محمود قاسمی؛ علیرضا میرزاخانی؛ ولی اله فرزاد
دوره 20، شماره 2 ، آذر 1392، ، صفحه 225-244
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سواد والدین بر عملکرد سواد خواندن دانشآموزان پایهی چهارم و بر اساس مطالعات پرلز 2006 انجام شده است. بعد از پالایش دادهها، نمونهی مورد مطالعه شامل 4731 دانشآموز شرکت کننده در مطالعهی پرلز 2006 بوده است. مقیاسهای تحصیلات والدین، تعداد کتابهای موجود در خانه، توانایی خواندن اولیه، فعالیتهای یادگیری ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سواد والدین بر عملکرد سواد خواندن دانشآموزان پایهی چهارم و بر اساس مطالعات پرلز 2006 انجام شده است. بعد از پالایش دادهها، نمونهی مورد مطالعه شامل 4731 دانشآموز شرکت کننده در مطالعهی پرلز 2006 بوده است. مقیاسهای تحصیلات والدین، تعداد کتابهای موجود در خانه، توانایی خواندن اولیه، فعالیتهای یادگیری اولیه و نمره کلی سواد خواندن به منظور بررسی اثرات مستقیم، غیرمستقیم و کل متغیر تحصیلات والدین (متغیر برونزا) بر تعداد کتابهای موجود در خانه، توانایی خواندن اولیه و فعالیتهای یادگیری اولیه (متغیرهای درونزا) به روش مدلیابی معادلات ساختاری، استفاده شده است. پس از تأیید و برازش مدل تابع ساختاری، نتایج نشان داد، همهی اثرهای مستقیم مثبت بوده و اثر تحصیلات والدین بر فعالیتهای یادگیری اولیه معنادار نمیباشد. تأثیر غیرمستقیم تحصیلات والدین بر تواناییهای خواندن اولیه و فعالیتهای یادگیری اولیه منفی بوده و تحصیلات والدین تأثیر معناداری بر پیشرفت سواد خواندن داشته و توانسته است 25/0 از واریانس پیشرفت خواندن را تبیین کند. تحصیلات والدین اثر مثبت و معناداری بر تعداد کتابهای موجود در خانه داشته و توانسته است 67 درصد از واریانس آن را تبیین کند. هم چنین تأثیر تحصیلات والدین بر تواناییهای خواندن اولیه مثبت و غیر معنادار و بر پیشرفت خواندن مثبت و معنادار بوده است. تأثیر تعداد کتابهای موجود در خانه بر عملکرد سواد خواندن و تواناییهای یادگیری اولیه مثبت و معنادار و تأثیر این متغیر بر فعالیتهای یادگیری اولیه مثبت و غیرمعنادار بوده است و اثر آن بر توانایی خواندن اولیه منفی و معنادار بوده است. اثر فعالیتهای یادگیری اولیه بر عملکرد سوادخواندن و فعالیتهای یادگیری اولیه مثبت و معنادار بوده است و تأثیر آن بر عملکرد سواد خواندن منفی و معنادار برآورد شده است.
محمود قاسمی؛ عزیزالله تاجیک اسماعیلی؛ امیر مثنوی
دوره 19، شماره 2 ، اسفند 1391، ، صفحه 67-86
چکیده
این پژوهش بر آن است تا ضمن مقایسهی روشهای تدریس سنتی و فعال، بررسی نماید که کدامیک از الگوهای تدریس کارآیی گروهی، تدریس اعضای گروه، قضاوت عملکرد و الگوی روشنسازی طرز تلقی، تأثیر بیشتری بر افزایش میزان سواد خواندن و درک مطالب درسی دانشآموزان پایهی چهارم ابتدایی شهر تهران داشتهاند. جامعهی پژوهش کلیهی دانشآموزان دختر ...
