هدف از این تحقیق، این است که نشان دهد چگونه مدل برنامهریزی آرمانی میتواند در فرآیند تصمیمگیری در نظام دانشگاهی، به خصوص زمانی که با مسئلهی تخصیص بهینهی منابع مالی بین دانشکدهها در راستای ارتقاء اعضای هیأت علمی دانشکدهها مواجه هستیم، مفید بوده و کاربردی عملی خواهد داشت. مدل طراحی شده، روش تخصیص معتبری برای هیأت رئیسه دانشگاههای ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، این است که نشان دهد چگونه مدل برنامهریزی آرمانی میتواند در فرآیند تصمیمگیری در نظام دانشگاهی، به خصوص زمانی که با مسئلهی تخصیص بهینهی منابع مالی بین دانشکدهها در راستای ارتقاء اعضای هیأت علمی دانشکدهها مواجه هستیم، مفید بوده و کاربردی عملی خواهد داشت. مدل طراحی شده، روش تخصیص معتبری برای هیأت رئیسه دانشگاههای دولتی تدارک میبیند که به سادگی سازگار و قابل انعطاف بوده و به راحتی در هر دانشگاهی قابل بهکارگیری است. در همین چارچوب در مقالهی حاضر مدلی توسعه داده شده است که به محضی که کل بودجهی آموزشی تخصیص داده شده دانشگاه معلوم گردد، بتوان آن را به طور بهینه بین دانشکدههای مختلف توزیع کرد. به طور ویژه این پژوهش بر مدیریت و تأمین مالی در راستای ارتقاء منابع انسانی آموزشی متمرکز شده است. برای این منظور، مدل برنامهریزی آرمانی فرمولبندی شده، بهطوریکه مفاهیم و اهدافی مانند کفایت مالی، اثربخشی، عدالت تخصیصی و کیفیت در مدل به طور صریح یا ضمنی با هم ترکیب شده و مدل هر دو جنبهی آموزشی و پژوهشی را که در هر دانشکده بیشترین حجم فعالیت را به خود اختصاص داده است، مد نظر قرار داده است. ارزیابی مدل بر روی 14 دانشکدهی دانشگاه شهید بهشتی انجام گرفته است. بر اساس یافتههای تحقیق، تخصیص منابع مالی در دانشگاه مورد بررسی، بهینه نبوده و انحراف زیادی از اهداف و سیاستهای آموزشی دانشگاه دارد. در این زمینه یافتههای حاصل از اجرای مدل پیشنهادی حاکی از آن است که بهکارگیری رویکرد برنامهریزی آرمانی، در تخصیص بهینهی منابع مالی میتواند روش مناسبی برای نیل به قریببهاتفاق اهداف آموزشی دانشگاه باشد.