هاجر کوهی اصفهانی؛ یحیی قائدی؛ سعید ضرغامی همراه؛ سوسن کشاورز
چکیده
تفکرمراقبتی، سومین گونه از سهگانۀ انتقادی، خلاق و مراقبتیِ تفکر (برمبنای تقسیمبندی متیولیپمن) و حاصل بروز و ظهور عاطفه انسانی در وجه تعقلی آدمیان است. تفکرمراقبتی تفکری است که مغز، قلب و دست سه نماد اندیشیدن، مهربانی و عمل را با هم تلفیق نموده است. با توجه به کمتر شناخته بودن تفکرمراقبتی، نیاز به واکاوی و تعمق فلسفی در این حوزه ...
بیشتر
تفکرمراقبتی، سومین گونه از سهگانۀ انتقادی، خلاق و مراقبتیِ تفکر (برمبنای تقسیمبندی متیولیپمن) و حاصل بروز و ظهور عاطفه انسانی در وجه تعقلی آدمیان است. تفکرمراقبتی تفکری است که مغز، قلب و دست سه نماد اندیشیدن، مهربانی و عمل را با هم تلفیق نموده است. با توجه به کمتر شناخته بودن تفکرمراقبتی، نیاز به واکاوی و تعمق فلسفی در این حوزه احساس میگردد و هدف از این پژوهش تحلیل و بررسی چیستی تفکرمراقبتی در زمینۀ انواع، ابعاد، ماهیت و پاسخگویی به چالشهایی است که در این حوزه مطرح است. از اینرو این پژوهش، با روش تحلیل مفهوم به بررسی انواع و ابعاد تفکرمراقبتی و خصوصیات ویژۀ هرنوع میپردازد و در این راستا جامعیت یا عدم جامعیت انواع، وجود نسب اربع میان انواع، تداخل و تمایز هر نوع در دیگری، بیان تأثیر انواع تفکرمراقبتی در طبقهبندی اهداف آموزشی بلوم، حیطۀ اثرگذاری فردی یا اجتماعی هرکدام از انواع، چندگونگی ابعاد و چالشهای مربوط به آن، و ماهیت ویژه تفکرمراقبتی را مورد تحلیل و واکاوی قرارمیدهد. علاوه بر پاسخگویی به چالشهای فوق و بیان نتایج در هرمرحله و جمعبندی آنها در قسمت نتیجهگیری راهکاری 4مرحلهای نیز، جهت اجرایی نمودن تفکر مراقبتی بیان میگردد.
اکرم شوشتری؛ سعید ضرغامی همراه؛ یحیی قائدی؛ محمد عطاران
چکیده
میانجیگری فناورانه در مرکز تفکر پساپدیدارشناسی واقع است. دون آیدی به چهار رابطه انسان و جهان – تجسم، هرمنوتیک، تغیر، پس زمینه- که از طریق اثرات واسطه ای خاص رابطه انسان و جهان را شکل و تغییر می دهد، اشاره می کند. وی دو ویژگی خاص بزرگنمایی و تقلیل در کاربرد هر گونه فناوری را ذکر کرده و معتقد است که کاربرد هر فناوری در عین اینکه باعث ...
بیشتر
میانجیگری فناورانه در مرکز تفکر پساپدیدارشناسی واقع است. دون آیدی به چهار رابطه انسان و جهان – تجسم، هرمنوتیک، تغیر، پس زمینه- که از طریق اثرات واسطه ای خاص رابطه انسان و جهان را شکل و تغییر می دهد، اشاره می کند. وی دو ویژگی خاص بزرگنمایی و تقلیل در کاربرد هر گونه فناوری را ذکر کرده و معتقد است که کاربرد هر فناوری در عین اینکه باعث افزایش در یک زمینه زندگی انسان می شود، یک جنبه از زندگی انسان را کاهش می دهد. این ساختار افزایشی-کاهشی، یک دو بعدی است که نشان می دهد چگونه واسطه گری فناورانه، انسان و جهان را شکل می دهد. در این مقاله با روش پساپدیدارشناسی درباره شناسایی و تبیین افزایش ها و کاهش ها در ابعاد مختلف میانجیگری فناورانه در رابطه انسان و جهان در کلاس معکوس بحث می شود. نتایج تحقیق بیان کننده افزایش ها و کاهش هایی در چهار بعد در آموزش معکوس است؛ آموزشی که توانسته نقص های آموزش سنتی و آموزش الکترونیکی را تا حد زیادی مرتفع کند و بسیاری از مسایل مبتلا به نظام تربیتی موجود را رفع نماید. در نهایت باید اشاره کرد که دستیابی به افزایش ها و کاهش های آموزش معکوس در ابعاد چهارگانه پیش گفته، به ما کمک می کند تا درک روشنی از برآورد خود از کلاس معکوس در سطح اجتماعی و شخصی بدست آوریم.
