرسانهای و یک مدرسه برای آموزش معکوس به روش تصاویر ویدیویی و مدرسه دیگر برای روش سنتی به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گردآوری دادهها از پیش آزمون و پس آزمون یادگیری محقق ساخته استفاده شد. به منظور بررسی تغییرات حاصله ابتدا یک پیش آزمون از هر سه گروه گرفته شد. و پس از آن یک گروه به صورت آموزش معکوس به روش چندرسانهای و یک گروه به صورت آموزش معکوس به روش تصاویر ویدیویی و گروه گواه ه به صورت سنتی آموزش دیدند. پس از اتمام آموزش از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد.به منظور تحلیل آماری دادهها از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی دادهها از آزمون کوواریانس استفاده شد که این تحلیلها به کمک نرم افزار spssانجام گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش معکوس چه به روش تصاویر ویدیویی و چه به روش چندرسانهای بر یادگیری درس ریاضی تاثیر معنیدار دارد و نیز بین دو روش آموزش معکوس، آموزش معکوس به روش چندرسانهای نسبت به آموزش معکوس به روش تصاویر ویدیویی بر یادگیری تاثیر معنیدار دارد.
روانشناسی تربیتی
سعید قره آغاجی؛ شهرام واحدی؛ اسکندر فتحی آذر؛ یوسف ادیب
چکیده
تعللورزی تحصیلی پدیدهی پیچیدهای است و با وجود پژوهشهای متعدد هنوز در خصوص مؤلفههای آن در بین صاحبنظران توافق حاصل نشده است. پژوهش حاضر با هدف کشف عوامل زمینهای، فرایندی و پیامدی تعلل ورزی انجام شد. در پژوهش فعلی از روش نظریه زمینهای ویرایش کوربین و اشتراوس (2008) استفاده شد. 30 نفر از دانش آموزان پایه سوم دوره دوم متوسطه ...
بیشتر
تعللورزی تحصیلی پدیدهی پیچیدهای است و با وجود پژوهشهای متعدد هنوز در خصوص مؤلفههای آن در بین صاحبنظران توافق حاصل نشده است. پژوهش حاضر با هدف کشف عوامل زمینهای، فرایندی و پیامدی تعلل ورزی انجام شد. در پژوهش فعلی از روش نظریه زمینهای ویرایش کوربین و اشتراوس (2008) استفاده شد. 30 نفر از دانش آموزان پایه سوم دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 96-95 به روش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، مصاحبههای نیمه سازمانیافته اجرا شد. در طی این فرایند کدگذاری باز و محوری انجام گرفت و طبقات مربوط در الگوی پارادایمی یعنی زمینه، فرایند و پیامد مشخص شدند. سپس در مرحلهی کدگذاری انتخابی، طبقهی مرکزی یا مضمون اصلی پژوهش استخراج گردید. یافتههای پژوهش 12 مضمون اصلی و 33 مضمون فرعی را بر اساس الگوی پارادایمی مشخص ساخت. در حوزهی زمینه، ساختار نظام آموزشی، عوامل مربوط به معلم، همسالان، تکلیف، والدین و صفات فردی؛ در فرایند، ضعف در برنامهریزی و مدیریت زمان، ذهنآگاهی پایین و تأخیر در انجام تکلیف و در نهایت پیامدهای تحصیلی و عاطفی استخراج شدند. طبقهی مرکزی استخراجشده نگرش ابزاری به یادگیری بود. طبقه مرکزی زمینه را به فرایند ارتباط داده و پیامدهای تعلل ورزی را قابلدرکتر میسازد . نتایج این مطالعه مؤلفههای مربوط به تعللورزی تحصیلی را در چارچوب نظریه زمینهای مشخص ساخت. بر اساس این الگو، پیشنهادهایی در حوزههای مختلف برای مسئولان نظام آموزشی، معلمان، والدین و دانشآموزان ارائه شده است.
