مدیریت آموزشی
نقی رعدی افسوران؛ احمدرضا نصر
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه ترجیحات روش شناختی پژوهشگران حوزه مدیریت آموزشی در سه حیطه راهبرد، روش و تکنیکهای پژوهش و همچنین بررسی سمت و سوی راهبرد پژوهش در آن بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع تحلیل محتوای کمی وجامعه آن شامل تمامی مقالات چاپ شده در سه سال اخیر، در دو مجله انگلیسی زبانEAQوJEA و دو مجله ایرانی مدیریت و برنامه-ریزی در نظامهای آموزشی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعه ترجیحات روش شناختی پژوهشگران حوزه مدیریت آموزشی در سه حیطه راهبرد، روش و تکنیکهای پژوهش و همچنین بررسی سمت و سوی راهبرد پژوهش در آن بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع تحلیل محتوای کمی وجامعه آن شامل تمامی مقالات چاپ شده در سه سال اخیر، در دو مجله انگلیسی زبانEAQوJEA و دو مجله ایرانی مدیریت و برنامه-ریزی در نظامهای آموزشی و رهیافتی نو در مدیریت آموزشی بود که تمامی مقالات چاپ شده در مجلات مذکور مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد؛ در حیطه راهبرد، در ایران،81/88درصد مقالات چاپ شده دارای راهبرد کمی، 89/7 درصد دارای راهبرد کیفی و 28/3 درصد دارای راهبرد ترکیبی و در غرب، 04/32 درصد مقالات چاپ شده دارای راهبرد کمی، 69/54 درصد دارای راهبرد کیفی و 25/13 درصد دارای راهبرد ترکیبی بودند.در حیطه روش، در ایران، روش غالب، روش پیمایشی و همبستگی است؛ در غرب روش غالب، روشهای برخاسته از راهبرد کیفی است. در حیطه ابزار هم در ایران، 52/85درصد مقالات چاپ شده با استفاده از پرسشنامه، ابزار مورد علاقه و محبوب پژوهشگران ایرانیانجام شده،در حالی که پژوهشگران غربی عموماً از ابزارهای ترکیبی استفاده کردهاند. و بالاخره اینکه پژوهشگران حوزه مدیریت آموزشی در غرب حرکت روزافزونی به سمت راهبرد کیفی و بهرهگیری از روشهای آن دارند. ضمن اینکه، در مغرب زمین راهبرد ترکیبی هم از مقبولیت برخوردار است و رشد صعودی امیدوار کنندهای دارد. واژگان کلیدی؛ روششناسی، مدیریت آموزشی، ایران، غرب
برنامه ریزی آموزشی
حمیدرضا آراسته؛ لاله جمشیدی
دوره 21، شماره 2 ، آذر 1393، ، صفحه 83-112
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توسعه کمی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران انجام شد. به منظور تحقق هدف این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 24 گویه استفاده گردید. ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با67/0 محاسبه شد. 103 نفر از متخصصان آموزش عالی و دستاندرکاران مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی به پرسشنامه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توسعه کمی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران انجام شد. به منظور تحقق هدف این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 24 گویه استفاده گردید. ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با67/0 محاسبه شد. 103 نفر از متخصصان آموزش عالی و دستاندرکاران مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی به پرسشنامه پاسخ دادند. افراد به شیوههای نمونهگیری هدفمند و نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. از آزمونهای خی دو و فریدمن برای تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد مهمترین عاملهای تأثیرگذار در توسعه کمی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران شامل تقاضاهای فزاینده برای آموزش عالی، ناتوانی یا ضعف تمایل دولت در پاسخگویی به تقاضاهای فزاینده برای آموزش عالی به دلیل کمبود اعتبارات، تغییرات جمعیتشناختی متقاضیان ورود به آموزش عالی، تأکید بر رشد خصوصیسازی آموزش عالی در برنامهها و سیاستگذاریهای کلان توسعه کشور و کاهش تصدیگری دولت و لزوم رشد و توسعه آموزش عالی و اصلاحات ساختاری در این بخش میباشد.
