محمد رضا نیلی؛ زینب شرف؛ محمد جواد لیاقت دار
چکیده
پژوهش حاضر به واکاوی الگوی مطلوب آموزشهای سازمانی مهندسین صنعت آب و برق، بر مبنای آموزههای رویکرد حرفهگرایی پرداخته است. هدف پژوهش، شناسایی عناصر مطلوب آموزشهای سازمانی مهندسین، از منظر برنامهریزی درسی و بیان ویژگیهای عناصر مذکور است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجامشده است. دادههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر به واکاوی الگوی مطلوب آموزشهای سازمانی مهندسین صنعت آب و برق، بر مبنای آموزههای رویکرد حرفهگرایی پرداخته است. هدف پژوهش، شناسایی عناصر مطلوب آموزشهای سازمانی مهندسین، از منظر برنامهریزی درسی و بیان ویژگیهای عناصر مذکور است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجامشده است. دادههای تحقیق با رعایت اصل اشباعنظری، از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 20 مدرس و کارفرمای صنعت، به روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک گلولهبرفی و برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش کدگذاری هفت مرحلهای کلایزی استفادهشده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است، الگوی مطلوب آموزشهای مهندسان در چهارعنصر اساسی تعیین هدف (واضح و مبتنی بر ابعاد شایستگی؛ قابل دستیابی؛ مبتنی بر علاقه و نیاز شغلی و مدیریتی و نگاه آیندهنگرانه به تکنولوژیهای روز)، طراحی و تدوین محتوا (جامعیت محتوا؛ مبتنی بر نیاز و مهارتهای شغلی؛ جذابیت و سازماندهی مناسب و مبتنی بر اصل سودمندی)، راهبردهای تدریس و یادگیری (روش تدریس فعال؛ استفاده از بسترهای فناورانه؛ مشارکت در یادگیری و تناسب با شرایط یادگیرندگان) و ارزشیابی و بازنگری برنامه (استاندارد بودن ابزار ارزشیابی، تأکید بر انواع هدف و تنوع ارزیابان و بازخورد اصلاحی و طراحی برنامه ترمیمی) قابل انتزاع است؛ بهطورکلی عناصر الگوی آموزشهای سازمانی، به ترتیب اهمیت، شامل تعیین هدف، ارزشیابی و بازنگری برنامه، طراحی و تدوین محتوا و راهبردهای تدریس و یادگیری است و توجه به ویژگیهای عناصر مذکور میتواند در طراحی و تدوین برنامههای آموزش سازمانی حرفهگرایانه مهندسان مورداستفاده قرار گیرد.
الهه بدیعی؛ محمد رضا نیلی؛ یاسمین عابدینی؛ بی بی عشرت زمانی
چکیده
این پژوهش با هدف تأثیر درسافزار طراحی شده بر اساس اصول یادگیری مبتنی بر مغز، بر یادگیری دانشآموزان دختر هنرستانی، در هر یک از سطوح شناختی بلوم، در درس برنامهنویسی کامپیوتر، انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. تعداد 6 کلاس پایه یازدهم رشته کامپیوتر از هنرستانهای دخترانه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تأثیر درسافزار طراحی شده بر اساس اصول یادگیری مبتنی بر مغز، بر یادگیری دانشآموزان دختر هنرستانی، در هر یک از سطوح شناختی بلوم، در درس برنامهنویسی کامپیوتر، انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. تعداد 6 کلاس پایه یازدهم رشته کامپیوتر از هنرستانهای دخترانه شهر اصفهان به روش خوشهای انتخاب شدند. هر 2 کلاس بهصورت تصادفی به هر یک از گروههای آزمایش1، آزمایش2 و کنترل انتصاب یافت. در گروه کنترل، آموزش به روش معمول انجام گرفت. در گروه آزمایش1، علاوه بر روش متداول، از درسافزار محقق ساخته سازگار با مغز استفاده شد. در گروه آزمایش2 علاوه بر روش متداول، یک درسافزار معمولی به کار رفت. یک آزمون محقق ساخته برنامهنویسی شامل اهدافی در سطوح مختلف یادگیری شناختی تهیه و روایی آن توسط گروهی از آموزشگران کامپیوتر و گروه آموزشی کامپیوتر استان اصفهان تأیید و پایایی آن به روش کودر-ریچاردسون برابر746/0 محاسبه گردید. این آزمون به عنوان پیشآزمون و پسآزمون برای سه گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که درسافزار سازگار با مغز باعث افزایش معنادار (p <0.05) یادگیری دانشآموزان در سطوح دانش و فهم شده است. درسافزار غیر سازگار با مغز یادگیری شناختی را در سطح ترکیب به-طور معنادار (p <0.05) کاهش داده و در سطوح دیگر هم نتوانسته است یادگیری را افزایش دهد. همچنین درسافزار سازگار با مغز در سطوح دانش، فهم، کاربست و ترکیب به طور معناداری (p <0.05) نسبت به درسافزار معمولی تأثیر بهتری داشته است.
برنامه ریزی درسی
پری مشایخ؛ محمد رضا نیلی احمد آبادی؛ سید ابراهیم میرشاه جعفری
چکیده
ه هدف پژوهش حاضر تبیین و اعتباریابی فرصتهای یادگیری برنامه درسی خردگرایانهدر متون اسلامی است. روش تحقیق روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. شرکتکنندگان پژوهش در بخش مصاحبه 11 نفر از اساتید متخصص برنامه درسی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه در بخش کمی نیز شامل 352 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان شیراز ...
بیشتر
ه هدف پژوهش حاضر تبیین و اعتباریابی فرصتهای یادگیری برنامه درسی خردگرایانهدر متون اسلامی است. روش تحقیق روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. شرکتکنندگان پژوهش در بخش مصاحبه 11 نفر از اساتید متخصص برنامه درسی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه در بخش کمی نیز شامل 352 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان شیراز بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب گردیدند. در بخش کیفی اطلاعات با تحلیل مضمون منابع قرآن و حدیث و مصاحبه با متخصصان کلیدی (افراد کانونی) مورد بررسی قرار گرفت و 45 کد مفهومی استخراج گردید. در بخش کمی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی و بر اساس یافتههای بخش کمی پرسشنامهای حاوی 56 عبارت با داشتن روایی صوری و پایایی مناسب (ضریب آلفا 84/0) تدوین شد. دادههای کمی تحقیق با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان میداد الگوی اندازهگیری متغیر نهفته برازش قابل قبولی با دادهها دارد. همچنین با توجه به یافتههای تحلیل عاملی تأییدی 5 ملاک (برخورد حسی و تقویت حواس مخصوصاً دو حس بینایی و شنوایی دانشآموز، تفکر در طبیعت و کشف نظم موجود در آن، پرسشگری و پژوهش، مطالبه و ارائه برهان، مطالعه و افزایش دانش علمی) و 26 نشانگر بهعنوان فرصتهای یادگیری برنامه درسی خردگرایانه تدوین شد.