بهروز رفیعی
دوره 20، شماره 1 ، خرداد 1392، ، صفحه 29-50
چکیده
با آنکه در ذهن و زمان فارابی، فلسفهی تربیت حیات و هویت مستقل و بازشناختهای ندارد، با ریزکاوی در آثار او میتوان به شماری از مفاهیمی که امروزه در فلسفهی تعلیم و تربیت مطرح است پی برد و دریافت که فارابی پس از جابر بن حیان و کندی، سومین فیلسوف تربیت در جهان اسلام است که پارهای از دیدگاههای تربیتی او به یادگار مانده است. در جستار ...
بیشتر
با آنکه در ذهن و زمان فارابی، فلسفهی تربیت حیات و هویت مستقل و بازشناختهای ندارد، با ریزکاوی در آثار او میتوان به شماری از مفاهیمی که امروزه در فلسفهی تعلیم و تربیت مطرح است پی برد و دریافت که فارابی پس از جابر بن حیان و کندی، سومین فیلسوف تربیت در جهان اسلام است که پارهای از دیدگاههای تربیتی او به یادگار مانده است. در جستار پیش رو تلاش شده است از رهگذر پژوهشی بنیادی- تاریخی و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، اندیشههای تربیتی فارابی واکاوی شود تا معلوم گردد وی تعلیم و تربیت را چه سان تعریف کرده است و دربارهی امکان و ضرورت تربیت چه گفته است و اهداف و اصول و عوامل تربیت از نگاه او کدام است و وی نسبت به برنامهی درسی و ساحتهای تربیت و روشهای تربیتی چه دیدگاهی داشته است
سید منصور مرعشی؛ یدالله مهرعلیزاده؛ طلعت طوسی
دوره 20، شماره 1 ، خرداد 1392، ، صفحه 51-74
چکیده
هدف این پژوهش بررسی مبانی نظری جهانی شدن و اثرات آن بر اهداف کلی برنامهی درسی نظام آموزش و پرورش ایران میباشد. در این رابطه سه نظریهی مهم فلسفی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که در آثار والراشتاین (نظریهی نظام جهانی)، مایر و بولی (نظریهی سیاست جهانی) و رابرتسون (نظریهی فرهنگ جهانی) بوده، در حوزهی نظام آموزشی و برنامهی درسی بررسی ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی مبانی نظری جهانی شدن و اثرات آن بر اهداف کلی برنامهی درسی نظام آموزش و پرورش ایران میباشد. در این رابطه سه نظریهی مهم فلسفی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که در آثار والراشتاین (نظریهی نظام جهانی)، مایر و بولی (نظریهی سیاست جهانی) و رابرتسون (نظریهی فرهنگ جهانی) بوده، در حوزهی نظام آموزشی و برنامهی درسی بررسی شده است. بازتاب هر نظریه در برنامهی درسی نشان میدهد که جهتگیری برنامهی درسی نظامهای آموزشی به سمت جریانی از تکثرگرایی، توجه به خرده فرهنگها، توجه به هویت ملی و بومی، آموزش فنی حرفهای، آموزش مادام العمر و تمرکززدایی پیش میرود. با توجه به اینکه جامعهی ایران نیز جامعهای جوان و در حال گذر است و ضرورت میزان اثرپذیری اهداف برنامهی درسی این کشور از تحولات جهانی امری اجتناب ناپذیر است، لذا این پژوهش با بهرهگیری از روش کیفی– تحلیلی به بررسی میزان تناسب اهداف برنامهی درسی ایران با اهداف برنامهی درسی نظریههای نامبرده پرداخت. در این پژوهش مشخص شد این نظریهها شباهتها و تفاوتهایی با اهداف برنامهی درسی ایران دارند و فرصتها و تهدیدهایی ایجاد میکنند. فرصتهای این سه نظریه برای برنامهی درسی ایران، توجه به خصوصیسازی، تمرکز زدایی، برنامهی درسی تلفیقی، تأکید بیشتر بر هویت ملی، خرده فرهنگها، صلح و آموزش مداوم میباشد. تهدیدات این سه نظریه برای برنامهی درسی ایران در تأکیداتی است که بر برنامهی درسی موضوعمحور، بهرهکشی اقتصادی، ترویج روحیهی مصرفگرایی و ناهمواری توزیع دانش دارد.
رضا جعفری هرندی؛ سید ابراهیم میرشاه جعفری؛ محمد جواد لیاقتدار
دوره 19، شماره 2 ، اسفند 1391، ، صفحه 87-106
چکیده
این مقاله بخشی از یک پژوهش کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی عنصر هدف در برنامهی درسی آموزش علوم[1] ایران و چند کشور جهان، پرداخته است. بدین منظور اسناد و مدارک مربوط به اهداف آموزش علوم در کشورهای پیشرو در زمینهی علوم و فناوری (کشورهای منتخب) گردآوری و به توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسهی آنها پرداخته شده تا ...