بی بی عشرت زمانی؛ اعظم اسفیجانی
چکیده
انسان از همان دوران کودکی در شرایط طبیعی و با تجربیات روزمره و همچنین در شرایط ساختگی و تجربیات طراحی شده به کسب شناخت و معرفت در مورد مفاهیم علمی میپردازد. میتوان گفت دبستان اولین محیطی است که مفاهیم و اصول علمی را در قالب تجربیات طراحی شده و سازمان یافته در اختیار کودک قرار میدهد و کتاب علوم نقش مهمی را در این رابطه ایفا ...
بیشتر
انسان از همان دوران کودکی در شرایط طبیعی و با تجربیات روزمره و همچنین در شرایط ساختگی و تجربیات طراحی شده به کسب شناخت و معرفت در مورد مفاهیم علمی میپردازد. میتوان گفت دبستان اولین محیطی است که مفاهیم و اصول علمی را در قالب تجربیات طراحی شده و سازمان یافته در اختیار کودک قرار میدهد و کتاب علوم نقش مهمی را در این رابطه ایفا مینماید. اغلب مفاهیم علمی بویژه آنهایی که به حوزه فیزیک تعلق دارند از مفاهیم انتزاعی هستند. از این رو, فراگیر برای درک آنها نیاز به تصویرسازی ذهنی دارد. در مورد برخی از مفاهیم (به عنوان مثال امواج صوتی) دانشآموز هیچگونه تصویر ذهنی ندارد و لازم است که برای آموزش اینگونه مفاهیم در کتابهای درسی از عناصر دیداری برای عینیت بخشیدن به موضوع استفاده شود. در سالهای اخیر، در کتابهای علوم تجربی دورة ابتدایی ایران تغییرات چشمگیری صورت گرفته است که برخی ناشی از تحقیقات داخلی و خارجی و برخی نیز به تقلید از کشورهای خارجی اتفاق افتاده است. از نظر ظاهری یکی از برجستهترین تغییرات ایجاد شده در کتابهای علوم، بکارگیری عناصر گرافیکی است. در رابطه با نقش عناصر گرافیکی و تأثیر آن بر میزان توجه و یادگیری فراگیران تحقیقات متعددی انجام شده است که اکثریت قریب به اتفاق آنها بر تأثیرات مثبت این عناصر دلالت دارند. هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه میزان استفاده از عناصر گرافیکی در ارائه مباحث فیزیکی در کتابهای علوم تجربی دورة ابتدایی کشورهای ایران، آمریکا و انگلستان به منظور پرورش روحیه پژوهشگری دانشآموزان میباشد. جامعه آماری، کلیه مباحث فیزیکی مطرح شده در کتابهای علوم و روش تحقیق تحلیل محتوا است. بخش صدا به عنوان نمونه آماری این پژوهش از میان مفاهیم فیزیکی بطور تصادفی انتخاب شده است. ابتدا کاربردهای گرافیک از نظر پرورش روحیه تحقیق، تفحص و پژوهشگری به پنج مقوله عمده تقسیم شده و سپس محتوای کتابها بر اساس این مقولهها مورد تجزیه و تحلیل ومقایسه قرارگرفتهاند. بطور کلی، گرچه در کتابهای ایران نیز مانند کتابهای دو کشور دیگر سعی شده است از تصاویر مرتبط با موضوع و همچنین از تنوع رنگ استفاده شود لیکن به علت کیفیت بسیار نامطلوب کاغذ، این کتابها در مقایسه با کتابهای آمریکا و انگلستان از کیفیت پایینتری برخوردارند. در رابطه با ارائه اطلاعات و تحریک حس کنجکاوی از طریق تصاویر، کتابهای آمریکا بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است. در زمینه استفاده از گرافیک به منظور سازماندهی اطلاعات و چگونگی انجام کار از طریق تصاویر بیشترین سهم متعلق به کتابهای علوم انگلستان بوده است و در رابطه با کاربرد گرافیک برای پرورش روحیه همکاری، کتابهای آمریکا و سپس انگلستان فعالتر عمل کردهاند. در نتیجهگیری کلی این پژوهش میتوان گفت که در رابطه با ارائه مفاهیم فیزیکی، کتابهای انگلستان بیشتر از دو کشور دیگر از گرافیک برای پرورش روحیه پژوهش و جستجوگری استفاده کرده است.