منیجه شهنیییلاق؛ جهانگیر کرمی؛ حسین شکرکن؛ مهناز مهرابیزاده هنرمند
چکیده
ناتوانی یادگیری نوشتن یکی از اختلالات یادگیری بخصوص است که به درک یا استفاده از زبان نوشتاری مربوط میشود. برای تشخیص این اختلال باید مهارتهای نوشتن کودک به طور قابل توجهی زیر سن تقویمی، هوش و عملکرد تحصیلی وی باشد. این اصطلاح اصولاً افرادی را که به واسطه معلولیتهای ...
بیشتر
ناتوانی یادگیری نوشتن یکی از اختلالات یادگیری بخصوص است که به درک یا استفاده از زبان نوشتاری مربوط میشود. برای تشخیص این اختلال باید مهارتهای نوشتن کودک به طور قابل توجهی زیر سن تقویمی، هوش و عملکرد تحصیلی وی باشد. این اصطلاح اصولاً افرادی را که به واسطه معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شدهاند، شامل نمیشود. این پژوهش با هدف بررسی همهگیرشناسی ناتوانی یادگیری املاء در بین دانشآموزان دوره ابتدائی و بررسی تأثیر روش ترمیمی چند حسی در کاهش این ناتوانی انجام پذیرفته است. در این پژوهش روش آزمایشی میدانی به کار رفته است که در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروههای آزمایشی، گواه و گواه بهنجار استفاده شده است. نمونه مربوط به همهگیرشناسی 160 کلاس (شامل 4000 دانشآموز پسر و دختر) دبستانهای اهواز بود که به صورت نمونهگیری مرحلهای انتخاب شدند. همچنین 180 دانشآموز به طور تصادفی ساده برای آزمون فرضیهها گزینش شدند. برای جمع آوری دادهها از آزمونهای تشخیصی اختلال املاء، ماتریسهای پیشرونده ریون، آزمون املاء و بررسی پرونده تحصیلی دانشآموز استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که میزان همهگیرشناسی ناتوانی یادگیری املاء 7 درصد است. میزان همهگیرشناسی ناتوانی یادگیری املاء در دانشآموزان پسر نسبت به دختر (6/7 درصد در مقابل 4/6 درصد) بیشتر است. نتایج حاصل از اجرای آزمایش روش ترمیمی چند حسی نشان داد که استفاده از این روش به صورت معنیداری باعث کاهش اختلال املاء میگردد و پس از یک ماه پیگیری نتایج حاصل از مداخله نسبتاً پایدار بودند.
حسین شکرکن؛ مسعود برومندنسب؛ بهمن نجاریان؛ منیجه شهنیییلاق
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی رابطه ساده و چندگانه خلاقیت، انگیزه پیشرفت و عزت نفس با کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز طراحی شده است. نمونه اصلی این تحقیق شامل 400 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. یک نمونه 200 نفری نیز به منظور اعتباریابی و پایایی سنجی آزمونهای ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی رابطه ساده و چندگانه خلاقیت، انگیزه پیشرفت و عزت نفس با کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز طراحی شده است. نمونه اصلی این تحقیق شامل 400 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. یک نمونه 200 نفری نیز به منظور اعتباریابی و پایایی سنجی آزمونهای مورد استفاده به کار گرفته شد. هر دو نمونه با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل دادهها علاوه بر روشهای توصیفی میانگین و انحراف معیار از ضریب همبستگی ساده و رگرسیون چندگانه برای آزمون فرضیهها استفاده شد. ابزارهای جمعآوری دادهها در این پژوهش شامل پرسشنامه سنجش صفات کارآفرینی، آزمون جهتگیری کارآفرینی، آزمون خلاقیت، پرسشنامه انگیزه پیشرفت و آزمون عزت نفس بودند. پرسشنامههای سنجش صفات کارآفرینی، جهتگیری کارآفرینی و انگیزه پیشرفت توسط پژوهشگران این تحقیق به فارسی برگردانده شد و ضرایب اعتبار و پایایی آنها محاسبه گردید. فرضیههای این پژوهش شامل چهار فرضیه اصلی و 8 فرضیه فرعی است، که روابط ساده و چندگانه بین متغیرهای پیش بین خلاقیت، انگیزه پیشرفت و عزت نفس را با متغیر ملاک کارآفرینی در کل نمونه و به تفکیک در نمونههای دختران و پسران مطرح میسازند. نتایج این پژوهش با یافتههای تحقیقات انجام شده در خارج از کشور هماهنگند.