سیدمهدی حسینی؛ کوروش فتحی واجارگاه؛ محمود حقانی؛ محبوبه عارفی؛ مرتضی رضایی زاده
چکیده
هدف این پژوهش بررسی جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامههای درسی رسمی دوره ابتدایی ایران بود. این پژوهش از نوع توصیفی و شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا به شیوه آنتروپی شانون بود. واحد تحلیل محتوا؛ متون، تصاویر و فعالیتهای کتابهای درسی بود. جامعه آماری پژوهش 41 جلد کتاب درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 400-1399 بود که 24 جلد به روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامههای درسی رسمی دوره ابتدایی ایران بود. این پژوهش از نوع توصیفی و شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا به شیوه آنتروپی شانون بود. واحد تحلیل محتوا؛ متون، تصاویر و فعالیتهای کتابهای درسی بود. جامعه آماری پژوهش 41 جلد کتاب درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 400-1399 بود که 24 جلد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شد. برای تعیین روایی ابزار، از روایی محتوایی به شکل نظرخواهی از متخصصان در مورد میزان هماهنگی محتوای ابزار اندازهگیری و هدف پژوهش به روش کیفی استفاده شد. ضریب پایایی نیز به روش اسکات 83/0 به دست آمد. یافتههای حاصل از تحلیل آنتروپی شانون نشان داد بیشترین میزان بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت در بین مؤلفههای مطلوب تربیت شهروند مجازی به مؤلفهی "سواد مجازی" مجموعاً با مقدار (386/0) و کمترین میزان بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت به مؤلفههای " امنیت مجازی"، " آداب معاشرت مجازی"، " حقوق و مسؤلیتهای مجازی"، " قوانین مجازی" و " تجارت مجازی" مجموعاً با مقدار (0) تعلق دارد. همچنین یافتههای مربوط به آمار توصیفی نشان داد که حدود 4 درصد از محتوای کتابهای درسی مورد بررسی به مؤلفههای تربیت شهروند مجازی توجه داشتهاند. با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامههای درسی دوره ابتدایی ایران تا حد زیادی مغفول مانده است. بنابراین پیشنهاد میشود با توجه به ضرورت تربیت شهروندان مجازی در عصر حاضر، برنامههای درسی دوره ابتدایی از نظر ایجاد پوشش مناسب روی مؤلفههای مورد نیاز تربیت شهروند مجازی، مورد بازنگری قرار گیرد.
ایوب گرشاسبی؛ کوروش فتحی واجارگاه؛ محبوبه عارفی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی رشته علوم انسانی نظام جدید دوره دوم متوسطه بود. این پژوهش از نوع توصیفی و شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوای آنتروپی شانون بود. واحد تحلیل محتوا؛ متن، تصاویر و فعالیت های کتاب های درسی بوده است. روش نمونه گیری پژوهش هدفمند و نمونه پژوهش شامل 6 جلد کتاب های تاریخ، جامعه شناسی دوره ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی رشته علوم انسانی نظام جدید دوره دوم متوسطه بود. این پژوهش از نوع توصیفی و شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوای آنتروپی شانون بود. واحد تحلیل محتوا؛ متن، تصاویر و فعالیت های کتاب های درسی بوده است. روش نمونه گیری پژوهش هدفمند و نمونه پژوهش شامل 6 جلد کتاب های تاریخ، جامعه شناسی دوره متوسطه دوم بوده است. روایی محتوایی ابزار پژوهش با استفاده از نظر متخصصان در مورد میزان هماهنگی محتوای ابزار اندازه گیری و هدف پژوهش تایید شد. از طرف دیگر، به منظور حصول اطمینان از پایایی آن، از روش اسکات استفاده شد که براساس ضریب پایایی بدست آمده(79) ابزار مورد استفاده کاملاً پایا بود. بر اساس یافته های پژوهش فقط 4 درصد از بخش های سه گانه محتوای کتاب های بررسی شده به مؤلفه های مطلوب قومیت توجه داشته است. علاوه بر این یافته های حاصل از تحلیل آنتروپی شانون نشان داد میزان توجه به مولفه های مطلوب قومیت نرمال نیست. با استناد به این یافته ها می توان اذعان داشت که جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی جامعه شناسی و تاریخ رشته علوم انسانی نظام جدید متوسطه دوم تا حدود زیادی مغفول مانده است. از این رو، با توجه به متکثر بودن جامعه ایران پیشنهاد می شود که در برنامه های درسی رسمی رشته علوم انسانی دوره متوسطه دوم کاملاً بازنگری شود به طوری که مؤلفه های لازم برای آموزش چندفرهنگی و تنوع قومی ایران را مورد پوشش قرار دهد.
برنامه ریزی درسی
نجمه سلطانی نژاد؛ محبوبه عارفی؛ نعمت الله موسی پور؛ کوروش فتحی اجارگاه
چکیده
پژوهش حاضر با هدف کاوش فرایند معلمی کردن یک معلم ابتدایی با محوریت نقش نظریههای تربیتی در آن انجام گرفت. روش انجام این پژوهش روایت پژوهی بوده است. با توجه به اینکه روایت پژوهی به منظور مطالعه عمیق یک یا تعداد معدودی از افراد انجام میگیرد، این تحقیق روی یک معلم ابتدایی متمرکز شد. برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای روایتی و نیمه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف کاوش فرایند معلمی کردن یک معلم ابتدایی با محوریت نقش نظریههای تربیتی در آن انجام گرفت. روش انجام این پژوهش روایت پژوهی بوده است. با توجه به اینکه روایت پژوهی به منظور مطالعه عمیق یک یا تعداد معدودی از افراد انجام میگیرد، این تحقیق روی یک معلم ابتدایی متمرکز شد. برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای روایتی و نیمه ساختار یافته، روشهای تحلیل روایتها و تحلیل روایی بهکار گرفته شد. به منظور افزایش روایی یافتهها از روش چک کردن شرکت کنندگان و همچنین سه سویهسازی استفاده شد. در تحلیل روایتها از الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین کمک گرفته شد. یافتهها نشان میدهد که مقوله مرکزی در معلمی کردن این معلم ابتدایی، باورهای اوست که تحت تأثیر عوامل متعددی چون تجربههای پیشین و گذراندن دورههای تربیت معلم شکل میگیرد. در نهایت معلم با گزینش کردن نظریههای دانشگاهی، در کلاس درس بر مبنای خرد عملی عمل میکند. بر این مبنا، این نتیجه بهدست میآید که گرچه عوامل متعددی فراتر از دورههای تربیت معلم و نظریههای تدریس شده در آن بر معلمی کردن این معلم اثر دارد، اما نقش نظریههای تربیتی نیز انکارناپذیر است. به همین دلیل با طراحی صحیح دورههای تربیت معلم میتوان به آگاهانهتر شدن عمل معلم کمک کرد.