فلسفه تعلیم و تربیت
علی موسوی؛ پروانه ولوی؛ سید جلال هاشمی
چکیده
هدف این پژوهش شناخت تجربهفیلسوف - معلمی بر اساس تجارب آموزگاران دوره ابتدایی است. مطالعه از نوع کیفیبوده و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجامشده است. جامعهی تحقیق شامل کلیهمعلمان دوره ابتداییشهر ایذه است. البته حجم نمونهاز ابتدا تعیین نشده است، بلکه بر اساس اصل اشباع دادهها و ته کشیدن اطلاعات درمطالعات کیفی پس از جمعآوری داده ...
بیشتر
هدف این پژوهش شناخت تجربهفیلسوف - معلمی بر اساس تجارب آموزگاران دوره ابتدایی است. مطالعه از نوع کیفیبوده و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجامشده است. جامعهی تحقیق شامل کلیهمعلمان دوره ابتداییشهر ایذه است. البته حجم نمونهاز ابتدا تعیین نشده است، بلکه بر اساس اصل اشباع دادهها و ته کشیدن اطلاعات درمطالعات کیفی پس از جمعآوری داده از 40 مورد به دست آمد؛ بنابراین نمونهگیری بهصورتهدفمند انجامشده و شامل 40 نفر از معلمان میشود که با آنها مصاحبه شد. ابزارجمعآوری دادهها مصاحبههایی نیمه سازمانیافته است. دادههای حاصل از مصاحبهها بااستفاده از روش پدیدارشناسی ون منن تجزیهوتحلیل شد. سپس درونمایههای این مطالعه در 4 مضموناصلی استخراج و طبقهبندی شدند. یافتههای تحقیق شامل 20 درونمایه بود که درمضمون اول با عنوان وظایف عمده معلم؛ 7 درونمایه شامل: تعیین هدف، برقراری رابطهدوستانه، توجه به تفاوتهای فردی، ایجاد انگیزه، تقویت روحیهی گروهی، تقویت مسئولیتپذیری،ارزیابی دانشآموزان مشخص شدند. در مضمون دوم به نام پرورش تفکر انتقادی؛ 5 درونمایهکه عبارتاند از: ایجاد محیطی چالشی، طرح سؤال یا مسئله، ایجاد فرصت برای تفکر و تأمل،انتقاد کردن و انتقادپذیری و روش مشارکتی قرار گرفتند. در مضمون سوم با عنوانپرورش تفکر خلاق؛ 6 درونمایه که عبارتاند از روش کشفی، ایجاد فرصت برایفعالیتهای عملی، تشویق دانشآموزان خلاق، الگوهای خلاق، سؤالات خلاقانه ایجاد حسکنجکاوی مشخص شدند و در مضمون چهارم به نام تعمیق دانش نیز 2 درونمایه که عبارتانداز: تحقیق و پژوهش و وسایل کمکآموزشی قرار گرفتند. ازآنجاکه معلم با شرایط واقعیآموزش سروکار دارد و نسبت به علایق، خواستهها و تواناییهای دانشآموزان آگاهینسبی دارد، بنابراین میتواند زمینه را برای ایجاد فرایند آموزش و یادگیری خودجوشو پرسشگرانه فراهم کند. همچنین اگر معلم بخواهد که در آموزش تفکر موفق شود، بایدهمانند یک فیلسوف – معلماز همهی عوامل مؤثر در تقویت و پرورش تفکر خلاق و منطقی دانشآموز بهرهمند شود.
فلسفه تعلیم و تربیت
مریم پاپازاده؛ سید جلال هاشمی؛ پروانه ولوی
چکیده
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کمّی و کیفی پایان نامههای کارشناسی ارشد رشته تاریخ و فلسفۀ آموزش و پرورش و رسالههای دکتری رشتۀ فلسفۀ تعلیم و تربیت دانشگاه شهید چمران اهواز از نظر میزان کاربرد مؤلفههای تفکر انتقادی فسیونه و تبیین نحوۀ بهکارگیری آن مؤلفهها، در این پایاننامهها میباشد. در تحلیل محتوا 75 پایاننامه کارشناسی ...
بیشتر
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کمّی و کیفی پایان نامههای کارشناسی ارشد رشته تاریخ و فلسفۀ آموزش و پرورش و رسالههای دکتری رشتۀ فلسفۀ تعلیم و تربیت دانشگاه شهید چمران اهواز از نظر میزان کاربرد مؤلفههای تفکر انتقادی فسیونه و تبیین نحوۀ بهکارگیری آن مؤلفهها، در این پایاننامهها میباشد. در تحلیل محتوا 75 پایاننامه کارشناسی ارشد و رسالۀ دکتریِ دفاع شده طی سالهای 91-1377 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که پایاننامههای کارشناسیارشد در مهارت طبقهبندی با 40/10 درصد، تحلیل استدلالها و طرح و تدوین نتایج هر کدام با 90/9 درصد، تشخیص درست مباحث و دلایل با 72/9 درصد، آزمون ایدهها و بررسی و پرسش از شواهد و اعلام نتایج با 55/9 درصد، کشف معنا و وضوح بخشیدن به معنا با 38/9 درصد، گمانهزنی در مورد نتایج بدیل با 46/5 درصد و توجیه و تبیین روند کار با 95/4 درصد، ارائه و تصریح استدلالها با 78/4 درصد، سنجش ادعاها و استدلالها با 43/4 درصد و خودآزمایی با 39/2 درصد بیشترین تا کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. در رسالههای دکتری، مهارت اعلام نتایج و تصریح استدلالها با 38/7 درصد و کشف معنا و وضوح بخشیدن به معنا و آزمون ایدهها با 25/6 درصد و سایر مهارتها به یک نسبت و با 95/7 درصد بهکار گرفته شده است. نتایج تحلیل محتوای کیفی نیز نشانگر این بود که در عین اینکه کوشیده شده مهارتهای نقادی در پژوهشها رعایت شود، اما این کاربست با توجه به مهارتهای مورد نظر فسیونه، به نحو مطلوبی انجام نشده است