برنامه ریزی درسی
سید رمضان عقیلی؛ جمیله علم الهدی؛ کوروش فتحی اجارگاه
چکیده
پژوهش حاضر با هدف استخراج اصول حاکم بر طراحی الگوی برنامهدرسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران انجام شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. نمونه آماری شامل متخصصان و معلمان با تجربه دوره ابتدایی بودند که با روش نمونه-گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، مصاحبه نیمهساختاریافته ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف استخراج اصول حاکم بر طراحی الگوی برنامهدرسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران انجام شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. نمونه آماری شامل متخصصان و معلمان با تجربه دوره ابتدایی بودند که با روش نمونه-گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، مصاحبه نیمهساختاریافته بود. برای تحلیل دادههای کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی بهره برده شد. در نهایت بر اساس 9 مقوله کلی 25 اصل استخراج گردید. در مقوله رویکرد، اصولی مانند شایستگیمحوری و فراگیری؛ در مقوله اهداف و مقاصد، اصولی مانند جامعیت اهداف، پرهیز از غایتزدگی و کثرتگرایی در گزینش ارزشهای اخلاقی؛ در مقوله محتوا، اصولی مانند تناسب، موقعیتمحوری، تأکید بر الگوی مارپیچی و یادگیری چندحسی؛ در مقوله روشهای یاددهی- یادگیری، اصولی مانند محوریت عادتآموزی، بسط فعالیتهای یاددهی- یادگیری به خارج از کلاس درس؛ در مقوله نقش نیروی انسانی، اصولی مانند اصل همگانی بودن مسئولیت تربیت اخلاقی، اصل عاملیت اخلاقی و صلاحیتهای حرفهای معلم؛ در مقوله ارزشیابی، اصولی مانند تفاوت پارادایمی و کارکردی در ارزشیابی و تنوع منبع دادهها در ارزشیابی و در نهایت در مقوله زمان و مکان، اصولی مانند تابعیت مکان و زمان از موقعیت یادگیری و مکانها و زمانهای سهیم و مؤثر در تربیت اخلاقی استخراج گردید.
برنامه ریزی درسی
نجمه سلطانی نژاد؛ محبوبه عارفی؛ نعمت الله موسی پور؛ کوروش فتحی اجارگاه
چکیده
پژوهش حاضر با هدف کاوش فرایند معلمی کردن یک معلم ابتدایی با محوریت نقش نظریههای تربیتی در آن انجام گرفت. روش انجام این پژوهش روایت پژوهی بوده است. با توجه به اینکه روایت پژوهی به منظور مطالعه عمیق یک یا تعداد معدودی از افراد انجام میگیرد، این تحقیق روی یک معلم ابتدایی متمرکز شد. برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای روایتی و نیمه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف کاوش فرایند معلمی کردن یک معلم ابتدایی با محوریت نقش نظریههای تربیتی در آن انجام گرفت. روش انجام این پژوهش روایت پژوهی بوده است. با توجه به اینکه روایت پژوهی به منظور مطالعه عمیق یک یا تعداد معدودی از افراد انجام میگیرد، این تحقیق روی یک معلم ابتدایی متمرکز شد. برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای روایتی و نیمه ساختار یافته، روشهای تحلیل روایتها و تحلیل روایی بهکار گرفته شد. به منظور افزایش روایی یافتهها از روش چک کردن شرکت کنندگان و همچنین سه سویهسازی استفاده شد. در تحلیل روایتها از الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین کمک گرفته شد. یافتهها نشان میدهد که مقوله مرکزی در معلمی کردن این معلم ابتدایی، باورهای اوست که تحت تأثیر عوامل متعددی چون تجربههای پیشین و گذراندن دورههای تربیت معلم شکل میگیرد. در نهایت معلم با گزینش کردن نظریههای دانشگاهی، در کلاس درس بر مبنای خرد عملی عمل میکند. بر این مبنا، این نتیجه بهدست میآید که گرچه عوامل متعددی فراتر از دورههای تربیت معلم و نظریههای تدریس شده در آن بر معلمی کردن این معلم اثر دارد، اما نقش نظریههای تربیتی نیز انکارناپذیر است. به همین دلیل با طراحی صحیح دورههای تربیت معلم میتوان به آگاهانهتر شدن عمل معلم کمک کرد.