سید فاطمه زارع شیخکلایی؛ محمد جوادی پور؛ محمدرضا کرامتی
چکیده
شایستگی دیجیتالی شامل استفاده مطمئن از فناوری اطلاعات، تبادل اطلاعات و ارتباطات و مشارکت از طریق شبکههای اینترنتی میباشد. بنابراین آشنایی معلمان با شایستگیها موجب استفاده و بهرهبرداری از این مهارتها و همچنین کسب و تقویت آن میگردد. با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر بازنگری شایستگی دیجیتالی معلمان در عصر پساکرونا میباشد، ...
بیشتر
شایستگی دیجیتالی شامل استفاده مطمئن از فناوری اطلاعات، تبادل اطلاعات و ارتباطات و مشارکت از طریق شبکههای اینترنتی میباشد. بنابراین آشنایی معلمان با شایستگیها موجب استفاده و بهرهبرداری از این مهارتها و همچنین کسب و تقویت آن میگردد. با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر بازنگری شایستگی دیجیتالی معلمان در عصر پساکرونا میباشد، رویکرد پژوهش به کاربرده شده کیفی، روش پدیدارشناسی و از نوع توصیفی میباشد. بدین منظور با استفاده از فن مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته ادراک و تجربه زیسته 27 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان ساری که به صورت نمونهگیری هدفمند با شیوههای بیشینه تغییرات و ملاکمحور انتخاب شدند، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. لازم به ذکر است که به جهت اعتباربخشی به یافتهها از روش بازبینی توسط اعضا و بررسی دو متخصص بیرونی جهت کنترل داده استفاده گردید. دادهها مبتنی بر راهبرد هفت مرحلهای کلایزی تحلیل گشت. یافتههای پژوهش در بخش مصاحبه با معلمان مقطع ابتدایی نشان داد که ادراکات معلمان از شایستگیهای دیجیتالی در عصر پساکرونا شامل 20 مضمون (سواد اطلاعاتی و دیجیتالی، ایجاد محتوای دیجیتالی، منابع دیجیتال، مهارتهای فناوری و اطلاعات، ارتباطات و همکاری دیجیتالی، تعامل دیجیتالی، فعالیت تیمی دیجیتال، تشریک مساعی دیجیتالی، خلاقیت و نوآوری دیجیتال، توانمندسازی فردی، قدرت استنباط، کنش رفتاری دیجیتالی، آموزش و یادگیری، اداره کلاس، روشهای تدریس مبتنی بر شرایط دیجیتال، ارزشیابی دیجیتالی، حل مسئله دیجیتالی، ایمنی و حفاظت داده و محیط دیجیتالی، جستجو، پژوهش و توسعه دیجیتالی، افزایش دانش) و 60 زیر مضمون است. گرچه کرونا به نظام آموزشی کشور شوک بزرگی وارد کرد، اما این شوک در ابعاد متفاوتی سبب رشد چشمگیر و در بسیاری از موارد به فرصت تبدیل گردید. معلمان مدارسی که تجربه کرونا را بر عرصه امکان خود میافزایند، نوعی جدید از آموزش، تدریس، یادگیری، تکلیف، ارزشیابی، همراهی و همکاری را در کنار امکانهای قبلی به میدان میآورند. بدینسان در عصر پساکرونا به واسطه شایستگیهای دیجیتالی و مهارتهای فناوری وظایف جدیدی به معلمان محول شدهاست، در نتیجه معلمان باید شایستگی دیجیتالی لازم را دارا باشند و به اعتبار حرفهای خود بیافزایند
سمانه سلیمی؛ مهری جاویدی پورخباز
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بازنمایی تجارب زیسته معلمان از فرصت ها و چالش های فرایند درس پژوهی در سال تحصیلی 1400 انجام شد. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی می باشد. شیوه گرد آوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختمند بود. بر این اساس از بین معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بجستان 11 نفر بر اساس معیارهای ورود ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بازنمایی تجارب زیسته معلمان از فرصت ها و چالش های فرایند درس پژوهی در سال تحصیلی 1400 انجام شد. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی می باشد. شیوه گرد آوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختمند بود. بر این اساس از بین معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بجستان 11 نفر بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده های مصاحبه از روش کلایزی استفاده شد. جهت اعتبازسازی یافته ها، از ملاک های اعتبار و قابلیت اطمینان استفاده شد. برای بررسی اعتبار، اطلاعات هر مصاحبه پس از تحلیل در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت و بر اساس نظرات آنان اصلاحات لازم اعمال شد. یافته های پژوهش پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی آنها، شامل دو مقوله اصلی (فرصت ها و چالش ها) و 12 مقوله فرعی بدست آمد. مقوله های فرعی فرصت های درس پژوهی شامل ایجاد مهارت تفکر واگرا، دستیابی به اهداف آموزشی تعیین شده، توانمندسازی حرفه ای، اشتراک اختیارات و تجارب، نهادینه شدن روحیه حل مسئله و پژوهش، بهسازی فرایند تدریس، بهبود فرایند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و مقوله های فرعی چالش های درس پژوهی شامل دانش و اطلاعات در زمینه درس پژوهی، انگیزه شرکت، عدم تقدیر مناسب، محدودیت های اجرایی و سختی هماهنگی کارهای گروهی بدست آمده است.
فاطمه مردان اربط؛ یوسف ادیب
چکیده
مشارکت والدین در امر تحصیل فرزندانشان، یکی از مباحث مهم و اساسی تعلیم و تربیت است. این امر بدان سبب بنیادی است که دانش آموزان نیمی از وقت روزانهی خود را در خانه و با هدایت والدین خود میگذرانند. تداوم مشارکت والدین از خانه به مدرسه میتواند هم در بهبود تربیت فرزندان اثرگذار باشد و هم مشکلاتی را برای والدین به وجود آورد که این تحقیق ...