بیشتر
این پژوهش بر آن است تا ضمن مقایسهی روشهای تدریس سنتی و فعال، بررسی نماید که کدامیک از الگوهای تدریس کارآیی گروهی، تدریس اعضای گروه، قضاوت عملکرد و الگوی روشنسازی طرز تلقی، تأثیر بیشتری بر افزایش میزان سواد خواندن و درک مطالب درسی دانشآموزان پایهی چهارم ابتدایی شهر تهران داشتهاند. جامعهی پژوهش کلیهی دانشآموزان دختر و پسر پایهی چهارم ابتدایی شهر تهران بوده است. نمونه شامل 10 کلاس است که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدهاند. روش پژوهش شبه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل میباشد. هر یک از معلمان شرکتکننده در پژوهش در دو جلسه، آموزشهای لازم را دیدهاند و پس از اجرای پیشآزمون، سه درس انتخاب شده از کتاب «بخوانیم» فارسی سال چهارم دورهی ابتدایی را تدریس نمودهاند. دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس یک عاملی (ANOVA) و دو عاملی (طرح5×2) و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدهاند. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معنیداری بین روشهای تدریس سنتی و فعال در افزایش میزان سواد خواندن و درک مطالب درسی وجود ندارد. تأثیر تعامل میان الگوهای تدریس و جنسیت بر نمرات خواندن دانشآموزان معنیدار بوده است. به گونهای که بدون در نظر گرفتن جنسیت تفاوت معنیداری بین روشهای فعال تدریس و روش سنتی به دست نیامد. پسرانی که با روش تدریس سنتی آموزش دیدند بهترین عملکرد را در گروه پسران داشتند اما در مورد دختران عکس این اتفاق روی داد. دخترانی که با روش سنتی آموزش دیدند ضعیفترین عملکرد را در بین گروه دختران داشتند. بیشترین تأثیر از جنسیت مربوط به الگوی قضاوت عملکرد میباشد، به گونهای که در گروه دختران بهترین عملکرد را بعد از الگوی کارایی گروهی به خود اختصاص داده است ولی در گروه پسران پایینترین میانگین مربوط به این الگو میباشد.
مهدی نامداری پژمان؛ علیرضا کیامنش؛ عبدالعظیم کریمی
دوره 18، شماره 2 ، اسفند 1390، ، صفحه 131-154
چکیده
این مقاله نقش متغیرهای خودپندارهی خواندن دانشآموز، فعالیتهای اولیهی سواد آموزی و نگرش دانشآموزان و والدین به خواندن، در عملکرد سواد خواندن دانشآموزان پایهی چهارم ابتدایی بر اساس دادههای مطالعهی پیرلز 2006 را مورد بررسی قرار داده است. نمونهی آماری استفاده شده پس از پالایش، 5179 دانشآموز ...
بیشتر
این مقاله نقش متغیرهای خودپندارهی خواندن دانشآموز، فعالیتهای اولیهی سواد آموزی و نگرش دانشآموزان و والدین به خواندن، در عملکرد سواد خواندن دانشآموزان پایهی چهارم ابتدایی بر اساس دادههای مطالعهی پیرلز 2006 را مورد بررسی قرار داده است. نمونهی آماری استفاده شده پس از پالایش، 5179 دانشآموز (2767 پسر و 2412 دختر) چهارم ابتدایی بوده است که در آزمون پیرلز 2006 شرکت کرده بودند. مقیاسهای مورد استفاده شامل پرسشنامهی زمینهیابی یادگیری خواندن برای متغیرهای نگرش والدین به خواندن و فعالیـتهای اولیه سواد آموزی، پرسشنامهی دانشآموز برای متغیر خود پنداره خواندن، و نمرهی کلی سواد خواندن بر اساس مدل راش بود. که به روش تحلیل مسیر، اثر مستقیم، غیرمستقیم و کل متغیر نگرش والدین به خواندن (متغیر برونزا) بر فعالیتهای اولیه سوادآموزی، نگرش دانشآموز به خواندن و خود پنداره خواندن دانشآموز (متغیرهای درونزا) مورد بررسی قرار گرفت. پس از تأیید مدلهای اندازهگیری متغیرهای نهفته و برازش مدل تابع ساختاری، نتایج نشان دادند که مدل مورد آزمون، برازش مناسبی با دادهها دارد. تمامی اثرات متغیر نگرش والدین به خواندن بر سایر متغیرهای درونزا تأیید شد. هم چنین تمامی اثرات متغیر فعالیتهای اولیهی سواد آموزی بر سایر متغیرهای درونزای پژوهش معنیدار به دست آمد. هیچکدام از اثرات متغیر نگرش دانشآموز به خواندن بر عملکرد سواد خواندن معنیدار نبود. برای مشخص کردن برابری مدلهای پسران و دختران، از آزمون برابری مدلها استفاده شد که نتایج نشان دادند که از 8 مسیر موجود در مدل، 4 مسیر تفاوت معنیدار دارند که عبارتند از: خودپنداره خواندن دانشآموز به عملکرد سواد خواندن، نگرش خواندن والدین به فعالیتهای اولیه سوادآموزی، فعالیتهای اولیه سوادآموزی به خودپنداره خواندن و نگرش خواندن دانشآموز به عملکرد سواد خواندن.