رضا جعفری هرندی؛ سید ابراهیم میرشاه جعفری؛ محمد جواد لیاقتدار
دوره 19، شماره 2 ، اسفند 1391، ، صفحه 87-106
چکیده
این مقاله بخشی از یک پژوهش کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی عنصر هدف در برنامهی درسی آموزش علوم[1] ایران و چند کشور جهان، پرداخته است. بدین منظور اسناد و مدارک مربوط به اهداف آموزش علوم در کشورهای پیشرو در زمینهی علوم و فناوری (کشورهای منتخب) گردآوری و به توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسهی آنها پرداخته شده تا ...
بیشتر
این مقاله بخشی از یک پژوهش کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی عنصر هدف در برنامهی درسی آموزش علوم[1] ایران و چند کشور جهان، پرداخته است. بدین منظور اسناد و مدارک مربوط به اهداف آموزش علوم در کشورهای پیشرو در زمینهی علوم و فناوری (کشورهای منتخب) گردآوری و به توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسهی آنها پرداخته شده تا پاسخ سئوالها آماده شود. مقالهی حاضر تلاش مینماید، عنصر هدف از برنامهی درسی آموزش علوم ایران و کشورهای منتخب را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. نتایج بهدست آمده از این پژوهش میتواند به برنامهریزان، مؤلفان کتابهای درسی، معلمان و سایر علاقهمندان کمک نماید تا با دید وسیعتری نسبت به تدوین بهتر برنامهی درسی، تغییر برنامهی درسی و انتخاب مناسبتر هدفهای آموزش علوم اقدام نمایند. نتایج بهدست آمده، شباهتها و تفاوتهای زیادی را بین هدفهای آموزش علوم در بین کشورهای مورد مطالعه و ایران نشان میدهد. شباهتها بیشتر در اهداف مکتوب برنامهی درسی یا اهداف قصدشده موجود میباشد؛ بهطوریکه روح حاکم بر اهداف در کشورهای مورد مطالعه یکی است. همه دارای اهداف دانشی، مهارتی و نگرشی در زمینههای چهارگانهی علوم شامل فیزیک، شیمی، زیست و زمینشناسی هستند و به دنبال کسب سواد علمی، حل مسأله، تفکر و شناخت طبیعت میباشند. اما در عمل فاصلهی قابل ملاحظه بین کشور ما با کشورهای فوق وجود دارد که جای تأمل دارد و ناشی از اجرای برنامهی درسی است، که در میزان کم اهداف تحققیافته توسط دانشآموزان خود را نشان میدهد. نتایج آزمونهای تیمز مؤید این موضوع است. به هرحال، نتایج پژوهشهای بیشتر در این زمینه میتواند موضوع را بهتر مشخص نماید. 1- منظور از علوم در این مقاله علوم تجربی است.
عباس قلتاش؛ محمدحسین یلرمحمدیان؛ احمدعلی فروغی ابری؛ سید ابراهیم میرشاه جعفری
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 37-62
چکیده
این پژوهش با هدف نقد و بررسی رویکرد پیشرفتگرای تربیت شهروندی[1] و مشخص کردن دلالتهای مهم آن برای برنامهی درسی انجام شد. علاوه بر این تحلیل جایگاه رویکرد پیشرفتگرای تربیت شهروندی در برنامهی درسی دورهی ابتدایی کشور نیز هدف این پژوهش بوده است .در این پژوهش از روش توصیفی و نیز روش تحلیل محتوا، به منظور تحلیل ...
بیشتر
این پژوهش با هدف نقد و بررسی رویکرد پیشرفتگرای تربیت شهروندی[1] و مشخص کردن دلالتهای مهم آن برای برنامهی درسی انجام شد. علاوه بر این تحلیل جایگاه رویکرد پیشرفتگرای تربیت شهروندی در برنامهی درسی دورهی ابتدایی کشور نیز هدف این پژوهش بوده است .در این پژوهش از روش توصیفی و نیز روش تحلیل محتوا، به منظور تحلیل برنامهی درسی علوم انسانی دورهی ابتدایی استفاده شده است.جامعهی آماری پژوهش در بخش تحلیل محتوا، شامل برنامهی درسی مورد نظر در دورهی ابتدایی کشور بوده است؛ که به روش نمونهگیری هدفمند، برنامهی درسی علوم انسانی پایههای چهارم و پنجم ابتدایی به منظور جمعآوری و تحلیل یافتهها انتخاب و بررسی شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، سیاهههای تحلیل هدفها، سیاههی تحلیل محتوای کتابها و سیاههی تحلیل محتوای کتابهای راهنمای معلم بود. که پس از مطالعهی مبانی نظری و پیشینه، و نیز بر اساس طرح پیشنهادی، تهیه و تدوین شد. روایی آن توسط استادان دانشگاه (که در حوزهی تربیت شهروندی مطالعه داشتهاند) تعیین شد. واحد تحلیل، جملههای مندرج در متن کتابهای درسی، متن هدفها و کتابهای راهنمای معلم بوده است. در بخش تحلیل محتوا مهمترین یافتهها نشان دهندهی آن است، که در مجموع در هدفها، میانگین میزان همخوانی هدفهای مورد بررسی با هدفهای پیشنهادی تربیت شهروندی پیشرفتگرا در حد 21.93 درصد است که از توجه ناچیز نشان دارد. در تحلیل محتوای کتابهای مورد بررسی میانگین میزان همخوانی 3.87 درصد، و در کتابهای راهنمای معلم نیز میانگین میزان همخوانی 1.70 درصد بوده است؛ که در این بخشها نیز از کم توجهی به مؤلفههای تربیت شهروندی پیشرفتگرا در برنامهی درسی مورد بررسی نشان دارد.