برنامه ریزی درسی
مرجان کیان؛ غلامرضا حاجی حسین نژاد؛ صدیقه پوریحیی
چکیده
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از آموزش مبتنی بر بکارگیری هوش جنبشی- حرکتی گاردنر میزان تأثیر این شیوه را بر یادگیری دانش آموزان در درس علوم پایه اول ابتدایی بررسی کند. هوش جنبشی- حرکتی توانایی استفاده ماهرانه از حرکات بدنی و کار کردن با اشیاء و به کار گیری حرکات ظریف انگشتان یا دست ها و استفاده از کل بدن است. روش پژوهش نیمه آزمایشی ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از آموزش مبتنی بر بکارگیری هوش جنبشی- حرکتی گاردنر میزان تأثیر این شیوه را بر یادگیری دانش آموزان در درس علوم پایه اول ابتدایی بررسی کند. هوش جنبشی- حرکتی توانایی استفاده ماهرانه از حرکات بدنی و کار کردن با اشیاء و به کار گیری حرکات ظریف انگشتان یا دست ها و استفاده از کل بدن است. روش پژوهش نیمه آزمایشی است که نمونه آماری شامل 60 دانش آموز پسر پایه اول دوره ابتدایی از شهرستان قدس به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و30 نفر آنان در طی یک دوره آموزشی 16 جلسه ای به شیوه آموزش مبتنی بر نظریه هوش جنبشی- حرکتی آموزش دیدند و 30 نفر به عنوان گروه کنترل نیز به شیوه ی سنتی مفاهیم درس علوم را دریافت کردند. میزان یادگیری گروه نمونه از طریق پیش آزمون و پس آزمون مشخص شد. پایایی آزمون از طریق ضریب آلفای کرانباخ معادل 92/0 بدست آمد و روایی آزمون نیز مورد تأیید کارشناسان و متخصصان رشته علوم تربیتی قرار گرفت. داده ها از طریق نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 و آزمون آماری t و فیشر تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش بر مبنای استفاده از هوش جنبشی- حرکتی در نظریه گاردنر موثرتر از آموزش به شیوه ی سنتی است به گونه ای که دانش آموزان علاقه و نشاط بیشتری موقع تدریس به این شیوه از خود نشان می دهند و یادگیری آن ها نیز پایدارتر است.
الهه امینی فر؛ خدیجه کریمی کیا
دوره 21، شماره 2 ، آذر 1393، ، صفحه 23-38
چکیده
این پژوهش به منظور ارتقاء یادگیری دانشآموزان در مبحث معادله درجه اول با توجه به اشتباهات مفهومی آنها در این موضوع انجام گرفته است.در مطالعه مقدماتی آزمونی شامل45 سؤال مطابق با جدول هدف-محتوایی که بر اساس طبقهبندی بلوم بود، طرح شد. این آزمون بر روی 30 نفر از دانشآموزان پایه اول متوسطه شهرستان پاکدشت اجرا شد. با استفاده از ضریب دشواری، ...
بیشتر
این پژوهش به منظور ارتقاء یادگیری دانشآموزان در مبحث معادله درجه اول با توجه به اشتباهات مفهومی آنها در این موضوع انجام گرفته است.در مطالعه مقدماتی آزمونی شامل45 سؤال مطابق با جدول هدف-محتوایی که بر اساس طبقهبندی بلوم بود، طرح شد. این آزمون بر روی 30 نفر از دانشآموزان پایه اول متوسطه شهرستان پاکدشت اجرا شد. با استفاده از ضریب دشواری، ضریب تمیز و ضریب هماهنگی درونی سؤالات، 19 سؤال نامناسب حذف گردید و آزمونی شامل 26 سؤال، با مقدار آلفای کرونباخ (872/0) باقی ماند که نشان دهنده پایایی و انطباق سؤالات طرح شده با اهداف آموزشی است. با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای 127 دانشآموز سال اول پایه متوسطه شهرستان پاکدشت انتخاب و در آزمون نهایی شرکت کردند. با استفاده از نتایج بهدست آمده، مدل تجربی یادگیرنده تدوین گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری، نشان میدهد که اثر مجموع «شناسایی معادله» بر شکلگیری «حل معادله» و «معادلات همارز» به ترتیب 439/2=t و307/2= tاست که از نظر آماری در سطح 05/0>p معنادار میباشند. لذا «شناسایی معادله» موجب افزایش مؤلفههای «حل معادله» و «معادلات همارز» در یادگیرنده میشود. اثر مجموع «شناسایی معادله» و «حل معادله» بر شکلگیری «کاربرد» بهترتیب 600/2=t و 215/3=tاست که از نظر آماری در سطح01/0>p معنادار میباشند. لذا این دو مؤلفه تسهیلساز «کاربرد» در یادگیرنده میشوند.