بیشتر
مشارکت والدین در امر تحصیل فرزندانشان، یکی از مباحث مهم و اساسی تعلیم و تربیت است. این امر بدان سبب بنیادی است که دانش آموزان نیمی از وقت روزانهی خود را در خانه و با هدایت والدین خود میگذرانند. تداوم مشارکت والدین از خانه به مدرسه میتواند هم در بهبود تربیت فرزندان اثرگذار باشد و هم مشکلاتی را برای والدین به وجود آورد که این تحقیق به دنبال کشف تجارب مثبت و منفی والدین از مشارکت در امر تحصیل فرزندانشان در دوره ابتدایی میباشد. روش انجام این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، والدین دانشآموزان دوره ابتدایی در شهر تبریز و در سال 92-1391 بوده است. نمونهها بهصورت هدفمند انتخاب گردیدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع دادهها (16) نفر ادامه یافت. دادهها از طریق مصاحبه عمیق و ژرفنگر گردآوری گردید و با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت (1995) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. 9 مضمون اصلی از یافتهها استخراج گردید که عبارتاند از: دلایل اهمیت تحصیل، شرایط و امکانات، روشهای آموزشی والدین، مشکلآفرینی در زندگی، دلایل مشکلات از دیدگاه والدین، تأثیر مثبت همکاری روی فرزندان، معایب همکاری والدین، راهکارهای والدین برای جلوگیری از مشکلات، پیشنهادات والدین برای افزایش کارایی و اثربخشی مدرسه. بحث و نتیجهگیری: والدین در جریان مشارکت در امر تحصیل فرزندانشان تجارب مثبت و منفی زیادی را به دست آوردهاند که بر ادراکات آنان از این مشارکت و همکاری تأثیر داشته است. آشنایی برنامهریزان با تجربیات والدین بهعنوان حامیان دانشآموزان، نقش مهمی در رفع و یا حداقل کاهش تجربیات منفی و افزایش اثربخشی برنامهها و رضایت بخشی آنان را دارد.
فلسفه تعلیم و تربیت
علی موسوی؛ پروانه ولوی؛ سید جلال هاشمی
چکیده
هدف این پژوهش شناخت تجربهفیلسوف - معلمی بر اساس تجارب آموزگاران دوره ابتدایی است. مطالعه از نوع کیفیبوده و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجامشده است. جامعهی تحقیق شامل کلیهمعلمان دوره ابتداییشهر ایذه است. البته حجم نمونهاز ابتدا تعیین نشده است، بلکه بر اساس اصل اشباع دادهها و ته کشیدن اطلاعات درمطالعات کیفی پس از جمعآوری داده ...
بیشتر
هدف این پژوهش شناخت تجربهفیلسوف - معلمی بر اساس تجارب آموزگاران دوره ابتدایی است. مطالعه از نوع کیفیبوده و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجامشده است. جامعهی تحقیق شامل کلیهمعلمان دوره ابتداییشهر ایذه است. البته حجم نمونهاز ابتدا تعیین نشده است، بلکه بر اساس اصل اشباع دادهها و ته کشیدن اطلاعات درمطالعات کیفی پس از جمعآوری داده از 40 مورد به دست آمد؛ بنابراین نمونهگیری بهصورتهدفمند انجامشده و شامل 40 نفر از معلمان میشود که با آنها مصاحبه شد. ابزارجمعآوری دادهها مصاحبههایی نیمه سازمانیافته است. دادههای حاصل از مصاحبهها بااستفاده از روش پدیدارشناسی ون منن تجزیهوتحلیل شد. سپس درونمایههای این مطالعه در 4 مضموناصلی استخراج و طبقهبندی شدند. یافتههای تحقیق شامل 20 درونمایه بود که درمضمون اول با عنوان وظایف عمده معلم؛ 7 درونمایه شامل: تعیین هدف، برقراری رابطهدوستانه، توجه به تفاوتهای فردی، ایجاد انگیزه، تقویت روحیهی گروهی، تقویت مسئولیتپذیری،ارزیابی دانشآموزان مشخص شدند. در مضمون دوم به نام پرورش تفکر انتقادی؛ 5 درونمایهکه عبارتاند از: ایجاد محیطی چالشی، طرح سؤال یا مسئله، ایجاد فرصت برای تفکر و تأمل،انتقاد کردن و انتقادپذیری و روش مشارکتی قرار گرفتند. در مضمون سوم با عنوانپرورش تفکر خلاق؛ 6 درونمایه که عبارتاند از روش کشفی، ایجاد فرصت برایفعالیتهای عملی، تشویق دانشآموزان خلاق، الگوهای خلاق، سؤالات خلاقانه ایجاد حسکنجکاوی مشخص شدند و در مضمون چهارم به نام تعمیق دانش نیز 2 درونمایه که عبارتانداز: تحقیق و پژوهش و وسایل کمکآموزشی قرار گرفتند. ازآنجاکه معلم با شرایط واقعیآموزش سروکار دارد و نسبت به علایق، خواستهها و تواناییهای دانشآموزان آگاهینسبی دارد، بنابراین میتواند زمینه را برای ایجاد فرایند آموزش و یادگیری خودجوشو پرسشگرانه فراهم کند. همچنین اگر معلم بخواهد که در آموزش تفکر موفق شود، بایدهمانند یک فیلسوف – معلماز همهی عوامل مؤثر در تقویت و پرورش تفکر خلاق و منطقی دانشآموز بهرهمند شود.