فلسفه تعلیم و تربیت
حمید احمدی هدایت؛ محسن فرمهینی فراهانی؛ سعید ضرغامی همراه
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین پساپدیدارشناسی در مطالعات فناورانه و دلالتهای آن در آموزش و یادگیری با تأکید بر مفاهیم چندگانگی و شفافیت میباشد. برای دستیابی به این هدف، از روشهای تحلیل مفهومی و انتقادی بهرهگرفته شدهاست. پدیدارشناسی در گذر زمان با نگاههای متفاوتی روبرو بوده است که در دیدگاهی متأخر آیدی، نگاهی نو بهنام پساپدیدارشناسی ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین پساپدیدارشناسی در مطالعات فناورانه و دلالتهای آن در آموزش و یادگیری با تأکید بر مفاهیم چندگانگی و شفافیت میباشد. برای دستیابی به این هدف، از روشهای تحلیل مفهومی و انتقادی بهرهگرفته شدهاست. پدیدارشناسی در گذر زمان با نگاههای متفاوتی روبرو بوده است که در دیدگاهی متأخر آیدی، نگاهی نو بهنام پساپدیدارشناسی ارائه و بر مؤلفههایی از پدیدارشناسی تأکید بیشتری مینماید. پدیدارشناسی نزد او به نسبت انسان، جهان و فناوری میپردازد. پساپدیدارشناسی رابطه بین کاربران با انسانها و فناوریها را مورد بررسی قرار داده و این کار به نظر آیدی گونهای انجام دادن پدیدارشناسی بهجای بحث در مورد آن است و از اینرو به مطالعات موردی فناورانه روی میآورد. اگر بخواهیم در سطحی عمیقتر نحوه دگرگونی تجربه و ادراک مربی و متربیان در استفاده از فناوریهای آموزشی را مورد بررسی قرار دهیم، این رویکرد می تواند مفید واقع شود. مفاهیم زیادی در حوزه پساپدیدارشناسی شکل گرفتهاند، که در این پژوهش بر دو مفهوم اصلی "چندگانگی" و "شفافیت" تأکید و به دلالتهای آن در آموزش و یادگیری پرداخته شده است. در این راستا، عمدهترین دلالتهای مأخوذ از مفهوم چندگانگی را میتوان پرورش عادات صحیح فناورانه، محدود کردن متربی به کاربرد غالب از فناوری، دورههای استراحت کوتاه مدت؛ و دلالتهای مأخوذه از شفافیت را بالا بردن مهارت در استفاده از فناوری، تکرار و تمرین برای عادی سازی و استفاده از فناوریهای آموزشی خودکار را عنوان نمود.
فلسفه تعلیم و تربیت
شهداد عبدالهی خانقاه؛ یحیی قائدی؛ سعید ضرغامی همراه؛ رمضان بر خورداری
چکیده
بر اساس مفروضه های ساخت شکنانه تبارشناسی، تحول مفاهیم نه تنها حاصل پیشرفت علم و دانش در حوزه های معرفت بشری همچون روان شناسی و علوم اجتماعی نیست بلکه بیانگر آن است که چنین تحولی حاصل حوادث تاریخی و وقایع خردی است که در میانه این تحول رخ داده است. بر مبنای چنین پیش فرضی مساله اصلی این پژوهش تبیین حوادث، تحولات و فرایندهای شکل دهنده به ...
بیشتر
بر اساس مفروضه های ساخت شکنانه تبارشناسی، تحول مفاهیم نه تنها حاصل پیشرفت علم و دانش در حوزه های معرفت بشری همچون روان شناسی و علوم اجتماعی نیست بلکه بیانگر آن است که چنین تحولی حاصل حوادث تاریخی و وقایع خردی است که در میانه این تحول رخ داده است. بر مبنای چنین پیش فرضی مساله اصلی این پژوهش تبیین حوادث، تحولات و فرایندهای شکل دهنده به مفهوم دانش آموز نخبه و ساختار شکنی از این مفهوم در راستای تبیین امکان های حاشیه رانده شده در زندگی دانش آموزان در نظام آموزشی ایران معاصر است . بر اساس مطالعه تاریخ تربیت نخبگی در ایران به روش نقد تبارشناسانه نتایج حاصل بیانگر آن بود که مهم ترین صورتبندی های گفتمانی در این دوران، طرح سمپاد و طرح شهاب در تاریخ تربیت نخبگی در ایران معاصر است .. در این میان مهم ترین این عوامل، شکست ساختار هوش در دانش و ورود مفاهیم اجتماعی به تربیت نخبگی است به طوریکه به راحتی می توان تنوع در عرصه های اجتماعی و شمول ابعاد مختلف تیز هوشی را در صورت بندی اخیر از آن یعنی طرح شهاب مشاهده نمود. اما آنچه از نظر تبار شناسی دارای اهمیت است تحلیل تبار بر حسب عوامل غیر گفتمانی است. از جمله مهم ترین این عوامل بر حسب مطالعه رویدادها و حوادث می توان به فرار مغزها تغییر مفاهیم اقتصادی ، نمای نا متناسب در پراکندگی جمعیتی آموزش های خاص تیز هوشان اشاره کرد.