بیشتر
این مقاله بخشی از یک پژوهش کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی عنصر هدف در برنامهی درسی آموزش علوم[1] ایران و چند کشور جهان، پرداخته است. بدین منظور اسناد و مدارک مربوط به اهداف آموزش علوم در کشورهای پیشرو در زمینهی علوم و فناوری (کشورهای منتخب) گردآوری و به توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسهی آنها پرداخته شده تا پاسخ سئوالها آماده شود. مقالهی حاضر تلاش مینماید، عنصر هدف از برنامهی درسی آموزش علوم ایران و کشورهای منتخب را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. نتایج بهدست آمده از این پژوهش میتواند به برنامهریزان، مؤلفان کتابهای درسی، معلمان و سایر علاقهمندان کمک نماید تا با دید وسیعتری نسبت به تدوین بهتر برنامهی درسی، تغییر برنامهی درسی و انتخاب مناسبتر هدفهای آموزش علوم اقدام نمایند. نتایج بهدست آمده، شباهتها و تفاوتهای زیادی را بین هدفهای آموزش علوم در بین کشورهای مورد مطالعه و ایران نشان میدهد. شباهتها بیشتر در اهداف مکتوب برنامهی درسی یا اهداف قصدشده موجود میباشد؛ بهطوریکه روح حاکم بر اهداف در کشورهای مورد مطالعه یکی است. همه دارای اهداف دانشی، مهارتی و نگرشی در زمینههای چهارگانهی علوم شامل فیزیک، شیمی، زیست و زمینشناسی هستند و به دنبال کسب سواد علمی، حل مسأله، تفکر و شناخت طبیعت میباشند. اما در عمل فاصلهی قابل ملاحظه بین کشور ما با کشورهای فوق وجود دارد که جای تأمل دارد و ناشی از اجرای برنامهی درسی است، که در میزان کم اهداف تحققیافته توسط دانشآموزان خود را نشان میدهد. نتایج آزمونهای تیمز مؤید این موضوع است. به هرحال، نتایج پژوهشهای بیشتر در این زمینه میتواند موضوع را بهتر مشخص نماید. 1- منظور از علوم در این مقاله علوم تجربی است.
یوسف ادیب
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 5-36
چکیده
در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی به دلیل نقش و اهمیت آن در تقویت رفتارهای سازگارانه و مثبت، و آماده کردن افراد برای مواجهه اثرگذار با چالشهای زندگی از طرف نظامهای آموزشی رسمی مورد توجه قرار گرفته است. تدوین برنامهی درسی بر اساس یک الگوی متناسب با نیازهای فراگیران و ماهیت موضوع میتواند نقش اساسی در تحقق هدفهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی به دلیل نقش و اهمیت آن در تقویت رفتارهای سازگارانه و مثبت، و آماده کردن افراد برای مواجهه اثرگذار با چالشهای زندگی از طرف نظامهای آموزشی رسمی مورد توجه قرار گرفته است. تدوین برنامهی درسی بر اساس یک الگوی متناسب با نیازهای فراگیران و ماهیت موضوع میتواند نقش اساسی در تحقق هدفهای آموزش مهارتهای زندگی داشته باشد. در این مقاله الگوی بهینهی برنامهی درسی مهارتهای زندگی برای دورهی ابتدایی معرفی میشود. روش انجام تحقیق ترکیبی از روشهای پیمایشی و تحلیلی- استنتاجی بوده است. به طوری که پس از شناسایی نیازهای آموزشی به صورت پیمایشی، به شیوهی تحلیلی و استنتاجی الگوی موردنظر طراحی شد و اعتبار آن از نظر متخصصان مورد قبول قرار گرفت. نتیجهی مطالعه نشان داد که الگوی بهینهی برنامهی درسی مهارتهای زندگی برای دورهی ابتدایی از نظر ساختار و سازماندهی محتوا به صورت تلفیقی، از نظر هدف مبتنی بر نیازهای روزمرهی دانشآموزان، از نظر محتوا روشکاری، از نظر راهبردهای تدریس مبتنی بر الگوهای تعامل اجتماعی و رشد ویژگیهای شخصی، و از نظر ارزشیابی مبتنی بر روشهای کمی و کیفی بررسی عملکرد دانشآموزان میباشد.
احمد ایزدی یزدان آبادی؛ معصومه فدایی شهاب
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 129-150
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی ضرورت آموزش و توسعهی مهارتهای کارآفرینی برای دانشجویان رشتهی مدیریت آموزشی و ارایه ی الگوی آموزشی مناسب با اتکا به نظر خبرگی متخصصان میباشد. برای این منظور پرسشنامهیی تهیه و پس از تعیین روایی صوری و محتوایی و اطمینان از پایایی آن، دادهها از نمونههای مورد مطالعه 95 نفر (شامل 63 نفر دانشجو و 32 نفر ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله بررسی ضرورت آموزش و توسعهی مهارتهای کارآفرینی برای دانشجویان رشتهی مدیریت آموزشی و ارایه ی الگوی آموزشی مناسب با اتکا به نظر خبرگی متخصصان میباشد. برای این منظور پرسشنامهیی تهیه و پس از تعیین روایی صوری و محتوایی و اطمینان از پایایی آن، دادهها از نمونههای مورد مطالعه 95 نفر (شامل 63 نفر دانشجو و 32 نفر عضو هیأت علمی) که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهیی انتخاب شدند، جمعآوری شد. این دادهها با توجه به سؤالهای تحقیق و با استفاده از روشهای آمار توصیفی (میانگین، درصد و فراوانی) و آمار استنباطی (چون آزمون (Tتک نمونهیی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجهی بدست آمده نشان داد که آگاهی دانشجویان از مبانی و مفاهیم کلیدی و مهارتهای کارآفرینی در سطح پایین میباشد. و بر همین مبنا، اعضای هیأت علمی بر ضرورت آموزش کارآفرینی تأکید داشتند. الگوی آموزشی مناسب برحسب مؤلفهی هدفهای آموزش کارآفرینی، طول دوره و شکل نظام، محتوای درسی، شیوههای آموزش با استفاده از نظر اعضای هیأت علمی اعتباریابی شد. در نهایت بر اساس یافتههای تحقیق، برنامهی درسی کارآفرینی برای دانشجویان رشتهی مدیریت آموزشی پیشنهاد شد.